جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

سایه هایی زاییده هیچ


سایه هایی زاییده هیچ

در این داستان چهار شخصیت اصلی یك دختر و سه پسر از دنیای امروز به دنیای گذشته راه می یابند در روزی تیره در پنجشنبه, رولند, هلن, دیوید و نیكلس وسوسه می شوند و به درون كلیسایی ویران شده پا می گذارند, جایی كه بافت زمان و مكان آنقدر سست است كه آنان را به دنیایی پر رمز و راز بكشاند بچه ها تا هنگامی كه راهی برای نجات الیدور پیدا نشود باید مراقب گنج هایی باشند كه به آنها سپرده شده

● مروری بر رمان الیدور

كتاب های فانتزی و داستان های علمی-تخیلی از جمله آثاری هستند كه نویسنده می تواند در آنها نگرشی امیدواركننده ارائه دهد و به گونه ای با درهم ریختن زمان و مكان و فضا و با نگاهی به دنیای امروز به برشی از واقعیت دست بزند تا به اینگونه و با شكل و طرحی جدید، داستانی خلق كند و مرز باورها و ناباوری ها را برهم زند.همچنین در بسیاری از اینگونه داستان ها با بهره گیری از علوم فیزیك و متافیزیك، نویسندگان دست به روایتی جدید از واقعیت ها می زنند و برخی اصول علمی را دستمایه قرار می دهند تا طرح داستان را باورپذیر نمایند و روایت های واقعی ارائه دهند، الیدور نوشته آلن گارنر یكی از همین دست داستان ها است.آلن گارنر یكی از بانفوذترین فانتزی نویسان بریتانیا در دهه ۱۹۶۰ بوده است. كتاب های او با انبوهی از جادوها انباشته شده است و اندیشه ها و افسون ها در مقابل هم قرار می گیرند.در الیدور حصاری به عنوان زمان وجود ندارد و خواننده می تواند به زمان گذشته و جادوها و افسانه ها دست یابد و مقابله خیر و شر را نظاره گر باشد.

در این داستان چهار شخصیت اصلی (یك دختر و سه پسر) از دنیای امروز به دنیای گذشته راه می یابند در روزی تیره در پنجشنبه، رولند، هلن، دیوید و نیكلس وسوسه می شوند و به درون كلیسایی ویران شده پا می گذارند، جایی كه بافت زمان و مكان آنقدر سست است كه آنان را به دنیایی پر رمز و راز بكشاند. بچه ها تا هنگامی كه راهی برای نجات الیدور پیدا نشود باید مراقب گنج هایی باشند كه به آنها سپرده شده. اما نیروی اهریمنی راه به دنیای آنان پیدا می كند و تقابل خیر و شر و استفاده از عقل و افسانه ها آغاز می شود و نویسنده از بسیاری از علوم برای راهیابی به این دو دنیا استفاده كرده است. باید به این نكته توجه داشت كه داستان های علمی- تخیلی به فرضیه های علمی و فناوری های تخیلی توجه خاصی دارند بنابراین طرح اینگونه داستان ها بر همین اساس پایه ریزی می شود، از طرف دیگر توصیف در این شیوه داستانی با پرداخت به ریزپردازی هایی خاص صورت می گیرد، در این داستان ها زمان به هم می ریزد و مرز حال و گذشته و آینده درهم می شكند كه الیدور تمام این ویژگی ها را دارا است. خصوصاً در زمانی كه نیروی اهریمنی راه به دنیای امروز می یابد مرزها می شكند و افسانه ای چون تك شاخ در جهان امروز حضور و وجود خارجی پیدا می كند و همه چیز به هم می ریزد تا تعادل و حیات به الیدور باز گردد.میلبران كه از شخصیت هایی است كه از الیدور با بچه ها ارتباط برقرار كرده در خصوص این مرز می گوید: «گذشتن از دنیای شما و رسیدن به اینجا آسان نیست، اما مكان هایی هست كه این دو دنیا باهم تماس پیدا می كنند. كلیسا و دژ. آنها در جنگ ویران شدند و اكنون همه سرزمین اطرافشان در تباهی به خود می لرزد. آنها در دنیایشان فروپاشیده اند.» و این یكی از توجیه ها و دلایلی است تا نویسنده مرز و مكانی برای تلاقی زمان ها بیابد تا اینگونه راهی بیابد برای برهم ریختن آنچه تعادل است و داستان را پی ریزد.در این داستان گاه رویا و خیال با واقعیت به شدت درهم تنیده می شوند و این امر به وسیله شخصیت اصلی داستان یعنی رولند جسور كه قدرت تخیل و تجسم قوی دارد شكل می گیرد.او مرز این دو جهان است و این توانایی را دارد تا به كمك نیروهایش خیال و واقعیت را درهم بیامیزد و گاه به هم تبدیل كند. او از طرفی یك منجی است كه با قدرت تخیل وارد دنیای سیاهی شده است و با تصور و شكل دادن به واقعیت در خیال می تواند جهان الیدور را به دنیای امروز وصل كند تا راهی برای رهایی و حیات همگان در الیدور باشد.همانطور كه اشاره شد مرز دروازه های الیدور ویرانه ها است؛ مكان هایی كه نه اینجا هستند و نه آنجا نه یك چیز هستند و نه نیستند. در دنیای الیدور بچه ها به گنج هایی افسانه ای دست می یابند و به آنها تاكید می شود تا برای نجات الیدور به خوبی از آنها نگهداری كنند.میلبران هم به آنها گوشزد می كند كه نباید چیزی از دروازه گذشته و از درون برج به دنیای امروزی راه پیدا كند و درست زمانی كه بچه ها به دنیای امروز بازمی گردند گنج ها در دست هایشان تغییر شكل یافته اند و تكه ای از وسایل دنیای امروز هستند، یك تكه نرده، فنجان و دو تخته پاره.اما این گنج ها كه خاصیت الكترو مغناطیسی فراوانی دارند بهانه ای می شوند برای راه یافتن اهریمن به دنیای امروز و عاملی كه تاثیر گذشته را بر آینده سبب شود. همان اصلی كه در بسیاری از داستان های علمی _ تخیلی روی آن تاكید می شود.

نویسنده با بهره گیری از یكی از موارد علمی یعنی الكتریسته ساكن بخش های زیادی از داستان را با كمك و بهره گیری از علم و تاثیرات این خاصیت پیش می برد كه همین امر می تواند سبب جذب مخاطبان و واقع نمایی بیشتر اثر شود تا خوانندگان هم بتوانند آن را باور كنند.

الیدور به عنوان یك فانتزی كلاسیك، با نگاهی انسانی و عمیق به هستی و جاودانه بودن و قدرت جادویی اشیا كششی را در مخاطب ایجاد می كند تا شخصیت های داستان برای حیات الیدور همگام شوند.

نویسنده بدون توسل به شعار، بسیاری از مسائل روز را به تصویر می كشد. تنهایی انسان ها، بی توجهی، ناباوری و ... و موفق شده به گونه ای خاص بین پدیده های نامرتبط ارتباط برقرار كند. گارنر با توجه به تكنیك های مختلف داستان نویسی دنیایی خلق كرده كه با بهره گیری از اسطوره ها و افسانه ها داستانی فانتزی را بیافریند كه انسان با قدرت و اراده انسانی اش ناجی دنیای افسانه باشد و در حقیقت با داستان خودش تاكیدی باشد بر حرف «مادلین لانگل»:

داستان بهترین شیوه برای زنده نگه داشتن امید است. بیش از اینكه بخواهد به ما بدبینی خودكشی آور بدهد.

هیربد كهن



همچنین مشاهده کنید