چهارشنبه, ۶ تیر, ۱۴۰۳ / 26 June, 2024
مجله ویستا

تو خودشی، همونی...


تو خودشی، همونی...

خب، بالاخره نوبتی هم که باشد، نوبت «ما» رسید. بعد از مدت ها یک آلبومِ سافت راک/ کانتری (شما بخوانید پاپ!) خوب و شسته و رفته، برای علاقه مندان همیشگی موسیقی استاندارد و بی شیله پیله، …

خب، بالاخره نوبتی هم که باشد، نوبت «ما» رسید. بعد از مدت ها یک آلبومِ سافت راک/ کانتری (شما بخوانید پاپ!) خوب و شسته و رفته، برای علاقه مندان همیشگی موسیقی استاندارد و بی شیله پیله، روانه بازار آشفته ( آشفته بازار؟!‌ ) موسیقی این روزها شد؛ اتفاق خجسته انتشار آلبوم تازه شهریار مسرور- « گاهی وقتا/ Sometimes»- را می گویم. آلبومی که راستش الان ۳ سالی می شود خبرش را از زبان خود مسرور در جلسه مطبوعاتی فیلم «هوو» توی جشنواره فیلم فجر شنیدم. آن روز بخصوص، مسرور همراه بهمن سپهری شکیب به آن جلسه آمده بود و با اجازه تان هیچ کس هم او را نمی شناخت. من اما به لطف نوار کاست دوست داشتنی و عزیز «بهشت از آن تو» و عکسی از او که ( گیتار به دست ) توی جلد آلبوم وجود دارد و همچنین به حرمت تمام شب هایی که توی تالار دانشگاه مان ترانه «تنهایی/ خسته بودی» را کاور (بازنوازی) کرده بودیم به سرعت شناختم اش و از او به خاطر چند ترانه خوبی که با آن آلبوم به مان هدیه داده تشکر و قدردانی کردم، همان موقع گفت که دارد روی تهیه آلبومی تازه کار می کند، مجموعه ای که حالا بی هیچ سر و صدا و تبلیغاتی به بازار آمده و می ترسم از این که در این جو بیمار موسیقی پاپ و هیاهوی موسیقی های توخالی امروز، صدایش گم شود و به گوش هواداران پر و پا قرص اش نرسد.

اگر « بهشت از آن تو» کار مشترکی بود از مسرور، بهمن سپهری شکیب و با هم کاری مهرداد نوذری، حالا « گاهی وقتا» محصول خالص سلیقه شهریار مسرور است و مهر و امضای او روی هر ۷ قطعه این آلبوم تازه وجود دارد. این جا هم درست مثل «بهشت از آن تو»، لیدهای بدون افکت و اصطلاحا کلین/ Clean گیتار آکوستیک (سیم فلزی) وجود دارد و ریتم ها پر براس/ Brass و بیش تر برای پرکاشن تنظیم شده اند.

این جا هم مثل «بهشت از آن تو» با تنوع در گونه و ریتم قطعه ها طرفیم. همچنان که می شود فضای کلی آلبوم را یک جور سافت راک/ Soft Rock به حساب آورد، قطعه های « روز رسیدن» و « با هم بمونیم » به گونه کانتری پهلو می زنند و مثلا « بی قرار» یک راک اند رولِ خالص به حساب می آید و قطعه اول، یعنی « با هم و یک صدا» یک لاتین- راک به تمام معناست. به نظر می رسد که مسرور محدودیت های بی خودی ای را که به خاطر فرم و لحن تلفیقی « بهشت از آن تو» ( حالا یا به خاطر ذات موسیقی فیلم بودن آن یا سلایق هم کارانش) برای خود ایجاد کرده بود (به عنوان مثال استفاده از نوای تار در بعضی قسمت ترانه ها ) حالا و در آلبوم « گاهی وقتا»، با خیال راحت کنار گذاشته و در عوض شش دانگ حواس اش را جمع تنظیم های حرفه ای، خالی از اشکال و هم گام با استانداردهای موسیقی روز دنیا کرده است، نکته قابل اشاره ای که این روزها کم تر در آلبوم هایی که به اسم پاپ روانه بازار حرفه ای موسیقی مان می شوند به چشم می آید.

نکته مثال زدنی دیگر در آلبوم تازه شهریار مسرور به کار گیری ملودی های مینی مال و البته منطبق با گونه ای است که قطعه را نوشته و ساخته است. به عنوان مثال می توانیم به ملودی/ موتیفی که برای گیتار آکوستیک، در ترانه « آتیش عشق» نوشته شده اشاره کنیم یا مثلا به نوای تکرار شونده هارمونیکا (سازدهنی) در آهنگ راک اند رول « بی قرار» و ترکیب هایی که با پیانو الکتریک و کی بورد در ابتدای ترانه و اواسط آن وجود دارد که با ایمپروایزهای گیتار دیالوگ جذابی را بوجود آورده است.

پیش تر گفته شد که « گاهی وقتا» محصول خالص سلیقه مسرور است که البته با توجه به این که آهنگ سازی، تنظیم، کلام (لیریک)، نوع خوانندگی و برای بیش تر سازهای به کار رفته توی آلبوم حتی نوازندگی، کار او است، جای هیچ گونه شک و تردیدی برای این ادعا باقی نمی گذارد.

آهنگ زیبای « با هم و یک صدا»، این طوری شروع می شود؛ «اگه من یه ستاره ام/ تو خود آسمونی/ مثه یه برکه نیستی/ نمی تونی یه جا بمونی/ اگه من یه قطره ام/ تو یه دریا بزرگی/ مثه نفس کشیدنی/ تو خودشی، همونی...خودشی همونی...»، به نظر می رسد که شهریار مسرور با ارائه این آلبوم تازه می خواهد ثابت کند که گویی خیال ندارد مثل برکه یک جا بماند و مثل خیلی از آثار ارائه شده این روزها دائم در جا بزند. « گاهی وقتا» یک اثر راک شسته و رفته است که در نهایت حیرت، به شدت مستعد پاپ شدن است.

نویسنده : نوید غضنفری