جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
نگاهی به فیلم «خاطره» ساخته نادر طریقت
وقتی فیلمنامه نویس به مخاطب کلک میزند!
استفاده از نشانههای ژانری خیلی خوب است. جمع کردن ایدههای چند فیلم موفق برای بهینه سازی آن ایدهها هم خیلی خوب است اما... مسئله این است که متن و کارگردانی، چقدر ارزشهای پیشین را بدل به ارزشهای افزوده میکنند یا نمیکنند. فیلم «خاطره» به رغم پایان دوپهلویاش که بین پایانهای خوش و پایانهای سینمای وحشت در رفت و آمد است، فیلمی است که نمیتواند تکلیفاش را با مخاطب روشن کند و این ایراد، به گمان من نه متوجه فیلمبرداری خوب فیلم است که آن وابستگی ژانری موردنیاز مخاطب را تولید و ارائه میکند و نه متوجه کارگردانی در چارچوب ژانر طریقت است، فیلم مشکل فیلمنامه دارد. فیلمنامه، به روایت خودش، دارای دو نیمه است. نیمه نخست که مادر نویسنده درگیر رازهای مگو، دچار توهمات کودکی است و پسرش هم نمیتواند با ناپدریاش کنار بیاید و دائم قصه میبافد [پایان فیلم، این «حکم» را به مخاطب تحمیل میکند که پسربچه قصه باف بوده، وگرنه «نشانهها» چیز دیگری به ما میگویند] و نیمه دوم که فیلمنامه نویس به ما کلک میزند یعنی همه چیز را به ما نشان نمیدهد مرگ بچه را از ما مخفی میکند تا برگ برنده را برای غافلگیری پایانی نگه دارد؛ و موفقیت این کلک به این دلیل است که فیلمنامه نویس فاصله مرگ یک ماهه بچه را حذف کرده از متن؛ البته مشکل فقط نشان ندادن صحنه مرگ بچهای نیست که بعداً بدل به توهم زنی میشود که درگیر گذشتهای بوده که پر از لحظات آزار ناپدریاست. نویسنده، زمان را مخدوش کرده است و این خدشه دار شدن نمودار «زمان خطی» از آنجا تبدیل به یک نقص تمام عیار میشود که «نظرگاه» زن از او گرفته و به راوی دانای کل یا «مطلق» واگذار میشود. بنابراین اصلاً منطقی نیست که ما ستاره این فیلم را همچون «جانی دپ» بدانیم در «پنجره پنهانی» که دو شخصیتی شدنش از او «نویسنده – قاتل» ساخته است و صحنههای یادآوری واقعیتاش، با همان شگرد روایی در فیلم «خاطره» بازتولید شده؛ در آن فیلم، «نظرگاه» کاملاً مطلق به «دپ» است و چیزی برای پنهانکاری وجود ندارد چون مخاطب همه چیز را از دریچه چشمکسی میبیند که خود به واقعیت اشراف ندارد. فیلم «خاطره»، فیلم پر زرق و برقی هم هست که میخواهد لابه لای قصهای غیرمتعارف، سینمای «متعارف بدنه» را با همان بامزه بازیها و لحظات عامهپسندی که میتواند ستاره های فیلم را در قوالب متعارفشان معنا کند، به ما معرفی کند و گیشه را دوسویه به تصرف درآورد. با این همه باید دانست چنین تفکری، دههها قبل در سینمای ما شکست خورده! مطمئن باشید!
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست