جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
لبنان از فنیقیه تا حزب الله منابع ارزشی موثر در ظهور جنبش حزب الله لبنان
"جنبش حزبالله" در سال ۱۳۶۱هجری شمسی (۱۹۸۲م.) در عرصه سیاسی لبنان حضور پیدا میکند. این جنبش که پاسخی عقیدتی ایدئولوژیک به گرایشات نوظهور غربی در لبنان بود، در مدت کوتاهی توانست بزرگترین پایگاه مردمی را بهدست آورد. این امر در کشوری که سعی میشد به اروپای دوم یا سوئیس شرق تبدیل شود، پدیدهای مؤثر ومنحصر به فرد بود.
هیچ پدیدهای در خلأ به وجود نمیآید، بلکه تدریجاً در بستر تاریخ ظهور مییابد. حال باید با توجه به شرایط تاریخی وساختاری، عوامل و زمینههای شکل گیری جنبش حزبالله را بازشناسی کرد. پرسش محوری این است که:
چرا جنبش حزبالله به عنوان یک جنبش دینی (شیعی) ظاهر شد؟
● چارچوب نظری:
در لبنان، فشارهای زیادی که در ظهور جنبشهای مختلف(از شکل گیری شورشها مانند شورش سال ۱۹۵۸م.، شورش کشاورزان تنباکو ۱۹۷۳م.، جنگ داخلی لبنان ۱۹۷۵-۱۹۹۰م و.... تا تشکیل احزاب وگروههای متعدد مانند حزب توده، حزب اشتراکی ترقیخواه، احزاب فلسطینی، حزب بعث و...)سهمیداشتهاند، وجود داشته؛ اما نکته حایز اهمیت آن است که بین نوع فشار ساختاری وماهیت رفتار جمعی، رابطه علی وجود ندارد. هر نوع فشاری ممکن است مولد هر گونه رفتار و واکنشی در جامعه شود. لذا فشار ساختاری شرط لازم برای بروز یک رفتار جمعی است ونه شرط کافی. بنابراین قصد ما این است که تنها به منابع ارزشی که در ایجاد جنبه دینی در جنبش حزبالله مؤثر بود، اکتفا کنیم. برای رسیدن به منظور خود از نظریه چالمرز جانسون استفاده خواهیم کرد. رویکرد جانسون با بررسی عوامل تغییر بیرونی و داخلی ارزش، چگونگی ایجاد جنبه دینی در جنبش حزبالله وتشدید فشارهای عمومی را تبیین میکند.
▪ منابع تغییر بیرونی ارزشها:
ـ تأثیر حوزههای علمیه نجف و قم بر علمای لبنان:
علمای بزرگ لبنان مانند محمدحسین فضل الله، محمدمهدی شمس الدین، عبدالحسین فضلالله وشیخحسن عواد از شاگردان مکتب آیتالله سیدمحسن حکیم در نجف بودند. مرحوم حکیم علاوه بر نقش مرجعیت دینی، نقش هدایت سیاسی واجتماعی را نیز ایفا میکرد. در عین حال بسیاری از علمای لبنان در کنار آیت الله شهید محمدباقر صدر در نهضت بیداری اسلامیمبارزه کردند. برخی از آنها وکالت آیتالله حکیم را در لبنان عهدهدار شدند و تجارب خود را در جهت بیداری اسلامیبه لبنان منتقل ساختند. یکی از نمودهای عینی این جریان،تدریس کتب شهید صدر به ویژه "فلسفتنا" و "اقتصادنا" بود.
اما حوزه قم که امام موسی صدر در آن پرورش یافت، پس از تسلط صدام حسین در عراق نقش بیشتری ایفا کرد. امام موسی صدر از پشتوانه تجربه پدرش که پس از وفات آیت الله حائری مدیریت حوزه قم را عهده دار شد و از مصدق و فدائیان اسلام بهطور مخفیانه حمایت میکرد، بهرمند بود. او همچنین از شاگردان برجسته امام خمینی(ره) بودکه این بر ارتباط ایرانیان و لبنانیها اثرات زیادی نهاد. او در عین حال در دانشگاه تهران به تحصیل اقتصاد پرداخت و دوازده مقاله با عنوان "الاقتصاد فی المدرسه الاسلامیه" در مجله "مکتب اسلام" از او به چاپ رسید.اینها نشانگر آن بود که او از نسل روحانیون انقلابی که به نوعی اسلام سیاسی ومتحرک ونه متحجر معتقد هستند برخاسته است.
ـ پیروزی انقلاب اسلامیایران:
این حادثه بزرگ،ایدئولوژی اسلامی را به جهان معرفی کرد که بر معنویت،دیانت وروحیه ایثار،فداکاری وشهادت طلبی استوار است.
این ایدئولوژی به عنوان رقیب جدی ایدئولوژیهای مارکسیستی وناسیونالیستی، توانست موفقیت دین وعلمای دین رادر هدایت وبرانگیختن یک جنبش عظیم مردمیبه اثبات رساند.
از این رو بازتابی که در لبنان ایجاد شد ارتقاء جایگاه علمای دینی لبنانی مسلمان نسبت به سیاستمداران سنتی، احزاب ومستقلین بود.
در عین حال تأکیدات پیاپی امام خمینی(ره) بر ضرورت ادامه جنگ با اسرائیل به عنوان تکلیفی الهی، باعث تقویت روحیه جهاد در میان شیعیان لبنان شد.
▪ منابع تغییر داخلی ارزشها:
ـ حوزهها:
امام موسی صدر وعلمای دیگر پس از هجرت به لبنان، حوزههای جدیدی را تأسیس کردند که همگی مبلغ اندیشههای انقلابی وپویای مؤسسان خود بودند. در کنار این، تأسیس حوزه علمیه برای اولین بار در منطقه پرجمعیت بیروت باعث شد تا همه طبقات شیعیان از معارف اهل بیت (ع) بهرهمند شوند وتخصص در علوم دینی از انحصار خانوادههای سنتی مانند فضلالله، نورالدین، شرفالدین و الامین خارج گردد. این حوزهها همراه با مسجد،حسینه، درمانگاه ومؤسسات خیریه تأسیس میشدند که باعث تقویت اتصال مردم با روحانیون میشد و نقش آنها را در حیات اجتماعی لبنان برجسته تر میکرد. از اتفاقات مهم دیگر در این دوران استقلال مالی حوزهها بود که استقلال رأی علمای دینی را در امور متعدد تضمین میکرد.
ـ احزاب وهیئتها:
حزب الدعوه: این حزب در اوائل دهه شصت به صورت شبه سرّی برای پرورش نسل جوان بر اساس تعالیم اسلام تأسیس شد که در دانشگاهها، مدارس ومساجد وحتی درون جنبش امل به فعالیت میپرداخت.
مجلس اعلای شیعیان لبنان: این مجلس در سال ۱۹۶۷ توسط امام موسی صدر در بیروت تأسیس شد که در پی بهبود اوضاع اجتماعی واقتصادی شیعیان، پیگیری مطالبات وحقوق آنها از دولت و سازماندهی شئونات طایفی بود. بدین وسیله، علما از یکسو اتصال خود را با زندگی عینی مردم تحکیم کردند و از سوی دیگر، به طور قانونی با دولت وارد تعامل شدند. علاوه بر این در این مجلس، طبقات اجتماعی گوناگون شیعیان مانند مهندسان وپزشکان نیز حضور داشتند که به نوبه خود موجب میشد نقش فئودالها وزعمای سنتی شیعه کمرنگتر شود.
جنبش محرومین وتشکیل حرکت امل: در پی بی توجهی دولت به مطالبات شیعیان و افزایش خطر اسرائیل در جنوب، امام موسی صدر دریافت که مجلس اعلای شیعیان به پشتیبانی یک جنبش مردمینیازمند است، لذا در حضور ۳۰۰ هزار نفر از شیعیان در بعلبک زمینه شکل گیری جنبش محرومین را فراهم کرد. جنبشی که محورهای آن در کلام او چنین تصویر شده است:"ایمان حقیقی به الله، آزادی کامل وکرامت انسان، نپذیرفتن ظلم اجتماعی ونظم طوایفی-سیاسی، جنگ بی دریغ با استبداد،فئودالیسم وتبعیض میان شهروندان وتأکید بر استقلال ملّی، یکپارچگی میهنی و رویارویی با استعمار ومقاومت در برابر تجاوزات علیه لبنان".
اتحادیه هیئتهای اسلامی: این اتحادیه ۱۲ هیئت اصلی مساجد اصلی شیعه در مناطق مختلف لبنانرا شامل میشدکه به فعالیتهایی نظیر تأسیس جمعیتهای خیریه، برگزاری سخنرانیها و همایشها، احیای مراسم مولودی وعزاداری وهمچنین تدریس کتب مکتبی به ویژه کتابهای آیت الله محمد باقر صدر وسید قطب میپرداختند.
هیئتهای ورزشی _ تفریحی برای جوانان ونوجوانان: این هیئتها با پشتیبانی حزب الدعوه به صورت چند باشگاه ورزشی در بیروت وحومههای آن برپا شد که در شکل دهی به زمینههای دینی در میان جوانان شیعه مؤثر بود.
ـ ساماندهی مساجد وحسینیهها:
مساجد وحسینیههایی که توسط شیعیان مهاجر در بیروت و حومههای آن ساخته شدند، مرکزیت شبکه ارتباطی میان هیئتهای اسلامیرا فراهم میآوردند ودر تحکیم پیوند میان شیعیان مؤثر بودند.
ـ ظهور تفکرات مذهبی انقلابی توسط رهبران مذهبی:
محور تفکرات علمای جدید با علمای گذشته وسنتی تفاوتهای بسیاری داشت که عمده آنها بدین شرح است:
جهان شمول بودن اسلام واعتقاد به اسلام انقلابی و پویا و نه متحجر و محافظه کار، ضرورت تشکیل جامعه دینی، طرح رهبری روحانیت و تأکید بر پیروی عملی از اسوههای مکتبی تشیع به خصوص امام حسین(ع). این تفکرات موجب شد تا دینداران به صورت فعال پا به عرصه فعالیت اجتماعی سیاسی بگذارند و وزن سیاسی خود را به رخ دیگر طوایف وگروهها بکشند.
ـ گسیختگی در رهبری شیعیان
پس از ربوده شدن امام موسی صدر در تابستان ۱۹۷۸، شیعیان با بحران فقدان رهبری یگانه روبرو شدند. این بحران باعث شد تا رهبری شیعیان میان مجلس اعلای اسلامی شیعه وجنبش امل تقسیم گردد واین دو سازمان برسر سیاستگزاری شیعیان لبنان وارد رقابت شوند. همچنین در درون جنبش امل میان سکولارها و متدینان رقابت شکل گرفت. در کنار این جریان، جنگ داخلی هم به اوج رسیدوتهدید اسرائیل جدیتر شد، از طرفی انقلاب اسلامیایران هم به پیروزی رسید واین امر موجب شد تا جوانان بسیاری به جنبش امل وسازمانهای دینی بپیوندند.
منابع تغییرات ذکر شده، اوضاع شیعیان را به نفع رشد کمیوکیفی نیروی مذهبی دگرگون کرد.
ـ پیروی از مرجعیت امام خمینی (ولایت فقیه)
گسیختگی در رهبری به سبب ربوده شدن امام موسی صدر وسپس پیروزی انقلاب اسلامیباعث شد تااصولگرایان بیشتر بر اسلامیبودن پافشاری کنند. در لبنان دو جریان اسلامیوجود داشت: یکی بیرون از جنبش امل ودیگری درون آن؛ یعنی جناح اصولگرای آن بود.
بحث اصولگراهای بیرون از امل دراین باره بود که با پیروزی انقلاب اسلامیوتأسیس جمهوری اسلامیو با توجه به وضعیت حوزه نجف که تحت ظلم وستم رژیم بعثی عراق است، تکلیف شرعی چیست؟ آیا داخل تشکیلات سابق حزب الدعوه، لجان اسلامی و اتحاد به فعالیت خود ادامه بدهند وبه حزب الدعوه اصل در عراق مرتبط بمانند، یا شکل جدیدی باید مطرح بشود؟
با توجه به اینکه بیشتر اصولگرایان بیرون از جنبش امل،از اعضای حزب الدعوه، تشکیلات اتحاد دانشجویان اسلامی وهیئتهای مساجد بودند، نظر سید شهید محمد باقر صدر برای آنها در این عرصه خیلی مهم بود، بهخصوص اینکه پس از فوت آیت الله سید حکیم، خلایی به وجود آمده بود وسید محمد باقر صدر بی پشتوانه شده بود. بدین ترتیب، سید محمد باقر صدر مرجعیت خود را اعلان کرد۶. نگاه سیدمحمدباقر صدر به اسلام ودرک آن بسیار به درک امام خمینی(ره) شباهت داشت و آرا ونظریههای وی درباره حکومت اسلامی نیز تا حدودی همانند نظر امام بود۷. بدین ترتیب، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سیدمحمدباقر صدر این انقلاب راتأیید کرد. سیدصدر از همه نمایندگان وطلاب خود در همه جا برای کمک به این انقلاب دعوت کرد: «همانا باید از مرجعیت سیدخمینی که آرزوهای اسلام را در ایران امروز محقق کرده، حمایت شود و برای آن اخلاص کرد، مصالح آن را حفظ کرد و در وجود عظیم آن ذوب شد به همان میزان که این مرجعیت در هدف عظیم خود ذوب شده است...».همچنین سید باقر صدردر مجلس عزای شهید مرتضی مطهری که در نجف برای آن بزگوار برگزار کرد، گفت:«اگر سید خمینی مرا مأمور کند که در یک روستا از روستاهای ایران سکونت کنم و به اسلام خدمت کنم، هیچ تردیدی نمیکنم. آنچه را که به دنبالش بودم، سید خمینی محقق کرد.»۸. سیدصدر همچنین به کسانی که درباره انقلاب اسلامیصریحاً حرف نمیزدند، انتقادمیکرد وبه آنهامیگفت:«آنهایی که از من میخواهند صبر کنم، وخط مشی روشنی درباره انقلاب اسلامیدر پیش نگیرم به طوری که حساسیت سلطه حاکم در عراق برای حفظ جانم ومرجعیتم را برنیانگیزم، بجز ظواهر مسایل را نمیدانند. همانا وظیفه این مرجعیت و همه نجف این است که خط مشی مناسب و مطلوب در مقابل انقلاب اسلامیدر ایران بگیرند...هدف مرجعیتها در طول تاریخ چیست؟ آیا بجز محقق کردن حکومت الله عز وجل روی زمین بوده است؟ اینک مرجعیت امام خمینی آن چیز را محقق کرده است. آیا منطقی است در مقابل این مرجعیت همانند یک تماشاگر بایستم، وخط مشی صریح در پیش نگیرم؟ اگرچه بهای این مسأله زندگی من باشد وهمه آنچه دارم»۹. اما اوج حرفهای سید صدر درباره مرجعیت امام خمینی سال ۱۹۸۲ مدتی کوتاه قبل از شهادت وی این بود:«ذوبوا فیالامام الخمینی کما ذاب هو فیالاسلام» (در امام خمینی ذوب شوید همانطور که ایشان در اسلام ذوب شده است)۱۰. آن وقت سید محمد باقر صدر،سید محمودهاشمیشاهرودی را به ایران فرستاد تا با امام، هماهنگی لازم را انجام بدهد وببیند نظر امام(ره)درباره عراق چیست. این مسأله بدین معناست که سید صدر پس از مرحله دفاع وآمادگی، مرحله هجوم و رویارویی با رژیم بعثی را اعلام کرد. اینجا باید بیان شود که «روش حزب الدعوه این بود که باید زمینه کامل را برای پرورش یک نسل از جوانان مؤمن متعهد آماده کنیم. وقتی مردم به این مرحله برسند، آن وقت مسأله جمهوری اسلامیودولت خداوند را مطرح میکنیم. اما با پیروزی انقلاب اسلامی، این معادله عوض شده بود. امام خمینی بر این عقیده بود که انسانها اول باید بطور کلی دگرگون بشوند وبه اسلام ایمان بیاورند و پس از تشکیل حکومت اسلامیبه تربیت آنها توجه کرد. امام بر عنصر شهادت وجهاد بیشتر تأکید میکرد؛ چرا که این دو عنصر انسان را از درون دگرگون میکند. شهید با خون خود، همه افراد اطراف خود را عوض میکند»۱۱. این مسأله را سید صدر درک کرد ومتوجه شد که اگر«ساکت بمانیم، سلطه حاکم، اسلام را در عراق از بین خواهد برد»۱۲.
این امر بر طرفداران,هواداران ومقلدان سید شهید،چه علما وچه شخصیتهای فرهنگی،سیاسی اثر گذاشت. مرجعیت عامه پس از فوت آیت الله سید محسن حکیم به آیت الله ابو القاسم خوئی منحصر شده بود. مرجعیت آیت الله خوئی یک مرجعیت فقهی- تقلیدی(سنتی) بود که علاوه بر انزوای آن از اظهار نظر در امور سیاسی، از شرکت در طرحهای فرهنگی یا فکری برای رفع مشکلات اجتماعی وفکری کناره گیری میکرد۱۳. علاوه بر این، افزایش خطر اسرائیل در لبنان باعث شد تا بحث درباره مرجعیتی که حرف ونظر سیاسی داشته باشد جدیتر بشود.
مؤمنانی که از پیروان سیدمحمدباقر صدر وحزب الدعوه بودند، پس از شنیدن گفتار سیدصدر درباره امام خمینی،حرکت کردند تا ببینند چهکاری باید بکنند۱۴، حزب الدعوه از پیروانش میخواست که اگر «دولت برای اسلام در جهان تأسیس شد، وظیفه شرعی حزب این است که از آن دولت حمایت و پشتیبانی کند وتحت سایه آن باید فعالیت کند». بدین ترتیب، اعضای لجان اسلامیمساجد چه مستقل وچه تابع حزب الدعوه، در مرکز اتحاد دانشجویان مسلمان، در سال۱۹۸۰م. جلسهای برگزار کردند. نتیجه این جلسه این بود که عدهای از آنها به ایران بروند و نظر امام را درباره فعالیت جنبش اسلامی در لبنان جویا شوند. هیئت اعزامی به تهران روانه شد و درآنجا با امام دیدار و بیعت کرد. امام منحل شدن حزب الدعوه را خواستار شد و از همه برای تأسیس حزب جدید دعوت کرد. این هیئت به لبنان برگشت و زمینه را آماده کرد تا تشکیلات جدیدی را راه بیندازد.
به این منظور، اصولگراها از تجمع لجان اسلامی وهیئتها و شخصیتهای متدین آرا و برنامه خودشان را به مردم ارائه، و آنان را بسیج کردند و «کمیتههای یاری انقلاب اسلامی» (اللجان المسانده للثوره الاسلامیه فی ایران) را تشکیل دادند. این کمیتهها چندین بار مردم را به راهپیماییهای مردمیبرای حمایت از انقلاب اسلامیایران دعوت کرد به طوری که جنبش امل به سبب حضور فعال جناح اصولی آن مجبور شد در این راهپیماییها شرکت کند. این راهپیماییها به بسیج شیعیان برای تأیید تفکرات انقلاب اسلامیایران منجر شد. از جمله فعالان این لجان آقای محمد فنیش ومحمد برجاوی (از نمایندگان حزبالله در مجلس لبنان از سال ۱۹۹۲)بودند. همچنین لجان اسلامیمجلهای به نام «المجاهد» را منتشر کرد. این مجله برنامهها وکارهای لجان در مناطق نفوذی خود و هر چه را که به ایران اسلامیتعلق داشت، ارائه میکرد. برنامههای لجان اسلامیکه در شماره چهارم ۱۱مارس۸۲ نوشته شد، نقشه انتشار تحرک لجان اسلامیرا قبل از سال ۱۹۸۲م.توضیح میداد:جشنها وسخنرانیهایی در دانشکدههای ادبیات، حقوق و علوم، نمایشگاه عکس وتبلیغات در راهنمایی شیاح، علاوه برآن جشنهایی در دبیرستانهای برجالبراجنه، حاره حریک،غبیری، العاملیه ودانشگاه آمریکایی بیروت به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامیدر ۲۲ بهمن ترتیب داد. بدین ترتیب، میبینیم که بیشتر فعالان لجان اسلامیدر بیروت از دانشجویان بودند. اما روستاهایی که در جنوب از هیئت اعزامیایرانی استقبال کردند: جباع، خربه سلم، معروب، باریش، نبطیه، صور، کفرتبنیت، زفتاو جبشیت بودند. این روستاها بعداً پس از برگشتن اسرائیل به کمربند امنیتی، به پایگاههای جنبش اسلامیضداسرائیل مبدل شدند. آخرین شماره از این مجله، شماره هفتم ۲۵می۸۲، دو هفته قبل از حمله اسرائیل در ماه ژوئن سال ۱۹۸۲؛ منتشر شد۱۶.
همچنین، علمای طرفدار لجان واین تشکیلات، از مرجعیت وانقلاب اسلامیحمایت کردند. سیدمحمدحسین فضلالله، مرجعیت را علت حفظ اسلام پس از غیبت امام زمان (عج) میداند۱۷. این مرجعیت در زمانهای مختلف تاریخی، نقشی برجسته در سیاست داشته و در مسایل سیاسی دخالت میکرد؛ اما این دخالت تحت عناوین فقهی محدود مانند قضیه جهاد یا مسأله امر به معروف ونهی از منکر انجام میشد. مرجعیت، برنامه سیاسی نداشت، بلکه همه تحرکات سیاسی مرجعیت برحسب موقعیت عینی و عناوین فقهی خاصی انجام میشد و اثری گسترده در سطح جهان اسلام یا حتی در سطح مسأله حکم نداشت؛ مانند قضیه تنباکو در ایران یا قضیه انقلاب دهه بیست در عراق یا مسأله مشروطه در ایران. با توجه به تغییراتی که انقلاب اسلامیایجاد کرد، سیدفضلالله انقلاب را عاملی میداند که اسلام را به واقعیت روزمره کشانده است: «انقلاب اسلامی، امیدی را در بازگشت اسلام به زندگی، محقق کرد در حالی که پیش از این اسلام یک حالت شخصی، فکری و وجدانی محض بود...»۱۸. سیدمحمدحسین فضلالله از این انقلاب، مطرحکردن «اسم الاسلام» و سرکوب «احساس ترس از استعمار امریکایی» و «عدم پذیرفتن هرچیز امریکایی» را الهام گرفت۱۹. بنابراین، برای حفظ و استمرار اسلام در این دوران، باید انقلاب ودولت اسلامیحفظ شود که با مستکبرانی چون امریکا واسرائیل رو به رو شود. ایشان در مقابل این انقلاب مسؤولیتی شرعی بر دوش مسلمانان، میگذارد۲۰. پس حفظ دولت اسلامییک عبادت شرعی است وباید این عبادت به عنوان الگو در میان ملتها اشاعه یابد. بهنظر سید عبد المحسن فضل الله انقلاب اسلامیایران «...به همه سؤالاتی که مطرح میشد وخیلی از مسلمانان پاسخی برای آنها نداشتند، جواب داد»۲۱. فرزند سید عبد المحسن میگوید:«سید اخبار مربوط به فعالیتهای امام خمینی را در نجف، پاریس، تا برگشتن امام به ایران پیگیری میکرد و درباره مسایل انقلاب اسلامی در جلسات با جوانان بحث میکرد. امام مانند یک چک سفید پشتوانه وی بود هر چند که پول یا کمکی از جمهوری اسلامینمیگرفت.» وی که معتقد است جمهوری اسلامیپس از رفتن شاه به ساختار جدید نیازمند است، میگوید«ما در این مرحله وظیفه داریم که از انقلاب حمایت کنیم و آن را پشتیبانی کنیم. ما باید به جمهوری اسلامیکمک کنیم نه برعکس...»۲۲. کوشش همه این علما منجر شد که نسل کاملی از جوانان شیعه به امام خمینی(ره) علاقه پیدا بکنند. در خصوص امام موسی صدر، میتوان گفت که وی زمینه مرجعیت امام خمینی را از زمان آمدنش به لبنان، مهیا کرده بود. برای مثال، امام صدر از موقعیت خود در لبنان، فرصتهای مناسبی بین بزرگان علمای نجف وبخصوص شهید سید محمد باقر صدر، وبین امام خمینی فراهم کرد. همچنین، اولین مصاحبه امام خمینی با شبکههای غربی(لوسیان جورج و روزنامه لومند) توسط امام صدر در نجف تهیه شد و بدون هیچ سانسوری منتشر شد۲۳. امام صدر علناً در پاییز سال ۱۹۷۳م. به شخص شاه پس از اینکه علما را قلع و قمع کرد، حمله کرد وارتباط شاه را با اسرائیل محکوم نمود و شاه را «عروسک امپرالیستها» نامید۲۴. همچنین، امام موسی صدر، مرجعیت بزرگ در نجف را به عنوان پایگاه مرجعیت عامه، وبرنامه آن را در همه پروژههای خود (در تأسیس مجلس،در سخنرانیها،در تأسیس جنبش امل)لحاظ میکرد. سید محمد باقر حکیم این مسأله را تأیید میکرد که:«کارهای امام صدر با کارهای بزرگ مرجعیت دینی هماهنگ بود... درست است که آیت الله بروجردی برای مدت طولانی مرجع عام بود ودر قم سکونت میکرد، اما نجف جایگاه خاص خود را داشت. نسبت به قضیه هماهنگی با مرجعیت در کارهای خود خیلی حساسیت داشت»۲۵. این تأکید بر مرجعیت عامه باعث شد که جناح اصولگرای درون جنبش امل، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در سال۱۹۸۱م. خواستار حمایت و پیروی از این انقلاب شود، حتی اگر بهای آن عدم اطاعات و حمایت از دولت لبنان باشد.
پی نوشت:
۱ دیوارت ویل، ۱۳۳۷، ص۳.
۲ فیلیپ حتی، تاریخ سوریه و لبنان و فلسطین چاپ سوم بیروت ص ۷۰
۳ بهمنش احمد: تاریخ ملل قدیم آسیای غربی.۲۰۶-۲۰۸
۴هاروی بورتر، موسعة التاریخ ۱۹۹۱. چاپ اول. ص ۱۰۲.
۵ - دراین مقاله از پایان نامه کارشناسی ارشدباعنوان "ریشههای اجتماعی و سیاسی شکل گیری و ظهور جنبش حزبالله – لبنان"، نگارش محمد ترمس، دانشجوی جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس،استفاده شده است.
۶ - عادل روؤف. الشهید محمد باقر الصدر: المواجهه مع الانظمه الحاکمه، المؤتمر العالمیللإمام الشهید الصدر،تهران،۱۴۲۱هـ. ق.، ص ۳۴.
۷ - همان، ص ۴۲-۴۳-۴۴-۴۵-۴۶-۴۷-۴۸-۴۹.
۸ - همان، ص ۵۳
۹ - همان ص ۵۵
۱۰ - همان، ص۵۳.
۱۱ - مصاحبه با سید نواف موسوی، پیشین.
۱۲ - عادل روؤف. پیشین، ص۵۷
۱۳ - همان، ص۲۸-۲۹-۳۰.
۱۴ - مصاحبه با شیخ حسن ملک (گوینده نخواست اسامیکسانی که رفتند ذکر کند)
۱۵ - همان.
۱۶ - وضاح شراره. پیشین، ص ۲۴۸
۱۷ - جریده الدیار ۱۷ اب ۹۹.
۱۸ - مجله منطلق عدد۱۸، نیسان ۱۹۸۲،ص۵۹..
۱۹ - وضاح شراره. پیشین، ص۲۲۶..
۲۰ - مجله المنطلق، پیشین، عدد۱۸ ص۶۲ وص۶۶.
۲۱ - عبد المحسن فضل الله. پیشین، ص۴۸
۲۲ - مصاحبه با سید عبد الصاحب فضل الله، پیشین.
۲۳ - حسین شرف الدین. پیشین، محطات تاریخیه، ص۸۰-۸۱.
۲۴ - ا.ر.نورثون. پیشین،ص۸۴
۲۵ - حسین شرف الدین. پیشین، محطات تاریخیه(مصاحبه با السید الحکیم) ص۹۵.
۲۶ -جریده النهار ۱۰/۶/۲۰۰
۲۷ - امین مصطفی. پیشین، ص۴۲۹.
۲۸ - مسعود اسد اللهی. از مقاومت تا پیروزی، مؤسسه مطالعات وتحقیقات اندیشه سازان نور، تهران، سال ۱۳۷۹، ص۴۹.
۲۹ - جریده سفیر ۹/۲/۷۹
۳۰ - امین مصطفی. پیشین. ص۴۲۷-۴۲۹.
۳۱ - مصاحبه با سیدعبد الصاحب فضل الله، پیشین.
۳۲ - مصاحبه با شیخ حسن ملک، پیشین.
۳۳ - وضاح شراره. پیشین، ص ۲۲۶-۲۲۷.
۳۴ - همان، ص۲۲۷
۳۵ - مصاحبه با سید عبد الصاحب فضل الله، پیشین.
۳۶ - جریده السفیر ۲۱/۶/۸۲.
۳۷ - جریده النهار ۱۰/۶/۲۰۰۰.
۳۸ - توفیق المدینی. پیشین، ص۱۴.
۳۹ - احمد قصیر. پیشین، ص۱۶۹.
۴۰ - عفیف النابلسی. مشاهدات وتجارب، دار المحجه البیضاء، سنه ۲۰۰۳،ص ۱۱۷.
۴۱ - موسی الصدر. پیشین،الرجل الموقف(مجموعه خطابات) ص۶۲-۶۳.
۴۲ - همان، ص۲۰۵.
۴۳ - مصطفی چمران. پیشین، ص ۸۸.
۴۴ - موسی صدر. پیشین، منبر ومحراب، ص۲۲۹.
۴۵ - جریده السفیر ۹/۷/۲۰۰۲
۴۶ - جریده النهار ۱۹/۹/۸۲
۴۷ - همان، ۲۳/۶/۸۲.
۴۸ - همان، ۲۷/۹/۸۲
۴۹ - جریده الشراع ۱۲/۶/۲۰۰۰
۵۰ - بنا به جزوه صادره عن مرکز الدراسات الاستشاری والتوثیق، بیروت، در تموز ۲۰۰۲.
۵۱ - مصاحبه با شیخ حسن ملک، پیشین.
۵۲ - امین مصطفی، پیشین، ص۴۳۶.
۵۳ - همان.
منبع:مجله سوره ۲۷
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست