جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
بنی اسرائیل هرگز وارد فلسطین نشده اند
● مقدمه
دانستههای من از تاریخ کهن یهود از مطالبی برگرفته شده بود که در کتابهای تاریخی و تورات میخواندیم و نیز آن چه همه جا شایع بود و میگفتند:یهود در فلسطین آثار تاریخی و اماکن مقدسی دارد؛بنی اسرائیل در این سرزمین زمامداری میکردهاند و دو دوره،یکی در قدس و دیگری در نابلس،حکومت را در دست داشتهاند؛و داوود و سلیمان-که درود خداوند ارزانیشان باد-در فلسطین زندگی میکردهاند. این مجموعه اطلاعات به عنوان حقایق مسلم تاریخی و واقعیتهایی که در روزگاران کهن در فلسطین رخ داده است،در ذهنم ریشه دوانده بود.برخی از تاریخ نگاران عرب نیز،چه بسا این اقوال را از نویسندگان بیگانه برگرفته و در کتابهای تاریخی خود درباره قدس و فلسطین به آنها اعتماد کردهاند.از جمله این تاریخنگاران-که گفتههای بیگانگان را باور کردهاند-میتوان فلسطینیان جلای وطن کرده و کسانی را نام برد که آثاری درباره فلسطین و قدس تألیف کردهاند یا میکنند.
اما در سالهای اخیر و در نتیجه مطالعات گوناگونی که داشتم،رفته رفته در درستی اطلاعات رایج درباره بنی اسرائیل و حضورشان در قدس و فلسطین به شک و تردید افتادم؛به ویژه آن که هیچ نشانهای تا کنون یافته نشده است که گفتهها و ادعاهای آنها را اثبات کند.واضح است هر حکومتی که در سرزمینی اقتدار و زمامداری دراز مدتی داشته باشد-آن گونه که امروز یهودیان مدّعی آنند-باید به طور قطع آثاری از خود بر جای نهد که تمدنش را در آن سرزمین نشان دهد.
پس از این شک و تردیدها،مطالعه و تحقیق را آغاز کردم و در جستجوی تحلیلی بر این مسأله برآمدم که چرا هیچ نشانی از یهود در سراسر فلسطین وجود ندارد.از این رو،تحقیق و
بررسی سر گذشت بنی اسرائیل در قرآن کریم را آغاز کردم که در نتیجه این بررسی قرآنی،برایم کاملا آشکار شد که آنها از راه دریا و نه از راه خشکی و صحرای سینا از سرزمین تحت سلطه فرعون خارج شدهاند.همچنین برایم روشن شد که پیش از آن نیز،حضرت موسی علیه السّلام برای فرار از دست فرعون،به«مدین»،که بخشی از خاک حجاز بوده است،گریخته بود.به نتایج دیگری نیز دست یافتم که در این نوشتار به تفصیل آن خواهم پرداخت.
پس از بررسی قرآن کریم،به کتاب«عهد قدیم»روی آوردم.در این کتاب نیز که میگوید: بنی اسرائیل که از سرزمین تحت سلطه فرعون خارج شدند دریافتم که خداوند آنها را به راهی که به سرزمین فلسطینیها منتهی میشد-با وجود نزدیکی آن-راهنمایی نکرد،بلکه آنها را از راه بیابان به دریای سوف (دریای سرخ) کشاند.سپس به هنگام رسیدن فرعون،از دریا گذشتند و وارد بیابانی شدند که به«فاران»در حجاز،منتهی میشد.پس از آن نیز در جزیرة العرب پراکنده شدند.
پس از بررسی این دو مأخذ،به کتابهای جغرافی نویسان و تاریخ نگاران کهن عرب،به ویژه آنها که در قرن یازدهم میلادی میزیستهاند،مراجعه کردم.در این آثار نیز مطالبی یافتم که پراکنده شدن یهود در شبه جزیره عرب را تأیید میکرد و نشان میداد که تبعید بنی اسرائیل از جزیرة العرب،همراه با برخی ساکنان آن جا،بوده است.
همه این موارد،شک و تردیدها را به حقایقی تبدیل کردند که بر آن شدم نسلهای معاصر و کسانی را که در سراسر جهان به این مسأله اهمیت میدهند،از وجود آنها آگاه سازم تا برای غصب حقوق مردم،تاریخ جعل نشود؛آن هم در زمانی که برای رسیدن به مصالح و منافع، حمایت از باطل بر حمایت از حق-گرچه برای مدت زمانی کوتاه-پیشی گرفته است.
سخن آخر آن که از خوانندگان گرانمایهای که نظری سازنده یا اطلاعاتی مفید درباره این موضوع دارند،میخواهم که با افزودن آن به دانستههایم،کریمانه بر من منّت نهند تا در چاپی دیگر که به اذن پروردگار درخواهد آمد،همگان از آن بهره برگیرند.
● و خداوند آگاه به هر قصدی است.
عهد قدیم به رغم تحریفهای امروزین راه یافته در این کتاب ،کتابهای تاریخ کهن عرب،قرآن کریم-از خلال فهم آیاتی که در این باره آمده است-و همچنین برخی از کتابهای جدید تاریخ نگاران غربی و یهودی.من بر این باورم که آن چه در این کتابها آمده،هر پژوهشگری را به نتایج ملموس،منطقی و درستی میرساند که ثابت میکند بنی اسرائیل هیچ ارتباطی با تاریخ فلسطین و به ویژه قدس ندارند.همچنین ثابت میکند که یهودیان زمان تبعید به بابل در فلسطین نبودند،بلکه در جزیرة العرب بودند.
میتوانیم این نتایج را از راهگذر پیگیری زنجیره وار رخدادهای تاریخی-به گونهای که در پی میآید-روشن گردانیم:
۱.مسجد الاقصی
در قرآن عزیز آمده است: انّ اوّل بیت وضع للنّاس للّذی ببکّة مبارکا و هدی للعالمین (سوره آل عمران، (۳) ؛آیه۹۶) نخستین خانهای که برای مردم بنا شده،همان است که در مکه است.خانهای که جهانیان را سبب برکت و هدایت است. این«خانه»همان کعبه شریف یا مسجد الحرام مکه مکرمه است.
در حدیثی گرانسنگ از ابوذر غفاری-رضوان اللّه تعالی علیه-آمده است که: گفتم:ای پیامبر خدا!نخستین مسجدی که بنا نهاده شده،کدام مسجد بوده است؟ فرمود:مسجد الحرام.گفتم:پس از آن،کدام مسجد؟فرمود:مسجد الأقصی.گفتم این دو،با چند سال فاصله ساخته شدهاند؟فرمود:چهل سال.
واضح است که بیت الحرام مکه در زمان حضرت آدم علیه السّلام بنا نهاده شده است.و این،یعنی آن که مسجد الأقصی نیز در زمان حضرت آدم بنا نهاده شده و جای آن بر روی کره زمین مشخص شده است.بنابراین،مسجد الأقصی نیز قدمتی به قدمت تاریخ بشر بر روی کره زمین دارد.
آن مقدار از تاریخ مسجد الأقصی که برای ما مشخص است،به آمدن قبیله کنعان از یمن به سرزمین مقدس بر میگردد که بیش از پنج هزار سال پیش اتفاق افتاده است.یکی از قبائل وابسته به قبیله کنعان«قبیله یبوسیها»است.
۲.یبوسیها
یبوسیها از قبائل کنعانی بودند که از جزیرة العرب کوچ کردند و رو به سوی شمال نهادند.
برخی از این قبائل در مصر سکونت گزیدند،برخی در فلسطین،و برخی در سرزمینهای دیگر.
یکی از این قبائل به مرکز (وسط) فلسطین آمد و در اطراف مسجد الأقصی ساکن شد.این قبیله به موازات مسجد و در بخش جنوبی آن،شهری برای خود بنا نهادند و در آن شهر،بر فراز تپهای در مجاورت مسجد،تأسیسات مورد نیاز زندگیشان را به پا کردند.اسم این تپه«کوه ظهور»بود،زیرا آنها تپه را پشت سر[-در ظهر]نهادند و محل سکونت و خواب خود را در درّهای قرار دادند که بعد از تپه و در بخش جنوبی آن قرار داشت.اسم این دره«النوم» (وادی النوم) بود و نه«هنوم».بیگانگان و عربهایی که نا آگاهانه این واژه را از آنها گرفتهاند،نمیدانستهاند که«ه»در واژه«هنوم»،همان «ال»تعریف در نوشتار فنیقیهای است.در الفبای عبری مورد استفاده یهودیان نیز که از فینیقیها گرفته شده،امروزه همچنان،«ه»به عنوان«ال»تعریف،کاربرد دارد و گفته میشود: «ییلد»،به معنی«ولد»[-پسر]؛و«ه ییلد»،یعنی«الولد»[ پسر مشخصی نزد گوینده و شنونده] «یلدا»،به معنی«بنت»[ دختر]،و«ه یلدا»،یعنی«البنت»[ دختر مشخصی نزد گوینده و شنونده] این عربهای کنعانی شهری برای خود بنا نهادند که نام آن را از جایی که آمده بودند برگرفتند؛یعنی،از«یبوس»که جزو استان (ولایت) «شنوئه»-یکی از ولایتهای یمن-بود و به همین دلیل شهر مسجد الأقصی را در نخستین نامگذاری،«یبوس»نام نهادند.
آنها دیوارهای عظیمی دور شهرشان کشیدند و آب را از چشمهای که زیر تپه ظهور-که جزو دیوار بود-قرار داشت به محل سکونت و خواب (نوم) خود بردند.این کار،با زدن تونلی به ارتفاع حدود ۵.۱ متر و طول حدود ۸۰۰ متر،صورت گرفت. و این،در نوع خود دستاوردی عظیم بود که میزان پیشرفت علمی و تمدن آنها را مینمایاند. همه این رخدادها بیش از پنج هزار سال قبل و بیش از ۱۰۰۰ سال،قبل از آمدن حضرت ابراهیم علیه السّلام به فلسطین،به وقوع پیوسته است.
این یبوسیهایی که در اطراف مسجد الاقصی اقامت گزیدند،موحد بودند و اماکن عبادی خود را در مکان مسجد الاقصی،زیر ساختمان کنونی بنا نهادند.کوه واقع در جنوب غربی تپه ظهور که یبوسیها قلعه مرکز حکومت خود را روی آن بنا نهادند،کوه«صهیون»نام داشت؛زیرا نسبت به تپه ظهور مانند«صهوة»یعنی«پشت اسب»بود.
۳.آمدن حضرت ابراهیم به یبوس
حضرت ابراهیم علیه السّلام از دست«نمرود بن کنعان»،غریبانه از عراق گریخت.نمرود پس از آن که حضرت ابراهیم بتها را در هم شکست و او را که ادعای خدایی میکرد،به مبارزه طلبید،با او به دشمنی برخاست.قرآن کریم میفرماید: الم تر الی الّذی حاجّ ابرهیم فی ربّه ان اتیه اللّه الملک اذ قال ابراهیم ربّی الّذی یحیی و یمیت قال انا احیی و امیت قال ابرهیم فانّ اللّه یاتی بالشّمس من المشرق فات بها من المغرب فبهت الّذی کفر... (سوره بقره (۲) ؛آیه ۲۵۸) آن کسی را که خدا به او پادشاهی ارزانی کرده بود ندیدی که با ابراهیم درباره پروردگارش محاجه میکرد؟آن گاه که ابراهیم گفت:پروردگار من زنده میکند و میمیراند.او گفت:من نیز زنده میکنم و میمیرانم.ابراهیم گفت:خدا خورشید را از مشرق بر میآورد تو آن را از مغرب برآور.آن کافر حیران شد.
حضرت ابراهیم و حضرت لوط علیهما السّلام با هم هجرت کردند.قرآن کریم در این باره میفرماید: و نجّیناه و لوطا الی الارض الّتی بار کنا فیها للعالمین (سوره انبیا (۲۱) ؛آیه ۷۱) او و لوط را رهانیدیم و به سرزمینی که آن را برکت جهانیان قرار دادهایم،بردیم. دقت کنید که قرآن کریم میفرماید این سرزمین را برای جهانیان برکت دادیم و نه صرفا برای یک ملت خاص.
هنگامی که حضرت ابراهیم به شهر یبوس-که در اطراف مسجد الأقصی قرار داشت-رسید، کاهن شهر،ملک صادق،به دیدارش شتافت و به او غذا-از جمله نان-داد و از او حمایت کرد. ابراهیم-که درود خداوند بر او باد-غذا و حمایت کاهن یبوسی را قبول کرد؛زیرا به خدای یکتا و یگانه ایمان داشت.اگر کاهن موحد نبود،حضرت ابراهیم به هیچ وجه غذا و حمایت او را نمیپذیرفت.عبادتگاههای ساخته شده در یبوس-که در محل مسجد الاقصی قرار داشتند- پیش از آمدن حضرت ابراهیم،آباد بودند و تا اواخر سده نخست،پیش از میلاد شعائر دینی یبوسی در آنها به جا آورده میشد.
حضرت ابراهیم-که درود و سلام جاودان از آنش باد-فرزندش اسماعیل و مادرش را برداشت و به حجاز (صحرای فاران) برد.کتاب عهد قدیم هم هنگام صحبت درباره ابراهیم و اسماعیل علیه السّلام به همین نام (صحرای فاران) اشاره میکند. گفتنی در این جا آن است که عهد قدیم،هنگام صحبت از خروج بنی اسرائیل از مصر،میگوید آنها از طریق دریا به سوی صحرای فاران رفتند؛به عبارت دیگر،بنی اسرائیل پس از خروج از مصر به حجاز رفتند و نه به فلسطین.تفصیل این مبحث.هنگام صحبت از خروج بنی اسرائیل ازمصر آورده خواهد شد.
نویسنده:حاج زکی علی غول مترجم:عطاء اللّه ابطحی
منبع: پژوهه صهیونیت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست