چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
هر عکاس فیلم , یک آرشیو بزرگ است
میراث تصویری پشت صحنه فیلمها و سریالها چه از سوی عکاسان حرفهای و چه از سوی کسانی که به اصطلاح عموزادهها و خالهزادههای عوامل گفته میشود، گرفته شده باشد، مجموعهای خواهد شد که اگر توجه و حساسیت عکاس و تهیهکننده را به همراه داشته باشد باقی میماند در غیر این صورت ممکن است مانند خیلی از آثار هنری که شرایط مناسبی برای نگهداری ندارند در نهایت محکوم به فنا شوند.
این روزها حتی اگر به سینما هم نروید میتوانید با یک جستجو در فضای مجازی به عکسهای یک فیلم سینمایی دسترسی پیدا کنید. در مورد مجموعههای تلویزیونی نیز همین اتفاق صادق است، هرچند این عکسها در اینترنت برای همیشه ثبت شدهاند، اما همه رویدادهایی نیستند که یک گروه سازنده فیلم و سریال طی ماهها تلاش کردهاند.
بخش اعظمی از عکسهایی که به وسیله عکاسان فیلم و سریال گرفته میشود، پشت صحنههایی است برای حفظ راکوردها و استفاده درونگروهی و ما تنها تعدادی از این عکسها را که برای خبر یا نصب در سینماها انتخاب شدهاند، میبینیم.
پس بر سر عکسهایی که عموم مردم آنها را ندیدهاند و به نوعی میراث یک سریال و فیلم محسوب میشود، چه میآید؟
شاید ایدهآلترین پاسخ این باشد که بنیاد سینمایی فارابی، وزارت ارشاد یا سازمان صداوسیما آرشیوی برای نگهداری از این عکسها داشته باشند.البته سازمان صداوسیما از سالها پیش، محلی برای نگهداری عکسهای سریالها و برنامههای مختلف دارد.
کامران عدل، عکاس و اولین کسی که مسوول عکس صداوسیما در سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۳ بوده است، در مرور خاطرات خود از آن ایام چنین میگوید: آن موقع کامپیوتری وجود نداشت که مانند امروز بتوان براحتی موضوعهای مختلف را آرشیو کرد برای همین کارتهایی تهیه میکردیم که براساس حروف الفبا، شناسنامه و مشخصات هریک از برنامهها همراه نام عکاس و تاریخ عکاسی در آن نوشته میشد.
وقتی کسی میخواست عکس برنامهها را در اختیار داشته باشد باید به این کارتها مراجعه میکرد.
او با بیان اینکه ابتدا به تنهایی عکاسی از برنامهها را انجام میداد و پس از مدتی از مریم زندی به عنوان دیگر عکاس این سازمان کمک گرفته است، گفت در آخرین سالی که مسئول عکس بوده است ۳۳ عکاس در این بخش مشغول فعالیت بودهاند و ادامه میدهد: زمانی که تعداد عکسها زیاد شد متوجه شدم نمیتوان آنها را این گونه نگهداری کرد و باید آرشیوی تهیه شود.
به همین دلیل برنامهای برای آرشیو عکسها ترتیب دادم و روزانه ۲۰ الی ۳۰ حلقه نگاتیو به همان نحوی که گفتم آرشیو میشدند.
این عکاس درباره استفاده از عکسها عنوان میکند: بیشترین مشتریان ما روابط عمومیها و عوامل برنامهها بودند. عکسهایی که از سریالها و فیلمها گرفته میشد از سوی روابط عمومیها برای تبلیغات یا انعکاس در خبرهای روزنامهها استفاده میشد، اما بخش دیگری از آثار عکاسان که از سریالها و فیلمها نبودند بزرگ میشدند تا برای دکور در پشت سر مجریها نصب شود یا در میان برنامهها نشان داده شوند که به این نحو تاثیر زیادی روی مردم برای آشنایی با عکس داشت.
او در مورد سختی عکاسی از سریالها و برنامههای تلویزیونی در آن دوران ابراز میکند: ما در مقایسه با عکاسان سینما نمیتوانستیم از فلاش دوربین استفاده کنیم. برای همین مجبور بودیم به هرنحو خودمان را با شرایط صحنه تطبیق دهیم و بیشترین سود را از نورهای صحنه ببریم.
عدل از وضع آرشیو در حال حاضر اظهار بیاطلاعی میکند و میگوید که عکسها باید به دور از رطوبت، خاک و نور و در دمای مناسب نگهداری شوند و چون عکسهای اولیه نگاتیو بودهاند، شرایط حساستری نسبت به عکسهای امروزی دارند.
البته حالا دیگر شرایط تغییر کرده و آرشیوهای موجود هم دیجیتال هستند.
برای باخبر شدن از وضع آرشیو عکس در حال حاضر بهترین کار این است که با برخی عکاسان فیلم و سریال صحبت کنیم.
شاید یکی از ماندنیترین عکسها مربوط به سریالهای تاریخی باشد. مسعود عجمی، عکاس بسیاری از مجموعههای تلویزیونی از جمله سریالهای محمد ورزی است که جنبه تاریخی دارند، در مورد سرنوشت عکسهایش میگوید: عکسهایی که عکاسان سریالها میگیرند بعد از پایان طرح به تهیهکننده تحویل داده میشود. علاوهبراینکه معمولا خود تهیهکنندهها دارای یک آرشیو از کارهایشان هستند. سازمان صداوسیما هم آرشیوی دارد که این عکسها به آرشیو آنجا نیز ارائه میشود.
مهدی دلخواسته از دیگر عکاسانی است که کار خود را با سریال «راه بیپایان» به کارگردانی همایون اسعدیان آغاز کرده است. او که علاوه بر سریالهای جراحت، بیگناهان و... از فیلمهایی مانند طلا و مس و ده رقمی نیز عکاسی کرده، در مورد سرنوشت عکسهایی که گرفته است، میگوید: برخی از عکسها دست خودمان میماند و تعدادی را هم به تهیهکننده میدهیم. البته من شنیدهام در بنیاد فارابی و سازمان صداوسیما آرشیوی وجود دارد که تهیهکنندگان نسخهای از این عکسها را به آنجا میدهند با این همه، عکاس مسئول این بخش نیست و به خاطر تعهدی که به تهیهکننده دارد عکسهایش را به او میدهد.
او در مورد آرشیوکردن عکسها اظهار میکند: متاسفانه هنوز در کشور ما آرشیوکردن عرف نشده و این مساله که عکسها باید در شرایط مناسب و در جایی منسجم بایگانی شوند، اهمیت پیدا نکرده است.
دلخواسته با بیان اینکه نمایش عکسها در نمایشگاه یا چاپ آنها در یک کتاب کمتر رواج یافته است، میافزاید: در این زمینه فرهنگسازی نشده است. حتی دیگر عکاسی از سریال صرفه اقتصادی ندارد و ترجیح میدهم کمتر وقت خود را برای این کار بگذارم.
مریم تخت کشیان نیز از دیگر عکاسانی است که در سریالهایی مانند راه طولانی و فیلمهایی مانند زندگی با چشمان بسته فعالیت کرده است. او با اشاره به اینکه تمام تلاش عکاس و گروه سازنده فیلم و سریال این است که بلایی سر عکسها نیاید و به صورت مناسب آرشیو شوند، میگوید: به علت تعهدی که به تهیهکننده داریم عکسها در اختیار او قرار میگیرد. اما به هرحال هر عکاسی ذوق و سلیقه ای دارد و ممکن است تعدادی از عکسهای هنری خود را برای خودش نگه دارد و اینکه چه تعدادی از عکسها را به تهیهکننده بدهد، به سخاوتش برمیگردد.
او ادامه میدهد: گذر زمان به همه عکاسها یاد داده است آثار خود را آرشیو کنند. برای همین شاید یکی از بزرگترین آرشیوها نزد خود عکاسان باشد، البته بایگانی کردن و شیوه نگهداری مناسب از عکسها به علاقه و دلسوزی عوامل کار هم برمیگردد و اگر یک کار مورد توجه قرار بگیرد بیشتر دیده میشود.
تختکشیان سپس میگوید: تا آنجا که میدانم آرشیوی در سازمان صداوسیما هست که عکس سریالها آنجا نگهداری میشود، اما نباید از این نکته غافل شویم که اصولا آرشیوکردن در کشور ما در شرایط مناسبی نبوده و ما سیستم درستی برای این کار نداریم.
او در ادامه عنوان میکند: هنوز هم اگر کسی بخواهد عکسی از سریالها و فیلمهایی که در سالهای گذشته پخش شده، داشته باشد به من مراجعه میکند، چون امنترین مکان نگهداری عکسها نزد خود عکاسان است.
● عکسها قابلیت انتشار دارند
مسعود عجمی، عکاس مجموعههای تاریخی تلویزیون درباره سرنوشت عکسها پس از اتمام زمان پخش با بیان اینکه عکسها خروجی ندارند و بعد از اتمامطرح دیگر دیده نمیشوند، میگوید: این عکسها میتوانند در قالب یک نمایشگاه یا کتاب منتشر شوند. من پس از چند سریال تاریخی که با محمد ورزی همکاری کرده بودم، به این فکر افتادم که عکسهای پشت صحنه را در اختیار عموم قرار دهم تا آنها هم بتوانند این عکسها را ببینند.
عجمی در مورد نشان دادن این عکسها میگوید: عمارت فرنگی، سالهای مشروطه و تبریز و مه از جمله سریالهای تاریخی بودند که دوست داشتم عکس آنها در آرشیو خاک نخورد. برای همین به محمد ورزی گفتم چه بلایی سر عکسها میآید وقتی به آرشیو میروند و او هم نمیدانست. ما صحبتهایی با مدیریت سازمان میراث فرهنگی انجام دادیم و در نهایت توانستیم این عکسها را در کتابی با عنوان هفت پادشاه منتشر کنیم که تیراژ اولیه آن جنبه تبلیغاتی داشت و برای هدیه بود اما تیراژهای بعدی برای فروش گذاشته میشود. او سپس نتیجه میگیرد: این عکسها نه تنها برای مردم جالب است، بلکه میتوان از آنها یک بهره اقتصادی برد، چون عکسهای فیلم و سریالها بیشتر جنبه خبری دارد و برای چاپ در کنار خبر خبرگزاریها و روزنامهها کاربرد پیدا میکند. عکاسی فیلم جنبه تبلیغاتی بیشتری دارد، اما عکاسی سریال بیشتر خبری است و وقتی ما عکسها را در نمایشگاه یا کتاب نشان دهیم، توانستهایم از عکسها استفاده بیشتری کنیم.
سحر آزاد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست