پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

صدای تاریخ بوشهر


صدای تاریخ بوشهر

با اشغال بوشهر در هشتم اوت ۱۹۱۵ میلادی به وسیله قوای انگلیس, مخالفتهای مردمی با انگلیسیها در جنوب بالا گرفت به طوریكه روحانیون بوشهری در كنار نیروهای انقلابی بوشهر و تنگستان قرار گرفته و با اعلام جهاد علیه انگلیسیها به ستیز با آنان پرداختند

كسی كه سالهای سال شاگردی صاحب كفایه و صاحب عروهٔ را نموده و همدرس مباحثهٔ و مراوده با بزرگانی چون حضرات بروجردی و مدرس و كاشانی بوده باشد، البته كه می‌تواند چون ستاره‌ای بر سواحل جنوب ایران بدرخشد و چون شیر بر دشمنان و متجاسران به مرز و بوم ایران یورش برد. آری او مرد علم و عمل، اجتهاد و جهاد و دیانت و سیاست بود و اگر برگ برگ تاریخ مبارزات مردم جنوب ایران را از نظر بگذرانیم نام و یاد و جایگاه او را به عظمت و بزرگی خواهیم یافت. اعلامیه تند و كوبنده او بر علیه انگلیس و احمدشاه قاجار دربارهٔ قرارداد ۱۹۱۹ كه مرحوم بلادی در آن نوشته بود «هر ماده‌اش جداگانه تیشه‌ای است كه به ریشه اساس سیاست و استقلال ایران می‌زند مجملی است كه شرح مفصل مجاهدات و روشن‌بینی اوست. او می‌گفت كه «معاهده بستن ایران با او ]انگلیس[ مانند معاهدهٔ گوسفند است با گرگ». باری او پرچمدار استقلال و تمامیت ارضی جنوب ایران در اواخر قاجار و دوران پهلوی بود و نهضت جنوب و قیامهای ارزشمندی مانند قیام تنگستان متاثر و ملهم از وجود آن مرد بزرگ بود. با زندگی، زمانه، آثار و احوال آن عالم ربانی و مجاهد الهی در مقالهٔ زیر آشنا می‌شوید.

با اشغال بوشهر در هشتم اوت ۱۹۱۵ میلادی به وسیله قوای انگلیس، مخالفتهای مردمی با انگلیسیها در جنوب بالا گرفت. به طوریكه روحانیون بوشهری در كنار نیروهای انقلابی بوشهر و تنگستان قرار گرفته و با اعلام جهاد علیه انگلیسیها به ستیز با آنان پرداختند.

یكی از روحانیون برجسته كه نبرد خستگی ناپذیری را علیه قوای اشغالگر در بوشهر، رهبری كرد، آیت الله سیدعبدالله بلادی بوشهری بود. هدف این مقاله بررسی مبارزات ضد انگلیسی مرحوم سید عبدالله بلادی با توجه به منابع موجود می‌باشد.

ایران برای استعمارگران بریتانیایی در حوزه خاور زمین، همواره مورد توجه بوده است. قلمروی ایران، به ویژه بخش جنوبی آن، همان حلقه مورد نیازی بود كه آسیای صغیر را كه زیر نفوذ انگلستان قرار داشت، به هندوستان پیوند می‌داد. اما در داخل ایران تهاجم قوای دشمن زنگ‌ها را به صدا درآورد. میهن‌پرستان كه نمی‌توانستند اشغال سرزمینشان را تحمل كنند و در برابر آن بی‌تفاوت بمانند به زودی كانونهای مقاومت علیه اشغالگران ایجاد و پرچمداران فداكار و از خود گذشته انقلاب در مقام تجهیز و بسیج نیرو و انجام عملیات تهاجمی و جنگی برآمدند. این عده كه آشكارا دست به اقدام خطرناكی زده بودند، راه مبارزه خونین را به عنوان مسیری برگشت ناپذیر انتخاب كردند. با این وجود به نظر می‌رسید جز این هیچ راه و چاره‌ دیگری وجود نداشت.

●عملكرد استعمار انگلستان در ایران و مبارزات جنوب

تمام كشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریكای لاتین به طور مستقیم یا غیرمستقیم مستعمره كشورهای صنعتی بوده‌اند. سیستم استعماری مانع هرگونه توسعه‌ای در این كشورهای می‌شد و بهبود وسایل تولید و در نتیجه استفاده صحیح از نیروی كار این كشورها را غیرممكن می‌ساخت، به گونه‌ای كه نمی‌توان تصور كرد بدون استعمار این كشورها، مساله‌ای كه امروزه تحت عنوان«توسعه كشورهای صنعتی» مشاهده می‌كنیم، به چه شكلی خود نمایی می‌كرد.

این خداوندان حرص و جویندگان طلا، الماس، نفت، مروارید و مواد خام، با بی‌رحمی و قساوت، سایه‌های پلیدشان را به همه جا گستردند. سیاه آفریقایی را به بردگی كشاندند، سرخ آمریكایی را به گلوله بستند، برده فروشی كردند و ننگ‌ها آفریدند كه این ننگ استعمارگران غارتگر بر تاریخ بشریت جاودانه باقی خواهد ماند.۱ در مورد عوامل شكل‌گیری نظام استعماری لازم به ذكر است كه پایه‌های نظام فكری، اعتقادی آن بر سه اصل ذیل استوار است:۲

الف- اعتقاد به برتری نژادی و ذاتی: واژه‌های نژاد پرستی، نژاد باوری و برتری نژادی(Racism) جهت تبیین عقیده‌ای به كار می‌رود كه میان گروه‌های انسانی، به دلیل اختلافات وراثتی و نژادی تفاوت قایل است و آنها را دارای اهمیتی تعیین كننده در ایجاد اختلافات فرهنگی و تاریخی میان جوامع و تمدنهای بشری می‌داند. این نوع تفكر بین خصوصیات نژادی و وراثتی گروههای بشری و میزان درجه هوشمندی و خلاقیتهای فرهنگی آنان رابطه‌ای مستقیم می‌بیند.

ب- انكار واقعیتهای جهان: عامل دیگر شكل‌گیری استكبار عدم اعتقاد به واقعیتهای جهان و به عبارت دیگر انكار حقایق و قوانین و سنتهای الهی است. به طوریكه مستكبران از آنچه در اطرافشان و در جهان می‌گذرد غافل‌اند و توجهی به آنچه در عالم واقعیت وجود دارد، ندارند، بلكه تنها منافع و مسایل خود را به عنوان واقعیت فرض می‌كنند.

ج- جاذبیت حكومت و قدرت مادی: از جمله عوامل شكل‌گیری استكبار، می‌توان از امكانات مادی و حكومتی نام برد. به طور مسلم ایران نیز در دایره این توسعه‌طلبی قرار داشت و با توجه به این امر از آغاز سده نوزدهم، در معرض تاثیر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی كشورهای استعماری قرار گرفت و بیش از پیش به حوزه سیاست بین‌المللی و سپس به بازار جهانی كشانیده شد. این انگیزه‌ای بود برای دگرگونیهای چشمگیر در ساخت اجتماعی- اقتصادی ایران، به طوریكه در پی رقابت كالاهای ارزان اروپایی، پیشه‌وری و صنایع محلی نابود شد، تقاضا برای مواد خام كشاورزی كاهش یافت و نوع تولیدات كشاورزی تغییر كرد. مالیه ایران، یكسره به دولتهای بیگانه وابسته شد و دولتهای امپریالیستی، ایران را رفته رفته به سرزمینی نیمه مستعمره بدل ساختند.۳ از طرف دیگر، خلیج فارس برای قدرتهای بین‌المللی به عنوان منطقه‌ای كه خطوط ارتباطاتی بسیار ارزشمندی از آن می‌گذشت، اهمیت فراوانی داشت. به خصوص برای انگلستان كه ارتباط آن با دنیای شرق از این آبراه تامین می‌گردید. اما دور نمای توسعه شبكه راه آهن ارتباطات خلیج فارس را برای سایر قدرتها نیز بسیار با اهمیت كرد. داد و‌ ستد تجارتی دنیای خارج برای قدرتهای محلی- كه به شدت وابسته به واردات كالا از هند و بعدها در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم متكی به صادرات مروارید و فروش آن در بازارهای جهانی بودند- از اهمیت و ارزش فزاینده‌ای برخوردار بود.۴ انگلستان همچنین خلیج فارس را ملك مطلق و قرق شده خود می‌دانست تا جاییكه لردلندز داون رسما در سال ۱۹۰۳.م این موضوع را به آگاهی جهانیان رساند.۵

توسعه‌طلبی انگلستان در خلیج فارس باید علاوه بر چارچوب نقشه‌های لندن برای تحت انقیاد درآوردن مشرق عربی، از منظر گسترش وسیع فعالیت انحصارهای بریتانیا در خاورمیانه نیز بررسی شود. در دهه‌های ۶۰-۷۰ قرن نوزدهم(۱۸۶۲/۱۸۶۵/۱۸۷۲) انگلستان امتیاز ساختمان و بهره‌برداری خط تلگراف خانقین، تهران، بوشهر را از دولت ایران گرفت كه در بوشهر این خط به كابل زیرآبی انگلیسی بوشهر، جاسك، مسقط و كراچی می‌پیوست. بدین ترتیب تلگراف هند- اروپا احداث می‌شد كه سیم‌های آن نه تنها لندن را به بمبئی مربوط می‌ساخت، بلكه مانند تارعنكبوت به دور ایران و شیخ نشینان خلیج فارس تنیده شده و باعث وابستگی اقتصادی و سیاسی تمام این كشورها به انگلستان می‌گردید.۶

در ایران، انگلیسیها تا نهضت ملی شدن نفت نقش نخست را در سیاست ایران ایفا می‌كردند و در انواع توطئه‌ها برعلیه استقلال و حاكمیت ملی ایران دست داشتند. قراردادهای تقسیم ایران به مناطق نفوذ در سالهای ۱۹۰۷ و۱۹۱۵ و قرارداد استعماری ۱۹۱۹.م با حكومت وثوق الدوله و همچنین نقشی كه انگلیسیها در كودتای ۱۲۹۹.ش و روی كار آوردن رضاخان بازی كردند و بالاخره مشاركت با روسها در اشغال ایران در جریان جنگ دوم جهانی نمونه‌هایی از دخالتهای دولت بریتانیا در امور ایران است.۷

باید توجه داشت كه بیشترین مرز مشترك با خلیج فارس متعلق به ایران است و تنگه هرمز كه تا غربی‌ترین نقطه، در كوتاه‌ترین فاصله ۸۰۵ كیلومتر درازا دارد در قلمروی ایران قرار دارد.۸ انگلستان در قسمتهای مختلف این مرز طولانی جهت حفظ ارتباط با هندوستان نمایندگی تاسیس نموده بود كه هریك در زمانی خاص صاحب اعتبار و شهرت بوده‌اند.

یكی از مناطق مورد استفاده انگلستان استان بوشهر می‌باشد كه ۶۲۵ كیلومتر مرز مشترك با خلیج فارس دارد كه در امتداد این ساحل نسبتا طولانی بیش از سی و یك بندر كوچك و بزرگ قرار گرفته است.۹ با توجه به موقعیت بوشهر در خلیج فارس، انگلیسیها در سال ۱۷۶۲ میلادی/۱۱۴۱ هجری شمسی، نمایندگی بریتانیا در بوشهر را تاسیس كردند،۱۰ و در سال ۱۷۶۳ میلادی با شیخ بوشهر قراردادی بستند كه تجارتخانه‌ای در آنجا تاسیس نمایند و تجارت بندر را منحصرا در دست خود بگیرند.۱۱ همچنین در سال ۱۱۹۰ هجری شمسی/۱۸۱۲ میلادی شاهد گشایش اولین كنسولگری بریتانیا در بوشهر می‌باشیم.۱۲

لردكرزن كه در سال ۱۳۰۶ قمری/۱۸۸۹ میلادی در ایران به عنوان خبرنگار روزنامه تایمز مشغول بوده درباره بوشهر چنین می‌نویسد:«بوشهر عمده‌ترین لنگرگاه ایران در كرانه جنوبی است، این شهر از دریا چشم‌انداز جالب‌تری نسبت به دیگر بنادر سواحل شمالی خلیج فارس دارد… و با بناهای دو طبقه و ساحل نسبتا برجسته خود از سطح آب بالاتر می‌نماید.» ۱۳ تجارت انگلیسیها در خلیج فارس چه در بوشهر و چه در بصره از وضع نسبتا مطلوبی برخوردار بود.۱۴ تجارت اسلحه در دهه هشتاد قرن نوزدهم به گونه‌ای آرام و بی‌صدا در بوشهر پا‌گرفت و در پایان دهه قرن نوزدهم این تجارت چندان گسترش یافت كه هریك از افراد قبایل جنوب ایران، عراق و عربستان مركزی توانستند برای خود قبضه‌ای تفنگ و دست كم قطاری فشنگ، دست و پا كنند.۱۵

به این ترتیب، بوشهر پایگاه اصلی تجارت ایران در جنوب به شمار می‌رفت كه در ابتدای مسیر تجاری خلیج فارس، شیراز، اصفهان و تهران قرار داشت. اهمیت موقعیت بوشهر با گذشت زمان برای انگلیسیها نه تنها كم نمی‌شد بلكه افزایش نیز یافت به طوریكه در سالهای آغازین قرن بیستم میلادی، بوشهر مركز قدرت بریتانیا در جنوب ایران، بود. آنان در این شهر علاوه بر تاسیسات وسیع اقتصادی و مراكز سیاسی، پادگان بزرگی نیز با هزاران سرباز و افسر هندی و انگلیسی ایجاد كرده بودند. یك گزارشگر فرانسوی كه در سالهای آغازین انقلاب مشروطه ایران به بوشهر سفر كرده بود، درباره نفوذ و موقعیت انگلستان، در این شهر می‌نویسد:«… بوشهر در حقیقت مركز اصلی موسسات انگلیس در جنوب است. خانه نماینده انگلستان در سبزآباد، ساختمانها و تاسیسات تلگراف، كشتی و مراقب بندر كه در لنگرگاه این بندر كوچك لنگر انداخته است و آثار دیگری از این دست، همه نشان دهنده قدرت و نفوذ انگلیسیها در این منطقه است. بوشهر تنها شهر ایران است كه در آن زبان انگلیسی رواج دائمی دارد. بازرگانان ارمنی و زردتشتی، كاركنان هندی، زمینداران بزرگ جنوب ایران، حتی گاهی بعضی از سران ایلها، تحت نفوذ انگلیسیها هستند.» ۱۷

دكتر محمدامیر شیخ‌ نوری

پی نوشت‌ها

صادق جلالی، برضد استعمار، تهران، جاویدان، ۱۳۵۲، ص۲

جواد منصوری، شناخت استكبار جهانی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۷، صص۲۵،۲۶ و۲۷

كولاگینا لودمیلا، استیلای امپریالیسم بر ایران، ترجمه: سیروس ایزدی، تهران، علم، ۱۳۵۹، ص۶

پاپ ملكم و كوپربوش بریتون، خلیج فارس در آستانه قرن بیستم، ترجمه: حسن زنگنه، تهران، نشر به دید، ۱۳۸۰، صص۱۱-۱۰

ویلیام جی اولسون، روابط ایران و انگلیس در جنگ جهانی اول، ترجمه: حسن زنگنه، تهران، نشر شیرازه،۱۳۸۰، ص۲۲

سیدعلی موسوی، خلیج فارس در گذر زمان، تهران، بنیاد نبوت، ۱۳۶۶، ص۱۳۷

محمود طلوعی، ترس از انگلیس، تهران، انتشارات هفته، ۱۳۶۹، پیشگفتار

پیروز مجتهدزاده، خیلج فارس كشورها و مرزها، تهران، عطایی، ۱۳۷۹، ص۲۸

احمد دشتی، جنبش جنوب ایران با تكیه بر مردم تنگستان و دموكراتهای فارس، قم، هفته نامه خلیج فارس بوشهر، ۱۳۷۹، ص۴۱

عبدالكریم مشایخی، سالشماری وقایع جنوب ایران از ۱۱۱۴هـ.ش/۱۷۳۵میلادی تا ۱۳۰۸ هـ.ش /۱۹۲۷میلادی، مجموعه مقالات رئیس علی دلواری، ص۲۷۸

آرنولد ویلسن، خلیج فارس، ترجمه: محمد سعیدی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ۱۳۴۸، ص۲۰۹

عبدالكریم مشایخی، همان، ص۲۷۹

رضا دشتی، تاریخ اقتصادی- اجتماعی بوشهر، تهران، پازینه، ۱۳۸۰، صص۶۱-۶۰

امین، منافع انگلیسها در خلیج فارس، ترجمه: علی میرسعید قاضی، تهران، انتشارات زرین، ۱۳۶۷، ص۱۱۵

فیلیپ گریوز، ماموریت سرپرسی كاكس در حوزه خلیج فارس و ایران، ترجمه: حسن زنگنه، تهران، نشر به دید، ۱۳۸۰، ص۱۷

حسن زنگنه(گردآوری و ترجمه)، جنوب ایران به روایت سفرنامه نویسان، شیراز، نوید، ۱۳۷۹، ص۱۵۳

احمد دشتی، همان، ص۱۰۱

عبدالرسول خیراندیش، زمینه های اداری و اقتصادی قیام ضد استعماری مردم بوشهر، تنگستان، دشتی و دشتستان، مجموعه مقالات رئیسعلی دلواری، كنگره بزرگداشت هشتادمین سال شهادت رئیسعلی دلواری، ۱۳۷۳، ص۱۸۶

عبدالرسول خیراندیش، اهمیت قیام استعماری مردم تنگستان، دشتی و دشتستان در حفظ استقلال و تمامیت اراضی ایران، مجموعه مقالات رئیس علی دلواری، همان، ص۱۷۲

همان، صص۱۷۰-۱۶۹

هانا آرنت، خشونت، ترجمه: عزت الله فولادوند، تهران، خوارزمی، ۱۳۵۹، ص۲۷

همان، ص۲۸

احمد دشتی، همان، صص۱۵۲-۱۵۱

حسن زنگنه(مترجم)، گزارشهای سالانه سرپرسی كاكس- سركنسول انگلیس در بوشهر- ص۲۸

سید محمدحسن نبوی، نقش روحانیون در قیام ضداستعماری مردم جنوب ایران، مجموعه مقالات رئیس علی دلواری، همان، ص۲۰۸

احمد دشتی، همان، ص۵۶

عبدالكریم مشایخی، بوشهر در انقلاب مشروطیت ایران، مركز ایران شناسی بوشهر، ۱۳۸۱، ص۷

فن میكوش داگوبرت، واسموس، ترجمه: كیكاووس جهانداری، قم، مركز بوشهرشناسی با همكاری انتشارات همسایه، ۱۳۷۷، ص۱۶۸

علیمراد فراشبندی، گوشه ای از تاریخ انقلاب مسلحانه مردم مبارز تنگستان، دشتی و دشتستان علیه استعمار، تهران، شركت سهامی انتشار، ۱۳۱۲، ص۲۲

احمد دشتی، همان، ص۱۵۷

سیدقاسم یاحسینی، نگاهی به مبارزات و اندیشه های آیت الله سید عبدالله بلادی بوشهری، بوشهر، نشر شروه،۱۳۷۱، ص۲۹

آیت الله سید عبدالله بلادی بوشهری، لوایح و سوانح، اسنادی درباره جنبش روحانیت جنوب ایران در جنگ جهانی اول، كنگره بزرگداشت رئیسعلی دلواری، ۱۳۷۳،ص۳۹

همان، ص۶۵

همان، صص۴۸-۴۷

همان، صص۱۱۷-۱۱۶

۳۶-The South persian rifles

۳۷- همان، صص۸۶،۸۷ و۸۸

۳۸- سید عبدالله بلادی، همان، صص۱۷-۱۶

۳۹- سیدقاسم یاحسینی، همان، ص۲۱

۴۰- سیدعبدالله بلادی، همان، صص۴۹-۴۸

۴۱- سیدقاسم یاحسینی، همان، صص۳۲-۳۱

۴۲- احمد دشتی، همان، ص۱۶۱

۴۳- آیت الله سیدعبدالله بلادی، همان، ص۳۹

۴۴- همان، ص۱۱۶

۴۵- سیدقاسم یاحسینی، همان، ص۴۱

۴۶- همان، ص۴۱

۴۷- آیت الله سیدعبدالله بلادی، چند رساله سیاسی، به كوشش سیدقاسم یاحسینی، بوشهر، انتشارات بوشهر، ۱۳۸۲، صص۳۸-۳۷

۴۸- همان، ص۴۲

۴۹- الابرار، زندگینامه آیت الله سید عبدالله بلادی بوشهری، به كوشش عبدالكریم مشایخی، بوشهر، انتشارات بوشهر، ۱۳۸۲، صص۵۱،۵۲،۵۳ و۵۴

۵۰- مقصود روزنامه شفق سرخ است كه مدیر مسئول و صاحب امتیاز آن علی دشتی بود.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.