یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

این اژدهای پولساز چینی


این اژدهای پولساز چینی

لیکا شینگ, مقتدرترین و پولسازترین مدیر چین و هنگ کنگ, چطور به اینجا رسید

شاید برای شما هم خواندن قصه مردی که در چین رشد کرده و حالا بزرگ‌ترین، بانفوذ‌ترین و ثروتمند‌ترین مدیر این کشور محسوب می‌شود، کمی عجیب باشد...

شاید از خودتان بپرسید مگر چین هم کارآفرین و مدیر دارد؟ بله، چین از زمانی که به سازمان تجارت جهانی پیوسته، دروازه‌های اقتصادش را باز کرده. در ضمن، فکر می‌کنید کشوری با این همه جمعیت و مساحت و...، چطور امروزه دومین اقتصاد بر‌تر جهان شده و در سال‌های بعد، اولین اقتصاد بر‌تر جهان خواهد بود؟ چینی‌ها، کارآفرینی و نگاه مثبت به کار را در خودشان نهادینه و تبدیل به فرهنگ کرده‌اند.

● مردی بدون امتیاز

لیکا شینگ نیز یکی از همین چینی‌هایی بود که متوجه شد پیشرفت تنها در سایه کسب برخی از خصلت‌ها و ویژگی‌هاست که اتفاق می‌افتد. قدرتمند‌ترین و ثروتمند‌ترین کارآفرین چین و هنگ‌کنگ، البته شرایط چندان رشک‌برانگیزی نداشته است. آخرین ثروت او را ?? میلیارد دلار تخمین زده‌اند که برای کشورهای آسیایی، رقم فوق‌العاده‌ای محسوب می‌شود. البته این ثروت، دارایی خالص او است وگرنه سرمایه در گردش‌اش، به صدها میلیارد دلار می‌رسد. به عبارت بهتر به ۴۵۰ میلیارد دلار. البته این رقم، متعلق به چند سال پیش است، قطعا این عدد اضافه‌تر هم شده. در چین او را نمونه ناب یک اراده آهنین می‌شناسند چرا که از صفر شروع کرده و به اینجا رسیده است در حالی که هیچ امتیازی هم نسبت به دیگران نداشته.

● اعجوبه‌ای از چین

از زمانی که چینی‌ها تصمیم گرفتند شعب شرکت‌های خودشان را به کشورهای اروپایی و آمریکایی گسترش بدهند، این مدیر افسانه‌ای آستین‌هایش را بالا زد و از طریق شرکت‌هایی که تاسیس کرده بود، پا به بازارهای اروپا و آمریکا گذاشت تا ثروت و قدرتش را بیش از پیش کند. حالا می‌دانید درباره چه اعجوبه‌ای داریم صحبت می‌کنیم؛ اعجوبه‌ای از نسل کارآفرینان افسانه‌ای شرق آسیا؛ از ژاپن تا کره و چین و مالزی و هنگ‌کنگ، اما یک آدم، از نقطه صفر که هیچ‌چیز نداشته، چطور توانسته به چنین جایگاهی برسد و هر سال در فهرست ثروتمندترین‌های جهان، جا خوش کند؟

● درگذشت پدر

لیکا، در ناحیه چائوزوی چین متولد شد. البته یک امتیاز داشت؛ توجه خانواده او به رشد و دانش‌آموختن اعضای خانواده. والدین، لیکا و دیگر بچه‌ها را وادار می‌کردند تا درس‌ بخوانند، اما مثل دیگر کشور‌ها، در این سال‌ها، جنگ بر زندگی آنها سایه انداخت و مجبورشان کرد به هنگ‌کنگ مهاجرت کنند تا آسیبی نبینند. ۳ سال بعد از این مهاجرت، وقتی که لیکا ۱۵ ساله بود، پدرش فوت کرد. حالا او بود و مسوولیت مالی یک خانواده متشکل از مادر، خواهر و برادر که بر دوش او افتاده بود.

● کارگر ۱۵ ساله

لیکا که فرزند ارشد خانواده بود، ترک تحصیل کرد و دنبال کار رفت. کجا؟ کارگری در یک کارخانه ساعت‌سازی. بعد از آن به یک فروشگاه لوازم پلاستیکی رفت تا فروشندگی کند؛ از همین فروشنده‌هایی که همه جا می‌بینید و فراوان است، اما او، یک آدم عادی نبود. سخت غرق در کارش شد و با لیاقت و پشتکاری که از خودش نشان داد، اول مسوول فروش‌‌ همان فروشگاه و بعد، مدیر اصلی‌اش شد. وقتی هم که ۲۲ سال داشت، برای خودش یک کارگاه ساخت لوازم پلاستیکی باز کرد. با کدام پول؟‌‌ همان پولی که از طریق کار در‌‌ همان فروشگاه، پس‌انداز کرده بود.

● بزرگ‌ترین مالک هنگ‌کنگ

اسم کارگاهش را گذاشت چونگ کنگ و بعد از مدت نه‌چندان زیادی این کارگاه کوچک به یک کمپانی بزرگ ساخت اسباب‌بازی و گل‌های پلاستیکی تبدیل شد. وقتی که کارش گرفت، شروع به خرید و فروش ملک هم کرد. بعد از مدت کوتاهی، بزرگ‌ترین مالک زمین و مستغلات، بعد از دولت حاکم بر هنگ‌کنگ شد، البته قبل از پیوستن این ناحیه به چین. او طی این مدت، ۴ کمپانی بزرگ چئونگ‌کنگ، هاتچیسون وهامپوا، چئونگ‌کنگ اینفراستروکتور و هنگ‌کنگ الکتریک هولدینگز را راه انداخت و مدیریت ‌کرد تا پولدار‌ترین کارآفرین چین و هنگ‌کنگ لقب بگیرد. بعد‌ها، این کمپانی‌ها در ?? کشور دیگر جهان نیز شعبه‌هایی تاسیس کردند تا کار به اوج خودش برسد. او بعد‌ها، به کار در شاخه‌های هتل، ترمینال‌های مسافربری، محصولات متنوع، کمپانی‌های ارتباطی، حمل و نقل و انرژی و مستغلات هم رو آورد.

● رازهای یک مرد

اما یک آدم، چطور می‌تواند به چنین موفقیت‌هایی برسد؟ خوشبختانه کار‌شناسان غربی و چینی، زندگی او را آنالیز کرده و متوجه راز و رمزهای این کامیابی درخشان شده‌اند. آنها همه این راز‌ها را، در ۴ صفت و ویژگی جمع کرده‌اند؛ اعتمادبه‌نفس زیاد، سختکوشی زیاد، نوآوری زیاد و علاقه زیاد به دانش‌آموختن. می‌گویند لیکا، اعتمادبه‌نفس فراوانی داشته و می‌دانسته از پس همه کار‌ها و مشکلات برخواهدآمد. همین اعتمادبه‌نفس زیادی‌اش بود که از یک کارگر ساده ، چنین اعجوبه‌ای را ساخت.

● خستگی‌ناپذیر

نکته دوم که در بسیاری از کارآفرینان دیگر هم مشاهده می‌شود، سختکوشی او بود. همه کارآفرینان نسل طلایی کارآفرینی شرق آسیا، این سختکوشی را داشته‌اند. این سختکوشی، ناشی از نفوذ عقاید کنفسیوسی و نیز بودایی در این منطقه بوده است. بودایی‌ها، دنیا را محل رنج می‌دانند و به همین‌ دلیل، سعی می‌کنند از سختی‌ها، چندان کدورتی به‌ دل نگیرند. ضمن اینکه کنفسیوس نیز بر تلاش و سختکوشی تاکید می‌کند؛ نه بر رخوت و انفعال و فرار از مشکلات. هنوز هم کسی نمی‌تواند در مقابل لیکای کهنسال، ابراز خستگی کند چرا که او، بیش از همه کار می‌کند و پیش از همه، کارش را شروع می‌کند.

● مطالعه همیشگی

این سختکوشی، حاصل روزگار سخت این کارآفرینان نیز بوده است. غالب این کارآفرینان، از نظر مالی، دچار مشکلات شدید و ‌گاهی مانند لیکا و کیم وو چونگ و امثالهم، ناچار به تامین نیازهای خانواده‌شان بوده‌اند. همین روزگار سخت، آنها را ساخته و آبدیده کرده است. از سوی دیگر، درست است که لیکا ناچار شد ترک تحصیل کند، اما علاقه فراوانی به دانش‌اندوزی و آموختن درباره علوم جدید دارد. آشنایان این کارآفرین، می‌گویند مطالعه او از‌‌ همان دوران نوجوانی تا امروز ترک نشده و هر شب، باید چند صفحه‌ای کتاب بخواند تا خوابش ببرد.

● بهتر، بهتر و باز هم بهتر

تحلیلگران زندگی لیکا، عامل آخر را مهم‌ترین تفاوت او با دیگران می‌دانند. لیکا علاقه فراوانی به نوآوری دارد. آنقدر روی نوآوری حساسیت به خرج داده که حالا همه زیردست‌هایش می‌دانند حتی اگر همه چیز هم کامل باشد، باید خلاقیتی هر چند کوچک، به خرج‌دهند. همین نوآوری و خلاقیت‌های کوچک و بزرگ، باعث شده محصولات کمپانی‌هایش، تفاوت‌هایی اساسی با دیگر کمپانی‌های رقیب داشته باشد. او اصلا به این نوآوری مشهور هم شده است. کنار پشتکار عجیبی که داشته، مردم او را به دو صفت پولدار بودن و نیز نوآوری در محصولات، می‌شناسند؛ مردی که حالا در حوزه خودش،‌ترین چین و هنگ‌کنگ محسوب می‌شود.