یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

هنر بازی حزب عدالت و توسعه


هنر بازی حزب عدالت و توسعه

عاقبت دولت محافظه کار و دین مدار اردوغان با همکاری حزب حرکت ملی موفق شد با کسب حداقل آرای لازم در پارلمان ترکیه قانون ممنوعیت حجاب را در مراکز اداری و رسمی لغو کند به این ترتیب گام دیگری از سوی اسلام گریان برداشته شد که صراحتاً در اسلوب کمالیسم شکاف می افکند

عاقبت دولت محافظه کار و دین مدار اردوغان با همکاری حزب حرکت ملی موفق شد با کسب حداقل آرای لازم در پارلمان ترکیه قانون ممنوعیت حجاب را در مراکز اداری و رسمی لغو کند.به این ترتیب گام دیگری از سوی اسلام گریان برداشته شد که صراحتاً در اسلوب کمالیسم شکاف می افکند.پیروزی اسلام گرایان در این مرحله حساسیت برانگیز و تحریک کننده نظامیان و افراطیون لائیک را باید مرهون درایت سیاسی و برنامه ریزی دقیق حزبی سران عدالت و توسعه دانست که توانسته با اتخاذ رویکردی "امتیازی" در پیشبرد اهداف اجتماعی، مخالفان بی قرار را آرام کند و خشم آنان را فروبنشاند.

به ریاست رسیدن عبدالله گل در نظام جمهوری ترکیه از همان ابتدا ضربان قلب ها را در هراس از کودتایی دیگر سرعت بخشید و امید باقی ماندن آنان بر اریکه قدرت را در هاله ای از یاس و سرخوردگی قرار داد اما گویا تجربه دموکراسی در ترکیه به کاتالیز جدیدی از اوضاع اجتماعی و شعور سیاسی احتیاج دارد و مبنای مقایسه های پیشین را به چالش گرفته است. از طرفی آشکار است که پتانسیل دخالت ارتش در امور سیاسی از کودتای ۱۹۶۰ و واژگونی عدنان مندرس کمتر نشده و هنوز تیرگی روزهای براندازی نرم دولت اربکان در واپسین سال های دهه ۱۹۹۰ از یادها زدوده نشده است پس چرا ارتشی که یدی طولانی در کنارزدن دولت های منتخب دارد و به کوچکترین تهدید اصول کمالیسم ،ماشین کودتا را راهی چانکایا کرده،امروز در تماشای گره خوردن روسری های اسلام گرایان نشسته و به زعم خود اسلام سیاسی را که دهه ها پادگان ها را به سرکوب اش گمارده بود،موقرانه رصد می کند.در همین رهگذر شایان یادآوری است که سایه شیطانی ارتش بر فراز دولت در اوان ورود گل به چانکایا قابل رویت بود.عدم حضور فرماندهان ارتش در مراسم و نشست های دولتی حکایت از بی رغبتی نظامیان به سپردن کلید دفتر ریاست جمهوری به یک مهره اسلام گرا و بانوی محجبه او داشت.اما بی تردید باید معاملات بعدی را در تعدیل مواضع طرفین دخیل دانست.سیر رویدادهای پسینی که موجب همکاری گریزناپذیر ارتش با متولیان جدید ترکیه شد به نوعی سازش مصلحت اندیشانه و یا حتی نقطه عطفی در تاریخ دو طیف متضاد در حیطه سیاسی ترکیه را در پی داشت.یورش مبارزان پ.ک.ک به مناطق مرزی ترکیه و عراق و در نهایت واکنش منطقی دولت ترکیه به این تعرض شبه نظامیان که البته با فشارهای ممتد ارتش و در سایه هراس از خشم نظامیان انجام گرفت نخستین آزمون همکاری اسلام گرایان با احزاب و بازیگران رقیب محسوب می شد که می توانست برگ برنده ای برای ترتیبات بعدی شمرده شود.از سویی به میان کشیدن ماجرای کشتار ارامنه در کمیته سیاست خارجی سنای آمریکا عامل دیگری بود تا اسلام گرایان با تحصیل این فرصت جدیت خود را در پیگیری ارزش های ناسیونالیستی عیان کنند و از اتهام اعتقاد به اسلام گرایی فرامیهنی مبرا شوند.سفر اردوغان به واشنگتن و دیدار رئیس جمهور اسرائیل از آنکارا همراه با دیپلماسی خستگی ناپذیر ترک ها موجب شد تا لایحه محکومیت ترکیه در کشتار ۱۹۰۷ ارامنه مهلت تصویب در کنگره را نیابد و در نهایت رقابت ارمنستان و ترکیه به سود اسلام گرایان و رضایت نظامیان خاتمه بگیرد.روشن است که در مورد نخست، درگیری های مبارزان پ.ک.ک که در وهله اول به کشته شدن ۱۳ سرباز ترک منجر شد، احتمال واکنش خواب آلود اسلام گرایان، خواب را بر نظامیان آشفته می کرد.بختک رنگ گرفتن جنبه اسلام گرایانه مواضع دولت که بی شک اکراد را که هم از حامیان انتخاباتی آنان بودند و از طرفی در قاموس سیاسی اسلام گرایان به منزله مسلمان شناخته می شدند، نظامیان را از همان ابتدا گرفتار ساخت.

اما تجربه دولت اربکان و حزب رفاه که در نهایت سبب افزودن فشار مخالفان و بویژه ارتش شد و کناره گیری او را به دنبال داشت این درس را به اسلام گرایان نوین آموخته بود که اگر اصلاحی در شیوه حکومتی ضرورت دارد،بدون دقت در ساختار اجتماعی و سیاسی و با در پیش گرفتن رویکردی انقلابی راه به جایی نخواهد برد.حمله هوایی ترکیه به پناهگاه های چریک های کرد در شمال عراق و عقب راندن آنان که با همکاری ایالات متحده محقق شد بی شک بیشترین سرور را نصیب نظامیان ترک کرد.همین پیشینه بود که در برخورد با معضل دوم و جدی شدن لایحه پیشنهادی سناتور جوزف بایدن مسیر صواب را بر دولت اردوغان گشود و پیش از وفور فشار پلکانی ارتش،از در مخالفت با طرح مزبور برآمد تا جایی که مقامات کنگره را تاکنون از ادامه مسیر بازداشته است .در نتیجه آنچه امروز می توان دید،انبوه امتیازهایی است که تیم دونفره اردوغان- گل توانسته با به دست آوردن دل نظامیان و زدودن غبار بی اعتمادی از بدنه دولت و ارتش حاصل کنند و ما به ازای اثبات اعتقاد خویش به مبادی سکولاریسم و لائیسیسم سکوت رضایت آمیز ارتش در تصویب قانون منع ممنوعیت حجاب را خریداری کنند.

ظرافت تیم اردغان- گل در این است که با کشف و استتنتاج علل مخالفت ارتش با تبلور اسلام گرایان در حیطه حکومتی،سمپاتی ضروری را به دست آوردند. این دو با نگاهی به تاریخ پر فراز و فرود ترکیه وقوف یافته اند که نظامیان پیوسته نمادی از دوچهره ژانوس در قلمرو سیاست بوده اند.در نیم رخ اول به منزله قشری اجتماعی بر پرده تصویر تجلی می یابند که همچون سایر اقشار جامعه خواست ها و مطالباتی را حمل می کنند و انتظار دارند در بستر مشارکت اجتماعی برآورده شود.در نیم رخ دوم در قامت الیگارش های حرفه ای ظاهر می شوند که برای استجابت مطلوب خویش آماده معامله و چانه زنی و در صورت لزوم شورش نظامی هستند.در نقشینه نخست نظامیان در وضعیتی منفعل و کنش پذیر قابل توصیف اند و معمولاً عمده تلاش را مصروف تعریف بنیان های هویتی قشری و طبقاتی خود می کنند. در شکل دوم این هویت پردازش شده به فعلیت کشیده می شود و داعیه دخالت و مشارکت در تقسیم قدرت اجتماعی و سیاسی دارد و به عبارتی کنش گذار می شود.

در نظام های دموکراسی که به میزان قابل قبولی از ثبات سیاسی و تقسیم کار اجتماعی دست یافته اند،نظامیان تنها به حفظ و پاسداری از مرزها و کارویژه سخت افزاری بسنده می کنند و به دلیل عدم تقاضای اجتماعی به مشارکت فعالانه در حیطه سیاسی،دغدغه سیاست ورزی در آنان وجود ندارد.به زبان دیگر در اشکال دموکراتیک و توسعه یافته جوامع هویت نظامیان خارج از دایره سیاست تحدید شده است.در ترکیه مانند عراق و پاکستان،نظامیان بانیان حقیقی پدیدار شدن کشور و مجری ملت سازی بوده اند. همین خصیصه سبب شده تا وزن سیاسی نظامیان در قیاس با دیگر گروه های سیاسی چشمگیر و برجسته باشد. تبدیل شدن اینگونه جوامع به "جامعه پراتورین" یا جامعه ای با آمادگی وافر برای کودتا، ناشی از افزایش ناگهانی انتظارات جمعی برای نمایش "هویت تعریف شده" نظامیان است.اشباع این نیازهای هویتی و کارکردی که با دو حادثه یاد شده انجام گرفت.نظامیان را از دفاع در برابر کارکرد ناسیونالیستی ارتش ساقط کرد و اساساً چنین دفاعی را غیرضروری ساخت.دوم آنکه با ارضای حس هویتی و توجه به شق "بودن" نظامیان که تاییدی بر تاریخ ترکیه از تاسیس تا هم اکنون بوده است،شق "شدن" و فعلیت را از کار انداختند و به تبع آن انگیزه نظامیان به قافیه پردازی هم از رمق افتاد.به این ترتیب اسلام گرایان سکولار برنده نهایی در این رقابت نفس گیر بودند که از یک سو بر باورهای سکولاریته خود صحه گذاشتند و از دیگر سو حمایت نظامیان از برنامه های اصلاحی خود را به دست آوردند.بی گمان بدون چراغ سبز ارتش تصویب و اجرای طرح لغو ممنوعیت حجاب ممکن نبود. برای وصول به این درجه ترک های مسلمان در دولت و مجلس خشت اول را بر تعامل بنا گذاشتند و از تقابل روی گردان شدند و معامله را بر مقابله ترجیح دادند.اسلام گرایان جوان "ترک های جوان" را از رده خارج کردند چراکه به این فهم رسیدند که در لوای تعامل و گفتگو و با ابتنا بر اصل امتیازگیری حتی می توان از زیر سنگینی سایه شیطان هم گریخت .

دیاکو حسینی



همچنین مشاهده کنید