پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
پاشنه آشیل شیرین
![پاشنه آشیل شیرین](/web/imgs/16/134/xbdvo1.jpeg)
آب و خاک به عنوان دو عامل مهم و تأثیر گذار بر تولید چغندر قند و نیشکر از مهمترین مزایای برخی استانهای جنوبی کشورمان خصوصاً خوزستان به شمار میروند. این ظرفیت علاوه بر آن که به صورت مستقیم باعث شکوفایی اقتصادی مناطق تولیدی میگردد، از طریق حمل و نقل و ایجاد ارزش افزوده در فرآیندهای تولید محصولات وابسته نیز اثرات فراوانی دارد.
حتی میتوان این محصولات را در تولید انرژی به کار برد و از این طریق گام مفیدی را در توسعه انرژیهای سبز برداشت. در عین حال در صنایع جانبی و وابسته میتوان از ظرفیتهای کشت و تولید چغندر و نیشکر استفاده کرد و بر این اساس، شرایط برای سرمایه گذاری در این صنعت بسیار مهیا است.
اما این ظرفیتهای بالقوه از عوامل گوناگونی متأثرند که قیمتهای بالای تمام شده تولید، ظرفیتهای خالی و اتلاف انرژی نمونههایی از آن به شمار میروند. کاهش ظرفیت تولید یکی از مواردی است که علاوه بر اثرات مستقیمی که دارد، باعث افزایش قیمت تمام شده میشود. متأسفانه زمانی بیشتر میتوانیم این مشکل را درک کنیم که بدانیم هزینه ثابت تولید در ظرفیتهای بالا در این صنعت آماده است و نیازی به هزینه کرد در این بخش نداریم، اما این ظرفیتها تعطیل ماندهاند.
در کنار این مسأله، خود صنعت قادر به ایجاد صرفه جوییهای فراوانی است که این صرفه جوییها قادرند قیمت تمام شده تولید را تا حدی کنترل کنند. به عنوان مثال، بخشی از سوخت مورد نیاز این صنعت را میتوان از همان تفاله نیشکر به دست آورد و یا میتوان از تلفات بالای حرارتی صنعت جلوگیری کرد. چند مورد از منافذ اتلاف انرژی در این فرآیند عبارتاند از تلفات حرارتی پروسه تولید، بخار مصرفی مربوط به تلفات حرارتی، بخار مصرفی توربینها، پایین بودن راندمان تولید (کورهها و توربینها) و اتلاف مستقیم سوخت.
● منافذ فرار انرژی
طبق بررسیهای انجام گرفته در حدود ۳/۳۴ درصد از کل انرژی مصرفی از طریق بخارات حاصله در تولید از بین میرود. توقف کارخانجات، کاهش ظرفیت تولید، بخارهای مختلف، عایق کاریهای ضعیف و خروج انرژی و مسایل دیگر، از مهمترین دلایل بروز این مشکلاند.
در کنار این موارد، افزایش برق مصرفی در مراحل تولید به دلیل کاهش راندمان مصرف انرژی، کاهش برق تولیدی توربوژنراتورها و افزایش سوخت مصرفی به دلیل افزایش تلفات انرژی، از دیگر عوامل مؤثر بر روند اتلاف انرژی محسوب میشوند.
نکته مهم دیگر آن است که سهم انرژی در قیمت تمام شده صنعت قند و شکر در کشور ما ۲۷ درصد، سهم نیروی انسانی ۲۰ درصد و سهم توزیع ۲۰ درصد است. این مسأله نشان میدهد که میتوان از طریق اصلاح شیوههای توزیع و کاهش مصرف انرژی در صنعت، تا حدی از قیمت تمام شده کاست و این روش را در افزایش قدرت رقابتی تولید کننده به کار گرفت.
یکی دیگر از موضوعاتی که در این مقوله قابل بررسی است، سهم تکنولوژی در کاهش هزینههای تولیدی است. به عنوان مثال، روشهای سنتی برداشت نیشکر از مزارع به وسیله آتش زدن مزارع و برداشت دستی است. این موضوع باعث شده راندمان برداشت همواره در سطحی نازل باشد. نتیجه این امر افزایش سهم نیروی کار در تولید علیرغم پایین بودن ظرفیتهای تولید میباشد. شیوه فعلی برداشت نیشکر و یا حذف باقیماندههای آن باعث شده همواره بخشی از قند تولیدی از دسترس خارج شود. به علاوه بخش قابل توجهی از برگها و سرشاخههای نیشکر که میتوان از آنها به عنوان علوفه دام استفاده کرد نیز از بین میرود. روشهای صنعتی و استفاده از تکنولوژیهای نوین برداشت نیشکر قادرند مانع از آن شوند که آتش زدن مزارع منجر به افزایش دورههای برداشت گردد. به علاوه، این روش نمیگذارد که بسیاری از میکروارگانیزمهای موجود در خاک از بین بروند و در نتیجه راندمان زمین هم پایین نمیآید. خوشبختانه در سالهای اخیر، ضریب استحصال نیشکر در مزارع کشورمان افزایش یافته و از این بعد میتوان گفت اصلاح روشها با ایجاد نوآوری در شیوههای تولید و برداشت قادر است هم سطح تولید را افزایش دهد و هم قیمت را به نحو قابل ملاحظهای کنترل کند.
● تولید، نیازمند مصرف ملی
اگر به هزینههای اتلاف انرژی، هزینههای تورمی را اضافه کنید و آن را با نرخ تورم کشورهای صادر کننده قند و شکر به کشورمان مقایسه کنید، درمییابید که تولید ملی از توان رقابتی بالایی برخوردار نیست. در حال حاضر، نرخ تورم برزیل زیر ۱۰ درصد است و این نرخ در کشور ما تا ۲۶ درصد افزایش یافته است. این موضوع توان رقابتی تولید کنندگان ما را کاهش میدهد و باعث میشود تولید را کم کم به دست فراموشی بسپارند.
از طرف دیگر، سهم قند و شکر از مصرف خانوار شهری ایرانی به زحمت به یک درصد میرسد. مهمترین علت این سهم اندک، رشد آهسته قیمت قند و شکر در مقایسه با سایر محصولات مصرفی است. از طرف دیگر، هر چه این کالا بیشتر از سبد حمایتی دولت خارج شود و یارانههای مترتب بر آن کاهش یابند - اگر چه سهم مصرف افزایش خواهد یافت - ممکن است به دلیل کاهش قدرت خرید خانوار، میزان مصرف کاهش یابد که در عمل، این مورد تولید را متأثر خواهد کرد.
به هر حال، تولید کننده باید برای ایجاد نوآوریهایی که به کاهش قیمت تمام شده منجر میگردند، آستین خود را بالا بزند. اما این امر نیازمند ثبات شرایط تولیدی و بازرگانی است که در سایه آنها بتوان مصرف کننده را به مصرف داخلی قانع کرد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست