چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
باغ شیشه ای
پس از ۳۰ دقیقه پیادهروی در بهمنماه ۸۸ از ابتدای خیابان فرشته، به نقطهای میرسم که لوکیشن سریال «باغ شیشهای» در آن جا واقع شده. یک خبرنگار هر چقدر هم که ورزشکار باشد، باز هم هنگام بالا رفتن از سربالاییهای خیابان فرشته به نفس نفس زدن میافتد.
در هنگام قدم زدن، به سریالهای قبلی «مهدی مظلومی» فکر میکنم. او جزو اولین کارگردانهایی بود که سنت سریالهای نود شبی را در تلویزیون اجرا کرد. سریال «بدون شرح» پس از «زیر آسمان شهر» به روی آنتن رفت و به خاطر خلاقیتهای محتواییاش با استقبال مردمی مواجه شد. او با نمایش روابط آدمهای شاغل در یک روزنامه به نوعی از طنز اجتماعی دست یافت. همچنین از ترکیبی جدید و آزمون نشده از بازیگران همچون؛ فتحعلی اویسی، امیر جعفری، لیلی رشیدی، فلامک جنیدی، بیژن بنفشهخواه و امیر نوری بهره گرفت که حضور بعضیهایشان در نقشهای طنز برای مردم تازگی داشت. تاثیرگذاری آن سریال در زمان خودش، آن قدر زیاد بود که برخی تکیه کلامهایش مثل «دیجیتالم کجا بود» در دهان مردم افتاد و به یک جمله رایج در صحبتهای روزمره بدل شد. خاطرات سریال «بدون شرح» را که مرور میکنم یک علامت سوال در ذهنم شکل میگیرد. این که آیا سریال در حال ساخت «مهدی مظلومی» میتواند به اندازه «بدون شرح» محبوبیت کسب کند یا نه؟ برای یافتن پاسخ این سوال خیلی وقت ندارم. چون ظاهرا به لوکیشن «باغ شیشهای» نزدیک شدهام. برای پیدا کردن نشانی به شماره پلاکها توجه نمیکنم! نور شدیدی که از داخل یک باغ به بیرون تابیده شده نشاندهنده تجهیزات نورپردازی است.
● جلسهای برای تقسیم ارثیه قبل از مرگ
برای رفتن به محلی که گروه مشغول کارند از لابهلای درختهای باغ رد میشوم. ساختمان اصلی در کنار یک استخر بزرگ واقع شده است.
با مدیر تولید «باغ شیشهای» یعنی رضا نصیرینیا داخل ساختمان میشویم. داخل ساختمان شبیه موزه است. چون هر چقدر وسایل قدیمی و عتیقهجات بخواهید این جا پیدا میشود. یکی از عوامل گروه توضیح میدهد که این خانه متعلق به شخصیت اصلی داستان یعنی قربان (فرامرز قریبیان) است و چون او یک آدم سنتی است خودش را به روز نکرده و از همان وسایل قدیمیاش استفاده میکند. بازیگران داخل اتاق قربان، جمع شدهاند. دو دوربین در داخل اتاق مستقر شده و یک دوربین هم در فضایی که شبیه هال و پذیرایی خانه قرار گرفته. فرامرز قریبیان در بالای مجلس نشسته و بقیه اعضای خانوادهاش دور یک میز حلقه زدهاند. روی میز هم پر شیرینی و شکلات است. ظاهرا قربان برای بیان موضوع مهمی همه اقوامش را دور خودش جمع کرده.
● تصویربرداری با فرمان «صدا، دوربین، حرکت» مهدی مظلومی آغاز میشود.
قریبیان به برگهای اشاره میکند و میگوید: «این وصیتنامه منه» مهتاج نجومی به سر و صورتش میزند و میگوید: «وای نگو نگو نگو» بقیه افراد هم ناراحت میشوند و هرکدام چیزی میگویند. «این چه حرفیه میزنی آقاجون»، «نگین تو رو خدا» قریبیان میگوید: سنگ قبرم نیست که این جور میکنید.
میخوام بر خلاف عادت و عرف در زنده بودنم ارثیه رو بین وراث تقسیم کنم. خاطره حاتمی که نقش دختر قربان را بازی میکند، تحمل شنیدن این جمله را ندارد. از جایش نیمخیز میشود و میگوید: «بابا اگه اجازه بدین من برم.»
مظلومی از بازیگران میخواهد، جملاتشان را پشت سرهم بیان کنند و بین دیالوگهای هم مکث نداشته باشند.
فرزندان، داماد و عروس قربان، جوری وانمود میکنند که ارثیه برایشان مهم نیست. اما وقتی پای جزئیات به میان میآید با هم جر و بحث میکنند و دعوایشان میشود.
یکی از فرزندان قربان با پسربچهاش کنار میز ایستاده. او با شنیدن صحبتهای پدرش هیجان زده میشود و موهای پسرش را میکشد. وقتی هم که قهر میکند و میرود یقه پسر را میگیرد و دنبال خودش میکشاند. این کار را این قدر خشن انجام میدهد که گروه خنده شان میگیرد. برداشتها چند بار به خاطر سرفههای پی در پی بازیگران تکرار میشود. یوسف تیموری میگوید: «این جا چند نفر آنفلولانزای خوکی دارند.»
سرعت کار خوب است و پلانها سریع تصویربرداری میشوند. مظلومی به گروهش پنج دقیقه استراحت میدهد. همه خوشحال میشوند و به سمت در خروجی میروند. یک نفر میگوید پنج دقیقه بیشتر نیست. صرف نمیکند بروید و برگردید.
● با داستان و شخصیتها بیشتر آشنا شویم
در خلاصه داستان این سریال چنین آمده است: روح پدر قربان نعلبندیان به خواب او آمده و میگوید که یک نفر از نزدیکترین افراد به قربان، درصدد نابودیاش است. قربان به تمام اعضای خانواده شک میکند و این شروع بحران در خانواده نعلبندیان است. آنهایی که چند قسمت اولیه این سریال را دیدهاند حتما با ماجراها و شخصیتهای آن آشنا هستند. قربان نعلبندیان (فرامرز قریبیان) از آن مردهای شکاک است. شک او وقتی شدیدتر میشود که در مراسم جشن تولدش برایش یک قاب عکس خالی میفرستند. او این توهم را دارد که یک عده آشنا و ناآشنا میخواهند او را بکشند. خاطره حاتمی نقش یک دختر نسل سومی کنجکاو را بازی میکند. سپیده در یک عالم دیگری سیر میکند و به همین خاطر برای خودش یک آلاچیق ساخته تا جدا زندگی کند. نعیمه نظام دوست (الهام) هم از آن زنهایی که به روابط شوهرش مشکوک است و مدام او را کنترل میکند. عمو کیکاووس هم از آن پیرمردهای سمج و سر به هواست.
مهتاج نجومی در این سریال مجری تلویزیون است و در یک برنامه خانوادگی به خانمها آموزش آشپزی میدهد. در این سریال چند بار ماجرای گریه کردن اعضای خانواده بر سر جنازه پدر را میبینیم. یعنی داستان بین زمان حال و گذشته رفت و برگشت دارد. داستان سریال را از زبان «قربان» میشنویم. یعنی او با صدایش داستان را برای ما تعریف میکند.
▪ بازیگران: فرامرز قریبیان، مهتاج نجومی، هومن برقنورد، محسن حسینی، نعیمه نظامدوست، خاطره حاتمی، والا شهیدی، یوسف تیموری و شهرام قائدی.
▪ تهیه کنندگان: الهام ابراهیمی، حسین عرفاننژاد
▪ کارگردان: مهدی مظلومی
▪ مدیر تولید: رضا نصیرینیا
▪ نویسنده: امیر عباس پیام
● روز اول این جا یک خانه خرابه بود
هومن معصومی به عنوان طراح صحنه نقش پررنگی در ساخت این سریال دارد. چرا که بیشتر فضاهای باغ تحت نظارت او بازسازی شدهاند. او برادر «خسرو معصومی» است و در چند فیلم برادرش همچون «رسم عاشقکشی»، «جایی در دور دست»، «باد در علفزار میپیچد» و... طراح صحنه بوده است.
او درباره کارهای انجام شده در طراحی لوکیشن باغ میگوید: روز اول این جا یک خانه خرابه بود. قرار شد این خانه هم زیبایی داشته باشد و هم یک جوری دیده شود که انگار در حال خراب شدن است.
در داستان ما قربان یک کفش فروش سنتی است. در نتیجه باید یک فرم سنتی از خانه نشان میدادیم. چون قربان از قدیم یک انسی به این خانه داشته است. در کنار این مسئله پسر قربان میخواهد این خانه را خراب کند و کارخانه را بفروشد. چون کفشهای چینی به بازار آمده و قربان توان رقابت با این کفشها را ندارد و کارخانهاش دارد ورشکست میشود. قربان به اصالتش احترام میگذارد. او دارد شغل پدرش را به صورت حرفهایتر ادامه میدهد. به همین خاطر ما در خانه «قربان» از ابزارهایی در صحنه استفاده کردهایم که با بافت سنتیمان تناسب داشته باشد. مثل تلفنهای دیواری، آیینه و شمعدان و...
معصومی ادامه میدهد: یک آلاچیق برای شخصیت دختر سریال ساختیم. چون این دختر عاشق طبیعت بود. میخواستیم هم از فضای داخلی و هم از فضای خارجی این باغ استفاده کنیم. نزدیک به یک ماه کار ساخت دکورهایمان طول کشید. در این یک ماه فضای داخلی خانه، حیاط و آلاچیق را اجرا و بازسازی کردیم. یک اتاق برای سرایدار ساختیم. این سرایدار چون از قدیم با اینها زندگی کرده، جزیی از خانوادهشان حساب میشود.
● چرا باغ شیشهای؟
کنجکاو میشوم که بدانم آیا مثل سریالهای آپارتمانی همه اتفاقات در یک ساختمان رخ میدهد یا این که نماهای کوچه و خیابان را هم میبینیم. مظلومی پاسخ میدهد: ۷۰ درصد سکانسها داخلیاند و ۳۰ درصد خارجی... ضمن این که در این لوکیشنهای داخلی تنوع مکانی زیادی داریم.
دکورهای موجود در این لوکیشن، بر اساس کاراکتر اصلی یعنی قربان ساخته شده است. این آدم یک خرده سنتی است و به فضای قدیمی خانهاش دست نزده. چون خیلی به روز نیست. در داستان ما اختلاف نسلها کاملا مشهود است. چون ایرج یعنی پسر قربان در فضای کاملا مدرن روز زندگی میکند.
این کارگردان درباره انتخاب عنوان «باغ شیشهای» می گوید: داستان ما درباره یک سری آدم است که اینها بر سر یک سری چیزهای جزئی با هم درگیر میشوند. ارتباط این آدمها خیلی شکننده است. یکی از بهانههایش هم بر سر ارث و میراث و تصاحب همین باغ است. به همین دلیل اسم باغ را «باغ شیشهای» گذاشتهایم. چون به خاطر شفاف بودن این باغ، در درونش باطن آدمها را میبینیم. این آدمها مشکلات روحی و رفتاری دارند.
● عروس فرامرز قریبیان
در فاصله بین تصویربرداری پلانها به سراغ نظام دوست میروم. این بازیگر را پیش تر در سریالهای «سیروس مقدم» مثل «روزهای زندگی»، «پلیس جوان»، «ریحانه» و «روز حسرت» دیدهام. ظاهرا قرار است او در سریال ویژه نوروز این کارگردان (چاردیواری) هم بازی کند.
او درباره نحوه پیوستنش به گروه «باغ شیشهای» میگوید: آشنایی من با مهدی مظلومی به سالها پیش برمی گردد. همچنین چند ماه پیش با ایشان در کار «لطفا دور نزنید» که از شبکه تهران پخش شد، همکاری کردم. موقعی که این سریال شروع شد، برای بازی در نقش «الهام» از من دعوت شد. فیلمنامه را که خواندم خیلی خوشم آمد. ضمن این که به کار مهدی مظلومی ایمان داشتم و پیشنهادش جای فکر و تامل نداشت. نظام دوست درباره نقشش میگوید: شخصیت الهام (عروس فرامرز قریبیان) برایم خیلی جالب بود. ۵۰ درصد خانمها مشکلات الهام را دارند. الهام زنی است که یک خرده حساس و شکاک است. او پیشبینی میکند که استقبال مردم از این سریال خوب باشد. این بازیگر میگوید: من فکر میکردم با این گروه بازیگران، حال و هوای کار خیلی جدی میشود. اما بعد دیدم لحظات خندهدار زیادی دارد. در پشت صحنه این سریال حس خوبی وجود دارد. مطمئنم این حس به جلوی صحنه هم منتقل میشود.
▪ یوسف تیموری: این سریال از جنس زیر آسمان شهر است
از یوسف تیموری درباره تفاوت این نقش با کارهای قبلیاش میپرسم. او میگوید: در سریالهای قبلیام بیشتر نقش یک پسر جوان شیطون و پررو را بازی کردهام. اما این جا نقش شخصیتی را بازی میکنم که سر به هواست و حرفهای بیربطی میزند. سامان معتاد است و یک نوع مواد مخدر مصرف میکند. البته ما در قسمتهای انتهایی سریال این موضوع را میفهمیم. سامان کارمند حسابدار پدر خانواده هم است. تیموری ادامه میدهد: برای آن که نقش درست دربیاید، در مقابل قربان سعی کردم شخصیت یک حواس پرت را بازی نکنم. اما سامان در جاهای دیگر آزاد و رهاست و هر چه به ذهنش برسد میگوید. او هم سابقه همکاری با «مهدی مظلومی» را دارد. تیموری میگوید: من با آقای مظلومی قبلا «کبری ۰۰۱۱» را کار کردهام. آخرین سریالی که روتین کار کرده بودم، یک وجب خاک (عبدالعلیزاده) بود. قبلش در زندگی به شرط خنده (مظلومی) بازی کرده بودم. از آقای مظلومی خواستم که زمان کمتری در کار باشم. چون مشغول فیلمسازی هستم و میخواهم فیلم دوم خودم را بسازم. تیموری که پیش تر در سریال «زیر آسمان شهر» بازی کرده، به نتیجه این سریال امیدوار است. او میگوید: در زیر آسمان شهر یک اتفاقی افتاد که داخلش همه چیز داشت، لحظات کمدی و جدی داشت. بعد از آن سریالهای روتین یا به سمت خیلی جدی و گریهدار رفت یا به سمت خیلی کمدی. فکر میکنم دوباره یک جورهایی از جنس «زیر آسمان شهر» باشد. چون «باغ شیشهای» هم مثل «زیر آسمان شهر» هم لحظات کمدی دارد و هم ملودرام. این سریال یک کار خانوادگی و اجتماعی سرگرمکننده است که امیدوارم همه جور مخاطبی آن را بپسندند.
علی نیکخواه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست