سه شنبه, ۱۹ تیر, ۱۴۰۳ / 9 July, 2024
مجله ویستا

اختلال بدشکلی بدن؛ هر روز بیشتر از دیروز


اختلال بدشکلی بدن؛ هر روز بیشتر از دیروز

شاید شما هم با فردی با این مشخصات برخورد کرده باشید؛ شخصی که معتقد است قوز روی بینی‌اش باید فورا عمل زیبایی شود، ابروهایش مرتب ضخیم و ضخیم‌تر می‌شود و شخص فکر می‌کند مدام باید آنها را بردارد، عضلاتش هرچه هم بدنسازی کرده باشد، به نظرش مطلوب نمی‌رسند.

شاید شما هم با فردی با این مشخصات برخورد کرده باشید؛ شخصی که معتقد است قوز روی بینی‌اش باید فورا عمل زیبایی شود، ابروهایش مرتب ضخیم و ضخیم‌تر می‌شود و شخص فکر می‌کند مدام باید آنها را بردارد، عضلاتش هرچه هم بدنسازی کرده باشد، به نظرش مطلوب نمی‌رسند. وسواس‌های فکری مانند اینها در افراد دچار «اختلال بدشکلی بدن» (BDD) دیده می‌شوند.

از نظر سایر افراد قوز بینی، ضخامت بیش از حد ابروها، عضلات یا سایر نازیبایی‌های ظاهری چنین شخصی ممکن است چندان قابل‌توجه نباشند اما برای کسی که دچار این اختلال است، اشتغال خاطر با یک خصوصیت بدنی که به اعتقاد او زشت یا ناقص است ممکن است بسیار ناراحت‌کننده و زجرآور باشد. به گزارش لایوساینس، رابین روزنبرگ، متخصص روا‌ن‌شناسی بالینی می‌گوید: «افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن مدام با یک نقص بدنی اشتغال خاطر دارند و سعی می‌کنند آن را پنهان کنند و زندگی آنها واقعا محدود می‌شود چون فکر کردن به این نقص‌ها همه اوقاتشان را پر می‌کند.» به‌گفته روزنبرگ این افراد ممکن است برای برطرف کردن نقصی که هیچ‌کس متوجه آن نیست، بارها زیر تیغ جراحی بروند.

در نهایت، این جراحی‌های مکرر باعث می‌شود ظاهر عجیب و غریبی پیدا کنند که واقعا نظر دیگران را جلب می‌کند. اختلال بدشکلی بدن پیش از این هم در نسخه چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی (DSM-IV) آمده بود و در نسخه پنجم این راهنما هم با برخی تغییرات وجود دارد. در نسخه جدید این راهنما نیز که این هفته منتشر شد، برای اولین بار بر اعمال اجباری همراه با اختلال بدشکلی بدن مثلا شانه‌کردن مکرر موها برای پوشاندن مشکلی خیالی در پوست سر یا صرف کردن زمان زیاد برای آرایش و تجدید آرایش برای پوشاندن چند جوش کوچک، تاکید شده است.

به گفته روزنبرگ، با توجه به این تغییر در تعریف این اختلال، فقط وسواس فکری با یک نقص بدنی فرد را در این رده تشخیصی قرار نمی‌دهد بلکه فرد باید اعمال اجبارآمیزی را هم به این خاطر انجام دهد. هرچند مایکل جکسون، خواننده پاپ هرگز به‌صراحت دچار اختلال بدشکلی بدن اعلام نشد، اما می‌‎توان او را نمونه کاملی از مبتلایان به این اختلال دانست. تغییر شکل کلی صورت جکسون و شکاف‌دار شدن چانه و باریک شدن بینی او بیانگر انجام جراحی‌های گسترده روی او بود. چند بار عوض کردن لباس پیش از بیرون رفتن از خانه در برخی زنان یا وقت گذاشتن برای پوشاندن قسمت طاس‌شده سر با شانه کردن مو در یک مرد را نمی‌توان غیرطبیعی شمرد، همانطور که تصمیم به انجام جراحی پلاستیک را لزوما نمی‌توان نابهنجار دانست. شخصی دچار اختلال بدشکلی بدن شناخته می‌شود که برخی از خصوصیات ظاهری‌اش را کاملا معیوب و ناقص بشمارد. به علاوه، این ادراک فرد از خودش باعث زجر و ناراحتی عمده‌ای در او می‌شود و عملکردش را مختل می‌کند. مثلا اگر فردی به دلیل داشتن یک جوش روی صورتش از خانه خارج نشود، روان‌پزشک ممکن است او را از لحاظ دچار بودن به این اختلال بررسی کند.