دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

چند نكته پیرامون نقش روحانیون در انقلاب مشروطه


چند نكته پیرامون نقش روحانیون در انقلاب مشروطه

انقلاب مشروطه, همچون سایر انقلابها, پدیده ای استثنایی است استثنایی بودن یك انقلاب برآیند شماری از تحولات و رویدادهای استثنایی است كه موجد همان انقلابند حضور و كنش سیاسی روحانیون مشروطه خواه در كارزار قدرت نمودی از همین پدیده استثنایی است

انقلاب مشروطه، همچون سایر انقلابها، پدیده‌ای استثنایی است. استثنایی بودن یك انقلاب برآیند شماری از تحولات و رویدادهای استثنایی است كه موجد همان انقلابند. حضور و كنش سیاسی روحانیون مشروطه‌خواه در كارزار قدرت نمودی از همین پدیده استثنایی است. حضور روحانیون در صحنه سیاست و حتی بیش از آن تلاش برخی از آنان برای مشروعیت بخشیدن به این كنش سیاسی حكایت از چرخشی جدی در رویكرد آنان به مساله قدرت سیاسی در دوران "غیبت امام معصوم" دارد. این چرخش نظری تا بدان حد است كه آیت‌الله میرزا محمدحسین نائینی با انتشار اثر مهم خود یعنی "تنبیه الامه و تنزیه المله" گزینه جانبداری از سلطنت مشروطه را در برابر گزینه تمكین كردن به خودكامگی دولتمردان قاجار مینهد و به كنش و حضور سیاسی روحانیون در كارزار سیاست مشروعیت می‌بخشد.

به زبان دیگر، انقلاب هیچ نیست مگر برآیند تحولات انقلابی[۱] در شماری از شئون و عرصه‌های حیات اجتماعی یك جامعه. رویكرد روحانیون مشروطه‌خواه بازتابی از چنین تحولی است در باورهای سیاسی شیعه. اكبر گنجی به این تحول عظیم در تفكر روحانیون شیعه توجه دارد و می‌نویسد:

"عبور از نظام سلطنت مطلقه به نظام مشروطه، نه تنها در عالم خارج بسیار مشكل می‌نمود، كه در حوزه اندیشه، و خصوصا اندیشه دینی به تحولی عظیم نیاز داشت. این میهمان خوش ظاهر، در حوزه اندیشه دینی برای خود جایگاهی معرفتی می‌طلبید. از متولیان دین، گروهی حكم به اخراج او دادند و گروهی بدون توجه به مبانی جهان شناسانه، انسان شناسانه و معرفت شناسانه، او را به درون پذیرفتند و لذا به تعارض و تناقض در معرفت دینی خود مبتلا شدند."[۲]

اما براستی علل این چرخش در باور و عمل این دسته از روحانیون كدام است؟ آیا حضور برخی از روحانیون در جنبش مشروطه بازتاب فعالیت سیاسی پراكنده این و یا آن روحانی است و یا ما با شكل‌گیری یك نظریه سیاسی در تشیع روبرو هستیم؟ یعنی همان قرائت بدیعی از تشیع كه رابطه دین و سیاست را در دوران غیبت امام زمان از نو تعریف می‌كند؟ شماری از روشنفكران دینی بر این باورند كه زمینه‌های نظری حكومت اسلامی در رویكرد سیاسی و نظری روحانیون مشروطه‌خواه ریشه دارد.[۳] در یك كلام، آیا آنچه كه به عنوان نیروی محركه روحانیون در كارزار سیاسی نقش ایفا نموده، اسلامی سیاسی است و یا این تاثیر عنصر سیاست در یك دوران طوفانزده و پرحادثه است كه شماری از روحانیون را به سوی خود كشانده است؟ نویسنده در این مقاله بر آن است تا با پرتوافكنی به چیستان انقلاب مشروطه پاسخی اولیه به این پرسش كلیدی بدهد. تردیدی نیست كه یافتن پاسخ برای این پرسش نه تنها به امر روشن‌تر شدن چیستان مشروطیت یاری می‌رساند، بل فراتر از آن در فهم كنش سیاسی شماری از روحانیون در چند دهه پیش و پس از انقلاب اسلامی نیز موثر است.

پیش از ورود به بحث، بیان یك نكته از اهمیت برخوردار است و آن اینكه كارگرفت واژه "روحانیت" از سوی برخی از پژوهشگران و بویژه تحت تاثیر تبلیغات نظری روشنفكران دینی پس از انقلاب اسلامی امری خطاست كه راه را برای خطاهای نظری بس بیشتری هموار می‌سازد. واژه "روحانیت" ترجمه واژه انگلیسی „clergy“ است و بهره جستن از آن در ادبیات مشروطه و حتی در عصر پهلوی امری ناصحیح است. روحانیون شیعه برخلاف پیروان كلیسای كاتولیك، از یك نهاد سازمان یافته برخوردار نبوده و گردآوری روحانیون در زیرمجموعه روحانیت تنها ناشی از یك نمونه‌برداری خطا از منابع غیراسلامی است. این چنین است كه مشروطه‌خواهی و مشروعه‌خواهی[۴] برآمده از دو گرایش سیاسی متفاوت در نهاد "روحانیت" نبوده، بلكه بازتاب دهنده گرایشهای سیاسی متفاوت در بین روحانیون شیعه بوده است. بنابراین به نظر نویسنده این "روحانیت" شیعه نیست كه بر بستر تجدید نظر در فقه سیاسی تشیع رویكرد سیاسی جدیدی نسبت به قدرتهای این‌جهانی پیشه خود ساخته است، بل این اوضاع سیاسی پر تنش و آشوب‌زده حاكم بر كشور است كه شماری از روحانیون را نیز در كنار دیگر اقشار اجتماعی درگیر مبارزات سیاسی نموده است و در این رابطه به "تعارض و تناقض در معرفت دینی خود" مبتلا كرده است.

● روحانیون و انقلاب مشروطه

نقش روحانیون در جنبش مشروطه یكی از بحث برانگیزترین موضوعات مربوط به این دوره تاریخی است كه متاسفانه از سوی پژوهشگران و مورخین مورد بی‌توجهی قرار گرفته است. این چنین است كه تحلیل پیرامون نقش روحانیون در انقلاب مشروطه را عمدتا علما و روشنفكران دینی برعهده گرفته‌اند و همین امر نارسایی و دشواریهایی در پرتوافكنی به مسائل و موضوعات انقلاب مشروطه در پی داشته است. تعبیر و تفسیر این روشنفكران دینی از نقش و جایگاه روحانیون، خواه روحانیون مشروطه‌خواه و خواه روحانیون مشروعه‌خواه، تصویری از عملكرد و باورهای روحانیون عصر مشروطه عرضه می‌كند كه با واقعیت‌های تاریخی آن هنگام همخوانی ندارد.

در بین روحانیونی كه با جنبش مشروطه همراهی كردند و در این جنبش موثر واقع شدند بیگمان علامه میرزا محمدحسین نائینی غروی از جایگاهی ویژه و شاخص برخوردار است. وی با انتشار كتاب "تنبیه الامه و تنزیه المله" نه تنها تلاش ورزید تا تعریفی از جنبش مشروطیت و اهداف آن عرضه نماید بلكه همچنین كوشید تا به حضور سیاسی روحانیون در مبارزه با استبداد و خودكامگی دولتمردان قاجار و بویژه محمدعلی شاه، مشروعیت ببخشد. ویژگی كتاب "تنبیه الامه و تنزیه المله" یكی آن است كه این كتاب به قلم یك روحانی است و دیگری آنكه این كتاب در شمار معدود آثار مدونی است كه پیرامون انقلاب مشروطه و اهداف آن به رشته تحریر درآمده است. و شاید بتوان گفت كه كتاب "تنبیه المله و..." از این حیث موقعیتی بی‌همتا و یگانه دارد.[۵]

پاسخ گفتن به این پرسش كه كتاب "تنبیه المله و..." تا چد حد با الهام گرفتن از كتاب "طبایع الستبداد" عبدالرحمان كواكبی نوشته شده است و تا چه حد برآمده از تاملات سیاسی خود نائینی بوده است، گرچه در جای خود از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و تا كنون به بحث و جدل‌های بسیاری دامن زده است، اما موضوع این نوشتار نیست. پرسش اصلی ما در این بین این است كه آیا كتاب "تنبیه المله و..." یك اثر سیاسی است در پوشش یك زبان فقهی و یا یك اثر فقهی است پیرامون موضوع سیاست؟ تشخیص ماهیت این اثر، یعنی فقهی و یا سیاسی بودن آن، در فهم چندی و چونی رویكرد روحانیون به انقلاب مشروطه كمك كرده و می‌تواند در توضیح رابطه دین و سیاست در عصر مشروطه موثر واقع شود.

عبدالهادی حائری در اثر برجسته خود "تشیع و مشروطیت در ایران" ضمن پرداختن به آرا و عقاید نائینی به درستی میگوید كه كتاب "تنبیه المله و..." بر دو شالوده "عقل" و "نقل"، یعنی هم استدلالهای منطقی و هم احادیث و روایات اسلامی استوار است.[۶] در این بین پرسیدنی است كه سهم و نقش "عقل" و "نقل" در اثر نائینی كدام است؟ آیا عقل در خدمت نقل است و یا این نقل است كه به عقل توجیهی فقهی می‌دهد؟

در نگاه نخست كتاب "تنبیه المله و..." یك درسنامه فقه سیاسی شیعه را ماننده است. علامه نائینی كه در شمار مهمترین علمای زمان خویش است با بهره گرفتن از آیات و احادیث و با به كار بستن زبان و منطق مذهبی بر آن است تا ضرورت حضور روحانیون در مبارزه علیه حكومت استبدادی حاكم را توجیه كند. اما نگاهی تحلیلی به این كتاب حكایت از آن دارد كه این كتاب در مجموع یك اثر سیاسی است و نه فقهی. به سخن دیگر این كتاب تلاشی است برای توضیح و توجیه فقهی یك باور سیاسی. این عقل و خرد سیاسی است كه در پوشش نقل مشروعیت یافته است. نائینی نیز همچون شیخ اسماعیل محلاتی بر این باور است كه در غیاب امام معصوم و فراهم نبودن شرایط برپایی حكومت امام، دو گزینه سیاسی در برابر آدمی وجود دارد: سلطنت مطلقه و سلطنت مشروطه. نائینی آنگاه با برشماردن معایب و زیان‌های یك حكومت مطلقه و خودكامه از یكسو و توضیح محاسن و سودهای یك حكومت مشروطه از دگرسو، گزینه مشروطه را در دوران غیاب امام زمان ارجح بر گزینه حكومت مطلقه معرفی میكند. نائینی با عزیمت از فلسفه پیدایش مذاهب و رسالت پیامبران، حضور روحانیون در مبارزه با ستمگری و بی‌عدالتی را نه تنها امری مشروع بلكه واجب شرعی معرفی میكند.

ترجمان عملی پروژه مشروطه، همان گونه كه این جنبش در دوره رشد خود شاهد آن بود، بر مسائلی همچون برابری شهروندان در برابر قانون، آزادی و دموكراسی، مجلس قانونگذار، تفكیك قوا و در یك كلام نوسازی ساختار سنتی دولت استوار بود كه با مختصات فقه شیعه همخوانی نداشت و از همین رو مخالفت و عناد دسته دیگر روحانیون را برانگیخت. دفاع و جانبداری از پروژه مشروطه برای روحانیونی همچون نائینی بدون مخالفت ورزیدن با این دسته از علما ممكن نبود. نائینی با به كار گرفتن واژه شعبه استبداد دینی، همراهی این دسته از روحانیون با خودكامگان قاجار را در اثر خود به شدت مورد حمله قرار میدهد.

چنانكه پیش از این گفتیم، به این پرسش كه آیا كتاب "تنبیه المله و..." یك اثر فقهی است و یا یك كتاب سیاسی، دو پاسخ میتوان داد. روشنفكران دینی با برجسته كردن مفهوم "عدالت" در اثر نائینی مدعی شده‌اند كه موضوع كتاب نائینی نه تنها فقه سیاسی است، بلكه این كتاب بنیاد نظری آن چیزی است كه بعدها به نظریه حكومت اسلامی شهرت یافته است. شماری از پژوهشگران مسلمان پس از انقلاب اسلامی با برجسته كردن بحث عدالت در برابر بحث استبداد كوشیده‌اند تا از انقلاب مشروطه انقلابی مذهبی بسازند، رهبری این انقلاب را به علمای تهران و نجف واگذارند و حتی مدعی شوند كه اهداف انقلاب مشروطه با اهداف حكومت اسلامی همخوانی داشته و به نوعی پروژه مشروطیت پروژه ایجاد یك حكومت اسلامی بوده است. این دسته از روشنفكران دینی حتی مدعی شد‌ه‌اند كه نظریه علامه نائینی گونه‌ای از نظریه حكومت اسلامی است.[۷]

تردیدی نیست كه كتاب علامه نائینی در توجیه مشروعیت مبارزه سیاسی روحانیون و نیروهای مذهبی اثری موثر بوده است. باز انتشار این كتاب در تیرماه سال ۱۳۳۴ توسط آیت‌الله طالقانی منجر به آن شد كه برخی از مبارزان مذهبی در دوران حكومت محمدرضاشاه نیز و از جمله پاره‌ای از اعضای نهضت آزادی و سازمان مجاهدین خلق برای توضیح مشروعیت مبارزه خود با استبداد رژیم پهلوی از این كتاب بهره گیرند. اما بهره گرفتن نیروهای مذهبی از این كتاب لزوما به معنای آن نیست كه كتاب نائینی اثری است فقهی و در برگیرنده فقه سیاسی شیعه و یا بازتابی از آن.

این باور كه همه حكومتها در دوران غیبت امام زمان به علت فقدان معصومیت و عدل نامشروعند عملا باعث ایجاد گونه‌ای آرمانگرایی سیاسی در بین روحانیون شیعه شده است[۸]. دوری جستن از سیاست و باور به جدایی كامل دین از سیاست در عصر غیبت امام كه ریشه در همین آرمانگرایی شیعه دارد تا زمان درگذشت آیت‌الله حسین طباطبایی بروجردی در سال ۱۳۴۰ خورشیدی و حتی تا پیش از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ باور بخش قابل توجهی از روحانیون شیعه را رقم می‌زده است. این چنین است كه باور به مضمون كتاب "تنبیه المله و..." از سوی علما و مبارزین مذهبی هیچ نیست مگر افزاری برای فائق آمدن بر آرمانگرایی شیعه و قائل شدن گونه‌ای مشروعیت برای قدرت سیاسی در دوران غیبت.

دكتر جمشید فاروقی

۱ ـ در این بین باید به این نكته توجه داشت كه یك تحول انقلابی لزوما تحولی مثبت نیست.

۲ ـ اكبر گنجی، "مشروعیت، ولایت، وكالت"، كیان، شماره ۱۳. ص. ۲۲.

۳ ـ به عنوان نمونه بنگرید به: غلامحسین نادی نجف‌آبادی، ‌"بررسی تطبیقی سه نظریه حكومت اسلامی"، كیان، شماره ۶، ص. ۲. سید محمد ثقفی در "اندیشه سیاسی میرزای نائینی" تا بدانجا پیش میرود كه كتاب نائینی "تنبیه الامه و تنزیه المله" را نخستین كتاب علمی پیرامون حكومت اسلامی معرفی می‌كند.

۴ ـ در این تقسیم با گونه‌ای از ساده‌نگری روبرو هستیم. نخست آن كه شماری از روحانیون عملا در هیچ یك از این دو گروه نمی‌گنجند. دوم آن كه شماری از روحانیون سیاسی همچون سیدمحمد طباطبایی با آن كه مخالف دولت خودكامه قاجار بودند، به دلایل متفاوت از ساختار سیاسی برآمده از دولت مشروطه جانبداری نمی‌كردند. و سرانجام آن كه بسیاری از روحانیون درك روشنی از مشروطه و مجلس نداشتند و تنها یا به پیروی از علمای نجف و یا برای مقابله با دولت خودكامه قاجار و یا حضور نیروهای نظامی بیگانه در كشور به جنبش مشروطه پیوسته بودند. احمد كسروی در "تاریخ مشروطه ایران" و عبدالهادی حائری در "تشیع و مشروطیت در ایران" در مجموع به چند دستگی موجود در بین روحانیون طرفدار مشروطه اشاره دارند.

۵ ـ هدف من از نوشتن این مقاله نه مروری است بر زندگی علامه نائینی و نه بررسی عقاید و آرای ایشان. چرا كه حسین یوسفی اشكوری و عبدالهادی حائری به گونه‌ای شایسته به چنین كاری پرداخته‌اند و تكرار مطالب آنها مفید فایده نیست. هدف و مراد من از نوشتن این مقاله بازگشودن رابطه بین دین و سیاست در جنبش مشروطه است.

۶ ـ نگاه كنید به: عبدالهادی حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق"، تهران ۱۳۶۴، ص. ۲۱۷.

۷ ـ از جمله نگاه كنید به: غلامحسین نادی نجف آبادی، بررسی تطبیقی سه نظریه حكومت اسلامی، كیان شماره ۶، ص. ۲.

۸ ـ برای مطالعه بیشتر پیرامون آرمانگرایی سیاسی در تشیع و تفاوت‌های موجود بین دو رویكرد تشیع و تسنن به قدرت سیاسی نگاه كنید به:

Hamid Enayat, Modern Islamic Political Thought, The Response of the Shi’i and Sunni Muslims to the Tewentieth Century, London ۱۹۸۶. pp. ۲۷.

۹ ـ البته باید خاطر نشان ساخت كه تجدید نظر در تفكر و رویكرد سیاسی روحانیون شیعه نسبت به قدرت سیاسی تنها به آرا و عقاید نائینی محدود نمی‌شود بلكه تفكرات تجدیدنظرطلبانه آیت‌الله سیدعبدالله بهبهانی و باور به تجانس بین شیعگیری و مشروطه‌خواهی زمینه‌های چنین چرخشی را در باورهای سیاسی علما ایجاد كرده بود. به عنوان نمونه بنگرید:

Ali Rahnema and Farhad Nomani, The Secular Miracle, Religion, Politics and Economic Policy in Iran, London and New Jersey, ۱۹۹۰. pp. ۲۱.

۱۰ ـ احمد كسروی، تاریخ مشروطه ایران، تهران، نشر امیركبیر، ۱۳۶۹، ص. ۷۳۰. همچنین نگاه كنید به: عبدالهادی حائری، تشیع و مشروطیت درایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران، نشر امیركبیر ۱۳۶۴، ص. ۱۲۴.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.