شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

۲۳ آبان سال ۱۳۴۵ هجری ـ سالروز درگذشت سعید نفیسی ادیب پرکار و معاصر - اشاره ای به مبحث نام "ایران"


۲۳ آبان سال ۱۳۴۵ هجری ـ سالروز درگذشت سعید نفیسی ادیب پرکار و معاصر - اشاره ای به مبحث نام "ایران"

در این روز در سال ۱۳۴۵ هجری استاد سعید نفیسی پس از پنج دهه تدریس و به یادگار گذاشتن بیش از یکصد تالیف در ۷۳ سالگی فوت شد.
استاد نفیسی فرزندعلی اکبر ناظم الاطباء کرمانی و از خاندان …

در این روز در سال ۱۳۴۵ هجری استاد سعید نفیسی پس از پنج دهه تدریس و به یادگار گذاشتن بیش از یکصد تالیف در ۷۳ سالگی فوت شد.

استاد نفیسی فرزندعلی اکبر ناظم الاطباء کرمانی و از خاندان حکیم کرمانی بود. در فرانسه تحصیل کرده بود و نویسنده و پژوهشگری پرکار و خستگی ناپذیر بود.

وی درباره هر موضوعی که به نظرش می رسید قادر به نوشتن مقاله، رساله و کتاب بود؛ از نمایشنامه تا داستان و از تاریخ تا واژه نامه و تصحیح متون قدیمی و همین طور درباره سیاست. بسیار روان و زیبا و بدون تکلف می نوشت و نوشته هایش خوانندگان فراوان داشت. مردی فروتن و دوست داشتنی بود.

فهرست تحریرات او طولانی است از جمله فرهنگ فرانسه، تاریخچه ادبیات ایرانی، بیهقی، نظامیه بغداد، ماه نخشب، نظامی گنجوی، فرهنگنامه پارسی، یزدگرد سوم، شیخ زاهد گیلانی و ....

شادروان نفیسی یک ایراندوست تمام عیار بود و مقاله دهم دی ماه ۱۳۱۳ او که در روزنامه اطلاعات درباره تصمیم دولت وقت مبنی بر منع خارجیان از بکار بردن واژه «پرشیا» به جای ایران معروف است.

این مصوبه که دولت های دیگر را از بکار بردن « پارسوا، پرسه، پرسان، پرژیا (پرشیا)، پرسیانا و ... » در نامیدن ایران منع می کرد مورد انتقاد بوده است. منتقدین هنوز هم می گویند: این نام ها در سراسر جهان، امپراتوری ایران با همه عظمت و فرهنگ آن را در ذهن مردم تداعی می کند و بسیاری از خارجیان ایران را با ایراک (عراق) اشتباه می گیرند. غربی ها «پرشیا» را از یونانیان و رومی های عهد باستان یاد گرفته و بکار برده اند. در مغرب زمین هر دانش آموز دبیرستانی عظمت و کارهای امپراتوری پارسها را ضمن دروس خود خوانده است، ولی نمی داند که ایران همان «پرشیا» است. گرچه همه می دانند که فلات ایران (ایران زمین) از کجا تا به کجا امتداد دارد، ولی شمار کمی از آنان می دانند که امپراتوری پارسها، همین ایران زمین است که مورخان یونانی و رومی «امپراتوری پارسی» نوشته اند و در غرب عمومیت یافته است. در آمریکای امروز عده کمی هستند که بدانند پرژین ملون (خربزه ایرانی) ، پرژین کت (گربه ایرانی) ، پرژین هت (کلاه پوست بره که کرزای رئیس جمهور افغانستان بر سر می گذارد) و ... را که هر روز بکار می برند از ایرانند. مگر مجلس یونان خارجیان را مجبور کرده که این کشور را به نام اصلی اش بنامند و «گریس» نخوانند. همین طور هندی ها، ژاپنی ها، فنلاندی ها، چینی ها و ....

چرا مجلس آلمان کشورهای دیگر را مجبور نمی کند که آن را «دویچلند» به نامند و مصری ها انگلیسی زبانانرا از بکاربردن «ایجپت» به جای «مصر» منع نمی کنند. به استدلال منتقدین، همین اجبار دولتهای دیگر بر پایه مصوبه مورد بحث سبب شده است که بسیاری از غربی ها گمان کنند که ایران یک کشور عربی است و ....

در سال ۱۳۱۳ (و تا به امروز) پاره ای هم بوده اند که می گویند این مصوبه به خواست انگلیسی ها بوده که می خواستند افغانستان و بلوچستان هویت جداگانه داشته باشند و در عوض توجه ایرانیان معطوف به اران شود ( قفقاز سابق ایران که بلشویکها جمهوری آذربایجان نام نهادند).

ایرانیان، میهن خود را به نام «ایران» می شناخته اند. در زمان ساسانیان «ایرانظ غالبا با الف مکسور و سکون «ی» و یا این که «اران» تلفظ می شد و خارج از ایران را «انیران» می خواندند. باید دانست که افغانستان نامی است که انگلیسی ها بر این سرزمین، سرزمین رستم و کیانیان، گذارده اند!.