چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
بررسی حقوق والدین در قرآن
خداوندمتعال در نهاد فرزندان یک نمونه عاطفه و علاقه خاص نسبت به پدران ومادران نهاده است که به هیچ وسیلهای ممکن نیست انسان آنها را نسبت به دیگری به وجود بیاورد وخداوندمتعال علاوه به این عاطفه خاص که درفرزندان به وجودآمده است درچندین آیه در قرآن مجید، صراحتا فرزندان را امر به احسان ونیکی نسبت به پدرومادر فرموده است .
پس هر مومنی سزاوار آن است که نهایت اهتمام در اکرام والدین و تعظیم ایشان نماید واحترام ایشان به جا آورد و کوتاهی وتقصیر در خدمت ایشان نکند. به ایشان به نیکویی رفتار نماید و اگر چیزی خواستن صبر نکندتاآنها طلب کنند. بلکه پیش از اظهار ایشان ، به آنها بدهند. همچنان که دراخبار وارد شده است که اگر با او درشتی کنند اف بر روی ایشان نگوید. واگر شما را بزنند، عبوس نشوید. بلکه به ایشان بگویید خدا شما را بیامرزد.
فتبسم ضاحکا من قولها وقال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی وعلی ولدی ...(۱)
سلیمان از گفتار او دهان به خنده گشود وگفت: پروردگارا، در دلم افکن تا نعمتی را که به من و پدرومادرم ارزانی داشتهای سپاس بگذارم....
برفرزند لازم است که دراکرام پدر و مادر و نیکویی با آنها مبالغه کرده وسعی کند. زیرا اکرام آنها از بزرگترین چیزهایی است که درقرآن مجید واحادیث ائمه علیهمالسلام دراین خصوص تاکید شده است ونباید در این موضوع سهلانگاری کرد.
در این آیه سلیمان نه تنها تقاضای توانایی به شکر نعمتهایی که به خود او داده شده است میکند،بلکه درعین حال تقاضا دارد که ادای شکر مواهبی که برپدرومادرش ارزانی شده بودانجام دهد چرا که بسیاری از مواهب وجود انسان از پدرومادر به او به ارث میرسد و بدون شکل امکاناتی که خداوند به پدرومادر میدهد کمک موثری برای فرزندان در راه نیل به هدفشان است.
جالب اینکه سلیمان با داشتن آن قدرت وحکومت بینظیر و تقاضایش از خدا این است که عمل صالح خدا باشد.
از این تعبیر روشن میشود که اولاد ، هدف نهایی به دست آوردن قدرت انجام عمل صالح است عملی شایسته وارزشمند و بقیه هر چه هست مقدمهای برای آنان محسوب میشود.
گاهی انسان عمل صالحی را انجام میدهد، اما این معنی جز ذات وروح او و بافت وجودش نشده است.سلیمان از خدا میخواهد،آنقدرمشمول عنایت پروردگار قرار گیرد که صالح بودن از عملش فراتر رود و در درون جان و اعماق وجودش نفوذ کندواین جز به رحمت الهی امکانپذیر نیست.
واذا بلغ الاطفال منکم الحلم فلیستئذنوا کما استئذن ...(۲)
(و چون کودکان شما به سن بلوغ رسیدند باید از شما کسب اجازه کنند...)
ایها الذین امنوا لیستئذنکم الذین ملکت ایمانکم والذین یبلغوا الحلم منکم ثلاث مرت...(۳)
(ای کسانی که ایمان آوردهاید، بایدغلام وکنیزهای شما وکسانی از شما که به سن بلوغ نرسیدهاند سه بار در شبانه روز از شما کسب اجازه کنند...)
این دو آیه حفظ وشخصیت احترام به والدین را مورد بحث وبررسی قرار میدهد.
که در این آیه بحث یا ایها الذین مورد بحث است که به منزله استثنا از آن حکم عموم است چون درخصوص غلامان وکنیزان اجازه درسه هنگام را کافی میداند و پیش از آن واجب نمیداند.(۴)
البته دراینجا میفهمیم که آیه از کودکانی سخن میگوید که به حد تمیز رسیدهاندو مسائل جنسی وغیرآن راخوب تشخیص میدهند زیرا دستور اذن گرفتن خود دلیل براین است که این اندازه میفهمند که اذن گرفتن یعنی چه؟ اما اینکه این حکم درمورد بردگان مخصوص به بردگان مرد است یا کنیزان رانیز شامل میشوند شامل هر دو گروه میشود. و در پایان آیه میفرماید: برشما و برآنها گناهی نیست که بعد از این سه وقت بدون اذن وارد شوند ودربعضی به دیگری خدمت کنند وگرد هم بگردند .(۵)
نکته مهم در این بحث این است که ممکن است برای افرادی این توهم حاصل شود که چون پدرومادر آنها فاسق ویا فاجر وکافر هستند میتوانند نسبت به آنها رفتار ناشایست ونادرستی داشته باشند.برای رفع این توهم آیهای از قرآن را مورد بحث وبررسی قرار میدهیم.
وان جاهداک علی ان تشرک بی ما لیس لک به علم فلاتطعهما. (۶)
(واگر تو را وا دارند تا درباره چیزی که تو را بدان دانشی نیست به من شرکورزی از آنان فرمان مگیر.)
خداوند بلافاصله بعد از اینکه امر به نپذیرفتن دعوت والدین به شرک میکند به خاطر اینکه این نپذیرفتن دعوت شرک دلیلی بر بیحرمتی وبیاحترامی والدین شود دستور میدهد و درعین حالی که دعوت آنها را به شرک نباید پذیرفت باید در دنیا و امورات دنیا نهایت احترام وادب را نسبت به آنها داشته باشی و درمعاشرت با آنها به نیکی رفتار کنی، به عبارت دیگر از نظر دنیا و زندگی مادی با آنها مهر ومحبت وملاطفت کنی، واز نظر اعتقاد وبرنامههای مذهبی تسلیم افکار وپیشنهادهای آنان نباشی . این درست نقطه مقابل استدلال که حقوق خدا وپدرومادر در آن جمع شده .(۷)
پس امر ونهی والدین درواجبات عینیه ومحرومات الهیه هیچ تاثیری ندارند ولغو است مثل اینکه اولاد را امر به شرب خمر کنند یا او را از نماز یا روزه واجب نهی کنند، فایده ندارد. چنانچه در آیه تصریح میفرماید.یا در حدیث شریفی که میفرماید: لاطاعه المخلوق فی معصیه الخالق.
پس هرگز نباید رابطه انسان و پدرومادرش ، مقدم بر رابطه او با خدا باشد وهرگزنباید عواطف خویشاوندی حاکم بر اعتقاد مکتبی او گردد.
ودر ذیل همین مطلب حدیثی از حضرت علی (ع) است که ایشان میفرمایند:
فحق الوالد علی الوالد ان یطیعه فی کل شیء الا فی معصیته الله سبحانه(۸)
(حق پدر بر فرزند این است که فرزند در همه چیز جز نافرمانی خدا ازپدر اطاعت کند.)
در این دستور ارشادی قرآن دو نکته مهم وجود دارد.
۱) این است که اگر اطاعت والدین در راستای اطاعت خدا نیست بلکه با آن منافات دارد ومستلزم شرک وعصیان است باید از آن به طور جدی خودداری کرد و نباید انسان به خاطر اطاعت والدین گرفتار معصیت ونافرمانی خداوند شود.
۲) این که عدم اطاعت والدین، مستلزم بد خلقی وتندخویی وچیزهایی از این قبیل نیست درحقیقت ما ازآیه فوق چنین میفهمیم که وجوب اطاعت والدین، مطلق نیست ولی حسن خلق دربرابر آنها مطلق است.(۹)
پس از این مطالب یاد شده درمییابیم که احترام ونیکی به والدین اگر شرک ، کافر و فاسق باشند نباید ترک شوند . ولکن در این آیه نکته دیگری که به ذهن ما میرسد این است که مرز اطاعت والدین تا آنجاست که با حق خدای تعالی تعارض نداشته باشد . حق خدا اطاعت کردن از وی است و حق پدرومادر هم اطاعت کردن ازآنها ولی این اطاعت کردن مشروط بر این است که مستلزم زیرپا گذاشتن فرمان خداوند نباشد اما حسن خلق ونیکی مصاحبت آنها مشروط به هیچ شرطی نیست . به هر حال فرزند وظیفه دارد که به آنها نیکی کند ودر برابر آنها متواضع ومهربان باشد ودرچهره ورفتارو گرفتار چیزی که موجب آزردگی خاطرآنها وافسردگی روح آنان شود ظاهر نسازند.
به همین خاطر خداوند کسانی را که بر سردو راهیها، پیوند با پدرومادر و خویشاوندان را برای اجرای احکام قوانین واحکام الهی مقدم داشتهاند مورد نکوهش قرار داده است و میفرماید:
یا ایها الذین ءامنوا لا تتخذوا اباءکم اخونکم اولیاء ان استحبوا الکفر علی الایمان ومن یتولهم منکم فاولائک هم الظالمون.(۱۰)
(ای کسانی که ایمان آوردهاید اگر پدرانتان وبرادرانتان کفر را بر ایمان ترجیج دهند آنان را به دوستی مگیرید و هرکس ازمیان شما آنان را به دوستی گیرد آنان همان ستمکارانند.)
و وصینا الانسان بولدیه حسنا وان جهداک لتشرک بی مالیس لک به علم فلاتطعهما...(۱۱)
(وبه انسان سفارش کردیم که به پدرومادر خودنیکی کندولی اگر آنها با تو درکوشندتا چیزی را که بدان علم نداری با من شریک گردانی از ایشان اطاعت مکن)
در تفسیر مجمع البیان ذیل همین آیه آمده است که سعدبنابیقاض میگفت: من پس از اسلام وشنیدن آیات قرآن از پیامبرگرامی در موردنیکی به پدرومادر راه و روش خداپسندانه درخانه پیش گرفتم و با مادرم رفتاری پسندیده وبسیار پر مهر برگزیدم. مادرم پس از دیدن تغییر اخلاق خانوادگیام به من گفت: اگر دست از دین اسلام بر نداری اعتصاب غذا خواهم کرد تا بمیرم ومردم تو را سرزنش ومورد شماتت قرار دهند. گفت: اگر صد جان داشته باشی ویکی یکی ازحلقومت بیرون بیاید من دست ازآئین اسلام برنمیدارم ومادرم با دیدن قاطعیت عجیب من در راه دین وایمان سخت بهت زده شده وبه ناگزیر اعتصاب غذای خود راشکست وآیه مزبور راجبرئیل نازل کرد واین حکم جاری است در حق هر پدر ومادری که فرزندان را وادار به معصیت محرمات تکلیف بنمایند.
این همان داستان ترجیح حق خدا برحقوق همه افراد حتی والدین را نشان میدهد.گرچه این حکم تشریعی است ولی مسئله پیش از آنکه یک لازم تشریعی باشد به صورت یک قانون تکوینی درنهاد همه انسانها وجود دارد و مخصوصا تعبیر به انسان دراینجا این را میفهمیم که این قانون مخصوص به مومنان نیست،بلکه هرکس شایسته نام است باید در برابر پدرومادر حقشناس باشد واحترام وتکریم ونیکی و رعایت حقوق آنها را در تمام عمر فراموش نکنند، هرکس چند با این اعمال هرگز نمیتواند دین خود را به آنها ادا کند.
نکته بعد این است که برای اینکه تصور نکند که پیوند عاطفی با پدرومادر میتواند برپیوند انسان با خدا مسئله ایمان حاکم گردد. با یک استثنا صریح مطلب را دراین زمینه روشن کرده ومیفرماید :اگر آن دو پدرومادر تلاش و کوشش کردندو به تو اصرار کردند که برایمن شریکی قائل شوی که با آن علم نداری از آنها اطاعت مکن. خداوند نافرمانی پدرومادر وعدم رعایت حقوق آنها را ازاین جهت حرام فرموده است که موجب از دست دادن توفیق طاعت خداوند عزوجل و بیاحترامی به پدرومادر وناسپاسی نعمت واز بین رفتن شکر ، سپاسگزاری ،کم شدن نسل و قطع شدن آن میشود زیرا نافرمانی والدین سبب می گردد که به پدرومادر احترام گذاشته نشود، حق وحقوق آنها شناخته نشود و پیوندهای خویشاوندی قطع گردد. دراین صورت است که پدرو مادر به داشتن فرزندی بیرغبت شوند.
وبه علت نیکی نکردن وفرمان نبردن فرزند از پدرومادر آنها نیز کاروتربیت او را رها سازنداگر دراینجا کوتاهی کنید درآنجا تمام این حقوق و زحمات وخدمات مورد بررسی قرار میگیرد و موبهمو حساب میشود. بایداز عهد حساب الهی در مورد شکر نعمتهایش وهمچنین درمورد شکر نعمت وجود پدرومادر وعواطف پاک وبیآلایش آنها برآیید.
قل تعالوا اتل ماحرم ربکم علیکم الاتشرکوا به شیئا وبالوالدین احسانا...(۱۲)
بگو :بیایید تا آنچه را پروردگارتان برشما حرام کرده برای شما بخوانم.چیزی را با او شریک قرار مدهید؛وبه پدر ومادر احسان کنید...
ذکرنیکی به پدرو مادر بلافاصله بعد از مبارزه با شرک، وقبل از دستورهای مهمی همانند تحریم نفس واجرای اصول عدالت دلیل براهمیت فوقالعاده حق پدرومادر در دستورهای اسلامی است تحریم آزارپدرومادر که هماهنگ با سایر تحریمهای این آیه است موضوع احسان ونیکی کردن، ذکر شده است یعنی نه تنها ایجاد ناراحتی برای آنها حرام است بلکه علاوه بر آن ،احسان ونیکی در مورد آنان نیز ضروری است.
همانطور که در این آیه کلمه احسان به وسیلهب متعدی ساخته و فرموده است: با الوالدین احسانا. همانطور که میدانیم احسان گاهی با الی وگاهی با ب ذکر میشود در صورتی که با الی ذکر شود ، مفهوم آن نیکی کردن است هرچند به طور غیرمستقیم وبا واسطه باشد ،اما هنگامی که با ب ذکر شود معنی آن نیکی کردن به طور مستقیم وبدون واسطه است . بنابراین نیکی به پدرومادر را باید آنقدر اهمیت داد که شخصا بدون واسطه به آن اقدام نمود.
وهمچنین چون مادروپدر سبب وجود فرزندان هستند از راه تربیت و رحمت الله در دل ایشان نهاد، شکر آن نعمت تربیت بر ایشان واجب کرد به احسان ایشان از اینجا مناسبتی ظاهر گشت میان رحم ورحمت ،مناسبتی معنوی و بعد از مناسبت لفظی به این است که شکر والدین واحسان به ایشان درنظر شرع عظیم است.
پس قاعده کلی اسلام در برابر پدرومادر ، احسان است نه عدالت ونباید پیش خودچنین گفت: که پدرم ومادرم به من چیزی نداده من نیز به آنها چیزی نمیدهم یا من هم به آنها احترام نمی کنم چون به من احترام نگذاشتهاند.درصورتی که سبب وجودی ما آنها هستند. قال علی(ع) من بر والدیه بره ولده
کسی که به پدرومادر خود نیکی کند،فرزندش به اونیکی نماید.
قال الرسول الله(ص)سرسنتین بروالدیک به اندازه دوسال راه را طی کنید وبه زیارت پدرومادر بروید.
قالوا ادع لنا ربک یبین لنا ما هی قال انه ویقول انها بقره لافارض ولابکر عوانم بین ذلک فافعلو ما تامرون .(۱۳)
گفتند: پروردگارت را برای ما بخوان تا برای ما روشن سازد که آن چگونه گاوی است؟ گفت: وی میفرماید: آن ماده گاوی است نه پیرو نه خردسال، بلکه میانسالی است بین این دو . پس آنچه را بدان مامورید به جای آرید.
در تفسیرعیاشی از بزنطی نقل شده که از حضرت رضا(ع) شنیدم میفرمود: مردی از بنی اسرائیل یکی از بستگان خود را کشت سپس او را برداشته ودر راه بهترین قبایل انداخت و بعدا به طلب خون او برخواست وآمدند به موسی گفتند: فلان قبیله فلان کس را کشتهاند بگو قاتل او کیست؟ گفت: بروید گاوی بیاورید. گفتند: مسخرهمان میکنی؟! گفت :پناه بهخدا میبرم از اینکه نادان باشم ، اگر گاوی را انتخاب میکردند کفایت میکرد. ولی سخت گرفتند خدا هم برآنها سخت گرفت، گفتند: از پروردگارت بخواه چه طور گاوی باشد،گفت: گاوی باشد ، نه فارص ونه بکر یعنی نه کوچک ونه بزرگ میان این دو باز اگر با این سن انتخاب کرده بودند کفایت میکرد. ولی باز سخت گرفتند خدا هم برآنها سخت گرفت.گفتند از پروردگارت بخواه بیان بکند رنگش چه باشد؟ گفت:خدا میگوید گاوی باشد به رنگ زرد به طوری که بینندگان از آن مسرور گردند ، دوباره خداوند برآنها سخت گرفت، گفتند: از پروردگارت بخواه بیان کند. چه جور گاوی باشد؟زیرا گاو بر ما مشبه شده و ما به خواست خدا هدایت میشویم. گفت: خدا میگوید گاوی باشد که بر اثر کار و زحمت ناتوان نشده باشد وبه جستجوی چنین گاوی برخاستند. وبالاخره نزد جوانی از بنی اسرائیل یافتند، وی گفت: من آن را نمیفروشم مگر اینکه پوستش را مملو از طلا کنید! نزد موسی آمدند و جریان را باز گفتند.فرمود:آن را بخرید و دستور داد ذبحش کردند. بعدا دستور داد دم آن را به مرده بزنند. چنین کردند و آن کشته زنده شد . وگفت : ای پیغمبر خدا! پسرعموی من مرا کشته نه آن کس که به او نسبت دادهاند به این وسیله قاتل او را شناختند ویکی از یاران پیغمبر به موسی گفت: این گاو داستانی دارد. گفت:چه داستانی؟ عرض کرد. جوانی از بنیاسرائیل نسبت به پدرش نیکوکار بود. وقتی که چیزی خریده بود نزد پدرش آمد دید خوابیده وکلیدها زیرسر اوست نخواست او رابیدار کند لذا از معامله صرفنظر کرد . هنگامی که پدرش بیدار شد جریان را به اوخبرداد، گفت:آفرین برتو . این گاو عوض آنچه از دست تو رفت. پیغمبر خدا به موسی گفت: انظروا الی البر مابلغ باهله ببین نیکی با اهلش چه میرساند.
و اذ اخذنا میثق بنی اسرائیل لا تعبدون الا الله وبالولدین احسانا وذی القربی والیتامی والمسکین...(۱۴)
وچون از فرزندان اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که جز او را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان ویتیمان ومستمندان احسان کنید...
با توجه به این آیه کسانی را که باید مورد احسان قرار داد. به ترتیب اهمیت ونزدیکی به انسان بیان کرده لذا خویشاوندان را اول ذکر نموده است.چون از همه کس به انسان نزدیکترند و در میان خویشاوندان نخست پدر و مادر که ریشه نهال وجود انسانند و ازتمام نزدیکان نزدیکترند ذکر فرموده است وهمچنین از میان غیر خویشاوندان ، یتیمان را مقدم شمرده است و در ضمن باید دانست که یتیم به کسی میگویند که پدرش مرده باشد وکسی که مادرش مرده است یتیم گفته نمیشود. بعضی گفتهاند که در میان افراد انسان یتیم به کسی میگویندکه پدر را از دست داده واما در میان حیوانات یتیم آن است که مادر از دست داده باشد.
البته این آیات اگر چه درباره بنی اسرائیل نازل شده ولی یک سلسله قوانین کلی برای همه ملل دنیا در بردارد، عوامل زنده ماندن و بقا و سرافرازی ملتها و رمز شکست آنان را یادآور میشود. ازدیدگاه قرآن برقراری وسربلندی ملتها در صورتی است که خود را به بزرگترین نیروها وقدرتها متکی سازند وبه قدرتی تکیه کنند که فنا و زوال در او راه ندارد و از طرف دیگر برای بقا وجاویدان ماندن ملتها همبستگی خاص بین افراد آنها لازم است که این عمل درصورتی امکان دارد که هرکس نسبت به پدر و مادر خود که شعاع بستگی آنها نسبت به وی نزدیکتر است و در مرحله بعد نسبت به خویشاوندان وبعد از آنها نسبت به تمام افراد اجتماع نیکی به خرج دهد تا بال و پر یکدیگر باشند.
منیژه محمودپور
پی نوشتها:
۱- نمل ۱۹
۲- نور ۵۹
۳- نور ۵۸
۴- طباطبایی، علامه سیدمحمدحسین، المیزان،ج ۱۵، ص ۲۳۳مترجم، سید محمدباقر موسوی همدانی،نشر بنیاد علمی وفکری علامه طباطبایی
۵- تفسیر نمونه، ج۱۴،ص ۵۴۰
۶- لقمان ۱۵
۷- طباطبایی ،المیزان ، ج ۱۶، ص ۲۴۰-۲۳۹
۸- نهجالبلاغه،حکمت ۳۳۹،ص ۷۲۵
۹-بهشتی،دکتر احمد،خانواده در قرآن ،ص ۲۸۱ -۲۸۰ انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ دوم
۱۰- توبه ۲۳
۱۱- عنکبوت۸
۱۲- انعام ۱۵۱
۱۳- بقره ۶۸
۱۴- بقره ۸۳
منابع وماخذ:
۱-طباطبایی ،علامه سیدمحمدحسین، المیزان ،ج ۱۵،ص ۲۳۳ مترجم سید محمدباقر موسوی همدانی،نشر بنیاد علمی وفکری علامه طباطبایی
۲- بهشتی، دکتر احمد ، خانواده در قرآن ،ص ۲۸۱-۲۸۰ انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، چاپ دوم
۳- محمودشریفی ، چهل حدیث والدین
۴- نهجالبلاغه، حکمت۳۳۹ ، ص ۷۲۵
۵- بحار الانوار ، جلد۷۴
۶-تفسیر نمونه، ج ۱۴،ص ۵۴۰
۷-ttp: //www.hawzah.neth
۸-ttp: //www.qoran.mihanblog.comh
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست