جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
چرا یک دین
آیا لزوماً باید یک دین داشت و همه انسانها باید از دین واحدی پیروی کنند یا چنین چیزی لازم نیست و هر کس میتواند از هر دینی پیروی کند؟ به عبارت دیگر آیا همه ادیان از حقانیت و اعتبار واحدی برخوردارند و یا در هر زمان تنها دین واحدی بر حق و شایسته پیروی است؟ انگاره نخست را «پلورالیسم دینی» و نگرهٔ دوم را «انحصار گرایی دینی» مینامند.
● چیستی پلورالیسم دینی
پلورالیسم دینی را میتوان مشتمل بر گمانههای زیر دانست:
۱) منظور از حقانیت ادیان این است که اولاً اعتقادات همه آنها به طور نسبی صادق است و هیچ دینی از حقانیت مطلق برخوردار نیست. (پلورالیسم نسبی صدق)
۲) پذیرش و تعبد به هر دینی جایز بوده و هیچ ترجیحی برای پذیرش دینی نسبت به دین دیگر وجود ندارد. (پلورالیسم اعتبار)
۳) همه ادیان از نظر سعادت و رستگاری پیروانشان تأثیر برابر دارند. (پلورالیسم نجات)
۴) منظور از حقانیت ادیان، بر حق بودن عَرْضی و همزمان است؛ نه در طول زمان. به عبارت دیگر ادعا این نیست که آیین هر پیامبری در زمان خود بر حق بوده است؛ بلکه ادیان گوناگون در همه زمانها و در عرض یکدیگر بر حقند.
۵) حقانیت ادیان، به طور مساوی است؛ نه دارای مراتب تشکیکی. به عبارت دیگر براساس این انگاره، نمیتوان «بر حق بودن» را درجه بندی کرد تا در پرتو آن، دینی، بهرهمندی بیشتری از حقیقت کسب کند و دین دیگر، در رتبه فروتر از آن قرار گیرد. بر اساس این انگاره، هیچ فرقی بین اسلام، یهودیت، مسیحیت و یا دیگر ادیان بزرگ نیست.
۶) منظور از حقانیت ادیان حقانیت در جهات مشترکشان نیست؛ بلکه ادیان ـ با اختلافاتی که دارند ـ بر حقند. به عبارتی دیگر توحید اسلامی همان اندازه بر حق است که تثلیث مسیحی و ثنویت زرتشتی، و همه آنها همان بهره از حقیقت را دارند که بیخدایی بوداییگرایی دارد.
● عقل و پلورالیسم دینی
ژرفکاویهای عقلی بر بطلان پلورالیسم دینی گواهی میدهد این مسئله دلایل متعددی دارد از جمله:
۱) استلزام تناقض: ادیان موجود دارای آموزههایی هستند که بعضی از آنها با آموزهها و عقاید دیگر ادیان در تضاد و یا تناقض میباشد. بنابراین حقانیت همه آنها، مستلزم جمع ضدین و یا جمع نقیضین است و چنین چیزی محال است. به عنوان مثال آیین اسلام، بر یکتایی خداوند و توحید در همه مراتب آن اعم از توحید ذاتی و صفاتی و توحید در فاعلیت تأکید دارد. در مقابل، مسیحیت قائل به «تثلیث» ـ یعنی، خدای پدر، خدای پسر و خدای روح القدس ـ است! زرتشتیگری نیز به «ثنویت» و دوگانهانگاری منشأ خلقت گرایش دارد!
هر یک از این آموزهها، نافی دیگری است. بنابراین اگر هر سه دین، بر حق باشند، باید هم یکتاپرستی صحیح باشد، هم دوگانهپرستی و هم سهگانهپرستی. چنین چیزی به تناقض میانجامد و محال است؛ زیرا یگانگی خداوند، مساوی با نفی دو یا سه انگاری اوست. در حالی که ثنویت و امثال آن، به خدایی بیش از یکی، اقرار دارد. بنابراین حقانیت همه آنها؛ یعنی اینکه خدا هم بیش از یکی است و هم نیست و این تناقض است و محال.
۲) خودستیزی: حقانیت همه ادیان، خودستیز است؛ زیرا به طور معمول هر دینی آموزههای مخالف در دینهای دیگر را نفی کرده و یا به طور کلی دین دیگر را باطل میانگارد. بنابراین هر یک از این ادیان ـ اگر بر حق باشند ـ باید این ادعایشان نیز بر حق بوده و مورد قبول قرار گیرد. بنابراین از حقانیت هر دین، بطلان دیگر ادیان به دست میآید و پلورالیسم دینی؛ حقانگاری هر دینی بطلان دیگر ادیان را نتیجه میدهد. در نتیجه پلورالیسم دینی، خود برانداز است و همان چیزی را نتیجه میدهد که درصدد نفی آن بوده است.
۳) استلزام بطلان همه ادیان: پنداره پلورالیسم سرانجامی جز بطلان همه ادیان ندارد؛ زیرا این انگاره از سویی، به حقانیت همه ادیان حکم میکند و از دیگر سو، ادیان موجود معمولاً حقانیت عرضی یکدیگر را نفی میکنند! نتیجه این تعارض چیزی جز باطل انگاری همه ادیان و شکاکیت و سرگردانی نیست.
۴) پیشفرض بنیادین و زیرساخت تئوریک انگاره پلورالیسم نسبیت معرفت و یا نسبیت حقیقت است. بر اساس این گمانه هیچ حقیقت مطلق و پایداری وجود ندارد و اگر وجود داشته باشد قابل شناخت نیست. چنین پندارهای از جهاتی چند آسیبمند و ویرانگر بنیادی معرفت میباشد. از جمله ایرادات وارد بر آن خودشمولی و بدین وسیله خویش براندازی است، چرا که:
الف) اگر هیچ حقیقت مطلقی ـ حتی خدا ـ وجود نداشته باشد سئوال میشود که همین گزاره مطلق است یا غیرمطلق؟ اگر مطلق است که خودش را نقض کرده زیرا نقیض سالبه کلیه موجبه جزئیه است. و اگر غیرمطلق است پس همین مدعا خود امری نسبی و زوالپذیر است و بازوال آن انگاره رقیبش یعنی وجود واقعیاتی مطلق تحقق خواهد یافت. پس در هر صورت واقعیاتی مطلق و پایدار وجود خواهند داشت.
ب) اگر هیچ واقعیت مطلقی شناختپذیر نباشد سئوال میشود که همین گزاره چگونه معرفتی است؟ نسبی یا مطلق؟ اگر مطلق است خود را نقض کرده و اگر گزارهای گذرا و نسبی است پس جای خود را به انگاره رقیب یعنی وجود فهمهای ثابت و پایدار از حقیقت میسپارد.
اکنون جای آن دارد که از منظر درون دینی نیز مسئله حقانیت ادیان را بکاویم و منطق قرآن مجید را در این باره بررسیم:
● قرآن و پلورالیسم دینی
قرآن حقانیت طولی شرایع انبیای الهی را میپذیرد و همه آنها را در عصر خود اسلام به معنای واقعی کلمه میداند؛ اما حقانیت عرضی ادیان را نمیپذیرد.
آیات قرآنی علاوه بر دلالت بر انحصار دین حق در اسلام و نفی پلورالیسم و تکثّرگرایی دینی، به صراحت با بعضی از اصول و مبانی پلورالیسم، مخالف است و آن را ابطال میکند. آیاتی که در این زمینه وجود دارد، به چند بخش تقسیم میشود:
▪ امکان رسیدن به حقیقت
آیاتی از قرآن با مبنای شکاکیت و نسبیتگرایی و عدم امکان دستیابی به حقیقت ـ که از مبانی و پیشفرضهای پلورالیسم دینی است ـ در تضاد و تقابل است و نشان میدهد که از دیدگاه قرآن، به هیچ وجه شکاکیت و نسبیّت در دین، مورد پذیرش نیست و رسیدن به «حقیقت» امکانپذیر است. برخی از این آیات عبارتند از:
۱) آیاتی که شکورزان را مورد سرزنش قرار میدهد.
۲) آیاتی که ادله پیامبران را روشن و آشکار و تردید شکاکان را بیوجه معرفی میکند. برای مثال در رابطه با آشکار بودن حقیقت اسلام میفرماید : «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ؛ هیچ اکراهی در دین نیست؛ به درستی که راه هدایت از گمراهی، روشن گردید».
۳) آیاتی که امر به تبعیت از علم و یقین و نهی از پیروی ظن و گمان دارد.
▪ عدم قبول غیر اسلام
این آیات با صراحت، اسلام را تنها دین حق و صراط مستقیم معرفی میکند و پیروی از دیگر ادیان را باطل دانسته، به پیروی از اسلام دعوت میکند:
۱) «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرِینَ؛ و هر کس جز اسلام، دینی [دیگر] جوید، هرگز از وی پذیرفته نشود و وی در آخرت از زیانکاران است». البته اسلام همه پیامبران الهی را راهبر به سوی «حقیقت» دانسته و دین همه را اسلام میداند. بنابراین پیروی از پیامبران خدا، در عصر رسالتشان، همان اسلام است و مصداق آن در زمان رسالت حضرت ختمی مرتبت، پیروی از آیین حضرت محمد(ص) است.
۲) «وَ لَنْ تَرْضی عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصاری حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی اللَّهِ هُوَ الْهُدی وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ ؛ هرگز یهودیان و ترسایان از تو راضی نمیشوند، مگر آنکه از کیش آنان پیروی کنی. بگو : در حقیقت، تنها هدایت خداست که هدایت [واقعی]است و چنانچه پس از علمی که تو را حاصل شد، از هوسهای آنان پیروی کنی، در برابر خدا سرور و یاوری نخواهی داشت».
۳) «وَ قالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصاری الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ ذلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ یُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّی یُؤْفَکُونَ ؛ و یهود گفتند : عُزَیر، پسر خداست و نصارا گفتند : مسیح، پسر خدا است! این سخنی است [باطل]که به زبان میآورند، و به گفتار کسانی که پیش از این کافر شدهاند، شباهت دارد. خدا آنان را بکشد؛ چگونه [از حق] بازگردانده میشوند؟!»
آیات فراوان دیگری از این سنخ وجود دارد که شما را به تأمّل و تدبّر بیشتر در آنها ارجاع میدهیم.
▪ دین همه انسانها
بسیاری از آیات قرآن، همه انسانها را مخاطب قرار داده و به دین اسلام دعوت نموده و قرآن و پیامبر اسلام را هادی همه انسانها معرفی کرده است. از جمله اینکه میفرماید : «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ کَافَّهً لِلنَّاسِ بَشِیراً وَ نَذِیراً؛ و ما تو را نفرستادیم، مگر برای همه مردم تا [آنها را به پاداش الهی] بشارتدهی و [از عذاب او] بترسانی...». در جای دیگر میفرماید : «قُلْ یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعاً؛ بگو : ای مردم! من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم». در رابطه با همگانی بودن قرآن در موارد مختلفی میفرماید : «إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ ؛ آن کتاب (قرآن) نیست، مگر تذکری برای همه جهانیان».
▪ فراخوانی اهل کتاب به اسلام
قرآن مجید اهل کتاب را به اسلام فرا خوانده و رویگردانی از آن را کفر و حق پوشی تلقی نموده و به شدت از آن توبیخ میکند:
«ای اهل کتاب! پیامبر ما به سوی شما آمد؛ در حالی که بسیاری از حقایق کتاب [ آسمانی] را که شما مخفی داشتید، روشن میسازد و از بسیاری از آنها صرف نظر میکند. آری از جانب خدا به سوی شما نور و کتاب آشکاری آورد. خداوند به برکت آن، کسانی که خشنودی او را پیروی کنند، به راههای سلامت هدایت میکند و به فرمان خود، از تاریکیها به سوی روشنایی میبرد و آنها را به راه راست هدایت میکند».
قرآن در جای دیگر میفرماید : «یا اهل الْکِتابِ لِمَ تَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ ؛ ای اهل کتاب! چرا به آیات خدا کافر میشوید، در حالی که [بر درستی آن] گواهید».
در این زمینه آیات فراوان دیگری وجود دارد که بر بطلان پلورالیسم دینی، به گونههای مختلف دلالت دارد و همگان را به بررسی و شناخت اسلام و پیروی از آن فرا میخواند.
چکیده دیدگاه اسلام پیرامون حقانیت و اعتبار عبارت است از :
۱) دین حق، تنها اسلام است. اسلام همان آیین توحیدی به معنای کامل کلمه و در همه ابعاد آن است که دین همه پیامبران الهی بوده و آنان، همگان را به سوی آن دعوت کردهاند. بنابراین آموزههایی چون تثلیث، ثنویت و... هرگز بنیاد و اساس درستی ندارد.
۲) از نظر اسلام، شریعت دارای کثرت طولی است ؛ یعنی، آنچه در طول تاریخ تغییر کرده، شریعت الهی بوده است و هر پیامبر صاحب شریعتی، شریعت پیشین را نسخ نموده و شریعتی کاملتر، متناسب با رشد بشر و مقتضیات زمان عرضه کرده است. بنابراین تکثّر طولی ـ نه عرضی ـ شریعت وجود داشته است و با شریعت خاتم همه شرایع پیشین نقض شده و تنها دین مقبول، توحید ناب و شریعت محمدی(ص) است.
اکنون این سئوال رخ مینماید که با توجه به انحصار حقانیت در دین توحیدی اسلام و شریعت آسمانی محمدی(ص) یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان و پیروان دیگر ادیان چه وضعی خواهند داشت؟ آیا همه آنان به جهت بطلان دینشان اهل دوزخ و شقاوتند یا اهل نجات و رستگاری؟ در برابر این پرسش سه رویکرد وجود دارد:
الف) انحصارگرایی سختگیرانه
بر اساس این گمانه در میان همه اهل زمین تنها پیروان دین و مذهب و فرقه واحدی اهل نجات و رستگاریاند. به عنوان مثال تنها مسلمان شیعه دوازده امامیِ پایبند به همه اصول مذهب و احکام شریعت امکان رستگاری دارد و دیگران همه نارستگارانند. چنین نگرشی نه مبنای خردپذیری دارد و نه با منطق اسلام تلائم دارد. از نظر عقلی این گمانه مغایر با اصل غلبه خیر بر شر است و از نظر دینی با غلبه رحمت خدا و هدف اساسی خلقت انسان و ملاکها و معیارهای رستگاری و نارستگاری ناسازگاری دارد.
ب) تکثرگرایی نجات
براساس این گمانه، همه پیروان ادیان اهل نجات و رستگاریاند. به عبارت دیگر شرط نیک فرجامی فقط دینداری است و بس، اما اینکه کدامین دین را برگزینیم هیچ نقشی در این زمینه ندارد. این گمانه مبتنی بر پلورالیسم دینی است که بطلان و ناراستی آن از نظر عقل و دین مورد بررسی واقع شد.
ج) قرآن و نجاتگرایی اعتدالی
قرآن در باب نجات نه سختگیری انحصارگرایانه را بر میتابد و نه کثرتگراییِ حق و باطل یکسان انگار. را در نگاه قرآن کفر و انحراف از دین حق دو گونه است:
۱) کفر عناد و لجاجت(جحود)؛ کسی که دارای چنین کفری است از نظر اسلام قطعاً مستحق عقوبت است.
۲) کفر جهالت و نادانی؛ چنین کفری اگر ناشی از تقصیر و کوتاهی عمدی شخص نباشد، بلکه صاحب آن از سویدای دل جویای حقیقت و پیرو آن در حدی که با آن آشناست باشد، و با قلب سلیم و تسلیم قلبی در برابر حق، خدا را ملاقات کند؛ خداوند او را معذب نمیسازد؛ چراکه عذاب خدا تابع حجتهایی است که بر بندگان تمام کرده و واکنشهای منفی آگاهانه و حقستیزانه آنها در برابر حجج الهی. قرآن ضمن آنکه تنها دین حق و صراط نجات را آیین اسلام میداند، به نکات مهمی در کنار این مسئله پیرامون شرایط نجات و رستگاری اشاره میکند از جمله:
الف) درباره قیامت میفرماید: « یَوْمَ لا یَنْفَعُ مَالٌ وَلا بَنُونَ * إِلا مَنْ أَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ؛ روزی که مال و پسران سود نبخشد جز اینکه کسی با قلب سلیم نزد خدا بیاید. قلب سلیم نیز قلب تسلیم در برابر خدا و حقیقت است.»
ب) از طرف دیگر قرآن میفرماید: «وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولا ؛ ما چنین نیستیم که رسول نفرستاده (بدون اتمام حجت) کسی را عذاب کنیم.»
ج) در جاهای دیگر قرآن یادآور شده است که «إِنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ؛ خدا هرگز پاداش نیکوکاران را تباه نمیسازد.»
از آنچه گذشت روشن میشود که سعادت اخروی در گرو عوامل متعددی است از جمله:
۱) حسن فعلی یا گزینش راه درست
۲) حسن فاعلی یعنی سلامت و پاکی درون و تسلیم امر حق بودن
۳)برقراری حجت الهی و چگونگی برخورد و واکنشهای انسان در برابر آن.
انگاره فوق خرد پذیرترین انگاره است؛ در این انگاره از سویی مسئولیت انسان در جستجو و گزینش راه حق محفوظ است و از دیگر سو هیچ انسانی صرفاً به جهت عدم دستیابی غیر ارادی به راه حق و حقیقت مورد عذاب و شقاوت قرار نمیگیرد.
● معیارهای دین حق
اکنون این سئوال پدید میآید که اگر تنها یک دین برحق است و همه انسانها وظیفه دارند تا در حد توان به شناسایی و کشف دین حق پرداخته و از آن پیروی کنند؛ چه راهی برای تشخیص دین حق و تمیز دادن آن از راهها و ادیان باطل وجود دارد و چگونه میتوان دریافت که در میان همه ادیان موجود تنها آیین اسلام برحق است؟ به یاری خدا این مسئله را در شماره آتی پی میگیریم.
منبع: ماهنامه معارف، شماره ۵۰
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست