جمعه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۳ / 5 July, 2024
مجله ویستا

کارکردهای رسانه از دیدگاه امام خمینی ره


کارکردهای رسانه از دیدگاه امام خمینی ره

امروزه حضور گسترده رسانه های جمعی در جهت دهی به افکار عمومی جهان از واقعیات انکارناپذیر می باشد که دنیای معاصر را از حیث ساخت و محتوا تحت تأثیر قرار داده است این معنا تا بدانجا پیش رفته که عصر حاضر را عصر رسانه ها نامیده اند

تأثیر رسانه های گروهی، به ویژه صدا و سیما بر مخاطبان بر هیچ کس پوشیده نیست.

صدا و سیما به عنوان رسانه ای که بیشترین مخاطبان را به خود جذب می کند بنا به نظر امام خمینی(ره) باید دانشگاهی باشد که فضایل و ارزشهای اسلامی و انسانی را در جامعه ترویج نماید.

در مقاله حاضر نویسنده کوشیده است با نگاهی به دیدگاههای امام خمینی(ره) در خصوص صدا و سیما به تشریح این وظیفه مهم رسانه ملی بپردازد. اینک مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:

● پیوند دین و رسانه

امروزه حضور گسترده رسانه های جمعی در جهت دهی به افکار عمومی جهان از واقعیات انکارناپذیر می باشد که دنیای معاصر را از حیث ساخت و محتوا تحت تأثیر قرار داده است. این معنا تا بدانجا پیش رفته که عصر حاضر را عصر رسانه ها نامیده اند. عصری که بحران معنویت نیز بشر قرن تکنولوژی را متأثر ساخته تا آنجا که شکل گیری گسترده ادیان نوظهور را خصوصاً در جوامع صنعتی شاهد هستیم. بی شک این موضوع اهمیت ادیان سنتی را نیز در نظامی از بازتعریف مبانی خود قرار داده و آنها را در راستای تشکیل پیوندهای سیستماتیک با سایر حوزه ها فعال نموده است؛ یکی از مهمترین این پیوندها در عرصه دین و رسانه نمود پیدا می کند. براین اساس کارکردهای رسانه نیز متأثر از این نوع پیوندها گردیده است که این مقوله را در حوزه دین می توان به خوبی از میان گزاره های ارزشی دینداران و دینمداران جستجو نمود.

کارکردهای سه گانه رسانه ها

هارولد لاسول در تحقیقی گسترده (که در سال ۱۹۶۷ انجام داد) سه کارکرد عمده برای رسانه ها تعریف و تبیین نمود:

۱) نظارت بر محیط: جمع آوری و توزیع اطلاعات درمورد رویدادهای محیطی، هم در داخل و هم در خارج یک جامعه خاص

۲) همبستگی بخشی از جامعه در واکنش به محیط

همبستگی در اینجا شامل تفسیر اطلاعات مربوط به محیط و توصیه درمورد نحوه رفتار در واکنش به این رویدادها می باشد. این فعالیت تاحدودی به عنوان ویرایش شناخته می شود.

۳) انتقال میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر

در این معنا انتقال فرهنگ در جهت منتقل کردن اطلاعات، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی از نسلی به نسل دیگر یا از اعضای یک گروه به تازه واردهای آن گروه است. این امر عموماً به مثابه فعالیت آموزشی شناخته می شود. رایت به این سه کارکرد مقوله تفریح و سرگرمی را اضافه کرده که به اعمال ارتباطی اشاره دارد که جهت سرگرمی و تفریح صورت می گیرند. (سورین و تانکارد، ۱۳۸۱: ۴۵۰- ۴۵۱) اما وظایف وسایل ارتباط جمعی ازنظر مرتن و لازارسلفد عبارتند از: وظیفه اخلاقی، حمایت از هنجارهای اجتماعی، اعطای پایگاه اجتماعی. (ساروخانی، ۱۳۶۸: ۶۹-۷۲ به نقل از جوادی یگانه، ۱۳۸۵) درواقع د راین تقسیم بندی ها به نقش سازمانی رسانه در حوزه هنجارها و ارزش ها وحتی مقوله وظیفه اخلاقی توجه شده است که این مبنا را می توان حدفاصل و واصل دین و رسانه قلمداد نمود امابه راستی می توان بین این دو حوزه رابطه ای تئوریک برقرار نمود؟

در تقسیم بندی نظریات موجود در حوزه دین و رسانه دو نظریه عمده با یکدیگر در تقابل هستند یکی رویکرد فن آوری محور و دیگری رویکرد محتوا یا معنا محور. برخی صاحب نظران با رویکرد فن آوری محور به حوزه رسانه نگریسته اند. آن چه مبنای تقسیم بندی این رویکرد به سه دیدگاه است، تبیین فلسفی، ارتباطی و جامعه شناختی در این حوزه می باشد. گرچه با خاستگاه های متفاوت به حوزه دین و رسانه نگاه شده است اما نتایج یکسان درمورد این رویکرد ببار آورده است. به اعتقاد هایدگر، فرهنگ صنعتی معاصر نظام ساماندهی ابزارانگارانه ای است از وسایل غیراخلاقی و مبتنی بر کفایت فن سالاری که در نقطه مقابل انگاره های دینی قرار می گیرد. وی می گوید: «دیدگاه سنتی، فن آوری را برابر با مصنوعات و ابزار می داند و نوآوری های فنی را به سطح تولیدات فنی تنزل می دهد اما بواقع، فن آوری اسم نیست، بلکه فعل و فرایندی است که در آن وجود انسان به صورت مرتبط با طبیعت شکل می گیرد. فن آوری و انسان همانند معجونی خوراکی درهم آمیخته و با هم ترکیب شده اند».

اما از جنبه ارتباطی هم مک لوهان برمبنای جبر تکنولوژی به این نکته توجه دارد که اگرچه تکنولوژی برخاسته از ذهن و عمل انسان است، اما انسان هر عصر و دوره ای، خود زاییده تکنولوژی زمان خویش است. درواقع طرفداران این دیدگاه بیشتر به این نکته توجه دارند که تحول فناورانه در حوزه رسانه ها به همراه تحولات اجتماعی، سیاسی و صنعتی ایجاد شده در دوره رنسانس اروپا رخ داده است. این رسانه ها که محصول فرایند جدایی دین از جامعه هستند به طور طبیعی جایگاه چندانی برای دین قایل نیستند. براین اساس این افراد به تقابل ذاتی بین دین و رسانه های جدید باور دارند.

ما در مقابل مارشوسو، استاد ارتباطات دانشگاه سنت پل کانادا از طرفداران رویکرد معنامحور است. او در کتاب خود «ایمان مسیحی: تصویر نمونه بت پرستی» می نویسد: «تصویر رسانه ای ضرورتاً در قلب تمامی رسانه های سمعی و بصری یا دیداری و شنیداری، مانند تلویزیون یا سینما، می توانند به شکل متقاعدکننده ای در مسیر ایمان مسیحی خدمت کنند، یا برای تمامی انواع فعالیت های روحانی مفید باشند. او تلاش می کند میان ایمان مسیحی و رسانه آشتی برقرار کند» هوور هم نیز معتقد است: «اگر کلیساها بخواهند در شرایط کنونی حاضر باشند نخست باید در رسانه ها حضور یابند» نمونه بارز در این موضوع چگونگی برخورد اوانجلیست های مسیحی با رسانه به نظر می رسد.

بنابراین می توان با مبنا قرار دادن رویکرد معنا محور نگرشی دینی و براساس آموزه ها و نظام های ارزشی و هنجاری را در جهت دهی کارکرد رسانه های جمعی درنظر گرفت؛ مبنایی که در سخنان بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران خصوصا در حوزه رادیو و تلویزیون ظهور و بروزی ممتازس می یابد.

دیدگاه های امام خمینی (ره) در خصوص صدا و سیما

فرمایشات حضرت امام خمینی(ره) را درخصوص رادیو و تلویزیون می توان به سه دسته کلی تقسیم بندی نمود البته ذکر این نکته لازم است که در این تقسیم بندی وجه غالب درنظر گرفته شده است بنابراین وجود همپوشانی اجتناب ناپذیر است:

۱) قبل از انقلاب اسلامی ایران؛ رویکرد توصیفی و انتقادی

حضرت امام(ره) در این مقطع با همان رویکرد ظلم ستیزی و طاغوت ستیزی به رادیو و تلویزیون توجه می نمایند از این حیث این رسانه ها ابزاری استعماری در دست طاغوتیان است که به مثابه تزریق فساد در کالبد جامعه و خصوصا جوانان عمل می نماید. بنابراین این رسانه ها در حکم آمپول در نظریه تزریقی لاسول می باشند. حضرت امام(ره) با درک این معنا و بر مبنای اهمیت این رسانه ها تلویحا ضرورت وجود رسانه ای دینی را نیز متذکر می شوند:

«یک وزارتخانه دست ما بدهید. یک چند ساعت از این رادیو، که دارد موسیقی و بچه های ما را دارند سوق می دهند به فساد اخلاق، یک- دو- سه ساعتش را هم دست ما بدهید اما آزادمان بگذارید، نه اینکه برنامه اش هم خودتان بنویسید که این جوری برو بگو- ما را آزاد بگذارید، یک- دو- سه ساعت از برنامه رادیو دست ما بدهید. ما برایش تعیین می کنیم برنامه را که او صحبت کند.» (صحیفه امام، ۴۳.۶.۱۸) یا در جایی دیگر ایشان ضمن رد تقابل دین و رسانه می فرمایند: «سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم.» (صحیفه امام(ره)، ۵۷.۱۱.۱۲) }این مورد را می توان در دسته دوم هم جای داد چرا که درباره زمانی وقوع انقلاب رخ داده است{

۲) سال های نخستین پیروزی انقلاب اسلامی؛ رویکرد تطبیقی:

در این معنا رویکرد حضرت امام(ره) معنایی مقایسه ای بین رسانه دینی و رسانه طاغوتی را شکل می دهد، شاید بتوان این گونه فرمایشات را معرفی حدود و ثغور دینی و غیردینی بودن سازمان رسانه ای تلقی نمود چه اینکه وجود یک رسانه در حکومت دینی با معیارهای دینی باید سنجیده شود نه معیارهای محیطی:

«یک حرفی هم راجع به این دستگاه تبلیغاتی- تلویزیون و امثال اینها، رادیو و اینها- دارم و آن اینکه این دستگاه ها آن وقتی که در خدمت طاغوت بود، دستگاه هایی بود که یا تقویت طاغوت را می کردند- به مجرد اینکه پیچ رادیو را می گرفتند «اعلی حضرت آریامهر، کذا» شروع می کردند تبلیغات کردن، تبلیغات میان تهی- و یا مردم را از مسائل اصلی دور می کردند. بنابراین بود که رادیو- تلویزیون و اینها که در سطح کشور- در تمام سطح کشور- انتشار پیدا می کند و مردم با گوششان و چشمشان مسائل را ادراک می کنند، و آن کسی که بی سواد است هم در اینجا می تواند بفهمد (و) آن کسی هم که باسواد است هست، این بسیار اهمیت دارد. هم برای آنها بسیار اهمیت داشت که مردم را در سطح وسیعی خواب کنند و غافل کنند و چپاول کنند، و هم حالا که بحمدالله اسلامی شده است و وظایف اسلامی را می خواهد عمل بکند. حالا باید یک فکری برای رادیو- تلویزیون بشود که- چنانچه فکر شده است و می شود- لکن بیشتر عنایت بشود که کسانی که در اینجا سابق در خدمت طاغوت بودند و همه فسادها را می کردند، حالا باید اینها تصفیه بشوند. کسانی که تا دیروز بر ضد ملت و بر ضد انقلاب ما سخنرانی می کردند، نمایش می دادند، همه بساط را درست می کردند، و حالا آمدند و اظهار اسلام و دیانت می کنند، از اینها نمی توانیم ما بپذیریم. این هم باید تصیفه بشود. رادیو و تلویزیون یک دستگاهی است که هم در طرف تبلیغات فاسد اهمیت زیاد دارد و هم در طرف تبلیغات صحیح. این با آن طور یکه از اول شاید آنهایی که درست کردند اینها را نظر آموزشی داشتند به اینها. (به) این دستگاه ها. تمام مطبوعات (هم) این طور است منتها اهمیت تلویزیون بیشتر از همه است. اهمیت رادیو- تلویزیون بیشتر از همه است. این دستگاه ها دستگاه های تربیتی است: باید تمام اقشار ملت با این دستگاه ها تربیت بشوند؛ یک دانشگاه عمومی است. دانشگاه ها دانشگاه های موضعی است. این یک دانشگاه عمومی است یعنی دانشگاهی است که در تمام سطح کشور گسترده است. باید از آن، عمل دانشگاه را، به آن اندازه ای که می شود، استفاده کرد. باید این دستگاه دستگاهی باشد که بعد از چند سال تمام قشر ملت را روشن کند، تمام را مبارز باربیاورد، تمام را متفکر بار بیاورد. تمام اینها را مستقل بار بیاورد. آزادمنش بار بیاورد. از غربزدگی بیرون کند؛ استقلال به مردم بدهد، این از همه چیزهایی که در این دستگاه ها هست مهمتر است؛ و این وظیفه دارد که با مرده حکم معلم و شاگرد داشته باشد. اشخاص نویسنده، اشخاص گوینده، اشخاص فهیم. اشخاص مطلع در اینجا صحبت بکنند. فرصت به آنها بدهند که در اینجا صحبت بکنند. زیادند اشخاص که پیشنهاد این معانی را می کنند؛ به اینها باید فرصت بدهند و آنها صحبت بکنند. به جای آنکه چیزهایی که به درد ملت نمی خورد یا مضر به حال ملت است. یک چیزهای مفید را به مردم بدهند و یک غذای مفیدی به مردم بدهند؛ مردم را تغذیه کنند و غذاهای صحیح سالم. و من امیدوارم که این دستگاه هم همان طوری که وعده کردند که بتدریج درست بشود، قدم را یک خرده بلندتر بردارند و زودتر انشاء الله تصفیه بشود و تعدیل بشود». (صحیفه امام (ره)، ۵۷.۱۲.۲۹)

بنظر می رسد اگر معمار انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) هیچ فرمایش دیگری در مورد رسانه به مفهوم اعم آن (نه صرفاً رادیو و تلویزیون) نفرموده بودند الا همین مورد، کافی بود که ادعا کنیم. این مانیفست رسانه دینی است) این همان رسالت صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. نکات مهمی را که در این فرمایش امام (ره) بیان شده می توان اینگونه جمع بندی نمود:

▪ رسانه دینی تربیت محور است نه شخصیت محور.

▪ رسانه دینی ابزار تفکر است نه ابزار غفلت ملت.

▪ دست اندرکاران رسانه دینی از دین مداران جامعه اند نه دین بازان ریاکار.

▪ رسانه دینی غذای روح آدمی را در فرآیندی تدریجی به او ارائه می دهد.

۳) بعد از انقلاب اسلامی بطور مطلق: رویکرد تجویزی، این رویکرد ناظر به جنبه ای است که امام (ره) را درجایگاه ولایت فقیه و یگانه مرجع تصمیم گیر درمورد ریاست سازمان صدا و سیما قرار می دهد براین اساس بطور غیرمستقیم و با تفویض اختیار هدایت و راهبری رادیو و تلویزیون را برعهده می گیرند لذا در وهله اول به مسئولین و بعد به دست اندرکاران سازمان صدا و سیما موضوعات و مسائلی را جهت برنامه ریزی ابلاغ می نمایند که می توان آن را در سه حوزه برجسته نمود:

الف) آزادی بیان دور از توطئه

در اوائل انقلاب این بحث بشکل گسترده ای فضای کشور را متأثر ساخت از سویی اهمیت آزادی بیان و اندیشه در قرآن و سنت انکارناپذیر بود و از سوی دیگر این مقوله به دسیسه ای در دست دشمنان انقلاب مبدل گشته بود که علیه نظام نوپای اسلامی توطئه نمایند. استاد شهید مرتضی مطهری (ره) که درکتاب جاذبه و دافعه علی علیه السلام به بحث آزادی بیان در اسلام پرداخته بودند. بعد از انقلاب بر این مبنا فرمودند که ما در دانشگاه هایمان برای مارکسیست ها کرسی علمی فراهم می کنیم تا آنان حرفهایشان را بیان کنند ما هم مبانی و اصول خود را عنوان سازیم؛ ایشان معتقد بودند در چنین فضایی اسلام با مبانی عقلی و استواری که دارد بارورتر خواهد شد و اندیشه عمومی مردم را ارتقاء خواهد داد. این درحالی بود که مارکسیست ها حاضر نمی شدند این امکان را برای متفکرین اسلام در مهد مارکسیست فراهم آورند مضاف بر این بسیاری از مباحثات و مناظرات گروهک ها با هدف تخریب و توطئه علیه نظام اسلامی انجام می شد و نشانی از روشنگری در میان آن ها نبود از این حیث بود که شهید مطهری (ره) دو موضوعی که بیان شد را بصورت قید اضافه فرمودند: براین اساس هر کسی آزاد است اندیشه خود را بگوید مادامی که قصد توطئه نداشته باشد (قید اول را هم مارکسیست ها نپذیرفتند بنابر این از ارائه کرسی علمی به اندیشمندان اسلامی سرباز زدند و به تبع آن انقلاب اسلامی نیز این امکان را از آنان سلب نمود) اما این مبنای دینی بعد از انقلاب نیز درحوزه های گوناگون مورد توجه قرار گرفت از جمله درحوزه آزادی بیان و اندیشه دررسانه؛ چنانکه حضرت امام (ره) می فرمایند:

«آزادی آرا دراسلام از اول بوده است، در زمان ائمه ما بلکه در زمان خود پیغمبر آزاد بود حرف هایشان را می زدند. ما حجت داریم. کسی که حجت دارد از آزادی بیان نمی ترسد لکن توطئه را اجازه نمی دهیم. اینها حرف ندارند. توطئه می کنند. ما آنها را دعوت کردیم، کسانی را وادار کردیم که دعوت کنند که اگر حرفی دارید بیایید در تلویزیون بگویید. مباحثه می کنیم با هم. تا حالا حاضر نشدند.» (صحیفه امام (ره)، ۵۷.۱۲.۱۰)

چنانکه شهید مطهری (ره) فرمودند: اسلام با تضارب آراء بارورتر می شود، شبهات در حوزه اسلامی در صورتی که به درستی و از سوی عالمان پاسخ داده شود به مقدمه یقین در اصول و باورها مبدل می شوند که دراین عرصه جایگاه رسانه دینی برجسته می گردد.

ب) خدمت محوری در سایه تربیت گرایی

امام راحل(ره) رادیو و تلویزیون را معلمان جامعه و بمثابه دانشگاه عمومی درنظر می گیرند بر این اساس بزرگترین خدمت رسانه به مردم تربیت آنان در همه حوزه ها است چنانکه ایشان در بیان وظیفه خطیر رسانه ها فرموده اند.

«آن که از همه خدمت ها بالاتر است این است که نیروی انسانی ما را رشد بدهد و این به عهده مطبوعات است؛ مجله هاست؛ رادیو تلویزیون است؛ سینماهاست؛ تئاترهاست. اینها می توانند نیروی انسانی ما را تقویت کنند و تربیت صحیح بکنند و خدمتشان ارزشمند باشد» (صحیفه امام(ره) ۵۸.۴.۱۶)

ج) بصیرت محوری دست اندرکاران رسانه نسبت به اسلام و انقلاب

علاوه برتوجه به محتوا که در موضوعات اخیر به آنها اشاره شد. نکته مهمی که در فرهنگ سازی جامعه باید مدنظر باشد توجه به ساختار دینی است. طبعاً در ساختار و سازمانی که افراد (بسبب عناد یا عدم آگاهی) به جایگاه معنایی دین در رسانه توجه ندارند، حداکثر اتفاقی که می افتد این است که رسانه (در اینجا رادیو و تلویزیون) به اشکال صوری دین در قالب رسانه روی می آورد و از پرداختن به نظام های فکری و معناشناختی در حوزه ی تعامل دین و رسانه در رسانه ی دینی توجه نمی نمایند بنابراین در صورتی می توان رسانه ای دینی را در تربیت جامعه مد نظر قرارداد که اشخاص معتقد و متعهد به اسلام و انقلاب در آن فعالیت نمایند: «الان شما موظفید که همه این کسانی که در این کارها هستند، و رأس کار هستند در تلویزیون- البته بنگاه بزرگی است- مراقبت کنید که یک اشخاص متعهد باشند به اسلام و معتقد به جمهوری اسلامی باشند و بدانند که جمهوری اسلامی یعنی چه. محتوایش باید اسلامی باشد. باید آنها را در راس کارها قرار بدهید در سرتاسر ایران.» (صحیفه امام(ره) ۵۸.۷.۲۹)

می توان سخنان رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) در مورد رسانه دینی را (باتوجه به رادیو و تلویزیون) از دو جنبه مورد توجه قرار داد:

۱) از حیث محتوایی

آنچه در این عرصه اهمیت می یابد نقش رسانه دینی در تعلیم و تربیت اخلاقی جامعه است؛ این معنا در مورد رسانه ای با گستردگی رادیو و تلویزیون ظهور و بروزی ممتاز می یابد: «از تمام دستگاه های تبلیغاتی الآن، امروز نقش رادیو تلویزیون از همه دستگاه ها بالاتر است. اگر این اصلاح بشود، یک کشور را می تواند اصلاح کند و اگر- خدای نخواسته- انحراف در این باشد، یک کشور را می تواند منحرف کند.» (صحیفه امام (ره). ۶۰.۱۲.۲۷)

در این نگاه رسانه وسیله ای برای جذب مشتری بیشتر نیست (صحیفه امام(ره) ۵۸.۴.۱۶) بلکه مبنایی برای بسط فضائل در جامعه است. ایشان در بسیاری از موارد نقش رسانه ها را به عنوان مربی و معلم گوشزد می نمایند؛ چنانکه در دیدار مدیران اطلاعات سازمان صدا و سیما می فرمایند: «باید رادیو تلویزیون مربی جوان های ما، مربی مردم کشور باشد. نه اینکه مطالبی در او گفته شود که مخالف با وضعیت کشور است، مخالف با مصلحت کشور است، و جوان های ما را جوری بار می آورند که برای خودشان نباشند، برای دیگران باشند.» (صحیفه امام(ره). ۵۹.۲.۳۱)

۲) از حیث ساختاری

آنچه باید در سازمان رسانه ای مورد توجه قرار گیرد بکارگیری اشخاص است که به ارزش های اسلامی و انقلابی پایبند بوده و با بصیرت قدم در راه اصلاح جامعه و تربیت مردم بگذارند. (طبعاً در این مسیر از اصلاح خود نیز نباید غافل بود) لکن آنچه مهم است این است که اشخاص متعهد به اسلام و جمهوری اسلامی دست اندرکار تولید رسانه گردد با این مبنا در تعامل دین و رسانه، دین در طول رسانه قرار می گیرد و در تمام ارکان تولیدی ممزوج با رسانه می گردد، اما اگر این اتفاق نیفتد ارتباط دین و رسانه به اشکال صوری و نمایشی از دین تقلیل پیدا می کند.

و جمع بندی نهایی آنکه بیاییم امام عزیز را باور کنیم!!! تا دیرتر نشده!...

محمدرضا روحانی