پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
نگاهی به تاریخ ترجمه قرآن كریم به تركی استانبولی
طی سه دهه اخیر فعالیتهای گستردهای در تركیه در زمینه ترجمه قرآن كریم به تركی استانبولی صورت گرفته است . در این مدت، علاوه بر احیای ترجمههای كهن به شیوه تحقیق و ویرایش و یا بازنویسی كردن آنها به تركی امروزی، دهها ترجمه نو از قرآن كریم انجام شده است . (۱)
اهتمام به عرضه ترجمههایی جدید از قرآن كریم به زبان تركی پس از سال ۱۹۸۰ و نیز مقایسه میان تیراژ چاپ ترجمههای این دوره با دورههای قبل میتواند نشانگر تاثیر نهضتبیداری اسلامی باشد كه با انقلاب اسلامی ایران در میان مردم تركیه جان تازه به خود گرفت; چرا كه در این مدت محدود بیش از ۴۵ ترجمه كامل از قرآن كریم منتشر شده است كه این آمار تقریبا با تمام آنچه پیش از این تاریخ به عنوان ترجمه قرآن به تركی منتشر شده استبرابری میكند . (۲)
برای شناختبهتر این رویكرد باید تاریخ ترجمه قرآن كریم به تركی استانبولی را مورد مطالعه قرار دهیم . با نگاهی به گذشته میتوان تاریخ ترجمه قرآن كریم به تركی استانبولی را به چهار دوره به صورت زیر تقسیم كرد:
الف) از بدو تاسیس دولت عثمانی تا اعلان مشروطیت دوم (۱۵۱۶- ۱۹۰۸ میلادی)
ب) از اعلان مشروطیت دوم تا برپایی نظام جمهوری (۱۹۰۸- ۱۹۲۳)
ج) از برپایی نظام جمهوری تا پایان دوره تك حزبی (۱۹۲۳- ۱۹۴۶)
د) از دوره تعدد احزاب تاكنون (۱۹۴۹- ۲۰۰۱)
ما ضمن اشاره به ساختار فكری هر دوره، علل گرایش به ترجمه قرآن و مخالفتبا آن را بررسی خواهیم نمود .
الف . از تاسیس دولت عثمانی تا اعلان مشروطیت دوم (۱۵۱۶- ۱۹۰۸م) علیرغم گستردگی این دوره، فعالیت قابل توجهی در آن در رابطه با ترجمه قرآن ثبت نشده است . گرچه برخی از فهرست نویسان تعداد ترجمههای تركی را در عهد سلاطین عثمانی بیش از ۳۰ مورد ذكر نموده و حتی برخی آن را متجاوز از شصت ترجمه دانستهاند، ولی این آثار در جامعه آن زمان مورد توجه قرار نگرفته و تا اعلام مشروطیت اول در سال ۱۸۳۹ هیچكدام از آنها به طبع نرسیده است .
اولین ترجمه چاپی قرآن كریم به زبان تركی در دوره عثمانی، در سال ۱۸۴۱ یعنی دو سال پس از اعلان مشروطیت اول به نام ترجمه تفسیر تبیان منتشر شده است . اعلان مشروطیت مبدا گسترش جریان غربگرایی و ملیگرایی و افول خلافت عثمانی شمرده میشود .
عدم استقبال علما و دانشمندان دوره عثمانی از ترجمه قرآن كریم به حدی بوده است كه مخالفان ترجمه قرآن كریم بعدها آن را به عنوان دستاویزی برای نفی مشروعیت ترجمه قرآن و ناسازگاری آن با اهداف اسلامی تلقی كردند . به عنوان مثال، در مجله سبیل الرشاد كه اوایل اعلام جمهوریت در تركیه (۱۹۲۴م) منتشر میشد، به قلم یكی از نویسندگان آن آمده است:
«مدتی است كه ترجمه قرآن كریم و نشر آن مد شده است . جای شگفتی است اولین كسی كه به این كار اقدام نموده یك نفر مسیحی به نام زكی مگامز است . وی پس از آشكار شدن هویتش از نشر ترجمه خود منصرف شد . پس از او صاحب كتابخانه جهان، آقای مهران افندی كه یك ارمنی است، با شتاب، چاپ ترجمه دیگری از قرآن به زبان تركی را آغاز نمود و در مدتی كوتاه این كار را به پایان برد و آن را به نام قرآن تركی منتشر نمود . تعبیر «قرآن تركی» كاملا اشتباه است . علمای اسلام به كار بردن عنوان «قرآن تركی» برای ترجمه قرآن را كفرآمیز، یعنی موجب خروج گوینده آن از دین میدانند . به هر حال، از بررسی سود و زیان ترجمه قرآن كه بگذریم، آنچه به نام ترجمه منتشر نمودهاند پر از اشتباهات و تحریفات است، و این خود خطری است كه قرآن را تهدید میكند . علمای اسلام كه قرنها عمر خود را وقف خدمتبه اسلام نمودند و از هیچ كاری در این زمینه دریغ نكردند، چرا تاكنون ترجمهای از قرآن عرضه نكردهاند و تنها غیر مسلمانان وارد این میدان شدهاند؟ این خود برای ما میتواند خیلی چیزها را روشن كند . خلاصه اگر ترجمه قرآن امری مفید برای دین بود بزرگان اسلام این فعالیت را به غیر مسلمانان واگذار نمیكردند .» (۳)
در مقابل، موافقان ترجمه قرآن كریم نیز عدم توجه سلاطین عثمانی به ترجمه را این گونه مورد انتقاد قرار دادهاند:
«استبداد دوران سلطنت از ترجمه قرآن به تركی وحشت داشت . چون ممكن بود بیاساس بودن اصل خلافت و تقدس بیش از حدی كه خلفا به خود نسبت میدادند معلوم شود و لذا از این كار پرهیز میكردند .» (۴) و در جای دیگر، همین نویسنده كه خود نیز مترجم قرآن است، چنین مینویسد:
«در دوران سلطنت نامشروع، به این نیاز پاسخ داده نشد و زمینه و امكان آن هم نبود، چون كسانی كه مدعی مسند قدرت، تقدس فوق العاده و غیر مسئولانه از طرف خدا بودند، از آگاهی مردم از معانی حقیقی قرآن هراس داشتند .» (۵)
به نظر میرسد كه عوامل دینی، اجتماعی و سیاسی در عدم توجه لازم به ترجمه قرآن كریم به زبان تركی در دوره عثمانی، دخالت داشته است . فتوای برخی از علمای دوره عثمانی مبنی بر عدم مشروعیت ترجمه قرآن كریم و ترس از سوء استفاده دشمنان اسلام از ترجمه قرآن برای ضربه زدن به دین، ولو از راه عرضه ترجمههای نادرست، و همچنین خدشهدار شدن موقعیت علما به عنوان مرجعفكری و دینی مردم به سبب استفاده مستقیم آنها از ترجمههای قرآن كریم به عنوان عوامل دینی در این زمینه قابل بررسی است .
از سوی دیگر، مبتنی بودن نظام تعلیم و تعلم در دوره عثمانی بر آموزش قرآن كریم، و رواج زبان عربی در میان عموم تحصیلكردهها و عدم استفاده از زبان تركی به عنوان زبان علمی را میتوان از دیدگاه اجتماعی عاملی برای عدم احساس نیاز به ترجمه قرآن برشمرد . اما در مورد عامل سیاسی باید به ممنوعیت ترجمه قرآن كریم از سوی برخی از سلاطین عثمانی نظیر سلطان عبدالحمید دوم اشاره نمود .
به هر حال، مساعد نبودن زمینه فكری و سیاسی برای ترجمه قرآن كریم در دوره عثمانی امری مسلم است، و این را تنها با عدم گسترش صنعت چاپ و نبودن تقاضا به علت عدم گسترش تعلیم و تعلم در سطح عموم نمیتوان توجیه نمود، بلكه واقعیت تاریخی خلاف این را اثبات میكند، زیرا صنعت چاپ رسما در سال ۱۷۲۶ و به صورت غیر رسمی مدتها پیش از این وارد تركیه عثمانی شده بود، در صورتی كه چاپ ترجمه قرآن برای اولین بار در سال ۱۸۴۱ صورت گرفته است . (۶)
ب . از مشروطیت دوم تا اعلان جمهوریت (۱۹۰۸- ۱۹۲۳)
اعلام مشروطیت دوم (۱۹۰۸) كه پس از گسترش افكار ملیگرایی و غربگرایی و ضعف فزاینده دولت عثمانی صورت گرفت، زمینه را برای طرح افكار به اصطلاح نوگرایانه در همه موضوعات دینی، فرهنگی و سیاسی فراهم ساخت . بحث در مورد مفید یا مضر بودن ترجمه قرآن كریم یكی از بحثهای مورد توجه مطبوعات آن دوره بوده است . ملیگرایان كه پرچمداران مخالفتبا روشهای سنتی سلطنت عثمانی بودند، به شدت از لزوم ترجمه قرآن كریم حمایت میكردند، بلكه آن را یك ضرورت برای پیشرفت ملی به شمار میآوردند:
«پس از انقلاب ۱۹۰۸، چون ملیگرایی در میان تركها به تقلید و پیروی از دیگر ملتهای مسلمان به وجود آمد، كم كم بحث و نزاع درباره لزوم ترجمه تركی قرآن نیز شروع شد» . (۷)
طرفداران ترجمه قرآن به تركی در این دوره آن را جزو یك طرح گسترده برای ایجاد اصلاحات در دین میدانستند و با مقایسه وضع تركیه با كشورهای غربی در قرون وسطا، اصلاح ساختارهای دینی را لازمه پیشرفت قلمداد میكردند; حتی كسانی را كه در این راه قدم برمیداشتند به عنوان مارتین لوتر اسلام میستودند . یكی از نویسندگان این دوره در كتاب خود به نام راههای نجات و اعتلای تركیه چنین مینویسد:
«در میان مسیحیان یك نفر حقیقتخواه و مجدد ظهور كرد و انجیل را ترجمه نمود . از زمانی كه مردم انجیل را فهمیدند، حلقات زنجیر گران اسارت از هم گسست . كسانی كه به عنوان نمایندگان خدا مطرح بودند، كوچك و خدایان انجیل بزرگ شدند، و در نهایت مردم موفق به شكستن حلقههای اسارت فكر و وجدان شدند . مارتین لوتر اسلام در آسیا ظهور كرده است . این شخص مجدد و مجاهد موسی قازانلی افندی (موسی جارالله) است .
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست