جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مرز کابوس
![مرز کابوس](/web/imgs/16/166/xumss1.jpeg)
خویشخانه/ آیت دولتشاه/ نشر افکار/ چاپ اول/ زمستان ۱۳۸۹
در تعریف شکل رایجی از جنون گفتهاند زمانی که ارتباط ذهن به کل از واقعیت جدا میشود، آدمی از مرزی عبور میکند که در ماورای آگاهی قرار دارد و به شکلی بسیار کلی و عمومی آن را جنون مینامند. سیاهچالهیی که گاه جذبهیی مقاومت ناپذیر دارد، ذهن را به سوی خود فرو میکشد و آگاهی و درک از واقعیت را متلاشی کرده و در فراسوی خود پوستهیی خالی و چروکیده از آدمی برجای میگذارد. اگر با همین مقدمهیی که در بالا گفته شد رویکردی به مجموعه داستان «خویش خانه» داشته باشیم، میتوان اکثر داستانهای این مجموعه را عبورهای گاه و بیگاه راوی از این مرز و دستیابی او به دنیایی ورای حقیقت تعبیر کرد که علاوه بر نگرش راوی به هستی، به عنوان تکنیک و شگردی که نویسنده برای پیش بردن داستانهایش به کار برده نام برد؛ داستانهایی که گویا تنها در این فضای وهمانگیز و ناشناخته امکان وقوع دارند.
با نگاهی کلی به این کتاب، میتوان گفت بهترین داستانهای مجموعه «خویش خانه» بازی بر لبه این مرز ویرانی ذهن است، داستانهایی شناور در کابوس و خیال که چون گامهای معلق یک بندباز، در امتداد مرزی باریک عبور میکند. راوی در این داستانها به طور معمول بر لبه پرتگاهی نشسته است و به اعماقی خیره مینگرد که انتهایی ندارد و نرم نرمک وسوسههایی ویرانگر را روایت میکند. راوی گاه چنان تسخیر این فضای بی انتها و ویرانگر میشود که ناخودآگاه تا سرحد فروپاشی ذهن و روح پیش میرود.
در اکثر مواقع راوی به انفعال در مقابل آنچه که در پیش رو میبیند کشیده میشود و به زانو در میآید. مجموعه داستان «خویش خانه» با مجموعهیی از مرگهای مشکوک، صداهای مبهم و جذبههای مخوف و رفتارهای غریب، سلسلهیی از کابوسها را برابرمان گسترانده است که با تمام کردن هر یک از آنها خود را در همان موقعیت راوی داستان مییابیم، نشسته بر لبهپرتگاهی هراسانگیز و نگریستن به فضای خالی زیر پای خود که انتهایی ندارد. چنین است که گاه چه بسا بعد از خواندن هر یک از این داستانها به دیوار و میز و لبه تخت و دیگر اشیای اطراف خود دست بکشیم تا از واقعیت داشتن آنها مطمئن شویم و وجود بلاواسطهشان را لمس کنیم. (در واقع این داستانها با به چالش کشیدن سطحی از حقیقت که برای راوی مطلق به نظر میرسد و در هم شکستن مرز ماوراء و حقیقت، ماهیت هستی و اشیای پیرامون راوی را زیر سوال میبرند و او را در مورد هستی دچار تشکیک میکنند) اما به رغم این کابوسهای لغزان و فراگیر که تقریبا در اکثر داستانهای این مجموعه کمتر قابل مشاهده است، داستانهای این مجموعه کمتر رویکردی روانشناختی به خود میگیرند.
در واقع راوی بدون واکاوی ذهن خود نسبت به پدیدههای پیش رویش، ما را در مقابل کابوسهایی لخت قرار میدهد و بدون اینکه اصراری بر قضاوت مستقیم در مورد اتفاقات داشته باشد، ما را ناخواسته وادار به پاسخگویی به رخدادهای وهمآلود میکند. راوی در این داستانها در پی واکاوی پازلهای ذهن و تحلیل اشکال جنون نیست و تنها به بازنمایی رویداد و فضایی که راوی را به این مرز رسانده بسنده میکند.
او ما را بر فراز دنیای جنون به پرواز در نمیآورد تا جغرافیای آن را بشناسیم، بلکه آهسته و نرم نرمک آن قدر به این مرز برگشتناپذیر نزدیکمان میکند که فقط برای لحظاتی با نوک انگشت آن را لمس کنیم. ادبیات بافهیی از خیال و بازآفرینی شکلهایی از وجود است که زندگی را بارور میسازند. آیت دولتشاه در نخستین مجموعه داستان خود در پی بازآفرینی ساحتهای تاریکی از وجود است. حفرههای تاریک ذهن و هستی که سطح روشن واقعیت را مخدوش کرده و دل را میلرزانند. از این منظر، داستانهای این مجموعه یادآور برخی از آثار کوتاه صادق هدایت چون «سه قطره خون» است که اندکی به فضاسازیهای گوتیک نزدیک میشود.
راوی این داستانها با چنگ انداختن به حفرههای تاریک ذهن و کنکاش در آن، تلاش بسیار کرده تا با بازآفرینی اشکال تاریک هستی به مرز آفرینش ناب ادبی و باروری خیال نزدیک شود و در لحظههایی از کتاب چون داستان تکاندهنده «قرارگاه متروکه» و چند داستان دیگر واقعاً به این اوج نیز نزدیک شده است. از این منظر شاید بشود داستان «قرارگاه متروکه» را یکی از بهترین داستانهای این مجموعه داستان به حساب آورد. این داستان در پادگانی نظامی و مرموز اتفاق میافتد. تعدادی سرباز که برای حراست از قرارگاهی نظامی و خالی از سرباز و سکنه به آنجا اعزام شدهاند دستخوش بلایایی مرموز و ناشناخته میشوند. بلایایی که به کشته شدن چند نفر و فرسایش شدید جسم و روح بقیه سربازها میانجامد.
اتفاقات هولناکی که برای شخصیتهای این داستان رخ میدهد حاصل تجسم یافتن آن قسمت تاریک ذهن است که به صورتی هولناک فرصت بروز پیدا میکند و قربانیانش را یکی یکی به کام خودش میکشد. نویسنده مجموعه داستان «خویش خانه» تلاش بسیار به کار برده تا با خلق شکلهایی از کابوس و عبورهای متعدد از مرزهای حقیقت و ماورای و چنگ انداختن به حفرههای تاریک ذهن راوی، واقعیتی را که در آن شناور هستیم بارورتر سازد... هر چند آشکار است داستانهای این مجموعه با تمام تلاشی که برای خلق فضاهای ناشناخته و کشف ناممکنها داشته است، همه توانمندی نویسنده آن نیست و آزمون و خطاها و دورخیزی مینماید که نویسنده را برای پروازی بلندتر آماده میسازد.
علیرضاـ م ایرانمهر
![](/imgs/no-img-200.png)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست