یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

توانمند سازی و جلب مشارکت جوامع محلی حاشیه تالاب


توانمند سازی و جلب مشارکت جوامع محلی حاشیه تالاب

از آنجایی که محور اصلی این مطالعه, تدوین برنامه مدیریت تالاب ها بوده و در کنار آن بعنوان سنجش اثربخشی این فعالیت, میزان افزایش آگاهی های عمومی در سطح جوامع محلی نسبت به ارزش های تالاب و نیز ساختار مدیریتی آن مورد ارزیابی قرار گرفته است

● مراحل انجام تحقیق:

▪ جمع آوری داده ها

۱. گرداوری داده های پایه و بررسی منابع و مستندات پیشین از طریق مطالعه کتابخانه ای

۲. بررسی و شناسایی تالاب و جوامع محلی پیرامون آن از طریق مطالعه کتابخانه ای و بررسی میدانی

۲.۱ بررسی محیط فیزیکی

۲.۲ بررسی محیط اقتصادی

۲.۳ بررسی محیط اجتماعی

۲.۴ شناسایی و تحلیل ذینفعان

۲.۵ ارزیابی اولیه میزان آگاهی و مشارکت جوامع محلی حاشیه تالاب در خصوص تالاب (pre test) به وسیله پرسشنامه

این تحقیق از طریق برگزاری کارگاه های آموزشی و مشورتی، مصاحبه، مطالعات کتابخانه¬ای، بررسی میدانی و تهیه پرسشنامه انجام گرفت. روشی که این تحقیق بر مبنای آن انجام شده است، روش تحقیق کیفی است. گاهی محقق به جای انجام تحقیق آزمایشی می¬خواهد نگاه عمیق تری به یک موقعیت داشته باشد. یعنی محقق از مشارکت‌کنندگان در تحقیق این سؤال را می‌پرسد که اتفاقات یک فرایند، چگونه انجام گرفته است. با توجه به وجود مکانیزم شوراهای روستا در هر روستا که با برگزاری انتخابات در روستاها و توسط رای ساکنین انتخاب می شوند، از آنجایی که در کلیه امور مربوط به ارتباط ارگانهای دولتی با مردم، شوراها نقش اصلی را ایفا می نمایند و خود اعضای شورا که از اقشار مختلف روستائیان می باشند، در خصوص موارد مختلف بطور مستقیم با مردم در تماس هستند، در این تحقیق نیز بعنوان جامعه آماری انتخاب گردیدند. لذا در این تحقیق سعی شد با توجه به موارد مذکور، این افراد بعنوان جامعه آماری تحقیق در نظر گرفته شوند.

۳ برگزاری دوره آشنایی ذینفعان با اصول برنامه ریزی مدیریت اکوسیستمی

۴ برگزاری جلسات ارزیابی مشارکتی روستایی به منظور تهیه چارچوب طرح مدیریت تالاب مشتمل بر:

۴.۱ برگزاری اولین جلسه برنامه ریزی ، تعریف چارچوب تدوین برنامه، چشم انداز مدیریتی، اهداف برنامه

۴.۲ برگزاری جلسه دوم برنامه ریزی: فرصت ها، تهدیدات، نقاط ضعف و قوت

۴.۳ برگزاری جلسه سوم برنامه ریزی: تدوین فهرست مشکلات، محورهای مدیریتی

۴.۴ برگزاری جلسه چهارم برنامه ریزی: تدوین فهرست فعالیت ها (action plan)

۴.۵ برگزاری جلسه پنجم برنامه ریزی: تدوین چارچوب پایش و تعریف ساختار مدیریتی

۵ نهایی کردن طرح مدیریت تالاب و توانمند سازی جوامع محلی حاشیه تالاب و ارائه به نهادهای ذیربط

۶ ارزیابی نهایی میزان آگاهی و مشارکت جوامع محلی حاشیه تالاب در خصوص تالاب و مدیریت آن(post test)

● تجزیه و تحلیل داده ها:

▪ گام اول:

روش مورد استفاده در این تحقیق ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای (برای گرداوری داده های پایه) و روش میدانی (سنجش میزان مشارکت و آگاهی جوامع محلی و برگزاری جلسات مشارکتی برای تدوین برنامه مدیریتی تالاب) بود. ابزار مورد استفاده در روش میدانی نیز پرسشنامه بود.

▪ گام دوم:

در ادامه، بعنوان بخشی از مطالعات بخش محیط اجتماعی، میزان آگاهی و مشارکت جوامع محلی در خصوص تالاب و فعالیت های مربوط به آن از طریق پرسشنامه مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یکی از نخستین گامها در فرایند برنامه ریزی مشارکتی منابع طبیعی، شناسایی ذینفعان می‌باشد. به عبارتی تا ذینفعان شناسایی نشوند و در فرایند ها مشارکت نکنند ‌نمی‌توان انتظار اثر بخشی و اجرایی شدن برنامه را داشت.

روش های مختلفی برای این منظور استفاده می شود از جمله:

● طوفان فکری - Brainstorming

در این روش تسهیل گران و دست اندرکاران اصلی فرایند برنامه ریزی طی جلسه ای، فهرستی اولیه از اسامی افراد و سازمانهایی که به نحوی مرتبط با این فرایند هستند را آماده کرده و پس از بحث و بررسی در مورد این فهرست، در مورد گروه نهایی ذینفعان به توافق می رسند.

● نقشه ریزی ذهنی- Mind Mapping

در این روش در ابتدا طرح کلی فرایند و ساختار برنامه مدیریتی مد نظر قرار می گیرد و سپس بر اساس بخشها، ساختار و نیازمندی های مختلف فهرستی از افراد و ارگان هایی که در این رابطه نقش دارند تهیه می شود. در این روش با استفاده از طبقه بندی به منظور شناسایی ذینفعان بالقوه می توان این کار را انجام داد:

• کاربران / ذینفع؛

• حکومت و گروههای دولتی؛

• جریانهای تاثیر گذار (اتحادیه ها، رسانه ها) و

• تامین کنندگان نیازها (بودجه، خدمات، گردهم آیی ها).

علاوه بر این می‌توان با پاسخ به پرسش‌هایی مانند پرسش‌های ذیل گروههای مختلف ذینفعان را شناسایی نمود.

• چه افراد یا سازمانی از برنامه مدیریتی تالاب استفاده می‌کنند؟

• چه افراد یا سازمانی مسئول و هدایت کننده اصلی برنامه مدیریتی هستند؟

• چه افراد یا سازمانی بر کیفیت و چگونگی اجرای برنامه مدیریتی نظارت می‌کند؟

• برای تدوین و اجرای برنامه چه اطلاعاتی نیاز است و آن را از چه طریقی دریافت می‌نمایند؟

• چه افراد یا سازمانی باید از وضعیت تدوین و اجرا مطلع شوند؟

• کدام افراد یا سازمان هزینه‌ها را پرداخت می‌کنند؟

• در مورد چه افرادی در فرایند برنامه مدیریتی بایستی ظرفیت سازی و آموزش صورت گیرد؟

• برای اجرای برنامه چه افراد یا سازمانی باید همکاری کنند؟

در خصوص تجزیه و تحلیل ذینفعان علیرغم اینکه روش های مختلفی در این خصوص معرفی شده و وجود دارد ولی با توجه به مشارکتی بودن فرایند، این مورد نیز در اولین مراحل برنامه ریزی و با استفاده از نظرات کلیه ذینفعان انجام شد. بدین صورت که از آنان خواسته شد تا بر اساس فهرست ذینفعان، دایره اثرات مثبت و منفی آنان بر روند برنامه ریزی مدیریتی و همچنین اجرای آن را مشخص نمایند. این اثرات به بحث و تبادل نظر گذاشته شد و بر اساس واقعیت های موجود و نظر گروه، فهرست نهایی اثرات در جدولی آورده شد. این جدول به ما کمک کرد تا در فرایند پیش رو ضمن بهره برداری از اثرات مثبت یک ارگان/ذینفع بر فرایند، تا حد ممکن از اثرات نامطلوب آن جلوگیری کرده یا برای آن راهکاری پیشبینی شود.

▪ گام سوم:

با توجه به اینکه مدل راهبرد مشارکتی و اکوسیستمی در برنامه ریزی مدیریت تالاب ها، یک متد جدید در ایران محسوب می شود و ذینفعان یک تالاب اعم از جوامع محلی و یا ارگانهای دولتی (و حتی بدنه سازمان محیط زیست) با این روش آشنایی چندانی نداشتند، می بایست در ابتدای امر و پس از شناسایی ذینفعان اصلی با هماهنگی اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی به عنوان ارگان هدایت کننده اصلی، جلسه ای با حضور تمامی ذینفعان برای ارائه مطالب و پایه های مربوط به مدیریت اکوسیستمی و رهیافت مشارکتی در برنامه ریزی و مدیریت تالاب ها ارائه شود. در این کارگاه یک روزه در ابتدا کلیاتی در خصوص پیشینه مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست در ایران ارائه شده و سپس به روشها و تجربیات مختلف مدیریتی در ایران و دیگر کشورها اشاره گردید. سپس با اشاره به مبانی مدیریت اکوسیستمی که مبتنی بر روش مشارکتی در امور می باشد، فرایند برنامه ریزی مدیریتی تالاب و بخش های مختلف یک برنامه توضیح داده شد. در این میان از ذینفعان خواسته شد تا پیش نیازهای آغاز این فرایند شامل اطلاعات اولیه، نقشه و ... را برای آغاز فرآیند آماده سازی کرده و در اختیار تسهیل گر قرار دهند.

▪ گام چهارم:

تدوین برنامه مدیریتی، با همکاری و محوریت اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی، طی چند جلسه با مشارکت کلیه ذینفعان تالاب اعم از جوامع محلی و ارگانهای دولتی فرایند برنامه ریزی مدیریتی تالاب براساس دستورالعمل کنوانسیون رامسر انجام گرفت. اگرچه بدلیل مشارکتی بودن فرایند و لزوم لحاظ نظرات ذینفعان در این خصوص، بطور قطعی نمی توانستیم تعداد جلسات را پیشبینی کنیم اما با توجه به تجربیات پیشین جهانی و روح کلی فرایند، پیشبینی شده بود که ساختارهای مختلف یک برنامه مدیریتی مشتمل بر چشم انداز، فواید و تهدیدات پیش روی تالاب، اهداف کوتاه مدت و بلند مدت، محورهای مدیریتی، برنامه های عمل، چارچوب پایش و ساختار مدیریتی تالاب در طی پنج جلسه با همکاری ذینفعان نهایی گردد.

▪ گام پنجم:

در پایان نیز برای سنجش میزان اثربخشی فرایند طی شده بر میزان آگاهی و مشارکت جوامع محلی در خصوص تالاب یک پرسشنامه تهیه و نتایج آن با پرسشنامه پیشین مقایسه میشود.

متغیرهای مورد بررسی در قالب یک مدل مفهومی و شرح چگونگی بررسی و اندازه گیری متغیرها:

• برنامه ریزی مدیریتی: متغیر وابسته

• دستورالعمل کنوانسیون رامسر برای تدوین برنامه مدیریتی تالاب ها: متغیر مستقل

• مشارکت: متغیر مستقل

▪ گام آخر:

جلسات برنامه ریزی مدیریتی اصلی ترین بخش فرایند تدوین برنامه بودند. در این جلسات که بصورت کارگاهی و مشارکتی برگزار شدند، نمایندگان ذینفعان مختلف با حضور و اعلام نظرات خود در مراحل مختلف نسبت به تکمیل بخشهای مختلف این برنامه اقدام میکنند. در این فرایند که معمولا بسته به شرایط موجود، بین پنج تا هفت کارگاه یک یا دو روزه را در بر می گیرد، نظرات شرکت کنندگان به روشهای مختلفی چون طوفان مغزی، کارگروههای مشورتی تخصصی، نظر سنجی فردی، پرسشنامه و ... در مورد مسائل مختلف دریافت شده و در گزارش جلسه مذکور آورده میشود. سپس گزارش جمع بندی شده به کلیه ارگانهای ذینفع ارسال گردیده تا نظرات خود را در مورد این گزارش اعلام نمایند. همچنین درخواست ها برای افزدون یا کاستن مطالب در متن اعمال شده و ماحصل نهایی بعنوان بخشی از برنامه مدیریتی به بخش های پیشین افزوده میشود..

داده های کیفی از طریق پرسشنامه جمع آوری شده و سپس با روش نمره دهی به داده های کمی تبدیل گردید. در ادامه داده های کمی به دست آمده از دو مرحله (قبل و بعد از برگزاری نشست های مشارکتی جهت تدوین برنامه مدیریت) توسط آزمون آماری به روش اف تست (f test) مورد مقایسه قرار میگیرد.

● نتیجه گیری:

از آنجایی که محور اصلی این مطالعه، تدوین برنامه مدیریت تالاب ها بوده و در کنار آن بعنوان سنجش اثربخشی این فعالیت، میزان افزایش آگاهی های عمومی در سطح جوامع محلی نسبت به ارزش های تالاب و نیز ساختار مدیریتی آن مورد ارزیابی قرار گرفته است، بنابراین نتایج حاصله را می توان در دو بخش ارائه نمود:

۱- برنامه ریزی مدیریتی تالاب

بطور کلی، ارزیابی مولف از نتیجه پایانی این فرایند، تغییر دیدگاه های کلی ارگان ها و ذینفعان تالاب نسبت به حضور و فعالیت دیگران در سطح حوضه تالاب بود. بدین معنی که در ابتدای امر، آنان با پیش فرض لزوم دفاع از فعالیت ها و برنامه های خود در سطح تالاب در فرایند مشارکت می نمودند اما این مساله به تدریج کم رنگ شده و با آشنایی آنان با دیدگاه ها و دغدغه های دیگر بخشها، فضای این فرایند به گفتمانی سازنده مبتنی بر درک مسائل دیگر ذینفعان و تلاش در جهت رسیدن به یک وضعیت بهینه که در آن بیشتر خواسته های ذینفعان برآورده شود تغییر نمود.

۲- ارزیابی میزان آگاهی و مشارکت عمومی

نتایجی که از مقایسه پرسشنامه ها به دست می آید نشانگر میزان تاثیر عمیق فرایند مشارکت جوامع محلی در برنامه ریزی مدیریتی تالاب بر میزان آگاهی آنان از مسائل تالاب، به ویژه مسائل مدیریتی آن است. می توان گفت بیشترین میزان افزایش در سطح آگاهی آنان نسبت به رویکرد جدید مدیریت تالاب بر مبنای دیدگاه اکوسیستمی خواهد بود. پرسشنامه فوق در سه بخش مختلف برای ارزیابی مسائل سه گانه مربوط به مدیریت تالاب ها طراحی میشود.

بخش اول شامل ۸ سوال برای سنجش میزان آگاهی های جوامع محلی در مورد ارزش های اکولوژیکی تالاب است. و باید مورد ارزیابی و مطالعه قرار گیرد و بدین منظور ماحصل نتیجه باید نشان دهنده این باشد که آگاهی های جوامع محلی افزایش پیدا نموده است. این بدان معنی است که آگاهی های مردم افزایش یافته و فرایند تدوین برنامه مدیریتی نقش مثبتی در این زمینه داشته است.

در ارزیابی میانگین تغییرات در محور دوم پرسش ها که در برگیرنده سنجش میزان ارتباط و بهره وری این جوامع از تالاب می باشد نشانگر آنخواهد بود که علیرغم تاثیر مثبت برنامه ریزی تالاب بر ارتباط مردم با تالاب، این جوامع همچنان بهره برداری چندانی از خدمات تالابی ندارند که این مورد تاثیر نامطلوبی بر بهره برداری خردمندانه از تالاب می گذارد. اما با توجه به فعالیتهای درنظر گرفته شده در برنامه مدیریتی تالاب، امید می رود میزان انتفاع پایدار این جوامع از منابع موجود در حوضه تالاب افزایش یابد.

در خصوص محور سوم پرسشنامه که برای ارزیابی میزان آگاهی جوامع محلی از مسائل مدیریتی و نقش مشارکت در مدیریت تالاب تدوین میشود انجام این تحقیق و ظرفیت سازی در بین جوامع محلی در خصوص مدیریت اکوسیستمی می تواند یک افزایشی در آگاهی آنان پدید آورد.

این نتایج نشانگر آن است که نیاز بسیار زیادی برای طراحی و اجرای برنامه های آگاهی رسانی در سطح منطقه هم برای جوامع و هم ارگان های دولتی وجود دارد. این مساله بارها توسط هر دو گروه در طی گفتگوهای چهره به چهره مطرح گردید.

● پیشنهادها

پیشنهادها مبتنی بر یافته های محقق در طول زمان انجام مطالعه مشتمل بر برنامه ریزی مدیریتی تالاب و تکمیل پرسشنامه ها می باشد. این یافته ها مسائلی را شامل می شوند که از سوی ذینفعان مختلف در گفتگوهای مختلف ابراز داشته و یا خود محقق بر اساس یافته ها و تحقیقات خود بدانها دست یافته است.

الف) مدیریت تالاب:

۱- تشکیل هر چه سریعتر ساختارهای مدیریتی حوضه آبخیز در سطح استان و شهرستان و تقسیم وظایف

۲- تصویب برنامه در سطح شورای مدیریت منطقه ای حوضه آبخیز دریاچه ارومیه جهت رسمیت بخشیدن به برنامه

۳- تخصیص بودجه های مورد نیاز برای آغاز یا ادامه فعالیت های مدیریتی در سطح حوضه

ب) حفاظت از تنوع زیستی:

۱- پایدار سازی حق بهره برداری از نیزارهای اطراف تالاب برای جوامع محلی

۲- فراهم آوردن امکان تحقیقات در خصوص زادآوری مصنوعی بعضی از پرندگان

ج) آگاهی رسانی عمومی:

۱- آموزش ، ترویج و فرهنگ سازی زیست محیطی و بالا بردن سطح آگاهی مقامات مسئول و جوامع محلی توسط تشکل های زیست محیطی توانمند.

۲- توانمند سازی تشکل های زیست محیطی در سطح استان و شهرستان برای آغاز و اجرای فعالیت های مشارکتی و آگاهی رسانی پایدار در سطح حوضه آبخیز.

۳- افزایش آگاهی های عمومی از طریق ارتباطات و فناوری اطلاعات (ICT)

۴- برگزاری کارگاه های آموزشی با استفاده از تجربیات و توانمندی های جوامع محلی با موضوع حفاظت و بهره برداری اصولی از تالاب ها.

۵ -اطلاع رسانی و افزایش آگاهی های عمومی از طریق مطبوعات ، جراید، رسانه های محلی مانند صدا و سیمای مرکز استان.

۶- استفاده از ظرفیت شبکه تشکل های زیست محیطی استان برای فرهنگ سازی و توسعه آگاهی های عمومی.

د) گردشگری و معیشت پایدار:

۱- تشکیل کارگروه ویژه برای کمک به مردم محلی در راستای تدوین و تعریف معیشت های پایدار و جایگزین (الویت با طرحهای مرتبط به تالاب) که در عین بهره برداری و انتفاع از تالاب به عنوان منبع درآمد، پایداری این فعالیت ها را نیز تضمین بنماید.

۲- محدود نمودن فعالیت طرح های گردشگری واقع شده در زون تفرج گسترده

۳- ایجاد سکوهای دید منظر، کریدورهای ویژه تردد برای گردشگران مطابق با زون های تفرج گسترده یا متمرکز منطقه

۴- توسعه صنعت اکوتوریسم در منطقه

۵- آغاز و ترویج مفهوم روستاهای پایدار (یاشیل کند) در سطح حوضه که اولین بار در ایران توسط طرح حفاظت از تالاب های ایران مطرح شده و باید گفتگوهای اولیه با نهادهای دولتی و جوامع محلی اطراف تالاب در این خصوص انجام گیرد.

۶- تشکیل گروه دائمی گردشگری برای تالاب با حمایت فرمانداری و سازمان گردشگری و حضور جوانان روستاهای اطراف تالاب

۷- ایجاد برج پرنده نگری در اطراف تالاب

۸- برنامه ریزی در جهت واگذاری مدیریت و منافع بحث گردشگری تالاب به جوامع محلی اطراف تالاب

ه) حوضه آبخیز تالاب و مدیریت منابع آب و سرزمین:

۱- مدیریت و تعامل یا حذف تعارضات منطقه بخصوص نقش آفرینان در مدیریت منطقه بالاخص منابع طبیعی جلو گیری از فعالیت های عمرانی و انجام مطالعات و ارزیابی زیست محیطی در منطقه

۲- انجام عملیات آبخیزداری و ایجاد بانکت و تراس در ارتفاعات به شدت فقیر حوزه تالاب جهت جلوگیری از ورود رسوبات به داخل تالاب باید به عنوان یکی از مهمترین برنامه های سازمان در خصوص تالاب مد نظر باشد. این کار همکاری نهادهایی چون اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان را می طلبد.

۳- پایدار سازی تامین آب تالاب از منابع درون یا برون حوضه ای

۴- تدوین برنامه و عقد تفاهم نامه با بخش کشاورزی حوضه در زمینه زمانبندی استفاده از آب

کورش پورزند