دوشنبه, ۴ تیر, ۱۴۰۳ / 24 June, 2024
مجله ویستا

چند پرسوناژ معروف نمایش سنتی


چند پرسوناژ معروف نمایش سنتی

نمایش ایرانی در کنار تمامی مختصات خود، پرسوناژهای ثابتی نیز داشته است که بعضی از آنها در طول سالیان حفظ شده‌اند و بعضاً به عنوان ارکان این گونه از نمایش‌ها، همچنان نقش پررنگی …

نمایش ایرانی در کنار تمامی مختصات خود، پرسوناژهای ثابتی نیز داشته است که بعضی از آنها در طول سالیان حفظ شده‌اند و بعضاً به عنوان ارکان این گونه از نمایش‌ها، همچنان نقش پررنگی در این نمایش‌ها دارند. در ادامه مروری داشته‌ایم گذرا بر چهار مورد از معروف‌ترین این پرسوناژها.

سیاه یا همان مبارک: معروف‌ترین صورت‌پوش یا دست‌پوش نمایش تخت حوضی است. درباره منشا پیدایش آن حدس و گمان‌های بسیاری است، اما آنچه مسلم است او میراث‌دار عیاران، لوتی‌ها، دلقکان و مسخره‌های درباری است. او با ظاهری ساده، صورتی سیاه و لباسی قرمز هجو و مسخره می‌کند و در عین حال زیرکانه و خیلی ساده خود را نیز از خطر احتمالی می‌رهاند و در عین سادگی گاهی از عمق وجود او سخنانی دردآلود و تلخ بیرون می‌ریزد که خنده را به زهرخند تبدیل می‌کند.

معین‌البکاء: شبیه‌خوانی است که بر اثر ممارست و تجربه‌اندوزی در طول سالیان تمامی رموز کارگردانی یک مجلس تعزیه را فراگرفته و با شروع نمایش همزمان در صحنه حضور دارد و بعد از اندکی عادی می‌شود و دیگر به چشم نمی‌آید. در ضمن او آنچه شبیه‌خوان در روی صحنه نیاز دارد را به دستش می‌رساند.

شلی‌پوش: شخصیتی است بی‌دست و پا و بی‌عرضه که معمولا پسر پدر یا مادری است پولدار که بیش از اندازه او را لوس کرده‌اند و خواسته‌های نابجا و گاه تعجب‌برانگیزی دارد که نوع پوشش و گفتارش کمدی می‌آفریند.

نقال: در نقل داستان‌ها و بازنمایی واقعه‌های داستان و القای رخدادهای هیجان‌انگیز، استعداد و هنر فراوانی دارد که در شیوه بیان، طرز نمایش واقعه‌ها و تقلید حرکات و رفتار صاحب ذوق و هنر است. او می‌داند که در هر مجلس نقل، به اقتضای شعور فرهنگی جماعت مجلس، چگونه سخن بگوید و تقلید درآورد. در نقل موضوع‌های داستان را با پند، اندرز و مَثَل و شوخی و لطیفه می‌آمیزد و در نشان‌دادن شخصیت‌های داستان، بازی و تقلید درمی‌آورد.