یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

آیا با طبیعت درست رفتار کرده ایم


آیا با طبیعت درست رفتار کرده ایم

زمانی که در دوره های خشک سالی بودیم, فراموش کردیم که قرار است این سرزمین دوباره به دوره های ترسالی برگردد و سیلاب های بحرانی آن دوباره شروع شود, به همین دلیل شروع کردیم در سیلاب دشت ها و پهنه های سیل گیر ساخت وساز کردیم با این توجیه که مثلا اینجا خشکه رود است, در این مناطق ساخت وساز کردیم

باید در نظر داشت پدیده هایی مثل سیل، زلزله، خشک سالی، آتش سوزی جنگل ها و مواردی مانند آن جزء دینامیک طبیعت است و همیشه هم وجود داشته. یکی از مهم ترین تلاش های بشر در دوران های گذشته نیز شناخت مکانیسم این پدیده های طبیعی بود تا بتواند برای مثال درک کند که مکانیسم هیدرولیک آب های سطحی به چه شکلی است یا در چه شرایطی، دبی پایه ای دارد و در چه شرایطی طغیانی است. درباره زلزله هم تلاش می کند به پاسخ پرسش های مشابه دست پیدا کند. امروزه چون هنوز دانش بشر کم است، تمام اطلاعات و دستاوردهای ما با عدم قطعیت همراه است به همین دلیل، این اطلاعات و داده ها به شکل آماری ارائه می شود. از آنجا که علم بشر هنوز کامل نیست و اطلاعات ما عدم قطعیت دارد، بشر برای آنکه بتواند در زندگی روزمره و برنامه ریزی برای آینده، به طرز مفیدی از این اطلاعات استفاده کند، آنها را در قالب احتمالات بیان می کند. بنابراین وقوع رفتارهای طبیعت یا دینامیک پدیده های طبیعت، کاملا منظم است، اما چون دانشمان کامل نیست، به زبان آمار و احتمالات درباره این پدیده ها صحبت می کنیم.

یکی از مهم ترین موضوعاتی که برای ما آزاردهنده است، آسیب پذیری ما در برابر فعالیت ها و دینامیک طبیعت است. بشر در دوره های مختلف، برابر این پدیده ها رفتارهای متفاوتی داشت. پیش از ظهور تکنولوژی و دوره مدرنیزاسیون، بشر سعی می کرد خود را با این رویدادها سازگار کند. با بهره مندشدن بشر از علم و دانش و ظهور فناوری های جدید و آغاز مدرنیزاسیون، نوعی کم خردی بر دنیا حاکم شد به این معنی که بشر گمان کرد می تواند طبیعت را مسخر کند و می تواند حاکم بر پدیده ها و دینامیک طبیعت شود و طبیعت و اجزا و رفتارهای آن را تحت تسلط خود درآورد. البته دانشمندان در کشورهای توسعه یافته سریع دریافتند که این توهمی بیش نیست. به همین دلیل پس از نهضت اعتراضی پست مدرنیسم، وارد دوره خردورزی شدند که توسعه پایدار را به ارمغان آورد. بشر در این دوره دریافت که باید رفتار دینامیک طبیعت را بشناسد و خود را با آن سازگار کند، اما کشورهای توسعه نیافته یا درحال توسعه هنوز در ادبیات دوره مدرنیزاسیون دست وپا می زنند. آنچه که ما را آسیب پذیر کرده این است که توسعه ما در تقابل با دینامیک طبیعت است و با آن سازگار نیست. آنچه که ما در علم مخاطرات طبیعی می دانیم، بیان می کند که ریسک یک مخاطره حاصل ضرب دو عامل است: یکی احتمال وقوع آن پدیده و دیگری آسیب پذیری جامعه یا انسان در برابر این رویداد.

درباره احتمال وقوع این حوادث گفتیم چون عدم قطعیت داریم، آن را با احتمال وقوع بیان می کنیم. البته در آینده که دانش بشر رشد می کند، این ضعف تا حدودی برطرف می شود. در آینده (که ممکن است دور و مثلا در چند قرن آینده باشد)، این ریسک و عدم قطعیت حذف می شود، اما در هر صورت اطلاعات ما هم اکنون با عدم قطعیت همراه است و ما به زبان آمار و احتمالات صحبت می کنیم، اما موضوع دیگری که برای ما ناخوشایند است و ما را آزار می دهد، موضوع آسیب پذیری ما در برابر این مخاطرات طبیعی است. این آسیب پذیری را خود ما و به دلیل نوع توسعه خودمان پدید آورده ایم زیرا نوع توسعه ما در تقابل با طبیعت و پدیده های آن است.

به بیان دیگر آسیب پذیری ما تا حدودی به دلیل نوع رفتار ما در مقابل پدیده های طبیعت است زیرا رودخانه ها رفتار طبیعی خود را دارند و طغیان های آنها هم رفتار منظمی است. پس مشکل از رودخانه ها یا رفتارهای طبیعت نیست، بلکه مشکل از خود ماست. ما دوره های خشک سالی و ترسالی مشخص و معینی داریم. ما سال های کم آبی داشتیم که در نهایت به خشک سالی بحرانی سال ٨٥ رسیدیم. ما خودمان کم حافظه هستیم و درعین حال بانک اطلاعاتی جامع و کاملی نداریم و از طرف دیگر کانون های متمرکزی برای مطالعه جغرافیای سرزمین خود نداریم و به همین دلیل به راحتی بسیاری از پدیده ها را فراموش می کنیم. زمانی که در دوره های خشک سالی بودیم، فراموش کردیم که قرار است این سرزمین دوباره به دوره های ترسالی برگردد و سیلاب های بحرانی آن دوباره شروع شود، به همین دلیل شروع کردیم در سیلاب دشت ها و پهنه های سیل گیر ساخت وساز کردیم. با این توجیه که مثلا اینجا خشکه رود است، در این مناطق ساخت وساز کردیم.

با این استدلال که پنج سال یا هفت سال است که در اینجا سیلی نیامده، در این مناطق ساخت وساز کردیم (گویا ذهن بشر بیش از پنج سال یا هفت سال را به خاطر نمی آورد!). آن چیزی را که ما در گوشه گوشه کشور خود شاهد هستیم، موضوع آسیب پذیری کشور ما در برابر طبیعت است، دلیل اصلی این آسیب پذیری ها نیز نوع فعالیت ها و رفتارهای ماست. دلیل اصلی این آسیب پذیری ها این است که نوع توسعه ما در تقابل با طبیعت قرار دارد. کشورهای توسعه یافته امروزه به فکر توسعه پایدار هستند. آنها در دوره مدرنیزاسیون، توسعه خود را در تقابل با طبیعت انجام داده بودند و در نتیجه بقای آنها تهدید شده بود، اما امروزه هزینه و همه آن رفتارهای اشتباه را اصلاح می کنند. دلیل اینکه ما توسعه نیافته یا درحال توسعه هستیم، این است که نوع توسعه ما هماهنگ با طبیعت و رفتارهای آن نیست. در نظر داشته باشید که چندی پیش سیلی در رودخانه کن جاری شد که ١٧ شهروند تهرانی را به کام مرگ برد (البته آمار غیررسمی شاید از این هم بیشتر باشد).

در نظر داشته باشید تهران که پایتخت کشور است و همه انواع مظاهر تکنولوژی در آن وجود دارد، اما کماکان نتوانسته رفتارهای جغرافیای این منطقه را درک کند و در نتیجه توسعه اش به گونه ای است که از سیلاب های کوتاه مدت هم آسیب می بیند. مشابه چنین رفتارهای طبیعت را ما سال گذشته در کرمان و خراسان و امسال در آذربایجان شاهد بودیم. به بیان دیگر می توان گفت طبیعت رفتار خود را عوض نکرده است، بلکه سیکل دینامیک خود را طی می کند، برخی سال ها خشک سالی روی می دهد، برخی سال ها پرآبی و برخی سال ها هم سیلاب جاری می شود، اما ما هنوز نتوانسته ایم این رفتارهای طبیعت را به درستی بشناسیم و برای مواجهه با آنها آماده شویم.

شاهرخ فاتح . دکترای هیدرولیک و مشاور آب و محیط زیست



همچنین مشاهده کنید