جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

راهبرد آرمان گرایی تؤام با واقع نگری


راهبرد آرمان گرایی تؤام با واقع نگری

جمع کردن ارزش ها و واقعیت ها یکی از مباحث بسیار مهمی بوده که از اوایل انقلاب ذهن بسیاری از نخبگان را به خود متوجه کرده است ارزش ها به عنوان آرمان ها و واقعیت ها دو بال پرواز از منافع ملی در گستره سیاسی هر کشور بوده است

جمع کردن ارزش ها و واقعیت ها یکی از مباحث بسیار مهمی بوده که از اوایل انقلاب ذهن بسیاری از نخبگان را به خود متوجه کرده است. ارزش ها (به عنوان آرمان ها) و واقعیت ها دو بال پرواز از منافع ملی در گستره سیاسی هر کشور بوده است.

رهبر انقلاب در دیدار رمضانی امسال خود با کارگزاران نظام، ضمن ایراد سخنان مهمی در خصوص تبیین شرایط موجود در کشور، بر ضرورت توجه مسئولان به راهبرد «آرمان گرایی توأم با واقع نگری»، تأکید فرمودند به گونه ای که برای آن از نتایج ارزنده ا ی همچون تحقق «سیاست مقاومتی» در مقابل تحریم ها نام بردند. ایشان در این زمینه فرمودند:

«یک واقعیت دیگر هم این است که اگر کشور در مقابل فشارهای دشمن - از جمله در مقابل همین تحریم ها و از این چیزها - مقاومت مدبرانه بکند، نه فقط این حربه کند خواهد شد، بلکه در آینده هم امکان تکرار چنین چیزهایی دیگر وجود نخواهد داشت؛ چون این یک گذرگاه است، این یک برهه است؛ کشور از این برهه عبور خواهد کرد.» (۱)

یکی از مهم ترین مقولاتی که این گزاره یعنی«مقاومت مدبرانه» را توضیح می دهد و تبیین می کند، طرح منافع ملی است. آیا مقاومت با منافع ملی همسنخ است؟ آیا منافع ملی در راستای مقاومت اتلاف می شود؟ چه تفاوتی بین نظرات واقع گرایی و آرمانگرایی وجود دارد؟ آیا جمهوری اسلامی توانسته این دو را با هم ترکیب کند؟ واقعیت های پیش روی جمهوری اسلامی کدامند؟ و ... همه و همه سوالاتی هستند که نیاز به پاسخ داشته و دارند.

اگر نگاهی به فرهنگ سیاسی معاصر یک دهه ی اخیر ایران داشته باشیم، متوجه می شویم که بسیاری آرمان گرایی را معادلی برای ترجمه واژه لاتین «ایده آلیسم» گرفته اند و در مقابل آن واقع نگری را معادلی برای واژه ی «رئالیسم» فرض کرده اند. اما فارغ از تفاسیر و تعاریف آکادمیک این واژه ها و واگرایی و همگرایی های معنوی آن ها، آنچه که از فحوای کلام بر می آید، ضرورت در نظر گرفتن آرمان ها در تبیین و تحلیل واقعیت هاست. موضوعی که رهبر معظم انقلاب اسلامی این چنین آن را مورد تحلیل قرار داده اند:

«چیزی که در این حرکت سی وسه ساله انسان مشاهده می کند، درسی که انقلاب داد و امام بزرگوار باقی گذاشت، این است که در این حرکت سی وسه ساله، آرمان ها و آرزوهای عظیمی که اسلام آن ها را به ما القا می کند و تعلیم می دهد، از نظر دور نماند؛ در عین حال واقعیت های موجود جامعه و جهان هم مورد توجه قرار گرفت؛ این کمک کرد به اینکه این حرکت بتواند ادامه پیدا کند؛ یعنی ترکیب آرمان خواهی و آرمان گرایی با واقع بینی» (۲)

ناگفته پیداست که همان نگاهی که در ادبیات معاصر سیاسی کشور وجود دارد تلاقی آرمان ها با واقعیات را ناممکن می داند. بسته کردن این عبارت های ارزشی با واقعیت های آکادمیک این مقوله ها را در بند مشکلاتی کرده و می کند که به طراحی سند تئوریک پیش رو صدمه وارد می کند. واقع گرایی صرف که توسط بسیاری از اهالی دانشگاه باب می شود در بلند مدت به پوچ انگاری ختم می شود.

تلاش ها برای غرق کردن فضای سیاسی کشور به عقاید اقتصادی غرب صرفا کشور را در ورطه تحریم ها و شرایط اقتصادی نابود می کند.

«یک حرفی را سر زبان ها انداختند، درباره اش نوشتند و گفتند؛ الان هم انسان در گوشه و کنار می شنود که ملاحظه ی واقعیت های جامعه و جهان، با آرمان گرایی نمی سازد. آرمان گرایی را اشتباه کردند با رؤیاگرایی.... بعضی وانمود می کنند که آرمان گرایی با واقع بینی نمی سازد؛ این را ما به شدت رد می کنیم... .» (۳)

با توجه به ذکر این مقدمه، بایستی اشاره کرد که تأمین منافع ملی مردم ایران در شرایطی که غرب حلقه ی تحریم ها را تنگ تر می کند،

می بایست در چارچوب «مقاومت ملی» پیگیری شود. مقاومتی که مبانی و مبادی آن بر اساس راهبرد «آرمان گرایی توأم با واقع نگری» ترسیم شده است. اعتقاد راسخ و عمل به چنین سیاستی در ابعاد مختلف قانون گذاری و اجرا می تواند یکی از رویکردهای مؤثر در خنثی سازی حربه ی تحریم های غرب برضد ایران باشد.

همان طور که گفته شد مقاومت و گفتمان مقاومت یکی از مصادیق اصلی این نگاه تؤامان آرمانگرایانه و واقع گرایانه است. در حالی که عده کثیری نه تنها پیروزی بر نظام سلطه و شکست اسرائیل، که به چالش کشیدن آنها را هم آرمانی دوردست و حتی غیر قابل دستیابی و رؤیاپردازانه می دانستند، اما جمهوری اسلامی با گفتمان مقاومت، آرمان خود را تا جایی پی گرفت که امروز نتایج آن کاملاً آشکار است. گفتمان مقاومت هم واجد عناصر آرمانی است و هم

واقع بینی که به بعضی از آن ها اشاره کردیم. از لحاظ تاریخی، ایران و ایرانیان چه پیش از اسلام و چه پس از اسلام، وقتی صاحب قدرت شدند که یک آرمانی داشتند. یعنی ایرانیان با آرمان خود در نظام بین الملل و در دوره های مختلف نقش ایفا کردند، منتها آرمان به اضافه ی نگاه به واقعیت ها و توانایی های ملی. به نظر من آرمان و اقتدار دو روی یک سکه هستند. یعنی ما آرمان داشته باشیم و در عین حال برای تحقق آرمان باید اقتدار هم داشته باشیم؛ اقتدار معطوف به واقعیت. (۴)

تفاوتی که بین اسلام و روابط بین الملل وجود دارد در همین جا بروز می کند. تفاوت آنجا است که در روابط بین الملل جمع کردن این تئوری تقریبا غیرممکن است و گذشت حدود ۱۰۰ سال از عمر این حوزه در علوم اجتماعی نشان دهنده آن است که هنوز عده ای بر طبل ارزشهای اجتماعی و عده ای بر طبل واقعیتها می کوبند. تلاش برای دستیابی به مولفه های قدرت و ارزش ها در این گستره مورد اغفال بوده است و شاید نیازمند شروع فصل جدید برای باب شدن آن باشیم.

بنابراین باید تلاش کنیم که بیشترین اقتدار و مؤلفه های قدرت را به دست بیاوریم. اتفاقاً اگر اسلام را با ادیان دیگر مقایسه کنیم و حتی با تئوری های روابط بین الملل، در هیچ کدام آنها به اندازه ی اسلام بر قدرت و اقتدار تأکید نشده است. این اوج واقع بینی است. گفتمان ما که گفتمان مبتنی بر اسلام است، یک گفتمان واقع نگر است، چون به واقعیت های اقتدار و قدرت توجه دارد، اما به آن کفایت نمی کند. یعنی ما یک آرمان هایی داریم که برای تحقق آن باید به واقعیت ها توجه کنیم.

بنابراین در سیاست خارجی، هم باید آرمان داشت و هم برای تحقق آرمان قدرت کسب کرد. حال ارتباط بین آرمان و واقعیت کجا برقرار می شود؟ در چهارچوب عنصر مصلحت و عقلانیت است که آرمان و واقعیت با هم مرتبط می شوند و این مهم ترین ویژگی گفتمان مقاومت است. سخن معروف رهبر معظم انقلاب هم که اصول سیاست خارجی ما را «عزت، حکمت و مصلحت» عنوان کردند، مثلثی است که آرمان گرایی همراه با واقع یبین در درون آن معنی پیدا می کند. ما از یک طرف آرمان های عزت طلبانه داریم که با عقل و حکمت و مصلحت می توانیم آن را پیگیری کنیم. البته باید بگویم عقلانیتی که ما در گفتمان مقاومت انقلاب اسلامی داریم، با عقلانیت غربی متفاوت بوده و بسیار فراتر از عقلانیت ابزاری است.

بنابراین آرمانگرایی توأم با واقع بینی در گفتمان مقاومت، یعنی چگونگی حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب؛ چون آرمان ما وضع مطلوب است. حالا چگونه می شود از این وضع موجود به سمت وضع مطلوب حرکت کرد؟ این جا شما باید مقدورات و محذورات عناصر قدرت را لحاظ کنید، منتهی نه برای حفظ وضع موجود؛ برای رسیدن به آن آرمان. (۵)

پس دیده مقاومت و گفتمان ایستادگی صرفا ارزش محور و آرمانگرایانه نیست بلکه با واقعیتها امتزاج دارد و معطوف به اهداف معقولی است که به منافع جامعه اسلامی ختم می شود. پس دکترین مقاومت آرمان و منفعت ایرانیان برای تأمین منافع ملی در شرایط حساس و تحریم است. (۶)

تکیه بر این نگاه مقاومتی مستلزم عبور از شرایط سخت و در نظر گرفتن و پشت سر گذاشتن موانع بوده است. همانطور که رهبر فرزانه انقلاب اشاره کردند که شرط عبور موفقیت آمیز از پیچ های تند و گردنه های سخت در مسیر حرکت روبه جلو نظامی اسلامی، ترکیب آرمانگرایی با واقع بینی و نگاه صحیح به توانایی ها و ظرفیت های کشور و ملت بوده است. (۷)

عدم هم سنخی آرمان ها با واقعیتها که توسط عده ای گفته می شود توسط ایشان نکوهش شده است. ایشان با رد سخنان برخی افراد که می گویند آرمانگرایی با واقع بینی نمی سازد، تاکید کردند که بسیاری از آرمان های انقلاب جزو مطالبات مردم است و به همین علت از واقعیات مسلم و عینی جامعه محسوب می شود.

طبق نظر ایشان و تئوری اسلام گرایانه از منافع و مصالح، عزت ملی، زندگی ایمان مدار، مشارکت در مدیریت کشور، پیشرفت همه جانبه، استقلال اقتصادی - سیاسی و برخورداری از آبروی بین المللی از مطالبات واقعی مردم است و این خواسته های ملت دقیقاً در جهت آرمانهای انقلاب است و نشان می دهد که آرمانگرایی با واقع بینی منافاتی ندارد.

حضرت آیت الله خامنه ای آرمانگرایی بدون توجه به واقعیات و بدون به کارگیری ساز و کارهای منطقی و معقول را خیال پردازی قلمداد کرده اند و تأکید کرده اند برای اینکه آرمانها در حد شعار باقی نماند باید مسئولان و مردم آنها را به صورت منطقی و متین پیگیری کنند.

در تئوری مقاومت مبتنی بر آرمانگرایی و واقع بینی، نادیده گرفتن واقعیات جامعه باعث اشتباه در قضاوت و خطا در انتخاب مسیر می شود، لذا باید براساس واقعیات، حرکات خود را تنظیم کرد که در این مسیر، مراقبت از لغزشها و لغزشگاهها بسیار مهم است.

مقوله ای دیگر که واقع گرایی را در گفتمان مقاومت رو به تباهی می برد، مسئله ای تحت عنوان«واقعیت پنداری» است. از اوان شکل گیری انقلاب اسلامی ایران، دشمنان انقلاب و اسلام سعی می کنند با واقعیت سازی و واقعیت نمایی، مسئولان و مردم را دچار خطا در محاسبات کنند. (۸)

حضرت آیت الله خامنه ای در همین زمینه به تلاش دشمن برای کوچک نشان دادن توان ملت ایران و بزرگنمایی توان جبهه استکبار پرداخته و معتقدند که اگر اسیر این «واقعیت نمایی» شویم و در محاسبه توان خود و یا دشمن خطا کنیم راه را اشتباه خواهیم رفت. (۹)

پی نوشت ها در دفتر روزنامه موجود است.

احمد صدیقی



همچنین مشاهده کنید