پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

تعرض به پایگاه قدرت شیعه در نجف


تعرض به پایگاه قدرت شیعه در نجف

در ایام نیمه شعبان جنبه های تازه ای از طراحی کارگردانان صحنه ترور نمایان شد که به کشته و زخمی شدن صدها تن در کربلای معلی انجامید

خبرهای جدید از صحنه عراق حاکی از آن است که طراحان بازی ترور در این سرزمین به راهبردی تازه بر ضد کانون های قدرت شیعه روی آورده اند. اگرچه در ۴ سال کشمکش خونین این کشور آنها از ابزار ترور برای ایجاد رعب و وحشت در میان شیعیان از یک سو و اختلاف افکنی میان صفوف مردم از سوی دیگرفراوان بهره جسته اند و بازمانده های حزب بعث، تکفیری ها، باندهای جنایتکار، در دست یازیدن به این حربه ها اشتراک نظر و وحدت عمل دارند. اما نشانه رفتن نمایندگان آیت الله سیستانی در عراق و به شهادت رساندن آنها حکایت از این دارد که جبهه دشمنان در رهیافت تازه خود علیه نظام سیاسی عراق، به درستی این مرجع را قلب و محور جریان های شیعی در عراق تلقی کرده و برای تضعیف این بخش از پایگاه قدرت شیعه از هر حربه ای استفاده می کنند.

در فاصله کمتر از ۳ ماه، ۳ تن از نمایندگان آیت الله سیستانی در شهر نجف توسط عوامل مسلح به شهادت رسیدند. شیخ رحیم الحسناوی شخص معتمد آیت الله سیستانی در جنوب نجف و از مسئولان دفتر ایشان روز سه شنبه ۱۵ خردادماه به دست افراد مسلح به نحو مظلومانه ای به شهادت رسید. یک ماه و نیم بعد در تاریخ ۲۹ تیرماه شیخ عبدالله فلک نماینده آیت الله سیستانی با ضربات چاقو شهید شد. رئیس پلیس شهر نجف اعلام کرده بود که عامل ترور شیخ عبدالله فلک، از افراد نفوذی شاغل در دفتر کار وی بوده است. هنوز تحقیقات مربوط به عوامل دخیل در ترور ۲ نماینده آیت الله سیستانی در نجف اشرف به نتیجه نرسیده بود که در تاریخ یازدهم مردادماه خبر رسید که افراد مسلح ناشناس شیخ فاضل عقل نماینده این مرجع را در مقابل در منزلش به شهادت رساندند.

هیچ ناظری تردید نمی کند که این ترورهای زنجیره ای، حلقه های یک راهبرد واحد هستند. در پی این ترورهای ناجوانمردانه، نوری المالکی نخست وزیر عراق یک کمیسیون ویژه به منظور تحقیق و بررسی عوامل آنها تشکیل داد و جواد البولانی وزیر کشور عراق را شخصاً مأمور پیگیری این امر کرد. با آغاز روند تحقیقاتی که سرنخ های ترور را در شبکه های سلفی و تکفیری عیان می ساخت، مراکز تبلیغاتی وهابیون با هدف انحراف افکار عمومی و شبهه افکنی در اذهان مسئولان تحقیق، این سناریو را ترویج کردند که جمهوری اسلامی ایران در طراحی این ترورها دست داشته است. در این میان، روزنامه گلف نیوز با تحریف اظهارات برخی از مسئولان و افراد صاحبنظر عراقی تلاش کرد تا نشان دهد که ردپای ایران در این ماجرا به چشم می خورد. این روزنامه که متأسفانه گزارش کذب آن به عنوان منبع مورد بهره برداری برخی رسانه ها قرار گرفت، به نقل از منابعی نامعلوم در ارتش عراق نوشت که این احتمال وجود دارد که یک گروه ایرانی، از این افراد برای انجام ترورها حمایت کرده باشد.

تحریفات این نشریه اماراتی آنجا بود که با ندیم الانصاری عضو حزب فضیلت که از احزاب شیعی عراق است، مصاحبه کرد و در این مصاحبه از وی سؤال کرد که آیا ایران در ترور شیعیان دست داشته است؟ الانصاری پاسخ داد: «امکان دارد برخی گروه های ایرانی که دارای برنامه های مجزا از دولت ایران هستند، در این حوادث نقش داشته باشند... هدف این افراد، آشوب آفرینی میان فراکسیون های شیعه در استان های جنوبی عراق است و آنها همچون برخی احزاب عراقی که توسط آمریکا حمایت می شوند، خواهان تضعیف نفوذ ایران در مناطق شیعه نشین هستند... بنابراین محتمل است که این گروه های ایرانی درصدد تحریک خشونت و آشوب آفرینی در استان های جنوبی باشند.»

اندکی تأمل در اظهارات ندیم الانصاری نشان می دهد که منظور او از گروه های ایرانی مجزا از دولت جمهوری اسلامی و یا جناح طرفدار تضعیف نفوذ ایران، سازمان منافقین مستقر در عراق است، چرا که قرائن حاکی از آن است که حتی در دور جدید منافقین از هیچ توطئه ای جهت تضعیف شیعیان و حکومت مالکی اجتناب نمی ورزند. عراق هنوز زخم ناشی از جنایات منافقین بر علیه کردها و شیعیان در دوران حکومت صدام را بر تن دارد.

تداوم حمایت آمریکا از عناصر این گروهک تروریستی با وجود این که آنها را در فهرست گروه های تروریستی قرار داده، از عجایب تاریخ عراق جدید است که قطعاً آیندگان باید درباره آن قضاوت کنند. اما بر کسی پوشیده نیست که این اقدام آمریکایی ها هدف و فلسفه ای جز تقابل با جمهوری اسلامی ایران ندارد، واشنگتن با همین رویکرد از این شبکه تروریستی در نقاط مختلف عراق استفاده کرده و لذا به طور طبیعی یکی از احتمالات درخصوص ترور نمایندگان آیت الله سیستانی، ورود عوامل منافقین با چراغ سبز آمریکا است.

اکنون می توان فهمید که چرا تریبون های افراطیون سلفی در پی هر ترور رهبر شیعه انگشت اتهام به سوی ایران دراز می کنند. روزنامه عرب زبان الحیات چاپ لندن که به عنوان بازوی رسانه ای عربستان از آن یاد می کنند، در شماره مورخ ۲ شهریور ۱۳۸۶ جمهوری اسلامی ایران را متهم ساخت که در قتل ۲ فرماندار شیعه عراق در دیوانیه و سماوه دست داشته است. الحیات مدعی شد: یک سازمان عراقی به اسناد و مدارکی دست یافته که ثابت می کند تهران می کوشد سران شیعه عراقی را که حاضر نیستند به دستوراتش تن دردهند، به قتل برساند. به ادعای این روزنامه، فرمانداران مذکور در اثر انفجار بمب های ساخت ایران که در زیر صندلی خودرو آنها کار گذاشته شده بود، کشته شدند.

برخی رسانه های عربی چنان که در ۶ سال پس از ۱۱ سپتامبر دیدیم برای اتهام زدن علیه جمهوری اسلامی نیازمند سند و مدرک محکمه پسند هم نیستند از این دست موارد عجیب و مضحک ادعای روزنامه گلف نیوز مبنی بر نقش ایران در گروگانگیری اتباع کره جنوبی در افغانستان به دست طالبان است. این روزنامه فرصت طلبانه استدلال می کند که چون میان نوع گروگانگیری این افراد با اشغال سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ و جریان گروگانگیری جاسوسان آمریکایی تشابه وجود دارد، لذا ایرانی ها دخیل در گروگان گرفته شدن کره ای ها در افغانستان هستند. نقش رسانه های عرب در چرخش سیاست ترور در عراق، قضیه ای است که تاکنون صدها سند در باب اثبات آن از سوی مراجع امنیتی خود آمریکا منتشر شده است.

بنابراین درک این نکته که چرا این روزنامه ها که از آنها بعضاً به عنوان جریانات پرنفوذ در برخی از کشورهای منطقه یاد می کنند، این گونه مبادرت به ترویج این قبیل شایعات و دروغ پراکنی می کنند چندان دشوار نیست. شواهد موجود نشان می دهد که یک مرکزیت سیاسی در تقسیم کار نانوشته روزنامه های عرب را با خط فتاوای وهابیون علیه شیعیان همراستا می کند. سهم رسانه های عرب این است که برای شکستن صفوف فشرده شیعیان، شیوه تحریک و تفرقه افکنی را برگزیده اند. فتاوای تروریستی تعدادی از مفتی های وهابی در عربستان و کویت همچون شیخ عبدالرحمن براک، شیخ ممدوح الحربی، ناصرالعمر، ابن جبرین، سفرالحوالی و حامد العلی مبنی بر تخریب عتبات عالیات و قبور اهل بیت، هر کدام بر خروجی یکی از رسانه های عرب ترویج شده است و عاملی برای تدارک سلفی ها جهت تخریب حرم های مطهر حضرت امام حسین(ع)، حضرت عباس(ع) و حضرت زینب(ع) بوده است.

چندی قبل اعلام شد که طلاب مدرسه محمدبن سعود گروهی داوطلب برای ترویج فتاوای مذکور در تعطیلات تابستانی تشکیل داده اند. انفجار حرمین عسکریین(ع) در سامرا در اجرای این قبیل فتاوی ضدبشری و ضداسلامی صورت پذیرفت. جالب است که در فردای این غائله تروریستی، عناصر سلفی سیل تبریک و دعا برای مجرمان این عملیات تروریستی رد و بدل می کردند. گرچه دولت های عربی در برابر اعتراض های رهبران شیعه و بویژه جمهوری اسلامی، فتاوی وهابیون را مردود دانستند ولی سختگیری وهابیون افراطی نسبت به زائران شیعه در جریان مناسک حج در مکه و مدینه و عدم برخورد جدی نیروهای پلیس نشان داد که متأسفانه برخی از مسئولان این کشورها بر سیاست خصومت آمیز خویش باقی مانده اند.

شواهد بی شماری وجود دارد که برخی از کشورهای عربی و شیخ نشین های جنوب خلیج فارس در تشدید بحران و ناآرامی در عراق سرمایه گذاری هنگفت کرده اند. آنها هنوز و همچنان بی پروا از عوامل القاعده، بعثی ها و تکفیری های عراق حمایت سیاسی، تسلیحاتی، تبلیغاتی و مالی به عمل می آورند. پوشش رسانه ای این طرح های ترویستی دست کم برای اصحاب خبر امری بدیهی شده است. نوع پردازش اخبار و تحولات عراق بویژه در ماه های اخیر توسط برخی از رسانه های کشورهای عربی این یقین را به وجود آورد که آنها در حال ایفای نقشی تعریف شده اند نقشی که دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی کشورهای مذکور دیکته کرده اند.

کشف تجهیزات امنیتی در استان کربلا و تجهیزات موشکی از نوع گراد در منطقه الوند در ۲۵ کیلومتری کربلا که به سوی مرکز شهر نشانه رفته بود و نیز نقشه های تروریستی برای تجاوز به ضریح امام حسین(ع) و حضرت عباس بن علی(ع) همگی نشان داد که آنها برای مقابله با اراده و انتخاب مردم عراق، به تبلیغ و جریان سازی ضد شیعه اکتفا نخواهد شد.

ایجاد گروه موسوم به جندالسما که متشکل از تعدادی از تروریست های عراقی از جمله پس مانده های بعثی، افغانی و تبعه کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس است، عمق حرکت های شبکه حامی سلفیون را روشن ساخت. این گروه تاکنون در عملیات های مختلف ضدشیعیان مشارکت داشته اند. این گروه که از سوی القاعده تأمین مالی می شود، از طریق نفوذ در میان گروه های شیعه و از جمله شبه نظامیان ارتش مهدی وابسته به مقتدی صدر، تاکنون دست به جنایات غیرانسانی فراوانی زده است. چندی قبل نیروهای امنیتی عراق عملیات این گروه تروریستی را که قصد داشتند با اشغال شهر نجف اشرف، به بارگاه مطهر حضرت امام علی(ع) تعرض کنند و مراجع دینی نجف را به شهادت رسانده و کاروان های عزاداری امام حسین(ع) را هدف قرار دهند، ناکام گذاشتند.

در ایام نیمه شعبان جنبه های تازه ای از طراحی کارگردانان صحنه ترور نمایان شد که به کشته و زخمی شدن صدها تن در کربلای معلی انجامید.

همه این عملیات های تروریستی را یک شگرد رسانه ای همراهی می کند. تلویزیون های همسوی غربی و عربی از پس هر تروری تبلیغات گسترده ای را علیه گروه های شیعه عراقی و جمهوری اسلامی ایران راه می اندازند.کافی است یک بار پای شبکه های تلویزیونی مانند العربیه و الجزیره در کنار فاکس نیوز، سی.ان.ان و بی .بی.سی بنشینید که چگونه برای زدودن ردپای عناصر تروریست سلفی ضمن متهم ساختن گروه های شیعه از جمله جریان صدر، این گروه ها را مرتبط با جمهوری اسلامی ایران معرفی می کنند.

محمدرضا بخشایش