چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مقاومت لبنان برخاستن ارتش اسراییل از خواب
▪ در سایه حضور تعداد بیشتری از نیروهای یونیفل در جنوب لبنان، دستاوردهای اسراییل را از جنگ جولای سال گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
ـ استقرار تعداد بیشتری از نیروهای یونیفل در کنار استقرار ارتش لبنان در طول مرزهای جنوبی لبنان با اسراییل، دستاوردی دیپلماتیک برای اسراییل بود. این نیروها (یونیفل) به سلاحهای پیشرفتهتری مجهزند، بویژه در مقایسه با نیروهای یونیفل که در گذشته تنها نقش نظارتی داشتند و دخالت نمیکردند. بنابراین برای طرف اسراییلی، نشاندادن این امر بهعنوان یک دستاورد دیپلماتیک مشکل نیست؛ چرا که آنها دیگر حضور حزبالله را در جنوب نمیبینند. پیشتر در جنوب، پرچمهای حزبالله به چشم میخورد و اکنون پرچمهای لبنان. این امر برای اسراییلیها آزاردهنده بود و همواره خواستار حضور ارتش رسمی و منظم لبنان در جنوب بودند. البته حضور یونیفل برای اسراییل بهعنوان آخرین گزینه تلقی میشد. آنها یونیفل را نیز نمیخواهند، بلکه خواستار حضور ارتشی در مقابلشان هستند تا با آن بجنگند و اگر مسئلهای در آن منطقه روی دهد، این ارتش لبنان است که باید مسئولیت آن را بهعهده گیرد، یعنی مسئله، دیگر به دولت لبنان مربوط خواهد شد و نه حزبالله. بنابراین از منظر دیپلماتیک اسراییل چنین دستاوردی را پس از جنگ حاصل نمود.
▪ عملاً چنین وضعیتی، فعالیتها و تحرک میدانی حزبالله را چگونه محدود ساخته است؟
ـ به چندین صورت، اما نخست باید اشاره کنم حزبالله حرکتی است مستقر بر شانههای مردم محلی. مردم و عناصر حزبالله آنجا هستند؛ چرا که همانجا زندگی میکنند. بنابراین حرفهایی که میشنویم مبنی بر اینکه حزبالله به شمال، جنوب، شرق یا غرب رانده شده است، سخنانی بیمعناست؛ آنها در جنوب ساکن هستند و در آن مناطق زندگی میکنند. اتفاقی که رخ داده این است که فرایندهای بینالمللی گسترده و حضور ارتش لبنان در جنوب، تغییراتی ایجاد کرده که حزبالله خود را متعهد کرده که آنها را به چالش نکشاند. درنتیجه حزبالله با مخفیکاری و دقت بالاتری در حال پیش بردن فعالیتش است. چنین چیزی آزادی تحرکات آنها را محدود کرده است. واقعیت دیگری که وجود دارد این است که حزبالله بیش از یک ماه با اسراییل جنگید و در این مدت بسیاری از تاکتیکهای رزمی و دفاعی آن برای دشمنش آشکار شد. این امری طبیعی است که دشمن در این مدت به مواضع و مکانها و اساس تحرکات حزبالله پی ببرد. اتفاقی که رخ داده این است که آنها اکنون به هر کاری مشغول هستند، دیگر نمیتوانند منطقه جنوب را برای همان اهدافی که پیشتر داشتند، استفاده کنند. بهدلیل فاششدن تاکتیکهای نظامی آنها و مواضع و تونلهایشان، باید چیزی تازه انجام داده و خطوط دفاعی جدیدی برای خود ترسیم کرده باشند و احتیاط بیشتری به خرج دهند، چرا که چشمان زیادی نظارهگر آنها هستند. همچنین اگر دوباره برخوردی رخ دهد، هم اسراییل و هم حزبالله باید مراقب باشند که ارتش لبنان و یونیفل به ماجرا کشیده نشوند. منطقه حائلی در جنوب نهر لیطانی به واسطه حضور ارتش لبنان و یونیفل ایجاد شده است و در صورتی که حزبالله برنامهای را بخواهد طرحریزی کند، نمیتواند در این منطقه حائل باشد؛ حتی اگر یونیفل یا ارتش لبنان نیز در جنوب استقرار نمییافتند حزبالله باز هم گریزی از رهاکردن برخی مواضعش و اتخاذ تاکتیکهای جدید نداشت.
از منظر حزبالله این امور باید خطرناک تلقی شده و طبیعتاً برای این گروه محدودیت ایجاد کرده است. اما در اساس، این امور مانع از حضور حزبالله در جنوب نشده است. آنها در آنجا هستند. درست است که طبق قرار با نیروهای سازمان ملل و ارتش لبنان، حزبالله حق حضور نظامی و مسلحانه علنی را در جنوب ندارد و این نیروها در صورت مشاهده سلاح، آن را مصادره می کنند، ولی اساساً نیروهای حزبالله هیچگاه نیروهای مسلح و قابل مشاهدهای در منطقه نبودهاند. ما هرگز آنها را به صورت مسلح در جنوب ندیدهایم، چرا که این طریقه عمل آنها بوده است. درواقع حزبالله بسیار دقیق و از لحاظ امنیتی و اطلاعاتی ظریف عمل میکند. افزون بر نیروهای یونیفل وظیفه جستوجوی سلاح را برعهده ندارند.
▪ شما درباره دستاوردهای دیپلماتیک گفتید، دستاوردهای نظامی اسراییل چه بود؟
ـ مهمترین دستاورد آنها این بود که با این ضربه از خواب برخاستند. متوجه شدند که واقعاً ارتش اسراییل نمیجنگد. ارتش و نیروهای امنیتی تنها در فلسطین فعال هستند و سربازان بهخوبی آموزش ندیدهاند و بهدنبال شکار فلسطینیها در غزه و کرانه باختریاند. فراموش کرده بودند که جنگ واقعی چیست؟ این بزرگترین دستاورد آنها به باور من بود که فهمیدند این ارتش تا این حد در اشتباه و خطا به سر میبرد؛ ارتشی که بهترین و مجهزترین ارتشهای دنیا بهشمار میآید، نتوانست کاری از پیش ببرد. وقتی این سیستم سربازش نمیتواند بجنگد، کاری از پیش نمیبرد، حالا هر چقدر هم نیروی هوایی پیشرفته باشد، زمانیکه کار به نیروی زمینی میرسد، مجموعه زمینگیر میشود. به این ترتیب میتوان تصور کرد که جنگ آینده، متفاوت خواهد بود.
▪ چه تفاوتی؟ به نظر شما چه اقداماتی خواهند کرد تا این مشکلات را رفع کنند؟
ـ مهمترین مسئله کنونی آنها در رابطه با پرستیژ ارتش اسراییل و مردمش این است که نتوانستند در مدت یک ماه جنگ، مانع از ادامه حملههای راکتی به داخل اسراییل شوند، بخصوص موشکهای کوتاهبرد. در صورتیکه جنگی در آینده رخ دهد، اسراییل نیروی عظیم نظامیای را به داخل خاک لبنان خواهد فرستاد تا با جستوجوی خانه به خانه مانع این نوع حملهها شود، یعنی آنها دوباره به مبارزه بر روی زمین روی خواهند آورد.
▪ اما در حملههای زمینی دیدیم اسراییل متحمل تلفات سنگینی در این جنگ شد.
ـ آنها برای این امر آمادگی نداشتند؛ افزون بر اینکه دشمن خود را دستکم گرفته بودند. در ذهن آنها این بود که سازمان چریکی حزبالله نخواهد توانست در برابر ماشین عظیم نظامی آنها ایستادگی کند. آنها دشمن خود را نمیشناختند.
▪ گزارش وینوگراد را چگونه ارزیابی میکنید؟
ـ در واقع گزارش بسیار کوتاهی بود که تنها پنج روز نخست جنگ را پوشش میداد. در آن اشاراتی به برخی نکتههای اساسی شده و مسئولیتهایی را متوجه برخی اشخاص کرده است. البته به یک معنا این گزارش چیز تازهای در بر نداشت. هرکس تحولات را دنبال میکرد به این نکتهها بیشتر پی میبرد. اما جنبه مثبت این گزارش آن است که رسماً مقامات مسئول را متهم و آنها را مجبور به پاسخگویی میکرد. اسراییلیها پیشتر متوجه ضعف و مسائل خود بخصوص در ارتش شده و شروع به بازسازی خویش کردهاند. این گزارش در واقع تأییدی رسمی بر این مسائل بود.
▪ آیا این گزارش تغییراتی معنادار در اسراییل ایجاد خواهد؟
ـ من خیلی مطمئن نیستم. این امر به پروسه تصمیمگیری سیاسی در اسراییل مرتبط میشود. این تصمیمها را افراد میگیرند. نظام مشورتی خاصی در اسراییل وجود ندارد و همهچیز در دست افراد قرار دارد. آنها یک شورای امنیت ملی دارند که کسی به آن بها نمیدهد. از مشاورهها بهره گرفته نمیشود. به راحتی مقامات دولتی توسط مقامات نظامی ارتش فریب داده میشوند، کمااین که در جنگ لبنان شاهد بودیم. همین امر در حمله به لبنان در ۱۹۸۲ نیز اتفاق افتاد. این است نظام حاکم بر روند تصمیمگیری در اسراییل. بنابراین من باور ندارم این گزارش تغییری در این ساختارها در اسراییل ایجاد کند. تغییری که رخ خواهد داد در ارتش و دستگاه نظامی خواهد بود و نه در ساختار سیاسی.
▪ میشود کمی درباره این نظام تصمیمگیری در اسراییل توضیح بدهید، بویژه که شما سالهای متمادی در رابطه با جنوب لبنان با مقامات اسراییل در ارتباط بودهاید. من خاطرم هست که یک بار در سخنرانی خود در مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه امریکایی بیروت گفتید که اسراییل، دولت در ارتش است نه ارتش در درون دولت و اشاره کردید که هیچ موقع برای انجام امور به مقامات وزارت خارجه اسراییل رجوع نمیکردید و تنها با مقامات وزارت دفاع ارتباط داشتید، چرا که آنها افراد صاحب نفوذ واقعی به شمار میرفتند.
ـ وقتی درباره سیاست خارجی اسراییل در برابر لبنان سخن به میان میآید، درواقع ارگانهای غیرنظامی عملاً در حاشیه قرار دارند. نخستوزیر، وزیر دفاع و دیگر وزرا دخیل نیستند. آنها ماشین امضای ارتش به شمار میآیند. در عین حال، اغلب مقامات سیاسی اسراییل، نظامیان پیشین یا بازنشستهاند. درخصوص جنگ جولای سال گذشته، این مورد صادق نبود. نه نخستوزیر و نه وزیر دفاع، هیچکدام بهرهای از تجربیات نظامی نداشتند؛ به همین خاطر نیز به راحتی فریب داده شده و تصمیماتی را تأیید کردند که برایشان درنهایت گران تمام شد. دلیل آن هم این بود که میخواستند خود را در داخل اثبات کنند و ثابت نمایند که افرادی قدرتمند هستند. اثبات قدرتمندی، نکته مهمی در سیاست داخلی اسراییل است. بنابراین برای نظامیان ساده بود که چنین اشخاصی را با یک مشت اطلاعات نظامی و چند نقشه تحتتأثیر قرار داده و کانالیزه کنند. این دو سیاسی غیرنظامی بدون مشورت با همکاران خود در خارج از ارتش، مسئله را کش دادند و ثابت شد که تا چه اندازه آن تصمیمها اشتباه بود. در واقع میخواهم بگویم که نظام تصمیمگیری در اسراییل به چه شیوه عمل میکند. در واقع این ارتش است که درباره رابطه با کشورهای همسایه و جنگ
و صلح تصمیم می گیرد. ارتش در اسراییل نفوذی مافوق تصور دارد. درست است که اسراییل کشوری دموکراتیک برای یهودیان ساکن آنجاست، اما وقتی مسئله به امور امنیتی ربط پیدا میکند، حتی رسانههای گروهی و روزنامهها تبدیل به سربازان نظامی میشوند، چرا که همه در آنجا نظامی هستند. بدون خدمت در ارتش و افراد، هیچ محسوب میشوند. اسراییل که از نخستین روز تشکیلش در جنگ به سر برده است، دارای این ویژگی است. حتی منتقدترین افراد در آنجا، حاضر نیستند ارتش را به چالش بکشانند. این وضعیت درباره جنگ جولای علیه لبنان نیز صادق و حاکم بود. روزهای نخست جنگ، رسانهها در اسراییل مواضعی بهشدت شوونیستیک (ناسیونالیزم افراطی و زمینپرستانه) گرفته و از تخریب لبنان حمایت کردند، اما دو هفته طول کشید تا متوجه شدند که جنگ راه به جایی نخواهد برد. دیدند جنگی که قرار بود دو روزه تمام شود، دو هفته به طول انجامیده است. پس از آن کمکم انتقادها شروع شد.
بنابراین در اسراییل، چند ژنرال باهوش میتوانند دیدگاه خود را به عموم و دولت بقبولانند و آن را تا زمانی که امور به جهت اشتباه فاحشی در نغلتیده، ادامه دهند. این بار این اشتباهها بسیار عمیق بودند. این جنگ، ۳۳ روز طول کشید و تلفات، شروع به افزایش کرد. در تمام مناطق شمالی، مردم به پناهگاهها رفتند، یعنی یک سوم اسراییلیها. زندگی آنها برای مدتی طولانی فلج شد. اگر مسئله به چند روز یا یک هفته ختم میشد، قابل تحمل بود. اما اینبار به طول انجامید. این امر چشمان آنها را باز کرد.
▪ طبق قطعنامههای شورای امنیت، پس از جنگ، ارتش لبنان در راستای گسترش حاکمیت دولت در تمام مناطق جنوب و خطوط تماس با اسراییل مستقر شده است. این پرسش مطرح است که با توجه به این وظایف و مأموریتهای تازه، آیا توانایی این ارتش در برابر تهدیدهای خارجی و دفع تجاوزهای اسراییل بهطور متناسبی ارتقا یافته است؟
ـ ارتش لبنان، از لحاظ تجهیزات و مسائل دیگر ارتشی ضعیف است؛ دلیل آن هم این است که عمدتاً بهعنوان یک نیروی امنیتی داخلی در نظر گرفته میشود. اعتبار ارتش از دیگر نهادهای حکومتی لبنان بیشتر است و به جهات سیاسی به آن احترام میگذارند. درواقع تنها نهاد ملی واقعی، در لبنان است و این مسئله دارای تأثیر روانی داخلی مهمی است. با وجود فقر امکانات در ارتش، نیروهای آن وظیفه خود را به خوبی انجام میدهند. در شمال (نهرالبارد) ارتش مجبور است با نیرویی مصمم و مستقر در مناطق مسکونی بجنگد و در عین حال طوری عمل نکند که آن را جنگی علیه فلسطینیها تلقی کنند. این عملیات باید تدریجی پیش رود. با توجه به شرایط کنونی، فکر میکنم ارتش دارد ورای ظرفیتهای خویش عمل میکند. اینکه سعی میشود ارتش لبنان را به راهحل سریع و کوبندهای سوق دهند، بسیار خطرناک است. اردوگاههای فلسطینی سالهاست اینجا وجود دارند و ارتش آن را بهوجود نیاورده و این مشکلی نیست که اکنون ارتش بتواند حل نماید.
▪ به هر حال در جریان درگیریهای اردوگاه نهرالبارد شاهد هستیم که ارتش لبنان از نداشتن سلاحهای سنگین و موشک در رنج است. در این رابطه، به نظر میرسد در موضع برخی کشورها بخصوص امریکا تناقض وجود دارد. از یکسو امریکا در راستای خلعسلاح مقاومت از توانمندسازی و تجهیز ارتش لبنان سخن میگوید و ازسوی دیگر از تجهیز آن به موشک و سلاحهای سنگین به دلیل اینکه میتواند خطری برای اسراییل باشد، خودداری کرده است.
ـ من فکر میکنم امریکاییها نمیتوانند مانع از آن شوند که ارتش لبنان این تجهیزات را از طرفهای دیگری تهیه کند. مطمئناً آنها بدون مشورت با اسراییل، سلاحی به ارتش لبنان نخواهند داد. درست است که این تناقض وجود دارد و ابتدا امریکاییها همهچیز را با اسراییل هماهنگ میکنند، اما این امر لزوماً نخواهد توانست مانع تجهیز ارتش لبنان به این سلاحها ازسوی کشورهای خلیجفارس یا فرانسه شود. ارتش لبنان از سال گذشته که به جنوب لبنان روانه شده است، خواستار دریافت بسیاری تجهیزات شده که محقق نشدهاند. سربازان ارتش حتی از نداشتن چادر مناسب با کیسههای خواب در رنجند؛ چه برسد به سلاحهای پیچیده و پیشرفته!
▪ با توجه به وضعیت حاکم بر ارتش لبنان و روندهای داخلی این کشور، آیا احتمال میدهید خلعسلاح حزبالله در آیندهای قابل پیشبینی صورت گیرد؟
ـ این روند، روندی طولانی خواهد بود و به این زودیها رخ نخواهد داد. سخن از خلعسلاح در شرایط کنونی بهمعنای بیتوجهی به واقعیت حزبالله و واقعیت شیعیان لبنان است. رهبران حزبالله میدانند که اسراییل روزی برای انتقام بازخواهد گشت. تا زمانیکه چنین احساسی غلبه دارد، سخن از خلعسلاح نمیتواند برای آنها مطرح باشد. چگونه در چنین شرایطی میتوان به آنها گفت که سلاح خود را تحویل بدهید؟ بنابراین این مسئله به کلیت روند صلح در منطقه مرتبط است. هنگامیکه صلح میان دو کشور بهوجود آمد، میتوان از خلعسلاح سخن به میان آورد. اما در حال حاضر حزبالله میگوید؛ ما ضمن احترام به ارتش بر این باوریم که ارتش لبنان قادر به حمایت از ما نیست، چرا که آنها میگویند چه کسی تضمین میکند که اسراییل دیگر به ما حمله نخواهد کرد و چه کسی می خواهد در صورت هجوم اسراییل از ما دفاع کند؟ خب شما میخواهید چه جوابی به آنها بدهید و چه استدلالی علیه این سخنان بیاورید؟
افزون بر این، فقط مربوط به حزبالله نیست. جامعه شیعیان در لبنان بهدنبال امنیت و همینطور هیبت و اعتبار خویش است. بنابراین آنها به راحتی از گزینه سلاح نخواهند گذشت. احساس آنها این است که سلاح حزبالله برای آنها امنیت و استقرار بهدنبال آورده و هیچکس مانند حزبالله قادر به انجام این امر نیست، از اینرو تا زمانی که احساس عدم امنیت در جامعه شیعه وجود داشته باشد، هیچکسی به سادگی از سلاح نخواهد گذشت. هیچکسی درصدد خلعسلاح حزبالله با توسل به زور نیست، مگر آنکه فشاری از داخل جامعه شیعه در این راستا بهوجود بیاید.
▪ اما چنین وضعی میتواند منجر به آن شود که دیگر گروههای داخلی لبنان نیز به دنبال سلاح باشند.
ـ درست. این سلاح در عین حال در سیاست داخلی لبنان نیز دخیل هست و کارکرد سیاسی نیز دارد، اما حزبالله در درجه اول سعی کرده طرفهای دیگر را قانع کند که این سلاح برای استفاده داخلی نیست و این مسیر دشواری برای آنهاست.
▪ تا به حال تا چه حد در این زمینه موفقیت داشته است؟
ـ خب تا به حال دیده نشده که پای این سلاح به جریان اختلافهای داخلی کشیده بود و در این رابطه صبر، مدارا و دقت به خرج دادهاند. آنها بهخوبی به وضعیت قومی و داخلی آگاهی دارند و تا زمانیکه از درگیریهای خیابانی و خشونتبار دوری کنند، واکنش و بازخورد مثبت دریافت خواهند کرد. به نظر من در این رابطه با ظرافت و دقت برخورد کردهاند.
▪ شما به فرایند صلح در منطقه بهعنوان الزامی برای خلعسلاح اشاره کردید. آیا فکر میکنید با توجه به ایرادهای اساسی در طرح صلح اسلو و مسائل کنونی در حلقه مذاکرات فلسطینی، اسراییلی، سوریه و اسراییل و وجود مشکلات عمیقی چون مسئله آوارگان فلسطینی و... صلح میان لبنان و اسراییل امری قابل تحقق باشد؟
ـ مسئله جولان وجود دارد که ابتدا باید حل و فصل شود و همینطور موضوع پیچیده آوارگان فلسطینی که لبنانیها خواستار پذیرششان نیستند. من نمیخواهم خیلی وارد این بحث شوم، ولی مطمئناً حل و فصل سادهای در پیش وجود ندارد.
▪ شما سالهای طولانی است که در لبنان حضور دارید و بهطور خاص منطقه جنوب را که برای حزبالله مرکزیت داشته بهخوبی میشناسید. در این سالها نوع ارتباط حزبالله با مردم مناطق جنوبی و پایگاه اجتماعیش را چگونه دیدهاید؟
ـ فوقالعاده است. به شیوهای که حتی کسانیکه از لحاظ سیاسی طرفدار حزبالله نیستند، در صورت پیش آمدن مسئلهای در کنار آن خواهند ایستاد. خدمات اجتماعی که حزبالله برای شیعیان فراهم میآورد، در کنار احساس امنیت بخشیدن به آنها، در این زمینه شایان توجهاند و کس دیگری چنین توجهی به این امور در لبنان ندارد. به نظر من تعبیر دولت در دولت که برای حزبالله به کار برده میشود، اغراقآمیز است. حزبالله کاری را انجام میدهد که دولت باید انجام میداده؛ تعداد زیادی افراد داوطلب در حزبالله هستند که به ارائه خدمات اجتماعی به مردم میپردازند. مردم بویژه در جنوب یا ضاحیه بیروت میدانند در صورت بروز مشکل، حزبالله توانایی حل و فصل آن را دارد. حتی برخی برای حل مشکلات خانوادگیشان به آنها رجوع میکنند.
▪ جدای از این امر دوست دارم بدانم چه چیزی در حزبالله بیش از هر چیز دیگری توجه شما را به خود جلب کرده است؟
ـ من از ابتدای تشکیل حزبالله در جنوب بودهام و سیر تحول آنها را بسیار چشمگیر دیدهام. نهتنها در سطح نظامی، بلکه در همه سطوح سیاسی، اجتماعی و... پیشرفت و تحول آنها از یک نیروی جوان به جریان چریکی حرفهای بسیار جالب بوده است. برخلاف بسیاری از جریانها نظامی که من دیدهام، آنها همواره در حال مطالعه و مرور اقدامهای خود هستند و سعی کردهاند دشمن خود را به دقت مطالعه کرده و بشناسند. یک نوع رویکرد حرفهای به مبارزه چریکی داشتهاند که در سطح یک نیروی میلیشیا، امر معمولی نیست. تحول و پیشرفت نظامی آنها به نظر من خیرهکننده بوده است. دقیقاً سلاحی را که باید داشته باشند، دارند و پول خود را برای خرید سلاحهایی که به کار نمیآیند و جنبه نمایشی دارد، هدر نمیدهند. درواقع یک نیروی چریکی بسیار حرفهای است. این مسئله نهتنها مرا تحتتأثیر قرار داد، بلکه اسراییلیها هم تحتتأثیر قرار گرفتند. با اینکه حزبالله دشمن شماره یک اسراییل بهشمار میآید، وقتی به اظهارنظرهای حرفهای اسراییلیها مراجعه میکنیم، میبینیم احترام زیادی برای تواناییهای نظامی آنها قائلند. بویژه این امر را در جنگ سال گذشته نیز شاهد بودیم. به یاد دارم در ابتدای تشکیل حزبالله، آنها در مبارزه با نیروهای اسراییلی هر روز تلفات میدانند و سبک حملاتشان احساسی و بچگانه بود. قهرمانانه و شجاعانه ولی کورکورانه و بدون مطالعه میجنگیدند. این روند تغییر کرد و این پیشرفت در یک سطح، بدون شک مدیون حسن نصرالله است.
گفتوگوی ویژه با تیمور گوکسل (سخنگوی پیشین نیروهای سازمان ملل (یونیفل) در لبنان و استاد دانشگاه امریکایی بیروت)
گفتوگو از محمد عطایی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست