سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
لذت از طعم ترس
وقتی میگوییم: «سینمای وحشت»؛ ممکن است دیگران با تردید براندازمان کنند و بگویند: «سینمای وحشت؟! دنیا آنقدر ترسناک هست که نیازی به این فیلمها نباشد.» اما روشن است که تفاوتی ظریف میان ترسهای طبیعی روزگار ما و ترسهای حاصل از سینمای وحشت وجود دارد که در این پرسش نادیده گرفته شده. درست مثل کسانی که به آدمهای سیگاری اعتراض کرده، میگویند: «در این هوای دودآلوده تهران سیگار هم میکشید؟» چنین برخوردی نشان میدهد که از مهمترین تمایز میان دود اگزوز اتومبیلها و دود سیگار غفلت شده. در دود هوای تهران همه نوع سمی هست، از منواکسیدکربن تا انواع ذرات مضر، اما این دود فاقد نیکوتین است! و دقیقا به همین دلیل است که بعضیها با وجود تنفس در هوای آلوده تهران، با لذتی خاص سیگار هم میکشند! لذت در سینمای وحشت حکم همین نیکوتین را دارد و وجه تمایز ترسهای طبیعی زندگی از ترسهای ساختگی در سینمای وحشت را نشان میدهد.
مخاطب در سینمای وحشت، ترس از امر ساختگی را با لذت انتخاب میکند. از سوی دیگر سینمای وحشت بیواسطهترین ارتباط را با مخاطب خود دارد. بیواسطه به این معنا که هر کسی در لحظه ناب ترس با حقیقیترین، خالصترین و در عین حال با فوریترین شکل بروز احساسات درونی خود مواجه میشود. واکنش به ترس همواره ناآگاهانه بوده؛ زیرا توصیهبخشِ خودآگاه ذهن پرهیز مدام از رویارویی با وضعیتهای ترسناک و هراسآور است. نخستین فیلمسازان ژانر وحشت به تأسی از اسلافشان در ادبیات و نقاشی و تئاتر، آگاهانه یا ناآگاهانه دریافتند که میتوان از این مواجهه بیواسطه لذت را تولید، عرضه و مصرف کرد. گویی که آنها به رمز نوعی کاتارسیس فوری دست یافته بودند که حاصل از برانگیختن ناآگاهانهترین واکنشهای ذهن و جسم است. آنها دریافتند که «لذت وحشت» یا به قول حسن حسینی «طعم ترس»۱ تنها در سینمای وحشت یافتنی و چشیدنی است؛ اگرنه ما هرگز از دیدن هیولایی شبیه به یک نیمهانسان/ نیمهمگس در اتاق نشیمن خانهمان نهتنها لذت نمیبریم، بلکه حتی خوشحال هم نمیشویم! اما ترسِ حاصل از تماشای همین امر ساختگی در سینما لذت وافر دارد.
همه فیلمهایی که میترسانند، به نام «ژانر وحشت» یا با عنوان عام «فیلم ترسناک» میشناسیم. اما هرگاه پدیدهای جدا از در نظر گرفتن تمایزهای مهم در عناصر تشکیلدهندهاش مورد بررسی قرار گیرد، خطر کلیگویی درباره آن هم وجود دارد و کلیگویی هم خطر نفی کلی در پی دارد. نفی کلی یعنی اینکه ما با یک جمله کوتاه میگوییم: «من فیلم ترسناک دوست ندارم»و با خیال راحت پرونده تماشا یا مطالعه درباره چنین فیلمهایی را برای همیشه میبندیم. اما وقتی کلیت و پیکره سینمای وحشت را خرد کنیم و عناصر و اجزا تشکیلدهندهاش را به تفکیک مورد مداقه قرار دهیم، آنگاه در مییابیم که اگر سینمادوست هستیم، دشوار است که از وسوسه آگاهی یافتن از شیوه تولید لذت، نحوه عرضه و مصرف آن صرف نظر کنیم. کتاب «فرهنگ کوچک وحشت» از منظر مطالعات ژانر در سه سطح به بررسی تولید، عرضه و مصرف این نوع فیلمها پرداخته. رویکرد مولف به مطالعات ژانر در این کتاب نوعی مطالعه میانرشتهای در سطح پیشگفته است. هر سطح مدخلهای خاص خود را دارد. شناخت و مطالعه در این سه سطح، به اقتضای هر بحث فراتر از ژانر وحشت یا حتی مباحث سینمایی رفته و به مباحث دیگری هم میرسد. به همین دلیل بدیهی است که در کنار مدخلهایی برای کارگردانان جریانساز این ژانر، مدخلی نظیر «مارکی دو ساد» هم باشد. همین مثال، نه مدخلی زندگینامهای با اشاره به نوشتههای ساد، بلکه مدخلیست که علاقهمندان ساد میتوانند با خواندن آن، هم دریافتی کلی از تصویرِ ساد، به عنوان یک کاراکتر در انواع فیلمهای مشهور و غیرمشهور داشته باشند؛ و هم با میزان تاثیر و اهمیت آن در سینمای وحشت آشنا شوند. ویژگی میانرشتهای این مطالعه موجب میشود تا این فرهنگِ به ظاهر کوچک، پر از سرنخهایی برای مطالعات وسیع در حوزههایی چون روانکاوی، علوم اجتماعی، زیباشناسی، نشانهشناسی و... باشد. این سرنخها برای مطالعه بیشتر کاملا وسوسهکنندهاند.
برای مثال علاقهمندان مدخلی با عنوان«فیلم ترسناک سیاهپوستی»، «بحران اقتصادی/ بیگانهسازی»، «تلویزیون»، «هواداران» الزاما و صرفا دوستداران سینمای وحشت نیستند، در عوض، دوستداران پیگیر و لذتجوی سینمای وحشت، مدخلهایی نظیر «ژان رولن» و «اسناف» را میپسندند. منتقدان فیلم، مدخل «نقد فیلم ترسناک» را دارند و علاقهمندان به مطالعه موقعیت نیروی کار زنان در صنعت فرهنگ، مدخلی چون «کارگردانان زن». نمونههای مذکور همگی سرنخها یا روزنههایی برای مطالعات گستردهتر هستند. بنابراین باید گفت که ساختار و شیوه عرضه مطالعات در «فرهنگ کوچک وحشت» علیه رویکرد نظریاش نیست. اگر کتاب یکپارچه و غیردانشنامهای نوشته میشد؛ یعنی دیگر نه یک «فرهنگ»، بلکه کتابی کلی درباره سینمای وحشت بود، شاید به اندازه ساختار فعلیاش کارآمد نبود.
بنابراین پیش از آنکه کتابی برای دسترسی فوری به انواع اطلاعات درباره فیلمهای ترسناک باشد، مطالعهای تئوریک در ژانر است؛ یعنی دقیقا نوعی از مطالعات که در زبان فارسی یافت نمیشود. آخرین ویژگی کتاب این است که «فرهنگ کوچک وحشت» هم کتاب مرجع هست و هم کتاب مرجع نیست. معمولا ما کتابهای مرجع را در کتابخانهها میگذاریم و برحسب نیاز، حالی از آنها میپرسیم. اگر نیاز نداشته باشیم قاعدتا تا سالها سراغشان نمیرویم. اما این کتاب هم قابلیت مطالعه گسسته و هم قابلیت مراجعه پیوسته دارد. احتمالا هواداران سینمای وحشت، بعد از این کتابی دارند که با دیدن هر فیلم، سری هم به آن بزنند؛ و سایر علاقهمندان به مطالعات میانرشتهای هم میتوانند با مطالعه گسسته مدخلهای آن، در جستوجوی موضوعات و سرنخهای مورد علاقه خود باشند.
علی قلیپور
پینوشت:
۱- «طعم ترس» عنوان کتاب پیشین سیدحسن حسینی درباره «ژانر وحشت» است که «نشر ساقی» در سال ۱۳۸۰ منتشر کرد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست