شنبه, ۱۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 1 March, 2025
مجله ویستا

مطنطن و پرادعا


مطنطن و پرادعا

نگاهی به نمایش «گروتسکی بر تبار شناسی دروغ و تنهایی»

تماشاگر تئاتر همیشه اولین ابژه‌ای که از نمایش انتخابی‌اش دریافت می‌کند، اسم نمایش است، همواره اسم برای معرفی شخصیت یک اثر نقش عمده دارد و جزو تاویل‌پذیرترین و مهم‌ترین مشخصه‌های نمایش به حساب می‌آید که البته کاربرد آن در جذب مخاطب نیز قابل توجه است. نمایش «گروتسکی بر تبار‌شناسی دروغ و تنهایی» اسمی مطنطن و پرادعاست که به ظاهر شخصیتی اندیشمند و علمی به نمایش داده است، باری انتخاب این‌چنین اسمی برای نمایش رسالت سنگینی بر دوش عوامل و مخصوصا نویسنده و کارگردانش می‌گذارد.

نمایش «گروتسکی بر...»با صرف‌نظر از اسمش نمایشی است که قصد دارد بدون هرگونه دست‌یازی به مفاهیم فلسفی و بازی‌های زبانی در قالب یک داستان ساده موضوع اجتماعی مهمی که همانا دروغ و دروغگویی است را مطرح کرده و پی‌آیند‌های مخرب آن را بررسی کند. دروغ در زندگی مسموم و صنعتی انسان امروز به غلط جزو روزمرگی او شده و در ساده‌ترین مسایل تا پیچیده‌ترین آنها دخیل شده است. پرداختن به تم «دروغ» به عنوان مساله‌ای در این ابعاد فردی و اجتماعی که انسان امروز بی‌وقفه با آن درگیر است، انتخابی دقیق بوده و ضرورت اجرا دارد. «سجاد افشاریان» با دستمایه قرار دادن این تم گام نخست را به عنوان نویسنده درست و هوشمندانه برداشته است اما آنچه همه پیش‌فرض‌هایی را که اسم نمایش برای ما ساخته به هم می‌ریزد، چگونگی پرداختن به این تم و موضوع است.

نویسنده در انتخاب موقعیت‌ها برای ساخت و پرداخت قصه‌ای مناسب برای سوژه‌اش شتاب‌زده عمل کرده و به‌جز در برخی موارد سایر موقعیت‌ها پتانسیل رسیدن به یک موقعیت صاحب اندیشه و تفکر را نداشته و در سطح یک فکاهی و شوخی باقی می‌مانند، موقعیت‌هایی که افشاریان برای محور داستانش انتخاب کرده است اگرچه سعی شده در آنها مسایل و دغدغه‌های روز نیز مطرح شود اما در سطحی‌ترین شکل انتخاب و پرداخت شده‌اند و به جز در به کارگیری تم دروغ و نوعی طنز ساده‌انگارانه ارتباط مشخص و محکمی با هم و با کل نمایش ندارند و به نظر می‌رسد هدف نویسنده بیشتر ساختن موقعیت‌هایی کمیک آن هم از نوع سطحی و کلامی‌اش جهت به خنده واداشتن تماشاگر است که اگر چنین باشد کاملا در رسیدن به هدفش موفق بوده و گواه این ادعا خنده‌های گاه و بی‌گاه تماشاگر در حین اجراست، موقعیت‌های این نمایش دارای رویداد به معنای نمایشی‌اش نیستند و صرفا با بداهه‌گویی بازیگران به لحظاتی سطحی می‌رسیم که این روند در صحنه عروسی به یک فاجعه تبدیل شده و اثر را در سطح کمدی‌های سخیف پایین می‌آورد. نوع روایت و اینکه راوی (فرشته مهربون) در نمایش حضور داشته باشد و در جاهای مختلف مانیفستی از مضرات دروغ بیان کند، انتخاب خوبی برای روایت این نوع سوژه‌ها نیست و بهتر آن است که در یک برخورد غیرمستقیم مفهوم موردنظر بیان شود تا صورتی نصیحت‌گونه به خود نگیرد.

افشاریان در حوزه کارگردانی به نسبت موفق‌تر از نویسندگی‌اش عمل کرده است، در لحظاتی مفهوم نمایش در فرم شلوغ اجرا گم می‌شود اما نمایش از ریتم خوب و قابل قبولی برخوردار است، حضور نسل جوان بازیگر که پرتوان و باانرژی ظاهر می‌شود اخیرا بیشتر از پیش در اجراهای تئاتر مشاهده می‌شود و وقتی این نسل در کنار باتجربه‌ترهای این عرصه قرار می‌گیرند، در یک مقایسه ضمنی می‌توان آنها را موفق‌تر برشمرد. در نمایش «گروتسکی بر...» بازیگران جوان (شیدا خلیق، آنالی شکوری و محسن بابایی) به نسبت بهتر و خلاق‌تر از سایرین ظاهر می‌شوند که اوج این خلاقیت و ظرافت را می‌توان در صحنه خانواده (زنگ زدن تلفن) در بازی هوتن شکیبا مشاهده کرد.

مشارکت دادن تماشاگر در اجرا و سهیم کردن او در پاره‌ای از صحنه‌های نمایش باعث درگیری بیشتر تماشاگر با اثر شده که این مهم در بازخورد مثبت تماشاگر نسبت به اجرا نقش عمده دارد، موسیقی نیز کاملا در مسیر نمایش ساخته ‌شده و در ایجاد فضاهای شارپ و فضاسازی موردنظر کارگردان موفق است. نمایش «گروتسکی بر...» آن‌طور که در اسمش ادعا می‌کند هم قصد دارد مساله دروغ را تبارشناسی کند و هم آن را در غالب گروتسک نشان دهد. «تبارشناسی» واژه‌ای برآمده از فلسفه است که بیشتر توسط میشل فوکو در غالب روشی از گفت‌وگوی تحلیلی مطرح شد. «گروتسک» از نظر ولفگانک کیزر از برخورد و تقابل شکل و محتوا متولد می‌شود، آمیزه‌ای ناپایدار از عناصری ناهمگون است، نقطه انفجار تضادهاست که مسخره و در عین حال دهشتناک است.

با توجه به تعاریف ارایه‌شده می‌توان گفت نمایش «گروتسکی بر...» نه‌تنها نتوانسته دروغ را به لحاظ معناشناختی کلمه، تبارشناسی کند بلکه در چگونگی بیان این مفهوم نیز دچار سردرگمی شده و هرگز از مسیر طنز رفتاری و سطحی خارج نمی‌شود که بتواند خود را در مسیر رسیدن به گروتسک بیابد. اما با تمامی این توصیفات مشعوف‌کننده است که نمایش با استقبال خوب تماشاگران مواجه است و می‌دانیم این حضور چشمگیر تماشاگران به نفع تئاتر کشور است.

میلاد نیک‌آبادی