یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

دلارهای خفته در ایران


دلارهای خفته در ایران

صنعت گردشگری و توسعه پایدار در گفت وگو با مرتضی طالع

در آسیا نپال طی ۱۰ سال گذشته ۲۵۵ درصد در صنعت اکوتوریسم رشد داشته است. چون هم تنوع حیات وحش دارد هم تنوع گیاهی و هم میراث فرهنگی و سنت‌ها و توریسم عشایری و روستایی. در امریکای جنوبی کاستاریکا ۶۶ درصد رشد داشته و هندوراس ۱۵ درصد. در آفریقا، کنیا ۴۵ درصد رشد و در حوزه حیات وحش نیز ۸۰ درصد رشد داشته است

بابک مهدیزاده/ مرتضی طالع که دکترای مدیریت توسعه را از دانشگاه ژنو سویس گرفته از چهره‌های شاخص حوزه گردشگری ایران است که یکی از ویژگی‌های مهمش تحقیقات و پژوهش‌هایش و داشتن نگاهی علمی به این حوزه است. طالع از طراحان تاسیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دوره سید محمد خاتمی بود و از بنیانگذاران رشته مدیریت جهانگردی در دانشگاه آزاد اسلامی است. او مدتی نیز نماینده سابق سازمان گردشگری ایران در یونسکو بوده و از این رو اشراف خوبی به روند توسعه صنعت گردشگری در کشورهای دنیا دارد. گفت‌وگو با کسی که هم چهره‌یی علمی است و هم چهره‌یی عملی برای من حکم یک کلاس درس را داشت. من به عنوان روزنامه‌نگار علاقه‌مند به حوزه توسعه و او به عنوان یک استاد دانشگاه متخصص در صنعت گردشگری. پیوند سوالات من با پاسخ‌های او موضوعی

فی‌مابین را تشکیل داد؛ رابطه توسعه پایدار با صنعت توریسم. سوال از من و پاسخ از استاد. اینکه چگونه فرآیند توسعه در دنیا شکل گرفت، چگونه دغدغه‌های محیط زیستی وارد مقوله توسعه شد، چگونه توسعه پایدار در سرلوحه کشورهای دنیا قرار گرفت، نقش صنعت توریسم در توسعه پایدار چه بود، این صنعت در دنیا تا چه اندازه رشد کرد و ایران چه جایگاهی در توسعه گردشگری دنیا دارد. پاسخ‌های استاد همه از روی آمار بود و حکایت از تحقیقات و علمی بودن سخنانش داشت و البته راهگشایی برای صنعت توریسم و توسعه پایدار ایران.

از چه زمانی، دنیا با مقوله توسعه آشنا شد و کشورها درصدد توسعه یافتگی برآمدند؟

در دهه ۱۹۶۰ با پیروزی انقلاب‌های مختلف در کشورهای جهان سوم موضوع توسعه در آن جوامع مطرح شد و برای این امر، دانشمندان آن زمان مطالعاتی در کشورهای جهان سوم انجام دادند تا چارچوب توسعه مشخص شود و بنیه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورها ارتقا یابد. در دهه ۱۹۷۰ و به ویژه دهه ۱۹۸۰ برنامه‌هایی تدوین شد تحت عنوان برنامه توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای ارتقا و پیشرفت کشورهای عقب‌مانده یا کمتر توسعه‌یافته یا در حال توسعه اما در این فرآیند کشورهای زیادی سوار این موج شدند تا به اهداف‌شان برسند. مثل اندونزی، مالزی، سنگاپور، هنگ‌کنگ، کره جنوبی، هند و ترکیه در قاره آسیا، تونس، مراکش، الجزایر، تانزانیا و نیجریه در آفریقا که توانستند وارد فرآیند توسعه شوند و هنوز هم در حال توسعه یافتگی بیشتر هستند. در امریکای جنوبی هم کشورهایی مانند کوبا، پرو، مکزیک و برزیل و در اروپا هم کشورهایی مانند یونان، پرتغال، یوگسلاوی، بلغارستان، لهستان، چکسلواکی که عموما از اروپای شرقی و مرکزی بودند و در دهه ۶۰ و ۷۰ هنوز جزو کشورهای پیشرفته محسوب نمی‌شدند، وارد فرآیند توسعه شدند. در دهه ۱۹۸۰ برنامه‌ریزان این کشورها تصمیم گرفتند با یک شکل اصولی و براساس ضوابط، چارچوب توسعه را که از قبل تعیین شده بود به صورت علمی اجرا و پله‌های توسعه را طی کنند و از عقب ماندگی نجات یابند.

و توسعه پایدار در این فرآیند چه نقشی داشت و از چه زمانی شروع شد؟

در اواخر دهه ۱۹۸۰ احساس کردند با این سرعتی که کشورها در زمینه توسعه یافتگی دارند طی می‌کنند ممکن است این فرآیند موجب تخریب حجم وسیعی از منابع طبیعی شود. لذا دنیا با این واقعیت مواجه شد که اگر بخواهد توسعه را بدون در نظر گرفتن معیارهای محیط‌زیستی و منابع طبیعی ادامه دهد در چند دهه آینده این کشورها از منابع طبیعی‌شان محروم خواهند شد. پس در اواخر دهه ۱۹۸۰ بحث توسعه پایدار توسط دانشمندان علم توسعه مطرح شد و بسیاری از متخصصان و طبیعت دوستان مواردی را مطرح کردند که منجر شد تا سازمان ملل برای نخستین بار در سال ۱۹۹۲ نشستی در برزیل برگزار کند و کشورهای عضو، مواردی را تصویب کنند تا بنابرآن موارد منابع طبیعی و محیط زیست تخریب نشود. اجلاس برزیل نخستین اجلاس توسعه پایدار بود و بعد از آن و در سال ۱۹۹۳ در استکهلم دوباره سران کشورهای دنیا دور هم جمع شدند تا با یک برنامه‌ریزی علمی‌تر بتوانند مسیر توسعه را با حفظ معیارهای محیطی زیستی و با بینشی جدید نسبت به طبیعت ادامه دهند. در اینجاست که بحث توسعه پایدار در دنیا مطرح می‌شود.

در این اجلاس و این برنامه‌ریزی جدید چه توافقاتی حاصل شد و چه اهدافی را دنبال می‌کرد؟

یکی از مواردی که در این اجلاس مورد بحث قرار گرفت موضوع توسعه پایدار در حوزه توریسم بود. مصوبه در رابطه با توسعه گردشگری پایدار در برزیل به تصویب رسید که طی آن کشورهای دنیا با همکاری سازمان ملل باید این اهداف را مدنظر قرار می‌دادند: اول، توجه به گروه‌ها و جوامع محلی و منافع اقتصادی این جوامع و حفظ محیط زیست و منابع طبیعی آنها. دوم، تغییر در الگوی مصرف و تبیین برنامه‌های فرهنگی و اجتماعی متناسب با جامعه میزبان و سوم، شاخص‌ها و برنامه‌های توسعه گردشگری پایدار که باید مورد توجه قرار می‌گرفت.

این شاخص‌ها چه بودند؟

نخستین شاخص، رشد آهسته و کنترل شده صنعت گردشگری بود. در اجلاس ۱۹۹۲ شرکت‌کنندگان به رشد صنعت گردشگری اعتقاد داشتند چون این حوزه منبع اقتصادی بزرگ کشورهای دنیا بود. اما به این موضوع هم تاکید کردند که این رشد و توسعه باید آهسته و کنترل شده صورت گیرد چون اگر بدون ضابطه انجام شود موجب تخریب منابع طبیعی و مناطق زیست محیطی می‌شود. دومین شاخص، ظرفیت یابی تعداد گردشگران. مقرر شد که کشورها به این امر دقت کنند که جوامع محلی تا چه اندازه می‌توانند توریست بپذیرند تا توریست‌ها مدیریت شوند و منابع طبیعی حفظ شود. سومین شاخص هم که خیلی اهمیت داشت تشویق و ترغیب جوامع محلی در مشارکت در توسعه توریسم بود برای ارتقای بنیه اقتصادی جوامع محلی و هم حفظ منابع طبیعی.

اینجا بود که اکوتوریسم در دل توسعه پایدار شکل گرفت؟

بله، در سال ۱۹۶۵ برای نخستین‌بار دانشمندی به نام هسلر مقوله‌یی به نام طبیعت گردی را مطرح کرد که چارچوبش به‌این شکل بود: ۱- در طبیعت باشد ۲- پایدار باشد ۳- آموزش‌های لازم درباره ارزش‌های مقصد داده شود و ۴- توسعه مشارکت جوامع محلی و میزبان مورد توجه قرار گیرد. در سال ۱۹۹۱ مجددا فردی به نام سپاساکوریان که پدر علم توریسم بود تعریف جدیدی از اکوتوریسم در دو محور مطرح کرد: ۱- مشاهده طبیعت ۲- حفظ فرهنگ و آیین‌های منطقه. براساس این دو اصل سازمان جهانی جهانگردی به کشورهای دنیا توصیه کرد که اکوتوریسم را در دو محور توسعه پیگیری کنند. یکی اینکه مردم بتوانند توانمندی‌ها و جاذبه‌های طبیعی را تماشا کنند و به دیدن‌شان بروند و دوم اینکه به توریست‌ها توجه کنند و دقت کنند منابع طبیعی کشورهای میزبان حفظ شود.

اکوتوریسم چه حوزه‌هایی را مدنظر قرار داده است؟

هر کشوری براساس جاذبه‌های گردشگری خود شاخص‌های اکوتوریسم خود را داراست اما در کل تنوع اکوتوریسم در چند حوزه بوده است. کوهنوردی، غارنوردی، صخره نوردی، دامنه نوردی، کوه نوردی، پرنده نگری، بازدید از حیات وحش، بازدید از مناطق عشایری و ژئوتوریسم، نجوم، ساحل، دریا، جنگل، چشمه‌های آب معدنی مورد توجه اکوتوریست‌های دنیا قرار گرفتند.

پس اکوتوریست‌ها هم کسانی هستند که از این حوزه‌ها دیدن می‌کنند؟

کلا چند تعریف درباره اکوتوریست‌ها مطرح شد: ۱- کسانی که از مناطق طبیعی و منابع طبیعی بازدید می‌کنند ۲- کسانی که در ارتباط با منابع طبیعی و جانوران و حیات وحش مطالعات کارشناسی دارند و سعی می‌کنند تنوع زیست محیطی و حیات وحش را بیشتر بشناسند و معرفی کنند ۳- کسانی که از مناطق روستایی و عشایری برای آشنایی بیشتر با آیین‌ها و شیوه‌های زندگی آنان دیدار می‌کنند ۴- کسانی که در ارتباط با پدیده‌های شگفت طبیعی بررسی و مطالعه می‌کنند ۵- کسانی که در نظر دارند از طریق منابع طبیعی و گردشگری طبیعت یک نوع طبیعت درمانی برای خودشان ایجاد کنند ۶- گردش در طبیعت و همزمان انجام ورزش‌هایی که بتواند در محیط‌های طبیعی انجام دهند. اینها تعاریفی بودند که برای اکوتوریست‌ها مطرح کردند.

اکوتوریسم چه نقشی در توسعه پایدار کشورها ایفا می‌کند؟

سه سوال اساسی برای توسعه پایدار اکوتوریسمی وجود دارد: اول اینکه منابع و جاذبه‌های توسعه اکوتوریسمی کشور کدام است تا ابتدا این جاذبه‌ها دقیقا مشخص شود و سپس به اکوتوریست‌ها معرفی شود. مثلا در ایران اگر این جاذبه‌ها به جهانیان معرفی نشود آنها به ایران نمی‌آیند. این حوزه مثل کتابخانه‌یی می‌ماند که درش بسته باشد و تا درش باز نشود کسی واردش نمی‌شود. لذا ما باید در وهله اول جاذبه‌هایمان را به دنیا نشان دهیم که اگر این کار را بکنیم اکوتوریسم‌های زیادی را به کشور جذب می‌کنیم. دوم اینکه چگونه می‌توان ضمن حفاظت دقیق از این منابع نهایت استفاده اقتصادی را از آن برد. معمولا اکوتوریست‌ها سه برابر یک توریست عادی خرج می‌کنند. چون تعداد روزهای اقامت‌شان نسبت به توریست‌های عادی چندین برابر است. توریست فرهنگی و تفریحی حداکثر یک هفته در یک کشور اقامت داشته باشند اما اکوتوریست ممکن است تا یک ماه هم در کشور اقامت کنند و هر شبی که اقامت داشته باشد هزینه هتل و خوراک و خیلی موارد دیگر را پرداخت می‌کنند و این موجب استفاده اقتصادی جوامع محلی خواهد شد. سوم اینکه چه برنامه‌هایی را برای جذب هرچه بیشتر اکوتوریست‌ها داریم. ما در حوزه اکوتوریسم، ۱۶، ۱۵ شاخه مختلف داریم. اگر جهانیان بدانند قله و کوه‌های بلندی مانند دماوند داریم علاقه‌مند می‌شوند و به ایران می‌آیند.

ایران چه پتانسیل‌های دیگری در حوزه اکوتوریسم دارد؟

۱۴ اقلیم مختلف در ایران داریم. ۱۲ هزار گونه گیاهی داریم. ۴۹۵ گونه پرنده داریم. ۱۶۰ گونه پستاندار داریم. ۱۸۰ گونه ماهی داریم. ۸۱ گونه خزنده داریم. ۳۲ چشمه آب معدنی و آب گرم داریم. ۸۰۰ چشمه آب معدنی قابل شرب داریم. ۱۶ قله بالای ۴۰۰۰ متر و ۱۴ قله بالای ۳۰۰۰ متر داریم. ۵۰ دریاچه کوچک و بزرگ و ۱۶ تالاب داریم. ۲۵ پناهگاه حیات وحش داریم. ۴۶ منطقه حفاظت شده داریم. لذا اگر ما بتوانیم این توانمندی را به خوبی در دنیا معرفی کنیم می‌توانیم توریست‌ها را جذب کنیم که هم می‌تواند به لحاظ اقتصادی مفید باشد هم به لحاظ فرهنگی. مسلما همین افرادی که وارد کشورها می‌شوند می‌توانند تبلیغ خوبی برای ایران در دنیا انجام دهند.

و چگونه و با چه استراتژی‌ای می‌توانیم توریست‌ها را به این جاذبه‌ها جذب کنیم؟

ما ابتدا باید به طور دقیق و طبقه‌بندی شده پتانسیل‌ها را شناسایی کنیم و سپس بازارهای هدفمان را بشناسیم که مثلا برای کدام جاذبه از کدام مناطق و کشورها می‌توانیم توریست جذب کنیم.

اصلا اکوتوریست‌ها چه تفاوتی با سایر توریست‌ها دارند؟

اواخر دهه ۱۹۹۰ و اوایل ۲۰۰۰ آماری از سوی سازمان جهانی جهانگردی منتشر شد که نشان می‌داد صنعت جهانگردی به طور متوسط ۵/۴ تا ۶ درصد در کشورها رشد داشته است اما اکوتوریسم در دنیا ۱۲ تا ۱۵ درصد رشد داشته. در حال حاضر اکوتوریسم رشدش سه برابر توریسم عادی است. ما با توجه به پتانسیل هایمان می‌توانیم بهره‌برداری‌های خوبی از اکوتوریسم داشته باشیم. چون ۸۰ درصد اکوتوریست‌ها تحصیلات عالیه دارند و ضوابط حفظ طبیعت را رعایت می‌کنند. ۶۰ درصدشان به صورت گروهی سفر می‌کنند. ۱۵ درصد خانوادگی سفر می‌کنند. ۱۳ درصد به تنهایی سفر می‌کنند. ۵۰ درصد بین ۸ تا ۱۴ روز سفرشان ادامه دارد. این زمان برای توریست‌های شکار به ۲۰ روز هم می‌رسد. تورهای ماجراجویانه در طبیعت ۳۰ روز طول می‌کشد. به طور متوسط اکوتوریست‌ها ۱۰۰۰ تا ۱۵هزار دلار برای سفرشان هزینه می‌کنند.

کدام کشورها در صنعت اکوتوریسم موفق هستند؟

در آسیا نپال طی ۱۰ سال گذشته ۲۵۵ درصد در صنعت اکوتوریسم رشد داشته است. چون هم تنوع حیات وحش دارد هم تنوع گیاهی و هم میراث فرهنگی و سنت‌ها و توریسم عشایری و روستایی. در امریکای جنوبی کاستاریکا ۶۶ درصد رشد داشته و هندوراس ۱۵ درصد. در آفریقا، کنیا ۴۵ درصد رشد و در حوزه حیات وحش نیز ۸۰ درصد رشد داشته است.

آیا هرکس که به دل طبیعت سفر می‌کند را می‌توان اکوتوریست نامید و اصولا اکوتوریست‌های واقعی چه خصوصیاتی دارند؟

خیر. آنهایی که بخش اعظم زباله‌ها را در طبیعت رها می‌کنند نه تنها اکوتوریست نیستند که ضد اکوتوریسم هم هستند. من اسم این افراد را تخریب‌کنندگان طبیعت می‌گذارم. اما آیا اینها که به میهمانی طبیعت می‌روند و اینچنین آشغال و زباله در جنگل و کوها می‌ریزند و شاخه درختان را برای آتش روشن کردن قطع می‌کنند وقتی به خانه دوست‌شان هم می‌روند، بعد از خوردن شام و ناهار آشغال‌شان را کف خانه می‌ریزند. این کار را نمی‌کنند چون دیگر از دعوت بعدی خبری نمی‌شود و میزبان هم به حرف می‌آید. اما حال که طبیعت و درخت‌ها زبان ندارند جرم‌شان این است که خانه شان را آلوده کنیم. آخر طبیعت چه گناهی کرده که نمی‌تواند از حق خودش دفاع کند و با آن چنین رفتاری می‌کنیم. همانطور که خداوند طبیعت را در اختیار انسان‌ها قرار داده و برای انسان‌ها حق استفاده از طبیعت را قائل شده آیا طبیعت هم حقی ندارد که انسان‌ها آن را رعایت کنند؟ نخستین موضوعی که باید در حوزه اکوتوریسم آن را رعایت کنیم این است که حقوق منابع طبیعی را بشناسیم. باید بدانیم که حقوق یک درخت چیست. شما اگر سگی را ببینید که با آرامش دارد به شما نگاه می‌کند و تقاضای یک لقمه غذا دارد آیا با چوب می‌زنیدش؟ این کار را نمی‌کنید چون می‌گویید خدا خوشش نمی‌آید و گناه است. خب نخستین قدمی که باید در راه اکوتوریسم ‌برداریم این است که حقوق طبیعت را بشناسیم. نکته دوم در مصرف هرچه کمتر انرژی تجدید ناپذیر است. ما باید از انرژی استفاده کنیم که تخریب‌گر طبیعت نباشد. باید دربرابر طبیعت مسوولیت‌پذیر باشیم. نکته بعدی آموزش است. اکوتوریست‌ها باید آموزش دیده باشند که وقتی وارد محیط طبیعی می‌شوند چگونه از مواهب طبیعی‌اش استفاده کنند. نکته بعدی احترام به جوامع محلی است. جوامع محلی زمانی به شما احترام می‌گذارند که شما به آنها احترام بگذارید. ما باید به آیین و سنت‌هایشان احترام بگذاریم و سعی کنیم میراث معنوی مناطق اکوتوریستی را تقویت کنیم وگرنه اگر میهمانان بدی باشیم آنها نیز میزبانان بدی خواهند بود.