چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

تأملی در حدیث سلسله الذهب


تأملی در حدیث سلسله الذهب

مقاله حاضر به واکاوی حدیث سلسله الذهب که حضرت امام علی بن موسی الرضا ع در جمع هزاران دانشمند نیشابوری روایت کرده می پردازد

مقاله حاضر به واکاوی حدیث سلسله الذهب که حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع) در جمع هزاران دانشمند نیشابوری روایت کرده می پردازد.

نویسنده با بررسی زبان شناسانه مقوله لااله الا الله حصنی، شرایط قرار گرفتن در دژ الهی را تبیین می کند.

این حدیث قدسی آن قدر بلیغ و رساست که با کلماتی اندک، ایمان و اعتقاد، اجرای قانون و شریعت الهی، پذیرفتن ولایت و امامت، عوامل رستگاری و موفقیت در دنیا و آخرت را در خود گرد آورده است.

ابن الصباغ از عمادالدین محمدبن ابی سعید بن عبدالکریم وزان درسال ۶۹۵ هـ.ق روایت کرده است که در تاریخ نیشابور آمده است؛ چون حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در سفر خراسان وارد شهر نیشابور شد، بر کجاوه ای که بر پشت استر سرخ مویی قرار داشت سوار شده بود.

بسیاری از دانشمندان نیشابور به پیشواز آن حضرت رفتند، از اعیان آن شهر ابوذرعه رازی و محمدبن اسلم طوسی که از حافظان حدیث بودند تقاضا کردند که حدیثی برای آنها بفرمایند. آن حضرت امر فرمود مرکب نگه دارند. جمعیتی بالغ بر یکصد هزار نفر به استقبال امام(ع) آمده بودند، نیشابور که در این زمان سیصد هزار محدث(حدیث شناس) داشت، تمام علما و محدثان و واعظان و فقیهان آن سامان اطراف مرکب امام علی بن موسی الرضا(ع) را پروانه وار احاطه کردند.

بیست هزار قلم و دوات حاضر شده بود تا حدیث امام هشتم(ع) را بنویسند. امام(ع) سر مبارک از میان کجاوه بیرون آورد و فرمود:

«حدثنی ابی موسی الکاظم عن ابیه جعفربن محمدالصادق عن ابیه محمدالباقر عن ابیه زین العابدین عن ابیه الحسین الشهید عن ابیه علی بن ابی طالب(ع) قال: حدثنی رسول الله(ص) قال: حدثنی جبرئیل عن الله سبحانه و تعالی قال: «کلمه لااله الاالله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی» و چون چند قدم رفت باز سر بیرون آورده فرمودند: « بشرطها و شروطها و انا من شروطها» (۱)

● بررسی کلمه التوحید «لااله الاالله»

نخست به بررسی واژه «اله» می پردازیم.«الله» از «اله-یاله- الاهه » به معنی «عبد-یعبد-عباده » برگرفته شده است و «تأله» یعنی «تعبد» و اله فعال است بمعنی مفعول یعنی: معبود که جمع آن «آلهه » است.

«اله» از نظر صرفی «فعال» است بمعنی «مفعول» یعنی معبود که جمع آن آلهه است. مانند «کتاب» بمعنی «مکتوب» و «بساط» بمعنی «مبسوط».

اما لفظ «الله» به نظر سیبویه؛ مشتق است و اصل آن «الاه» است. الف و لام بر آن وارد شد؛ «الالاه» گردید و به خاطر کثرت به کاربردن، همزه «الاه» افتاد و دو لام در هم ادغام شدند. «الله» شد. (۲) نام «اله» برای هر موجود پرستش شده قرار دادند و نام «الله» تنها برای خدای حقیقی واجب الوجود به کار بردند.

چنان که در پیش گفته شد:«اله» فعال است به معنی مفعول و مصدر آن «الهه» بمعنی «عبادت» است و «عبادت» بندگی کردن است یعنی اطاعت بی چون و چرا از فرامین و دستورات است و عبادت خداوند، اطاعت مطلق از دستورات الهی است.(۳)

لذا بارها در قرآن کریم، بر نفی معبودهای غیرخدا معبود سنگی، معبود هوی و هوس های نفس، معبود سرمایه و پول، معبود طاغوت و سلطه و دیگر معبودها و خدایگان (غیر از خدای حقیقی یعنی الله سبحانه و تعالی) تأکید شده و هدف رسالت پیامبران الهی(ع) تأکید بر عبادت خداوند و اطاعت مطلق از احکام الهی برشمرده شده است.

اقوام مشرک و جاهلی در وجود خدا هیچ شک و تردیدی نداشتند: «و لئن سألتهم من خلق السماوات و الارض و سخر الشمس و القمر لیقولن الله- عنکبوت/ ۱۶» اما از اصل عبودیت که حاکم کردن خداوند و دستوراتش در زندگی است روی گردان بودند. آنها یا از روی عمد و هوای نفس یا از روی ناآگاهی، برخلاف اصل الوهیت و عبودیت عمل می کردند و غیرخدا را با او شریک می ساختند!

● ورود به دژ الهی

مطابق حدیث قدسی سلسله الذهب ورود به دژ محکم و استوار الهی و عبد خدا شدن با اجرای قوانین و دستورات معبود حقیقی «الله» است و این در واقع در امان شدن از عذاب خداوند است که آنانی را که بیرون از این دژ (حصن) قرار می گیرند، شامل می شود. شرایط بهره مندی از این دژ، ایمان کامل به دین حق خدا و تمکین از شریعت پیامبر خدا محمد(ص) است. در نتیجه خیر و برکت و آسایش تمام زندگی فرد و جامعه را فرا می گیرد: «ولو أن أهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض... الاعراف- ۹۶» «و اگر مردمان آبادی ها و شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعا درهای خیر و برکت از آسمان و زمین به رویشان می گشودیم...»

اما اگر افراد و جوامع بشری از دین و یاد خدا روی گرداندند و آیین های غیر الهی را در زندگی سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی حاکم کردند، نتیجه برعکس خواهد شد، جامعه دچار بحران های گوناگون می شود. و زندگی آنها تنگ و دشوار خواهد بود: «و هر کس از یاد من (خدا) دل بگرداند، در حقیقت، زندگی تنگ و سختی خواهد داشت، و روز رستاخیز او را نابینا محشور می کنیم» (طه/ ۱۲۴)

● امامت و لزوم آن در زندگی اجتماعی

امام که رهبر و پیشوا است اگر صالح باشد جامعه را به سوی خیر و صلاح راهبری می کند و اگر ناصالح باشد مردمش را به فساد و تباهی سوق می دهد. امام صالح، حاکم عادلی است که از قانون عدل الهی پیروی می کند. البته داشتن امام عادل و قانون عدل برای برقراری عدالت در جامعه کفایت نمی کند و لازم است که مردمی عدالت خواه نیز حضور داشته باشند.

امیرالمؤمنین علی(ع) بدون شک امام عادلی بود که آهنگ اجرای قانون عدل الهی کرده بود، اما جامعه آن زمان این چنین آمادگی را نداشت؛ لذا همواره این سخن که: «لا رأی لمن لایطاع» ورد زبان آن امام بزرگوار بود و سرانجام بعد از چند سال از حکومت کردن توسط یک فرد ناآگاه و شهوت پرست که جزو یاران دیروز امام(ع) بود به همراه خشکه مقدس های قشری مسلک به شهادت رسید.

به یقین حدیث غدیر و حدیث ثقلین که هم در کتب اربعه و هم در صحاح سته آمده، برای اثبات امامت و ولایت بر حق اهل بیت(ع) کفایت می کند. امامت که استمرار ولایت پیامبر(ص) است و باید تا پایان زندگی بر روی این کره خاکی ادامه داشته باشد، در عصر غیبت امام معصوم مطابق مستدلات مکتب اهل بیت (ع) به فقیه جامع الشرایط منتقل می شود و غیر از فقیه جامع الشرایط کسی حق ولایت و رهبری بر جامعه اسلامی ندارد. بنابراین ولایت فقیه استمرار ولایت امام غائب «عج» درعصر غیبت است.

این موضوع در قدیم کم و بیش مورد بحث قرارگرفته در زمان ما ده ها تحقیق و پژوهش پیرامون آن تألیف و منتشر شده است.

● چه باید کرد؟

برای اینکه «لااله الا الله» درزندگی مسلمانان مصداقیت پیدا کند و آنها وارد حصن الهی شوند و از عذاب الهی در دنیا و آخرت در امان باشند و زندگی شان سرشار از عدل و خیر و آسایش گردد و از رهبری امام عادل بهره مند شوند باید به آیین الهی در زندگی فردی و اجتماعی بازگردند. یعنی تنها عبدالله (مطیع قانون خدای خالق، مدبر، رازق، حی، قیوم و دیگر صفات الهی) باشند.

تمام پیامبران و صالحان تاریخ به دین حق الهی دعوت نمودند. از آدم(ع) تا خاتم (ص) و شعار «أن اعبدوا الله» سردادند.

و اگر چه این آیین در طول تاریخ و پس از رحلت پیامبران (ص) دچار تحریف و تصحیف و تغییر شده اما به لطف الهی آیین پیامبر ما محمد رسول الله (ص) که متن قرآن کریم است سالم و کامل مانده است و همان گونه که بر پیامبر (ص) نازل شده بود و هم اکنون دراختیار ما قرار دارد.

آیا ما آمادگی بازگشت به این آیین داریم؟

آیا ما آمادگی شناخت قرآن آنچنان که هست داریم؟

آیا ما آمادگی ورود به حصن الهی و نفی حاکمیت غیر خدا را داریم؟

براستی که بدون شناخت درست آیین اسلام و ایمان و عمل به احکام قرآن در سیاست و اجتماع و اقتصاد و سایر نواحی زندگی فرد و جامعه؛ «لااله الاالله» در حد یک شعار باقی می ماند و جامعه نه از «حصن» الهی بهره مند خواهد شد و نه از عذاب الهی در دنیا و آخرت مصون.

۱-عیون اخبار الرضا، کشف الغمه ص ۹۵۲و ارشاد شیخ مفید، (نقل از کتاب مجموعه زندگانی چهارده معصوم تألیف حسین عمادزاده، ص ۱۰۷۶ و ۷۷۰۱ چاپ قم.

۲- الفیومی، المصباح المنیر، چاپ مصر، واژه «الله»

۳- الطبرسی مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج ۱، دار احیاء التراث، ص ۹۱.

دکتر محمود شکیب انصاری