پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

افسانه های اقتصادی و مسائل بی ربط


افسانه های اقتصادی و مسائل بی ربط

آنچه در کتاب های تاریخ درس داده نمی شود, این است که رکود بزرگ را یک شکست بزرگ دولتی به بار آورد

آنچه در کتاب‌های تاریخ درس داده نمی‌شود، این است که رکود بزرگ را یک شکست بزرگ دولتی به بار آورد. استیو‌هان که استاد اقتصاد کاربردی در دانشگاه جانز‌هاپکینز بالتیمور و عضو ارشد موسسه کاتو در واشنگتن است، مطالب فراوانی را برای مجله فوربس می‌نویسد. پروفسور‌هانکه مقاله خود با عنوان «هو در برابر سارکوزی» (Globe Asia، نوامبر ۲۰۰۹) را با یک هشدار آغاز می‌کند؛ هیچ قانونی مطمئن‌تر و قابل اتکا‌تر از قانون ۹۵ در‌صد وجود ندارد: ۹۵ در‌صد از آنچه درباره علم اقتصاد و مسائل مالی می‌خوانیم، یا غلط است یا بی‌ربط. این مقاله واکنش چینی‌ها به بحران مالی را با واکنش فرانسوی‌ها مقایسه می‌کند، اما تمرکز اصلی آن بر افسانه‌ها و توهمات اقتصادی است.

هانکه می‌گوید که پر‌تکرار‌ترین گزاره درباره ریشه بحران بزرگ آمریکا این است که این بحران به خاطر سقوط بازار سهام در اکتبر سال ۱۹۲۹ پدید آمد. چگونه؟ در آوریل سال ۱۹۳۰ بازار سهام به سطح پیش از سقوط بازگشته بود. آنچه در کتاب‌های تاریخ آموخته نمی‌شود، این است که ریشه رکود بزرگ یک شکست بزرگ دولتی بود. پر‌اهمیت‌ترین بخش از این ناکامی، فعالیت‌های فدرال‌رزرو بود که به کاهش

۲۵ در‌صدی عرضه پول انجامید. بعد کنگره تحت عنوان نجات مشاغل، قانون اسموت‌‌-‌هاولی را در ژوئن ۱۹۳۰ تصویب کرد که بر پایه آن تعرفه بار‌شده بر کالا‌های وارداتی به آمریکا بیش از ۵۰ در‌صد افزایش می‌یافت. کشور‌های دیگر نیز به مقابله با این اقدام آمریکا برخاستند و تجارت جهانی سقوط کرد. نرخ بیکاری در آمریکا از ۸ در‌صد در ۱۹۳۰ به ۲۵ در‌صد در ۱۹۳۳ افزایش یافت. در ۱۹۳۲ دولت هربرت هوور و کنگره که بیشتر اعضای آن از دموکرات‌ها بودند، بزرگ‌ترین افزایش مالیات‌ها در تاریخ آمریکا را اعمال کردند و حداکثر نرخ مالیات بر درآمد را از ۲۵ به ۶۳ در‌صد رساندند. دولت روزولت با تصویب قانون نیو‌دیل که اقتصاد را در سطح گسترده‌ای زیر نظارت خود می‌آورد، این سیاست‌های ویران‌گر را ادامه داد و دامنه رکود بزرگ را تا بعد از جنگ جهانی دوم گسترده کرد.

آیا سیاستمداران امروزی و مشاوران اقتصادی‌شان چیزی را از سیاست‌های آن سال‌ها (سیاست‌هایی که آنچه را که افتی کوتاه و ناگهانی در اقتصاد بود، به مساله‌ای ۱۶ ساله بدل کردند) آموخته‌اند؟ پاسخ این است که آنچه سیاستمداران کنونی و مشاوران‌شان از رخداد‌های آن روز‌ها یاد گرفته‌اند، بسیار اندک است. به باور پروفسور‌هان که مهم‌ترین عاملی که هم رکود بزرگ و هم این آخرین سقوط اقتصادی را به بار آورده، فدرال‌رزرو است که خود را دستگاه ناظر بر ریسک در اقتصاد آمریکا و تنظیم‌کننده آن می‌داند. به قول هانکه، دنیا وارونه شده، چه این که فدرال‌رزرو خود ریسک فرا‌گیر اقتصاد آمریکا است.

بیایید نگاهی کوتاه به تاریخ بیندازیم. بین سال‌های ۱۷۸۷ و ۱۹۳۰ آمریکا هم مواردی از سقوط اقتصادی ملایم و هم نمونه‌های شدیدی از آن را که از یک تا هفت سال طول کشیده‌اند، به چشم دیده. در این فاصله، هیچ گاه چنین اندیشه‌ای وجود نداشت که کنگره یا رییس‌جمهور باید در اقتصاد دخالت کرده و بسته‌های محرک، برنامه‌های اشتغال‌زایی یا کمک‌های بزرگ به شرکت‌ها را تصویب کنند. شاید دلیل این که هیچ کس به فکر انجام چنین کاری نمی‌افتاد، این بود که بر پایه قانون اساسی هیچ هیاتی برای انجام این کار وجود نداشت. این دولت‌های هربرت هوور و فرانکلین روزولت بودند که در دامنه‌ای وسیع و بر خلاف قانون اساسی به دخالت در اقتصاد نشستند و به کمک داد‌گاه عالی به‌هراس‌افتاده و بی‌فکر آمریکا، آنچه را که می‌توانست نزول ناگهانی دو یا سه ساله‌ای در اقتصاد این کشور باشد، به طولانی‌ترین رکود تاریخ آن بدل کردند.

پروفسور‌هانکه می‌گوید درسی که باید از تاریخ چرخه‌های تجاری آموخت، این است که بعد از سقوط‌های شدید اقتصاد، اگر آن را به حال خود رها‌ کنیم و بگذاریم روند طبیعی‌اش را طی کند، بهبودی سریع پدیدار خواهد شد و اوضاع به تندی تغییر خواهد کرد. رکود سال ۱۹۲۱ نمونه خوبی است که در آن قیمت‌های عمده‌فروشی، تولید صنعتی و اشتغال در بخش تولیدات کارخانه‌ای ۳۰ در‌صد یا بیشتر کاهش یافتند و در میانه این سال به پایین‌ترین مقدار خود رسیدند. دست‌کم بر پایه سنجه‌های امروزی، دخالت‌های دولتی اندکی در این میان انجام شد، اقتصاد به گونه‌ای طبیعی بهبود یافت و در ماه‌های نخست سال بعد به کلی بهبود یافته بود.

در یک کلام، این اندیشه که بروکرات‌های دولتی دانش کافی برای مدیریت اقتصاد را دارند، اوج نخوت است و همان چیزی است که فردریش‌هایک، برنده جایزه نوبل اقتصاد آن را «غرور کشنده» می‌خواند.

والتر ویلیامز

متولد سال ۱۹۳۶ در فیلادلفیا. دارای مدرک کارشناسی اقتصاد از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا (۱۹۶۵)، مدرک کارشناسی ارشد (۱۹۶۷) و دکتری (۱۹۷۲) در اقتصاد از دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس.

مترجم: حسین راستگو

منبع: کاپیتالیسم مگزین