پنجشنبه, ۲۴ خرداد, ۱۴۰۳ / 13 June, 2024
مجله ویستا

مشکلات سیاهپوستان


مشکلات سیاهپوستان

● نگاهی به نمایشنامه خوانی ارباب هارولد و پسرانش
نمایشنامه «ارباب هارولد و پسران» اثر آثول فوگار و به کارگردانی رهام مخدومی در سالن کنفرانس تئاتر شهر جزو جدول برنامه‌های …

نگاهی به نمایشنامه خوانی ارباب هارولد و پسرانش

نمایشنامه «ارباب هارولد و پسران» اثر آثول فوگار و به کارگردانی رهام مخدومی در سالن کنفرانس تئاتر شهر جزو جدول برنامه‌های نمایشنامه‌خوانی جشنواره بود. رهام مخدومی متولد ۱۳۵۹ دارای مدرک کارشناسی ارشد است و پیش از این نمایش‌هایی از جمله «صورت به صورت»، «خانه عروسک»، «بازی نامه فرود»، «قصه‌های مبارک»، «سه روز ابدی» و ... را کارگردانی کرده است.

داستان نمایش به بررسی مشکلات و مسائل زندگی سیاهپوستان از جمله تبعیض نژادی می‌پردازد.

پیش از بررسی اجرای اثر لازم می‌دانم به چگونگی پیدایش نمایشنامه‌خوانی بپردازم.

اساساً نمایشنامه‌خوانی در ابتدا توسط شخص نویسنده صورت می‌گرفت. نویسندگان جدیدترین آثار خود را برای صاحب‌نظران و یا دوستان نزدیک خود می‌خواندند تا آخرین بازنویسی را بر روی متن انجام دهند. به‌تدریج مکان ثابتی همچون زیرزمین برخی خانه‌ها تبدیل به پاتوقی شد که نمایشنامه‌ها خوانده می‌شد و پس از گذشت زمان کوتاهی بازیگران برای خوانش دیالوگ‌های یک شخصیت در متن انتخاب شدند و نهایتاً «گیشه» بلیت‌فروشی کرد. چندان مشخص نیست که چگونه نمایشنامه‌خوانی به ایران راه پیدا کرد اما در حال حاضر تبدیل به یک سنت نوگرایانه شده است و حتی گاهی شاهد برگزاری جشنواره‌هایی به نام «جشنواره نمایشنامه‌خوانی» هستیم و یا دبیرخانه جشنواره‌ها گاهی بخش نمایشنامه‌خوانی را به عنوان بخشی مستقل لحاظ کرده‌اند و مسلماً جشنواره فجر نیز از این گروه مستثنی نیست و این نمایشنامه اولین اثری است که در بخش نمایشنامه‌خوانی و در اولین روز جشنواره اجرا شد.

بیش از هر چیز مهم‌ترین موضوع قابل ذکر سادگی و روانی این اجرا بود. چرا که گروه صرفاً به خوانش اثر تأکید داشت و از هرگونه استفاده از عناصر بصری پرهیز داشت که شاید بتوان گفت یکی از اصول اساسی نمایشنامه‌خوانی می‌تواند باشد. در واقع این مسئله سبب توجه بیش از پیش تماشاگران نسبت به متن شده است.

اما نکته حائز اهمیت عدم درک درست حس و اکسان‌گذاری مناسب بود به این معنا که شخصیت‌ها در بعضی لحظات احساس‌های مختلف را بروز می‌دهند اما آیا تنها بروز احساس کافی است؟ به همین دلیل ارتباط منطقی میان شخصیت‌ها شکل نمی‌گیرد و هر شخصیت به طور مجزا تلاش می‌کند تا صرفاً به بیان دیالوگ‌های خود بپردازد.

اگرچه گاهی ارتباط میان شخصیت‌های مرد شکل می‌گیرد اما پس از گذشت زمان کوتاهی، بازیگران بی‌دلیل و بدون کشف دقیق متن به ابراز احساساتی همچون عصبانیت و خندیدن می‌پردازند. این عدم درک متقابل دیالوگ‌ها از سوی شخصیت‌ها سبب آشفتگی در ریتم اثر می‌گردد. جدای از برخی مسائل پیرامونی از جمله شدت صدای میکروفون در فضای باز تئاتر شهر که به تبلیغ برنامه‌های جشنواره می‌پرداخت و سبب عدم درک درست دیالوگ‌ها از سوی تماشاگران می‌شد و حتی گاهی تمرکز بازیگران را به طور کلی برهم می‌زد تا آنجا که گاهی بازیگران متوجه منظور خودشان از دیالوگ‌هایشان نمی‌شدند.