پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

در جستجوی قطره‌ای شعر معاصر


در جستجوی قطره‌ای شعر معاصر

سخن گفتن در مورد شاعران جوان شهرستانی، ‌ساده نیست. اگر تعریف جبران خلیل جبران در مورد شعر را قبول داشته باشیم که می‌گوید: «شعر عبارت‌است از مقدار زیادی شادی، رنج و سرگشتگی به …

سخن گفتن در مورد شاعران جوان شهرستانی، ‌ساده نیست. اگر تعریف جبران خلیل جبران در مورد شعر را قبول داشته باشیم که می‌گوید: «شعر عبارت‌است از مقدار زیادی شادی، رنج و سرگشتگی به اضافه مقدار کمی لغت. (۱)»

باید پذیرفت که شعر مرز جغرافیایی نمی‌شناسد؛ اما آنچه باعث می‌شود حیطه شعر شهرستان را از مرکز جدا کنیم، میزان دسترسی به پایگاه‌ها و تریبون‌های ادبی است. شهرستان‌های ایران به خاطر بافت طبیعی، قومی و فرهنگی خود از دیرباز زادگاه و پرورشگاه شاعران بزرگی بوده‌اند. نگاهی به تاریخ شعر ایران، شاهد این مدعاست که بسیاری از نامداران شعر پارسی از دل شهرهای کوچک سر برآورده‌اند و کم‌کم به شهرت رسیده‌اند.

اما مشکل از آنجایی آغاز می‌شود که جوان شهرستانی دسترسی به پایگاه مناسبی برای تبلور و پرورش استعدادهای خود ندارد. اگرچه همت مسوولان ادارات ارشاد استان‌ها و حوزه هنری ـ در شهرهایی که وجود دارد ـ قابل تقدیر است؛ اما باید اذعان کرد علی‌رغم تشکیل حلقه‌های شعر در این بخش‌ها، به شعر با دیدگاه تخصصی پرداخته نمی‌شود. صرف‌نظر از گردانندگان چنین جلسات نقد و بررسی شعری، نگاه سلیقه‌ای به این مقوله باعث تشویش و سردرگمی جوانانی می‌شود که تازه پای به عرصه شعر گذاشته‌اند.

چه بسیارند شاعران جوانی که نامی در شعر این مرز و بوم برای خود دست و پا کرده‌‌اند و امروز به خاطر همین برخورد‌های سلیقه‌ای در شهر خود گمنام می‌شوند و در هیچ مجمع شعری شرکت نمی‌کنند. جلسات خصوصی هم کم و بیش از رونق افتاده‌اند و دیگر کمتر مو سپید کرده‌ای، جلسات شعرخوانی جوان را هدایت می‌کند. شاعر جوان امروز لاجرم به خلوتی نه خودساخته و خودخواسته پناه می‌برد و جایی هم که مجالی برای حرف زدن در مورد شعر نباشد، شاعر به ورطه تکرار می‌افتد.

از دیگر سو، عدم دسترسی جوانان شاعر شهرستانی به تازه‌های نشر مشکل‌ساز می‌شود. گزافه نیست اگر بگوییم سیستم توزیع کتاب به شهرستان‌ها جفا می‌کند. اگرچه با گسترش اینترنت ـ که البته هنوز فراگیری کامل ندارد ـ دسترسی شهرستانی‌ها به قطره‌ای از شعر معاصر بیشتر شده؛ اما این تمام راه نیست. متاسفانه در دسترس نبودن کتاب‌های خوب شعر معاصر، شاعر جوان را در معرض خطر درجا زدن قرار می‌دهد. ( این جمله به معنای درجا زدن شاعر شهرستانی نیست.)

عدم داشتن تریبون مناسب برای انتشار اشعار، گمنامی جوان شهرستانی را فزاینده می‌کند. رسانه‌ها عموما محدود به پایتخت و در تصرف حلقه‌هایی خاص هستند و دست جوان شهرستانی برای انتشار خود و شعرش کوتاه می‌ماند. پربیراه نیست اگر بگوییم دنیای امروز دنیای رسانه‌هاست و هرکس رسانه داشته باشد، موفق‌تر است.

اما دردآورترین قسمت ماجرا آنجاست که شاعر جوانی تمام مصائب گفته شده را تحمل می‌کند و به جایی می‌رسد که می‌تواند مجموعه شعری در خور منتشر کند. حالا که دور از پایتخت است یا باید رنج سفر را بارها و بارها بر خود هموار کند و با هزار و یک مشقت، مجموعه‌اش را به دست ناشری مرکزنشین بسپارد‌ یا خود را با چاپ مجموعه توسط ناشر شهرستانی راضی نگه دارد که در صورت انتخاب گزینه دوم، عملا باید قید پخش کتاب را بزند یا خود مبدل به نماینده پخش گردد.

جمیع این مسائل باعث می‌شود که شاعر جوان شهرستانی، چشم به فراخوان جشنواره‌های ادبی بدوزد تا با حضور در آنها، نامی برای خود دست و پا کند و شاید از این طریق بسیاری از کمبود امکانات شهرستانی را پوشش دهد. شهرستان‌های ما شاعران بزرگی دارند؛ دختران و پسرانی که شعر را زندگی می‌کنند و شاید این فقر امکانات شاعرترشان می‌کند.

مجتبی تقوی‌زاد

۱) حمام روح ـ جبران خلیل جبران - مترجم : حسن حسینی