یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
ژاندارک در غسل تعمید ژاندارک
● بازآفرینی و دگرآفرینی فیلم ژاندارک ساختهی لوک بسون
ژاندارک با «اعتراف» آغاز میشود؛ اعتراف به گناهی مستتر در عمل که شاید تجلی آن به شکل ثواب، فریبی بیش نباشد. اعتراف در محضر شخصی، همچون کشیش. اما پیش از آن، رازی در پشت آن اعتراف نهفته است که تجلیاش در اعتراف است؛ رازی در قامت «بازنگری در خود»، بازنگری در ایده و عمل و هر آنچه نسبت به دیگران و حتا در مقابل دیگران انجام میدهیم!
ژاندارک در ابتدا آنگونه در تشخیص سلامت و مبرا یافتن ایده و عمل خویش از گناه، وسواس داشته و کندوکاو به خرج میدهد که حتا هنگام بخشش، که افراد آن را عین ثواب میدانند، در سلامتش شک کرده و در درون خود نیاز به اعتراف و توبه میبیند. نهال همین کنکاش است که او را از دیگران متمایز میسازد. چه از کسانی که ایمانی قوی نسبت به حقانیت خود و انتخابشان دارند و چه از افرادی که در گزینشهایشان متزلزل جلوه میکنند.
به تمام کسانی که همرزم او هستند نگاهی بیندازید. آیا آنها اصلن درخصوص آنچه نسبت به دیگران و بخصوص دشمنانشان انجام میدهند، داوری میکنند؟ حتا به آن فکر نمیکنند! آنان در مقابل دیگران و دشمنانشان، همانگونه رفتار میکنند که گویی هر عملی نسبت به دیگران جایز است و تنها دیگراناند که باید قضاوتشده و بیرحمانه و یکطرفه محاکمه شوند و پاسخگوی آنچه میکنند باشند. دشمنان ژاندارک نیز همین گونهاند. آنها مرتکب هر عملی نسبت به طرف مقابل خود میشوند؛ هر عملی که از عهدهی آن برآیند. ایشان همان رفتاری را که محکوم میکنند، خود انجام میدهند! چرا که از بازنگری در ایده و رفتار خود خبری نیست.
حضور یکهتازانهی «من» نزد تمامی شخصیتهای فیلم، به غیر از ژاندارک، تنها چیزیست که به چشم میخورد؛ حتا کشیشان و خادمان کلیسا. آنها نیز با همان معیاری که دیگران را استنطاق میکنند، خود را بازنگری نمیکنند! نمود این اصل در بخشی از فیلم هویداست که خادمی از کلیسا، ژاندارک را به خاطر هدیهگرفتن لباسهای فاخر محکوم میکند و هنگامی که ژاندارک متقابلن چنین پوشاکی در نزد خادمان کلیسا و مسیح را بازجویی میکند، رفتار خادمان بهگونهایست که ناگهان با چیزی مواجه شدهاند، که کاملن تازگی دارد! و چنین نیز هست؛ چرا که «خود» در نزد تمامی افرادی که اعتراف نمیکنند، در داخل پرانتزیست که هرگز مورد بازنگری قرار نمیگیرد و طبعن هر ایده و عملی نیز که منتسب به خود باشد، اصلن دیده نمیشود. و اشارهی ژاندارک است که چنان چیز پنهانی را از داخل پرانتز خارج میسازد! انگار خدای ایشان تنها برای داوری و محاکمهی دیگران است و با خود آنها، آنقدر به تبانی رسیده است که ایشان را آزاد گذاشته تا هر عملی را نسبت به دیگران مرتکب شوند!!
آیا خدای ژاندارک نیز چنین است؟ در جایجای ژاندارک میتوانیم مشاهده کنیم خدای ژان یک شمشیر دولبه است که تنها یک لبهی آن به سمت دشمنان است و لبهی دیگر آن به سمت خود ژاندارک و درونش کشیده شده است. این پارادوکس از آنچه هنگام فتح دژ تورل عاید او میشود و آنچه هنگام مشاهدهی اجساد و زخمیهای مختلف به وی عارض میشود و احساس درماندگیاش تا لحظهی بعد که مشاهده میکند اسیری توسط جنگجویی از خودشان، به خاطر دندانش کشته میشود، ادامه دارد و در همان صحنه نیز تمایز ژاندارک را با تمامی اطرافیانش نشان میدهد. اما آیا آن تنها یک نوع تأویل از ژاندارک نیست؟ و نمیتوان تأویلهایی دیگر و چه بسا متناقض با تأویل پیشین داشت؟
ژاندارک به طرز بینظیری، از فراوانی نمادها و معانی برخوردارست؛ به طوری که هر مخاطبی در برخورد با این اثر، همانگونه تأویلهای متعدد و معانیای متفاوت و حتا متناقض را استنتاج میکند، که افراد در طی زندگی در برخورد با پدیدهها و نشانههای آن میکنند. به بیان دیگر، ژاندارک همان تکثر و تناقض معناهایی را در فیلم بازآفرینی میکند، که درصدد است آنها را در دنیایی که زندگی میکنیم، معرفی کند. از این نقطهنظر، ژاندارک در اوج موفقیت است. هنگامی که وجدان ژان به او میگوید که تو از میان نشانهها همان چیزی را که میخواستی دیدی، مخاطبش تنها ژاندارک نیست، بلکه به مخاطبین و «ما» میگوید که ما نیز از فیلم ژاندارک، ژاندارک و صحت و سقم رسالتش، قدیس بودن یا نبودنش، ظالم بودن یا نبودنش و... همان چیزها و معانیای را تأویل و برداشت میکنیم که در درون بدان تمایل داریم و همواره گواهان و نشانههایی از فیلم را دال بر اثبات تفاسیرمان ارائه میکنیم. اما اعتبار چنان تأویلهای متفاوتی به یک میزان نیز نیست، و تأویل یا تأویلهایی از آن کاملتر است، که «تناقضهای» بیشتری از ژاندارک را در خود حل کرده و توضیح دهد. از این روی تعمق در تأویلها با حل پارادوکسهایشان تحقق مییابد. اوج روندی که تحلیل ژاندارک درصدد نیل به آن است.
اما درخصوص تأویل ژاندارک از نشانهها، بنا بر تمایل درونیاش، باید از خود پرسید که آیا ما نیز چنین نیستیم؟ آیا ما هنگامی که اعمالی را نسبت به طرف مقابلمان انجام میدهیم، در راه منافع دیگران است یا در راه آنچه خواست شخصی ماست سمتگیری میشود؟ به بیان واضحتر، آیا ما بهخاطر دیگران زندگی میکنیم، یا آن را با توجه به اهداف خویش سمت میدهیم؟! ما نیز و هیچکس از خودخواهی مبرا نیست. این کشف رمز همان رازیست که مسیح هنگام مواجهه با زن بدکارهای که توسط دیگران قرار است سنگسار شود، بیان کرد: کدامتان گناه نکردهاید، او بیاید و سنگ را پرتاب کند! آری هیچکس از گناه مبرا نیست، تنها آن که، نه در مواجهه با دیگران، بلکه در خود، ایدهها و اعمال خویش، بازنگری میکند و در این بازنگری، اعتراف به خودخواهیاش میکند، غسل داده شده و پاک میشود.
درست است که ژاندارک تمامی نشانهها را به گونهای که خود میفهمد تفسیر میکند، ولی او مجبور به تأویل آنچه در پیرامونش رخ میدهد نیست!! اما اگر آنچه اتفاق افتاده، راهی بوده است که خداوند با او سخن گوید، آیا بیتوجهی به آن، خودنافرمانی و گناه بزرگی به شمار نمیرود؟ این همان پرسشیست که موجب شده تا ژاندارک تفسیر نشانهها را وظیفهی خود دانسته و هنگام تأویل آنها، همچون همهکس، فهم، داوری و شناخت خود را بر آن تأویل دخیل سازد. باور به چنین رسالتی، در ابتدا توسط کشیشی که پس از فوت کاترین ـ خواهرش ـ با ژان سخن میگوید، جرقه زده میشود: «من وانمود نمیکنم که خواست خدا رو میدونم، اما از یه چیز مطمئنم؛ خداوند همیشه یه دلیل خوب داره، شاید اون تو رو انتخاب کرده، چون به تو احتیاج داره، برای یه درخواست والاتر، تا زمانی که تو به این درخواست پاسخ بدی، مرگ خواهرت بیهوده نخواهد بود». ژان در مورد فوت کاترین، خود را مقصر میپندارد؛ چرا که کاترین با واگذاری محل اختفایش به ژان، با چنان فاجعهای روبهرو میشود. پس حتمن خداوند از چنین کاری قصدی داشته است! قصدی که عذاب وجدان مرگ کاترین را برطرف سازد! شاید او را برای رسالتی حفظ کرده است؟ پس باور به رسالتش، برهانیست که هم زندهماندن ژان و مهمتر از آن، آنچه را که توسط خدا اتفاق افتاده بود، مشروعیت میبخشد!!
ژان میتوانست تمامی این نشانهها را به برتری اخلاقیاش نسبت به کاترین یا سایرین تعبیر کند، ولی چنین نکرد!! ژان میتوانست همچون مادرزن ولیعهد، از فریب عوام در جهت کسب قدرت یا ثروتش سود جوید، در حالی که او اصلن چنین اهدافی را نمیدید، چه رسد به آن که به سمتشان حرکت کند!
اما به نظر میرسد که ژان برای چیزی که در نظرش مهمتر بوده، جنگیده است؛ به خاطر انتقام گرفتن! ولی ژان علاوه بر مبارزه با دشمنان، که جدیت در مخالفت با آن تجاوز را اثبات میکند، به دشمنان شانس کنارهگیری از تجاوز را داده است و به آنها نسبت به عواقب ناگوار جنگ هشدار میدهد! خواهش او در اورلئان برای اجتناب از جنگ، همانقدر اصالت دارد که خندیدن وی در پیروزی تورل و سپس در جهت معکوس، درخواستش برای اعتراف حقیقیست. او میتوانست با کینهی صرف، متقابلن بیرحمانه نسبت به دشمنان رفتار کند، درحالیکه در هر بار مواجهه با دشمنان درصدد اجتناب از جنگ است. اوج آن را هنگامی میتوان در چهرهی ژان یافت که انگلیسها بدون درگیری، از اورلئان عقبنشینی میکنند. فراموش نکنیم؛ آنها همان کسانی هستند که خانوادهی ژان را به طرز فجیعی مورد تجاوز قرار داده و کشتهاند، در حالیکه ژان به جای کینهتوزی صرف، درصدد عمل بر طبق آن چیزیست که دستور خداوند میپندارد، و امیدوار است که خداوند آنها را ببخشد!! البته خود ژان که هرگز نمیتواند ببخشد و اگر میتوانست، پس یکی از همانها بود!!
به بیان دیگر، ژان از میان تمامی خودخواهیها، آن را برگزید که درصدد مشروعیت بخشیدن به زنده ماندنش و فعل خداوند بود. این که چنان فاجعهای که در حق کاترین و هموطنانش تحقق یافت، نمیتوانست توسط خداوند صورت گرفته باشد و حتمن پروردگارش برایش دلیلی داشت و درصدد رفع چنان جنایتی بود! راهی که ژان را مسئول میساخت. او همانگونه که وجدانش گفت حقیقتن آنچه را که در درونش میخواست، جستوجو کرد، چراکه درصدد تبرئهی تمامی خوبیها از پلیدیها بود و با غسل تعمید، نه در جهان، بلکه در درون خود بدان نیز نائل شد.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
امیرعبداللهیان حسین امیرعبداللهیان اوکراین دولت سیستان و بلوچستان انتخابات جنگ مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم افغانستان مجلس
سیل هواشناسی تهران شهرداری تهران بارندگی سازمان هواشناسی باران فضای مجازی یسنا آتش سوزی هلال احمر آموزش و پرورش
هوش مصنوعی خودرو دلار قیمت خودرو قیمت دلار مسکن قیمت طلا تورم بانک مرکزی بازار خودرو حقوق بازنشستگان ارز
مسعود اسکویی تلویزیون ایتالیا صدا و سیما دفاع مقدس حج مهران غفوریان موسیقی صداوسیما سریال سینمای ایران سازمان صدا و سیما
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل جنگ غزه حماس روسیه آمریکا انگلیس یمن نوار غزه ایالات متحده آمریکا جنگ اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال سپاهان رئال مادرید لیگ برتر باشگاه استقلال بازی باشگاه پرسپولیس علی خطیر جواد نکونام بایرن مونیخ
خواب آیفون اینستاگرام دیابت اپل ناسا صاعقه تبلیغات موبایل گوگل
سلامت کبد چرب فشار خون گرما