چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
مجله ویستا

اخلاق سیاسی


اخلاق سیاسی

«نباید حیثیت و آبروی افراد در جامعه, بازیچه قرار گیرد و بدون دلیل, افراد مورد سوال قرار گیرند و درباره آن ها شایعه سازی و به آن ها تهمت زده شود زیرا این برخلاف شرع و احكام اسلامی است »

«نباید حیثیت و آبروی افراد در جامعه، بازیچه قرار گیرد و بدون دلیل، افراد مورد سوال قرار گیرند و درباره آن ها شایعه سازی و به آن ها تهمت زده شود زیرا این برخلاف شرع و احكام اسلامی است.»

(مقام معظم رهبری در دیدار رییس، مسوولان و كاركنان دستگاه قضایی) شاید مهم ترین كاركرد حكومت دینی كه می توان به عنوان یك معیار به ارزیابی آن نشست حاكم و جاری شدن «اخلاق» در كلیه مناسبات و تعاملات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن است.

اخلاق قدمتی به عمر انسان دارد و همان روز كه انسان عمل اجتماعی خود را آغاز كرد اخلاق نیز در كنار آن به خودنمایی پرداخت. موضوعات اخلاقی و تطور اخلاق و نگاه اخلاقی به انسان و جامعه، دلمشغولی اندیشه ورزان بوده است، تا جایی كه انبیاءالهی و بسیاری از فیلسوفان اجتماعی و مصلحان اساسا هدف عمده خود را برای جاری كردن مناسبات اخلاقی دانسته و می دانند.

از زمانی كه ارسطو با كتاب «اخلاق نیكو ما خوسی» خود، سیر اخلاق را یك روند طبیعی و براساس خصایل عقلانی بشری تنظیم كرد تا نظرات فیلسوفان قرون وسطی چون آگوستین و آكویناس كه كوشیدند نگاه مذهبی به اخلاق دهند و در زمانی كه فیلسوفان عصر روشنگری! به اخلاقی كاملا مادی و براساس خیر و شر مادی انسان و منفعت وی دل بستند تا فیلسوفان عصر جدید و دوران مدرنیته و پست مدرنیته كه ملغمه ای از اخلاق به شدت مادی تا متافیزیكی اما بدون ساحت قدسی را عرضه كرده اند. همواره یك عامل مهم و تاثیرگذار در حركت انسان بوده است.

عامل اخلاق بوده است كه تفكرات بشری و اعمال وی را سامان داده و در دو محور انسان - جامعه و جامعه - انسان را شكل داده است.

اما حكایت اخلاق سیاسی در جامعه ما واجد ویژگی های معرفتی خاصی است.

به دلیل اسلامی بودن حكومت ما و این كه هدف بعثت نبی مكرم اسلام اتمام مكارم و فضایل اخلاقی است، اخلاق یك امر تبعی و ثانوی نیست، بلكه یك امر اولیه و زیربنایی می باشد، به طوری كه در شعارهای مردم و خواست مردم در انقلاب اسلامی ایجاد یك جامعه اخلاقی بود.

جامعه ای كه خدا محور باشد و آلودگی ها و رذایل اخلاقی كه در گناه متجلی است امری بعید تصور شود.

مظاهر اخلاق متفاوت است و بسته به كاركردهای آن می تواند از مناظر متفاوتی ظاهر شود اما آن چه مد نظر ما می باشد، اخلاق سیاسی است و شاید یكی از فصول ممیزه حكومت دینی با حكومت های دیگر وجود «اخلاق سیاسی» باشد.

یعنی این كه برای امر حكومت داری نمی توان به هر وسیله ای دست یافت و فقط باید براساس آموزه های الهی اقدام كرد.

رفتار بزرگان دین و مشی حكومتی شخص پیامبر اكرم (ص) و امیرمومنان(ع) در برخورد با مخالفان و دشمنان می تواند سرمشق عینی برای رسیدن به یك الگوی مطلوب و جامع باشد.

متاسفانه برخی افراد و جریانات سیاسی بدون رعایت حریم و مصالح فردی به هتك حرمت اشخاص و پراكندن دروغ و دشنام می پردازند.

و صد تاسف كه هدف خود را نیز اصلاح امور می دانند. این گونه رفتار از جانب هر شخص با هر تفكر و گرایشی محكوم می باشد و اگر ساحت سیاست از اخلاق تهی باشد، رفتارهای معطوف به آن ارزش چندانی ندارد.

براین اساس ضرورت دارد افرادی در جایگاه های سیاسی و فعالیت های این چنینی وارد شوند كه مودب به آداب اخلاق باشند و تهذیب نفس را مقدم بر هر كاری بدانند.

ضرورت امروز ایران «اخلاق سیاسی» است، همان حقیقت گمشده ای كه گروه های سیاسی التزام جدی بدان ندارند.

دكتر محمد رضا جمالی