شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

انتخابات و پرونده‌سازی


انتخابات و پرونده‌سازی

گمانم چنین است، چه اصلاح‌طلب باشیم یا اصولگرا، «چپ» باشیم یا «راست»... در چند اصل برای انتخابات تفاوتی و افتراقی نباید داشته باشیم. همه بر این چند اصل اشتراک نظر و نگاه واحد داریم …

گمانم چنین است، چه اصلاح‌طلب باشیم یا اصولگرا، «چپ» باشیم یا «راست»... در چند اصل برای انتخابات تفاوتی و افتراقی نباید داشته باشیم. همه بر این چند اصل اشتراک نظر و نگاه واحد داریم و همراه هستیم. از جمله:

ـ انتخابات و حق انتخاب از آن همه ایرانیان است. قانون برای شرکت مردم و اعلام رأی هر فرد ایرانی، دو شرط بیش ندارد.

اول سن قانونی برای رأی دادن (هیجده سالگی به بالا...) و دوم، ایرانی بودن، ـ‌ همین و بس.

ـ مساوی بودن حق رأی برای همه آحاد ملت است. هر فرد ایرانی یک رأی، حال ثروتمند باشی یا فقیر، رئیس باشی یا مرئوس، کارگر باشی یا کارفرما... برابر بودن حق رأی، بالا و پائین‌پذیر نیست. در چشم قانون و قانونگذار تعریف انتخابات، شاخص‌ترین و آزادانه‌ترین حرکت ملی است.

ـ آزادی در انتخاب. از نگاه قانون، احدی نمی‌تواند برای دیگری و انتخاب رأی او، تعیین تکلیف کند و کسی را وادار به انتخابی خاص نماید. رأی هر فرد، انتخاب آزادانه و آگاهانه او است، رأی زورکی باطل است و خریداری و یا وادارسازی به رأی خاص جرم است.

ـ صیانت از آراء مردم و صندوق‌های رأی حق ملت و وظیفه شرعی و ملی دولتمردان و برگزارکنندگان انتخابات است. این اصل از نگاه قانون، مرز روشن خدمت و خیانت است.

ـ رعایت اخلاق. «اخلاق» که همه نوحه‌خوان آن هستیم و گاهی شدت نوحه‌خوانی درباره آن، چنان می‌شود که دل را از غربت موازین اخلاقی به غم می‌نشاند و اشک به چشم می‌آورد، موضوع روز در صحنه انتخابات است. راستی اگر همه در رعایت اخلاق اشتراک نظر داریم، پس این همه تفاوت‌ها و حریم‌شکنی‌ها تا فحاشی و به‌کارگیری ادبیاتی که عین شکستن هر تعریف اخلاقی است، چگونه توجیه‌پذیر خواهد بود؟!

ـ نکته دیگر، که این روزها مدّ روز شده، پرونده‌سازی برای نامزدهای انتخاباتی و یا شخصیت‌های هوادار آنهاست. گویی کسانی به‌جای تشویق و ترغیب مردم به رأی دادن در پی تشویش افکار عمومی با قصد دورسازی مردم از حضور حداکثری هستند. پرونده‌سازی، اندک، اندک به شیوه‌ای رسمی منحوس تبدیل می‌شود تا چهره اغلب کسانی که در میدان سیاست‌ورزی حضور پیدا کرده‌اند را مخدوش جلوه دهند. خسارت اجتماعی «پرونده سازی» و خطر آشوب اذهان عمومی آنچنان است که اگر ادامه پیدا کند، جبران آن به‌لحاظ فرهنگی و باور عمومی غیرممکن خواهد شد. پرسش‌ام این است: چرا نهادهای قضایی و امنیتی کاری جدّی نمی‌کنند؟ چرا در برخی از روزنامه‌ها که تعدادی از آنها رسمی‌اند، به‌کارگیری این روش مجاز است و تقریباً هر روز ادامه دارد؟ و هیچ مسئول قانونی هم ابراز مخالفتی نمی کند و صدا برنمی‌آورد!؟ انتخابات می‌تواند و باید شاداب‌ترین و سالم‌ترین فصل حرکت ملی ما باشد. اساس این حرکت ملی که تحسین مخالفین نظام جمهوری اسلامی ایران در بیرون از مرزها را نیز برانگیخته و بسیاری از رژیم‌های فاقد دمکراسی در منطقه را به التهاب واداشته است، چرا باید بدست خود ما آلوده به خصلت‌های زشت فردی و جزمیت‌های ناپسند گردد؟

چرا با «پرونده‌سازی»، «شایعه‌پراکنی» تهمت و افتراء و حرمت شکنی‌ها، در پی دلسرد کردن مردم هستیم؟

چه اصلاح‌طلب یا اصولگرا، همه ما به این اصل ایمان داریم که ریختن آبروی افراد و شکستن حرمت مؤمن، گناه است و خداوند عالم اگر از حق خود بگذرد، از حق‌الناس نخواهد گذشت. مگر در تربیت دینی ما نیامده است هتک حیثیت مومن، خشم و غضب الهی را به همراه دارد؟ تا دیر نشده است، هر لحظه که قلم به‌دست ما افتاد این بیت از آن شاعر عزیز، سهراب سپهری را زیر لب زمزمه کنیم،

«آب را گل نکنیم».

ابوالقاسم ـ قاسم زاده