دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
بچه های آسیب پذیر
۵ نوجوان با میانگین سنی ۱۴ تا ۱۵ سال که اعتیاد شدیدی به موادمخدر صنعتی دارند، تحت عنوان فرزندان طلاق به اتهام دهها فقره سرقت دستگیر شدند.
این خبر چندی پیش در صفحه حوادث روزنامه جامجم منتشر شده است؛ این نوجوانان که فاقد سابقه کیفری هستند، فرزندان طلاق هستند و به دلیل نبود نظارت از سوی والدین در دام اعتیاد گرفتار شدهاند و با توجه به این که هزینه اعتیاد هر یک از آنان روزانه بیش از یکصد هزار تومان است، ناگزیر دست به سرقتهای متعدد زدهاند.
شاید با شنیدن این خبر ناخودآگاه به آینده هزاران کودک طلاقی بیندیشیم که اکثر آنها بعد از طلاق والدین از حق طبیعی داشتن کانون امن خانواده محروم میشوند و گاه نبود این امنیت منجر به کژرفتاریها و بزهکاریهایی از قبیل فرار از مدرسه، سرقت، ایراد ضرب و جرح، اعتیاد، خرید و فروش موادمخدر یا حتی قتل میشود.
هنگامی که طلاق زنجیره خانواده را از هم میگسلد، پدر و مادر هویت جداگانهای مییابند، ولی آن کسی که دیگر نامی ندارد و بیپناه و متزلزل در جامعه رها میشود، فرزند است. جدایی پدر و مادر یک اثر آنی و زودگذر نیست، بلکه در تمامی مراحل زندگی فرزندان اثرات منفی و زیانباری را بر جای خواهد گذاشت.
هر چند در همه موارد، جدایی والدین باعث بزهکاری فرزندان و کژرفتاریهای آنها نمیشود و در موارد متعددی هم کودک و نوجوان خود را با شرایط بهوجود آمده تطبیق میدهند و از تربیت و رشد طبیعی برخوردار میشوند؛ اما پراکنده شدن اعضای خانواده و محرومیت فرزندان از سرپرستی مشترک والدین پس از فروپاشی و از هم گسیختگی خانواده، آنان را از داشتن مواهب و مزایای زندگی خانوادگی محروم میکند و هویت فردی و خانوادگی فرزندان طلاق را مختل مینماید.
این قضیه قابل کتمان نیست که در بعضی از موارد دور شدن از فضای متشنج خانواده قبلی برای کودکان طلاق آرامش و ثبات به همراه میآورد و ممکن است وی با ناپدری یا نامادری بیشتر و بهتر از والدین خود رابطه مطلوب برقرارکند که این رابطه منجر به رشد و تعالی هر چه بیشتر او شود. بویژه اینکه در بسیاری موارد پدر و مادر بعد از جدایی رابطه عاطفی بیشتری با فرزندان خود برقرار میکنند و موجب میشوند آنها با شرایط پیش آمده براحتی و منطقی کنار آیند.
● شکلگیری شخصیت کودک در خانواده
جای تردیدی نیست که خانواده نقش مهمی در پایهریزی شخصیت کودک برعهده دارد. کودک امنیت عاطفی خود را که در شکلدهی شخصیت او اهمیت بسزایی دارد، در آغوش خانواده به دست میآورد، بنابراین هر نوع خدشهای به این امنیت عاطفی وارد شود در روند طبیعی شکلگیری شخصیت کودک اختلال ایجاد میکند.
طبیعی است که یک شخصیت دارای اختلال، گرایش بیشتری به بزهکاری دارد تا یک شخصیت طبیعی و سالم؛ از اینرو فردی که دارای اختلال شخصیت است دست خود را به انواع بزهکاریها، از جمله سرقت آلوده میسازد.
سرقت نیز به عنوان یک آسیب اجتماعی و اختلال رفتاری دارای علل و انگیزههایی است که باید آن را شناخت و به صورت ریشهای درمان کرد.
در بیان علل و انگیزههای سرقت از زمینههای مختلف چون محرومیتهای عاطفی، روانی، مادی، معنوی، نابسامانیهای اجتماعی و خانوادگی و معاشرت با دوستان ناباب سخن به میان آمده و گفته شده است که اگر خانواده زیربنای تربیت کودک را از همان آغاز تولد درست بنا نسازد، چهبسا اصلاح بعدی رفتار با مشکلات فراوان همراه خواهد شد.
● مشکلات فرزندان تکوالدی و ازدواج مجدد والدین
فریده غیرت وکیل پایه یک دادگستری در گفتگو با جامجم، ضمن اشاره کردن به تاثیر بسیار زیاد طلاق بر روی بزهکاری و اعتیاد کودکان و نوجوانان میگوید: زمانی که خانوادهها متلاشی میشوند، متاسفانه اولین ضربه به فرزندان این خانوادهها وارد میشود و فرزندان به دنبال طلاق والدین به مشکلات زیادی دچار خواهند شد.
وی میافزاید: طبق بررسیهای به عمل آمده نوجوانان بزهکار بیشتر متعلق به خانوادههای از هم پاشیدهای هستند که با توجه به طلاق و جدایی پدر و مادر، فقط یکی از والدین سرپرستی و اداره آنها را به عهده دارد.
غیرت با بیان این که مشکلات والدینی که پس از طلاق ازدواج میکنند با والدینی که هر کدام به تنهایی فرزند خود را سرپرستی میکنند متفاوت است، میگوید: اگر فرزند با هرکدام از والدین زندگی کند کمبود والد دیگر در زندگی وی محسوس و موثر است و کودکان اینگونه خانوادهها تحت تربیت مستقیم و موثری قرار نمیگیرند که نتیجه آن گرایش آنها به جرم و بزهکاری میباشد و اگر هر کدام از والدین پس از جدایی با فرد دیگری ازدواج کنند مساله نافرمانی فرزندان از نامادری یا ناپدری پیش میآید و اکثر کودکان و نوجوانان نمیتوانند فرد دیگری را به عنوان پدر یا مادر خود بپذیرند که خود منجر به فرار از خانه، اعتیاد و بزهکاری آنان میشود.
والدین در صورت جدایی باید ارتباط عاطفی خود با فرزندانشان را عمیقتر کنند تا آنها منطقیتر با شرایط پیش رو کنار بیایند
البته این وکیل دادگستری عقیده دارد در همه موارد جدایی و ازدواج مجدد افراد هم شرایط اینگونه نیست و در بعضی موارد فرزند، ناپدری یا نامادری را به عنوان مادر یا پدر خود میپذیرد و به طور طبیعی زندگی میکند و از تربیت مناسبی هم برخوردار میشود.
فریده غیرت با اشاره به این که در خانوادههای تکوالدی یکی از دلایل بزهکاری، بهخصوص در پسرانی که با مادرانشان زندگی میکنند، فقدان یک الگوی مناسب رفتاری یعنی پدر برای پسران است، میافزاید: در چنین خانوادههایی معمولا مادر توقع دارد که فرزندش بیشتر از زمانی که پدر او حضور داشته است دستوراتش را اطاعت کند و این در حالی است که غالبا دستوراتش یکسان و هماهنگ نیستند.
وی معتقد است: در خانوادههایی که پدر و مادر هر دو حضور دارند معمولا رفتار فرزند از سوی هر دوی آنها تحتنظر قرار میگیرد و هدایت میشود و هر زمان که یکی از آن دو به علت اشتغالات شخصی نتواند بر اعمال و رفتار فرزند نظارت و رهبری کند، دیگری نقش تربیت و تصحیح رفتارش را در آن زمان به عهده میگیرد.
در خانوادههایی که پدر حضور ندارد ممکن است دوستان و همسالان نقش الگو را در جهتگیری اعمال او ایفا کنند و نوجوان را به جانب بزهکاری سوق دهند.
● قبل از طلاق کمی بیشتر بیندیشیم
دکتر محمدحسین فرجاد، جامعهشناس و استاد دانشگاه با اشاره به نقش منفی و بسیار ویرانگر طلاق در شخصیت فرزندان، خانوادههای در آستانه طلاق را به تامل و تفکر بیشتر در این باره تشویق میکند و میگوید: بیشتر بزهکاران آغاز سرکشی خود را جدایی والدین، اختلافات خانوادگی و متشنج بودن فضای خانواده ذکر کردهاند.
وی با اشاره به این که حتی کسانی که تحت سرپرستی خانواده هستند ممکن است دست به بزهکاری و کارهای خلاف قانون بزنند، میافزاید: احتمال آسیبپذیری فرزندان طلاق در جامعه بسیار بالاتر از افراد عادی است و فرزندانی که بر اثر طلاق والدین، حامیان اصلی خود را از دست میدهند، بیش از دیگران در خطرند و به راحتی فریب ظاهر آراسته و سخنان فریبنده افراد را میخورند. سودجویان بسیاری در کمین هستند که از کودکان طلاق در راه رسیدن به هدفهای خود مانند قاچاق موادمخدر، سرقت و تشکیل باندهای بزهکار استفاده کنند.
فرجاد با تاکید بر این که بیشترین بزهکاریهای کودکان و نوجوانان ریشه در مسائل و مشکلات خانوادگی و مهمتر از همه طلاق و از همپاشیدگی کانون گرم خانواده دارد، میگوید: از آنجا که بیش از ۷۰ درصد افرادی که دچار آسیبهای اجتماعی میشوند، فرزندان طلاق هستند؛ توجه به مقوله پیشگیری از طلاق اهمیت خاصی دارد.
شاید بهتر باشد قبل از این که فقط به فکر خودمان باشیم و برای راحتی و آسایش خود چشمهایمان را به روی همه چیز ببندیم، یک آشیانه را متلاشی کنیم و فرزندان را به دست سرنوشت بسپاریم، به عواقب کارمان بیندیشیم و اگر راهی برای ادامه زندگی وجود دارد به بهانه فرزندانمان آن راه را نبندیم.
الهام طباطبایی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست