دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

ساختار کلی اخلاق اسلامی


ساختار کلی اخلاق اسلامی

از نگاه قرآن, بالاترین لذت و سرور و ابتهاجی که برای انسان حاصل می گردد, لذت حاصل از انس با خدا, قرب به او و نظر به جمال و جلال الهی است «و رضوان من ا اکبر » و از این رو می توان گفت غایت در نظام اخلاقی اسلام قرب الی ا است, یعنی مصداقِ آن مفهوم غایی, قرب الهی است

اگر دین‌ (در این‌ بحث‌ اسلام) را مجموعهٔ‌ عقاید و دستورات‌ عملی‌ بدانیم‌ که‌ بنا بر ادعای‌ آورنده‌ و پیروان‌ آن‌ عقاید و دستورات‌ (پیامبر اسلام‌ و مسلمانان)، از سوی‌ آفریدگار جهان‌ می‌باشد، و اخلاق‌ را مجموعهٔ‌ آموزه‌هایی‌ که‌ راه‌ و رسم‌ زندگی‌ کردن‌ به‌نحو شایسته‌ و بایسته‌ را ترسیم‌ کرده، بایدها و نبایدهای‌ ارزشی‌ حاکم‌ بر رفتار آدمی‌ را می‌نمایاند، بخوبی‌ به‌ رابطهٔ‌ تنگاتنگ‌ دین‌ و اخلاق‌ پی‌ خواهیم‌ برد و اخلاق‌ را پاره‌ای‌ ناگسستنی‌ از دین‌ به‌ شمار خواهیم‌ آورد. ازاین‌رو سخن‌ گفتن‌ از اخلاقِ‌ منسوب‌ به اسلام‌ سخنی‌ بجا و بحث‌ دربارهٔ‌ نظام‌ اخلاقی‌ اسلام‌ امری‌ موجه‌ و گفت‌وگو دربارهٔ‌ ساختار کلی‌ حاکم‌ بر این‌ نظام‌ امری‌ در خور تأمل‌ و اندیشه‌ خواهد بود.

▪ یکم: همانگونه‌ که‌ اشاره‌ شد چنین‌ بحثی‌ امروزه‌ تحت‌ عنوان‌ اخلاق‌ هنجاری‌ مطرح‌ می‌شود. اخلاق‌ هنجاری که‌ بخش‌ مهمی‌ از فلسفهٔ‌ اخلاق‌ را شکل‌ می‌دهد، در پی‌ تبیین‌ نظامی‌ از قواعد و اصول‌ حاکم‌ بر افعال‌ اخلاقی‌ است. اخلاق‌ هنجاری‌ دارای‌ دو بخش‌ است: در بخش‌ نخست‌ معیارهای‌ کلی‌ اخلاقی مطرح‌ می‌شود و خوب‌ و بدهای‌ کلی، ملاک‌ کار درست‌ و نادرست، رابطهٔ‌ خوبی‌ و درستی‌ و معیاری‌ خوبی‌ و بدی‌ کارها مطرح‌ می‌شود و در بخش‌ دوم‌ از خوبی‌ و بدی، و درستی‌ و نادرستی، اخلاقی‌ یا غیراخلاقی‌ بودن‌ افعال‌ خاص سخن‌ می‌رود.

▪ دوم: در نوشته‌ای‌ که‌ به‌نام‌ اخلاق‌ هنجاری‌ توسط‌ پژوهشگاه‌ فرهنگ‌ و اندیشهٔ‌ اسلامی‌ اخیراً‌ منتشر گردید، گزارش‌ اجمالی‌ همراه‌ با نقد و بررسی‌ از رایجترین‌ مکاتب‌ اخلاق‌ هنجاری‌ ارائه‌ شد. چنانکه‌ در همان‌ نوشتار یادآور شدم، غالب‌ آرای‌ موجود در زمینهٔ‌ اخلاق‌ هنجاری، استقلال‌ اخلاق‌ از دین‌ را مفروض‌ می‌گیرد و تلاش‌ می‌کند مستقل‌ از خدا و دین، نظامی‌ اخلاقی‌ را بنیاد نهد. این‌ مکاتب‌ در واقع‌ نوعی‌ اخلاق‌ سکولار را عرضه‌ می‌کنند.

اینک‌ با توجه‌ به‌ آنچه‌ در آن‌ نوشتار آورده‌ام، براساس‌ ساختار اصطلاحاتی‌ که‌ برای‌ معرفی‌ مکاتب‌ اخلاقی‌ رایج‌ در مغرب‌زمین‌ معهود است، می‌کوشیم‌ جایگاه‌ اخلاق‌ اسلامی‌ را در آن‌ ساختار بیابیم.

▪ سوم: مکاتب‌ اخلاق‌ هنجاری‌ را فیلسوفان‌ اخلاق در دو دستهٔ‌ کلی‌ جای‌ داده‌اند:

الف‌) نظریه‌های‌ غایت‌ انگارانه

ب‌) نظریه‌های‌ وظیفه‌گرایانه

گروه‌ نخست‌ بازشناسی‌ باید و نبایدها، درست‌ و نادرستها و خوب‌ و بدها را با توجه‌ به‌ نتیجهٔ‌ کار تعیین‌ می‌کنند و اینکه‌ میزان‌ خیر و شر‌ مترتب‌ بر آن‌ چه‌ اندازه‌ است. و گروه‌ دوم‌ بر آنند که‌ ویژگیهای‌ خود عمل، قطع‌ نظر از میزان‌ خیری‌ که‌ در پی‌ می‌آورد، می‌تواند آن‌ عمل‌ را صواب‌ و لازم‌ گرداند. برای‌ مثال‌ وفای‌ به‌ عهد کاری‌ عادلانه‌ است، خداوند به‌ آن‌ فرمان‌ داده‌ است‌ و نیز حکومت‌ به‌ آن‌ امر کرده‌ است. در نظر وظیفه‌گرا هریک‌ از این‌ ویژگیها می‌تواند وفای‌ به‌ عهد را خوب، نادرست‌ و لازم‌ گرداند، هرچند خیری‌ بر آن‌ مترتب‌ نشود. برخلاف‌ او، غایت‌انگار تنها ویژگی‌ مؤ‌ثر در صواب‌ و ناصواب‌ بودن‌ عمل‌ را میزان‌ خیری‌ که‌ بدان‌ می‌انجامد می‌داند.

حال‌ می‌پرسیم‌ مکتب‌ اخلاقی‌ اسلام‌ به‌ کدام‌یک‌ از این‌ دو دسته‌ تعلق‌ دارد؟

پاسخ‌ ما آن‌ است‌ که‌ مکتب‌ اخلاقی‌ اسلام‌ غایت‌انگار است، نه‌ وظیفه‌گرا. این‌ گفته‌ ممکن‌ است‌ در بادی‌ نظر، تعجب‌آمیز باشد، اما دلیل‌ ما بر این‌ مدعا آن‌ است‌ که‌ در متون‌ دینی‌ ما (اعم‌ از آیات‌ و روایات) در مقام‌ تشویق‌ و دعوت‌ به‌ انجام‌ کارهای‌ خیر، بر این‌ نکته‌ تأکید شده‌ است‌ که‌ این‌ کارها موجب‌ سعادت، آسایش، اطمینان، فلاح، فوز و مانند آن‌ می‌گردد. یعنی‌ اینکه‌ این‌ کارها بایستنی‌ است‌ و انسان‌ باید به‌ انجام‌ آنها اهتمام‌ ورزد، آن‌ است‌ که‌ موجب‌ سعادت‌ او می‌گردد، و این‌ عین‌ غایت‌انگاری‌ است. انسان‌ به‌عنوان‌ موجودی‌ مختار و آگاه‌ در افعال‌ خود غایت‌ داشته‌ هر کاری‌ را به‌ هدفی‌ و برای‌ برآوردنِ‌ غرضی‌ انجام‌ می‌دهد. با توجه‌ به‌ آیات‌ قرآن‌ کریم‌ دانسته‌ می‌شود غایت‌ نهایی‌ و مطلوب‌ بالذات‌ انسان‌ در کارهای‌ اخلاقی‌ سعادت، فوز و فلاح‌ نهایی‌ است‌ که‌ اشاره‌ به‌ برخورداری‌ او از بالاترین‌ سرورها و ابتهاجها به‌ لحاظ‌ کمی‌ و کیفی‌ دارد.

اگر قرآن‌ کریم‌ به‌ تقوا فرا می‌خواند، برای‌ آن‌ است‌ که‌ موجب‌ فلاح‌ و رستگاری‌ انسان‌ می‌شود. «اتقوا لعلکم‌ تفلحون.» و نیز اگر از مؤ‌منان‌ می‌خواهد که‌ فراوان‌ خدا را یاد کنند، بدان‌ سبب‌ است‌ که‌ موجب‌ فلاح‌ ایشان‌ می‌گردد. «و اذکروا ا کثیراً‌ لعلکم‌ تفلحون.» ذکر دوزخ‌ و فردوس‌ و تأکید بر نعمتهای‌ بهشتی‌ و عذابهای‌ دوزخی‌ که‌ در انتظار خوبان‌ و بدان‌ است، همه‌ و همه‌ از آن‌ حکایت‌ دارد که‌ دیدگاه‌ اخلاق‌ اسلامی، دیدگاهی‌ غایت‌انگارانه‌ است، تا آنجا که‌ گاه‌ از تعبیر تجارت‌ و خرید و فروش‌ نیز در متون‌ دینی‌ استفاده‌ شده‌ است:

«یا ایها الذین‌ آمنو هل‌ ادلکم‌ علی‌ تجارهٔ‌ تنجیکم‌ من‌ عذاب‌ الیم.» «ان‌ ا اشتری‌ من‌ المؤ‌منین‌ انفسهم‌ بان‌ لهم‌ الجنهٔ.»

▪ چهارم: نظامهای‌ اخلاقی‌ غایت‌انگارانه‌ خود بر چند قسمند:

الف‌) نظامهای‌ خودگرا:

یک‌ غایت‌انگارِ‌ خودگرا همواره‌ در پی‌ به‌ دست‌ آوردنِ‌ بیشترین‌ خیر، سود و مصلحت‌ است‌ و در اعمال‌ خود، پیوسته‌ به‌ نتایج‌ نظر دارد (غایت‌انگار). افزون‌ بر آن، آنچه‌ برای‌ او مهم‌ است‌ خیر و صلاح‌ خودش‌ است، نه‌ دیگران‌ - چنین‌ نظامی‌ را خودگروی‌ اخلاقی‌ می‌نامند.

ب‌) نظامهای‌ سودگرا:

در نظر اینان، ملاک‌ خوب‌ و بد، خیر و شر‌ همگانی‌ است، نه‌ خیر و شر‌ شخصی. البته‌ ممکن‌ است‌ در این‌ میان‌ نیز مکاتبی‌ باشد که‌ خیر گروه، ملت‌ یا حتی‌ خانواده‌ را مورد نظر قرار دهند که‌ اهمیتشان‌ کمتر از دو شاخهٔ‌ قبلی‌ است. پرسش‌ آن‌ است‌ که‌ نظام‌ اخلاقی‌ اسلام‌ به‌ کدام‌یک‌ از این‌ دسته‌ها تعلق‌ دارد: خودگراست‌ یا همه‌گرا یا گروه‌گرا. پاسخ‌ آن‌ است‌ که‌ با توجه‌ به‌ متون‌ دینی‌ ما، نظام‌ اخلاقی‌ اسلام، یک‌ نظام‌ غایت‌انگار خودگرا می‌باشد. معنای‌ این‌ سخن‌ آن‌ است‌ که:

ـ او‌لاً، فعل‌ اخلاقی‌ در اسلام‌ هدف‌ و غرض‌ (غایت) دارد.

ـ ثانیاً، آن‌ هدف‌ و غرض‌ مربوط‌ به‌ شخص‌ عامل‌ است.

▪ پنجم: در نظامهای‌ غایت‌انگار، امور گوناگونی‌ به‌عنوان‌ غایت‌ فعل‌ اخلاقی‌ مطرح‌ شده‌ است، مانند: لذت، قدرت، معرفت، تحقق‌ کمالات‌ نفس‌ و.. هریک‌ از این‌ امور نیز به‌ گونه‌های‌ متفاوتی‌ تفسیر شده‌ و مصادیق‌ مختلفی‌ از آن‌ مدنظر بوده‌ است.

پرسش‌ آن‌ است‌ که‌ در مکتب‌ اخلاقی‌ اسلام، غایت‌ چیست؟ باز هم‌ با مراجعه‌ به‌ متون‌ دینی‌ دانسته‌ می‌شود که‌ غایت‌ در این‌ نظام، لذت‌ است، اما نه‌ لذتهای‌ حسیِ‌ دنیوی‌ که‌ ناپایدار، سطحی‌ و توأم‌ با رنجها و آلام‌ فراوان‌ است، بلکه‌ لذتهای‌ پایدار، عمیق‌ و خالی‌ از هرگونه‌ رنج‌ و سختی. با مروری‌ بر آیات‌ کریمهٔ‌ قرآن‌ روشن‌ می‌گردد که‌ خداوند از انسان‌ خواسته‌ خود را در لذتهای‌ دنیوی‌ که‌ گذرا و همراه‌ با رنجهای‌ فراوان‌ و بسیار پایین‌ مرتبت‌ هستند محدود نساخته‌ به‌ آخرت‌ و نعمتهای‌ جاودانه‌ و ژرفتر آن‌ نظر بدوزد.

از نگاه‌ قرآن، بالاترین‌ لذت‌ و سرور و ابتهاجی‌ که‌ برای‌ انسان‌ حاصل‌ می‌گردد، لذت‌ حاصل‌ از انس‌ با خدا، قرب‌ به‌ او و نظر به‌ جمال‌ و جلال‌ الهی‌ است. «و رضوان‌ من‌ ا اکبر.» و از این‌رو می‌توان‌ گفت: غایت‌ در نظام‌ اخلاقی‌ اسلام‌ قرب‌ الی‌ ا است، یعنی‌ مصداقِ‌ آن‌ مفهوم‌ غایی، قرب‌ الهی‌ است. باید توجه‌ داشت‌ که‌ نظام‌ اخلاقی‌ اسلام‌ به‌ لحاظ‌ غایی، ثنوی‌ نیست، هدف‌ یک‌ چیز است‌ و آن‌ سعادت‌ نهایی‌ است‌ و این‌ حقیقتی‌ است‌ که‌ مفاهیم‌ عدیده‌ای‌ بر آن‌ منطبق‌ می‌گردد، مفاهیم‌ متعددی‌ که‌ به‌عنوان‌ غایت‌ نهایی‌ در نظام‌ اخلاقی‌ یاد می‌شود، یا اتحاد مصداقی‌ دارند و یا اختلاف‌ تشکیکی، نه‌ آنکه‌ در امر مختلف‌ در عرض‌ یکدیگر غایت‌ نظام‌ اخلاقی‌ باشد.

دکتر علی شیروانی

‌‌پی‌نوشتها:

. رک. شیروانی، علی. اخلاق‌ هنجاری، پژوهشگاه‌ فرهنگ‌ و اندیشهٔ‌ اسلامی، ۱۳۷۸.

Issues of moral theory..

Substative moral issues..

Normative ethies..

. رک. ویلیام‌ کی، فرانکنا. فلسفه‌ اخلاق، ترجمهٔ‌ هادی‌ صادقی، مؤ‌سسه‌ فرهنگی‌ طه، ۱۳۷۶، ص‌ ۴۱ به‌ بعد.

Teleological theories..

Deontological theories..

. برای‌ تفصیل‌ این‌ اجمال‌ نگاه‌ کنید به: شیروانی، علی. اخلاق‌ در قرآن، ج۱، درسهای‌ استاد مصباح‌ یزدی، انتشارات‌ دارالفکر.

. اصل‌ علت‌ غایی‌ که‌ به‌ تفصیل‌ در فلسفهٔ‌ اسلامی‌ از آن‌ سخن‌ رفته‌ است.

. آل‌ عمران/ ۱۳۰.

. انفال‌ /۴۵.

Ethical egoism.

Utilitarianism..

. صف‌ /۱۰.

. توبه/۱۱.

. در اخلاق‌ هنجاری‌ در این‌ باره‌ بیشتر توضیح‌ داده‌ام.

. برای‌ توضیح‌ این‌ اصطلاحات‌ رک. شیروانی، علی. اخلاق‌ هنجاری، فرانکنا، فلسفهٔ‌ اخلاق.

. برای‌ پژوهش‌ بیشتر دربارهٔ‌ معنای‌ فطری‌ بودنِ‌ دین‌ و براهین‌ آن‌ رک. شیروانی، علی. سرشت‌ انسان، پژوهشی‌ در خداشناسی‌ فطری، نهاد نمایندگی‌ ولی‌ فقیه‌ در دانشگاهها.

. به‌ قید «انسان‌ عاقل» توجه‌ شود، یعنی‌ انسانی‌ که‌ در مرتبهٔ‌ عقلانی‌ است‌ و هنوز منطق‌ عشق‌ را که‌ ورای‌ عقل‌ است‌ بار نیافته‌ است، اگر چنین‌ شود حکمی‌ و سخنی‌ دیگر دارد که‌ در پایان‌ این‌ مقال‌ بدان‌ اشارت‌ رفته‌ است.

. برای‌ آشنایی‌ بیشتر نگاه‌ کنید به: شیروانی، علی. فرااخلاق، پژوهشگاه‌ فرهنگ‌ و اندیشهٔ‌ اسلامی.

. علامه‌ شهید مطهری‌ در کتاب‌ فلسفهٔ‌ اخلاق‌ و نیز فطرت‌ اندکی‌ در این‌ باره‌ بحث‌ کرده‌اند.

. در این‌ مقاله‌ به‌ اجمال، طرحی‌ کلی‌ از ساختار اخلاقی‌ اسلام‌ در چهارچوب‌ طبقه‌بندی‌ رایج‌ برای‌ تقسیم‌ مکاتب‌ اخلاقی‌ ارائه‌ شد. بی‌شک‌ بیان‌ مستندات‌ قرآن‌ و روایی‌ هریک‌ از بندهای‌ فوق، مقاله‌ را به‌ کتابی‌ گسترده‌ تبدیل‌ می‌کند، که‌ از خداوند توفیق‌ سامان‌ دادن‌ آن‌ را خواهانم.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.