جمعه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۳ / 5 July, 2024
مجله ویستا

ماموران ۰۰۷ تلویزیون ایران


ماموران ۰۰۷ تلویزیون ایران

پیش تولید سریال سقوط آزاد از ۲ ماه پیش آغاز شد این سریال که به مناسبت هفته ناجا از ۱۳ مهر ماه هر شب از شبکه ۳ پخش شد, در ۸ قسمت ساخته شده و البته فیلمبرداری آن تا چند شب پیش از پخش سریال تمام نشد

● سریال سقوط آزاد

پیش تولید سریال سقوط آزاد از ۲ ماه پیش آغاز شد. این سریال که به مناسبت هفته ناجا از ۱۳ مهر ماه هر شب از شبکه ۳ پخش شد، در ۸ قسمت ساخته شده و البته فیلمبرداری آن تا چند شب پیش از پخش سریال تمام نشد. در «سقوط آزاد» حامد بهداد، پوریا پورسرخ و الهام حمیدی نقش پلیس‌هایی را بازی می‌کنند که در تعقیب مجرم سریال با بازی «روناک یونسی» هستند. سریال به کارگردانی علیرضا امینی ساخته شده و از چند روز پیش از آغاز پخش سریال بیلبوردهای تبلیغاتی آن در سطح شهر خودنمایی می‌کرد. بیلیوردهایی که به‌سفارش ناجا طراحی شده بود و وعده تماشای یک سریال خوب را به مردم می‌داد.

● ماموران ۰۰۷ در تلویزیون ایران!

‌‌این روزها ورق برگشته است! دوباره ستاره‌های مشهور سینما به تلویزیون هجوم آورده‌اند؛ این روزها مردم ‌راحت‌تر، در خانه‌ها و سر سفره‌های‌شان، نظاره‌گر بازی هنرمندان‌شان‌ هستند و دیگر لازم نیست ‌برای دیدن ستاره‌های‌شان زحمت سینما رفتن را به‌خود بدهند. بعد از «شهاب حسینی» که هر هفته با «شوق پرواز» روبه‌روی مخاطبان تلویزیونی قرار می‌گیرد و دوباره خاطره «پلیس جوان» را در یاد همه زنده کرده، «حامد بهداد» و «پوریا پورسرخ» هم ‌جیمز باندهای‌ این شب‌های تلویزیون هستند که مامور دستگیر یک زن خلافکار به نام «مانا» ‌هستند. از آنجا‌‌ که ما ایده‌آلی‌ها دیگر عادت کرده‌ایم ‌ناب‌‌ترین و تاز‌ه‌ترین‌ اتفاقا‌ت عالم سینما و هنر را برای خوانندگان عزیز جمع‌آوری کنیم و مطمئنا خواننده‌های‌مان نیز عادت کرده‌اند همیشه در ایده‌‌آل به‌دنبال بهترین‌ها و جدیدترین‌ها باشند، در نخستین شب‌های پاییزی مهر، خودمان را به‌سرعت به میلاد نور رساندیم؛ همان جایی که قرار بود سکانس‌های پایانی فیلم گرفته شود اما داستان به‌همین راحتی‌ها حل و فصل نشد! برای ترتیب و جمع‌آوری این پرونده، ۲ شب مهمان عوامل «سقوط آزاد» و بالاخص «حامد بهداد» عزیز در جزیره کیش بودیم تا بتوانیم هر آنچه از ایده‌آل توقع دارید را فراهم کنیم. امیدواریم صفحات پرونده جلد این شماره ایده‌آل بتواند گوشه‌ای از توقعات بجای‌تان از ایده‌آلی‌ها را فراهم آورد.

● سروان پــوریایی که من دوست دارم

«سروان پوریا»؛ این همان کاراکتری است که پوریا پورسرخ در سریال‌ این‌ شب‌های تلویزیون یعنی «سقوط آزاد» بازی می‌کند؛ سریالی که ‌از شبکه یک تلویزیون پخش می‌شود و درباره‌اش می‌گویند مشابه‌اش را تا امروز نه در سینمای‌مان دیده‌ایم و نه در تلویزیون‌‌! سریالی سراسر از صحنه‌های اکشن و پلیسی که پوریا پورسرخ یکی از نقش‌های اصلی آن را ایفا می‌کند و این دومین تجربه همکاری او با «حامد بهداد» بعد از «روز سوم» است، باید دید آیا می‌تواند دوباره نگاه مخاطبان و کارشناسان را به سمت خودش برگرداند یا نه. گفت‌وگوی ما‌‌ با پورسرخ زمانی شکل گرفت ‌که برای گرفتن قسمت‌هایی از فیلم در جزیره کیش بود و خب ‌مطمئنا هر جا ستار‌ه‌ها باشند، ردپایی از ما هم آنجا خواهد بود.‌

‌چندوقت پیش این سعادت نصیبم شد به همراه «علیرضا امینی» ‌فیلم «انتهای خیابان هشتم» را که خودش کارگردانی کرده ببینیم؛ ابتدا قرار بود ۵ دقیقه از صحنه‌های جالب فیلم را ببینیم اما آنقدر از کار خوشم آمد که از آقای امینی خواهش کردم اجازه بدهد تا انتهای فیلم را ببینم. بعد از دیدن «انتهای خیابان هشتم» واقعا دوست داشتم فرصتی پیش بیاید تا با آقای امینی همکاری کنم. وقتی ایشان به من پیشنهاد بازی در سریال «سقوط آزاد» را داد چون بعد از سریال «رستگاران» حدود ۳-۲ سالی می‌شد سریالی کار نکرده بودم، «سقوط آزاد» یک خرده قلقلکم ‌داد اما نقشی که برای من درنظر گرفته بودند، روز اول آنچنان چیز خاصی نداشت، بهتر است بگویم اصلا چیزی نداشت. وقتی آقای امینی به من گفت پوریا این نقش را بازی کن چون دوست نداشتم این فرصت خوب را از دست بدهم، جلسه‌ای گذاشتیم که بعد از آن قرار شد فیلم‌نامه را حین کار بازنویسی کنند و کار را براساس این نقش جلو ببریم. بعد از این‌که موضوع را به فیلم‌نامه‌نویس کار گفتیم، ایشان بازنویسی که لازم بود را انجام داد و سر فیلمبرداری نیز روتوش‌هایی که باید انجام شد تا نهایتا نقش سروان پوریایی را ببینیم که الان وجود دارد و همان چیزی شود که خودم دوست دارم. تصور می‌کنم به لحاظ تکنیکی و معیارهایی که برای ساخت یک کار خوب لازم است، «سقوط آزاد» کار کاملی باشد.

● ویژگی اصلی سقوط آزاد

تفاوت «سقوط آزاد» با سریال‌هایی که تا امروز دید‌ه‌ایم، ایرانیزه نبودنش است؛ یعنی مثل خیلی‌ از سریال‌های پلیسی که از تلویزیون پخش شده، آموزش نظامی نشان نمی‌دهد، هیچ کاری به سیاست ندارد و یک کار تمام پلیسی است که می‌توان فیلم‌نامه‌اش را در هر کشوری از دنیا ساخت. منظورم این است که وقتی کسی فیلم‌نامه را بخواند، هیچ خط‌مشی وجود ندارد که مجبور باشد آن را فقط در ایران بسازد، همین ویژگی فیلم‌نامه بود که متقاعدم‌کرد در این سریال بازی کنم. از طرفی تکنیک‌هایی که در فیلم‌برداری «سقوط آزاد» به کار رفته، باعث شده این کار را خیلی دوست داشته باشم.

● سروان پوریا؛ تجربه‌ای متفاوت

مطمئنا هر نقشی ویژگی‌های خاص خودش را دارد، کاراکتر سروان پوریا هم همینطور، علاوه‌بر این‌که چون باید در ژانر پلیسی بازی می‌کردم، سختی‌هایش بیشتر از کارهای دیگری بود که تا امروز انجام داده‌ام اما چون گروه‌ حرفه‌ای بودند، با سختی‌های کمتری مواجه شدیم. بعد از بازی در فیلم «روز سوم»، علاقه‌ام به ‌تمام کسانی که برای حفظ ناموس و خاک ایران جان‌شان را کف دست‌شان گذاشته و جنگیده بودند صدبرابر بیشتر شد و خیلی راحت‌تر توانستم شرایط آن زمان‌شان را درک کنم، بعد از بازی در «سقوط آزاد» هم واقعا متوجه ارزش زحمات عزیزان نیروی انتظامی و پلیس شدم که برای ایجاد آسایش و آرامش در زندگی ما، قید آسایش در زندگی خودشان را زده‌اند تا ما با آرامش زندگی کنیم. در کل قرار گرفتن در شرایط یک پلیس برای خودم تجربه متفاوت و بسیار جالبی بود.

● سینما و تلویزیون مثل فوتبال و فوتسال است

قانونی وجود ندارد که شما چون بازیگر یا کارگردان سینما هستی، دیگر حق نداری در تلویزیون حضور داشته باشی! «علیرضا امینی» توانایی‌هایش در سینما را به همه ثابت کرده و امروز سراغ یک سریال تلویزیونی آمده. بارها اتفاق افتاده کارگردانان بزرگ سینمایی بوده‌اند که اسم‌شان را یک تریلی هم نمی‌کشیده اما در تلویزیون توفیقی نصیب‌شان نشده؛ درست مثل بازیکنان فوتبال و فوتسال؛ لزومی ندارد بازیکنی که روی چمن خوب بازی می‌کند، داخل سالن هم همان کیفیت را داشته باشد یا برعکس. اگر خاطرتان باشد در گذشته بازیکنان فوتبال را برای بازی داخل سالن و فوتسال انتخاب می‌کردند اما دیدند جواب نمی‌دهد، به همین دلیل فوتسال امروز در کشورمان تخصصی‌تر از گذشته دنبال می‌شود. کار کردن در سینما و تلویزیون هم همین‌طور است. بازیگران زیادی بوده‌اند که آنقدر خودشان را بزرگ می‌دانستند، بازی در تلویزیون را قبول نداشته‌اند اما وقتی پا به این رسانه‌ گذاشتند، نتوانستند مخاطب را با خودشان همراه کنند، بنابراین بازی در تلویزیون به هیچ وجه راحت‌تر از سینما نیست. آن آدمی که حاضر می‌شود برای دیدن فیلم مورد علاقه‌اش سرما و گرما را تحمل کند، در صف بایستد و پول خرج کند، قطعا آنقدر با هنر ارتباط برقرار کرده که حاضر است سختی‌هایش را نیز تحمل کند، مخاطب تلویزیون هم همان آدمی است که آسایشش را به منزلش آورده، آشپزی‌اش را انجام می‌دهد، بنابراین ما باید آنقدر کارمان قوی باشد که متقاعدش کنیم زمانی را از او برای دیدن کارمان بگیریم و پای تلویزیون بنشانیمش بنابراین همراه و متقاعد کردن مخاطبان تلویزیون، به‌مراتب سخت‌تر از سینماست. شخصا تفاوتی برایم ندارد که در تلویزیون کار کنم یا سینما، مهم انجام کار خوب است، این ۲ سالی هم که بعد از سریال «رستگاران» کاری در تلویزیون انجام ندادم، به این دلیل بود که فیلم‌نامه خوبی پیشنهاد نمی‌شد و برای بازی در کاری متقاعد نمی‌شدم، وگرنه اگر این اتفاق می‌افتاد، حتما قبل از «سقوط آزاد»، سریال دیگری کار می‌کردم.

● حامد مهربان و دوست‌داشتنی

علاوه‌بر این‌که یکی از دلایل اصلی‌ام برای بازی در «سقوط آزاد» تجربه همکاری با علیرضا امینی بود، «حامد بهداد» یکی دیگر از مهم‌ترین دلایل قبول کاراکتر «سروان پوریا» بود. حامد یکی از صمیمی‌ترین دوستان من است که بعد از بازی در «روز سوم» رابطه‌مان همچنان گرم ادامه پیدا کرده. صمیمیت ما آنقدر زیاد است که وقتی کاری به من پیشنهاد می‌شود که نیاز به مشورت و گرفتن اطلاعات درباره‌اش دارم، حتما قبل از قبول آن، با حامد صحبت می‌کنم و از نظرهایش استفاده می‌کنم. بعد از فیلم «روز سوم» فرصتی دست نداده بود من و حامد با هم همبازی شویم اما خوشحالم که «سقوط آزاد» بهانه‌ای شد برای تجربه دوباره این اتفاق. حامد با وجود این‌که نسبت به گذشته خیلی پخته‌تر شده اما هنوز هم همان‌قدر مهربان و دوست‌داشتنی است و تمام بازیگرانی که تجربه همکاری با او را داشته‌اند، می‌دانند همکار شدن با حامد‌ چقدر ‌‌لذت‌بخش‌ است. قیاس درستی نیست اگر بخواهیم «روز سوم» و «سقوط آزاد» را با یکدیگر مقایسه کنیم اما مطمئنم «سقوط آزاد» از آن کارهایی خواهد شد که بعد از پخشش، همه عوامل و بازیگران به آن افتخار خواهند کرد و سرشان را بالا خواهند گرفت.

● چطور بر ترسم از دریا غلبه کردم

یکی از اتفاقاتی که سر این سریال برای من افتاد، سوار‌شدن قایق موتوری بود؛ بعد از اتفاقی که سر فیلم «هر چی خدا بخوا‌د» افتاد و قایق‌مان در آب چپ شد، الان وقتی با قایق موتوری چشم تو چشم می‌شوم، کُپ می‌کنم! در کل از آب می‌ترسم و در عمرم سمت عمق ۲ متری استخر هم نرفته‌ام، چه برسد به این‌که بخواهم با قایق موتوری بروم وسط دریا! اما آقای امینی خیلی به من لطف کرد و با صحبت‌های ایشان متقاعد شدم سوار قایق شوم و سکانس‌های دریا را بگیریم، برای خودم هم جالب بود چگونه راضی شدم این کار را انجام بدهم!