سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

پوتین و كوایزومی در مقابل معمای «كوریل» ۱


با گذشت بیش از نیم قرن از پایان جنگ جهانی دوم, هنوز بین ژاپن و روسیه پیمان رسمی صلح امضا نشده است مهمترین مانع بر سر راه امضای این قرار داد صلح, اختلاف دو كشور بر سر مالكیت مجمع الجزایری است كه در ژاپن «سرزمین های شمالی» و در روسیه «جزایر كوریل» نامیده می شوند

با گذشت بیش از نیم قرن از پایان جنگ جهانی دوم، هنوز بین ژاپن و روسیه پیمان رسمی صلح امضا نشده است. مهمترین مانع بر سر راه امضای این قرار داد صلح، اختلاف دو كشور بر سر مالكیت مجمع الجزایری است كه در ژاپن «سرزمین های شمالی» و در روسیه «جزایر كوریل» نامیده می شوند.اختلاف توكیو و مسكو بر سر جزایر كوریل از جنگ جهانی دوم و پس از شكست ژاپن در جنگ و تصرف این جزایر توسط اتحاد شوروی سابق شروع و تا به امروز ادامه دارد و در حقیقت، به صورت یك معمای بسیار پیچیده در آمده است.

زمینه تاریخی

جزایر كوریل كه در سال ۱۶۳۴ میلادی توسط یك دریا نورد هلندی كشف شد، زنجیره ای از ۵۶ جزیره كوچك است كه از دماغه جنوبی شبه جزیره «كامچاتكا» تا شمال شرقی جزیره «هوكایدو»ی ژاپن ادامه دارد.تاریخ روابط ژاپن و روسیه حاكی از تخاصم بین دو كشور و رقابتهای آنان بر سر مناطق مرزی است. مداخله سه قدرت روسیه، فرانسه و آلمان، فتوحات ژاپن را در كره و چین در سال ۱۸۹۵ میلادی بازپس گرفت و طعم این شكست، كینه ژاپن را نسبت به روسیه برانگیخت.زمین عنصر اصلی اختلافات تاریخی بین روسیه و ژاپن بوده است. دو مسأله مهم در این زمینه، یكی جزیره ساخالین است كه گاهی به آن «منطقه آلزاس ولرن آسیا» گفته می شود، چرا كه بارها مالكیت آن عوض شده است و دیگری مربوط به جزایر كوریل است.حاكمیت بر ساخالین در سال ۱۸۷۵ طبق پیمان «سنت پترزبورگ» به روسیه داده شد، ولی ۳۰ سال بعد ( ۱۹۰۵) به دنبال شكست روس ها در جنگ، به تصرف ژاپن درآمد. در خلال جنگ جهانی دوم، اتحاد شوروی سابق، فرصتی یافت كه جزیره ساخالین را باز پس گیرد. در كنفرانس «یالتا» در فوریه ۱۹۴۵ كه «استالین» زیر فشار كشورهای غربی برای ورود به جنگ علیه ژاپن قرار داشت، قول داده شد كه ساخالین به روسها اختصاص یابد.اما تصمیمی درباره جزایر كوریل كه در سال ۱۸۷۵ میلادی طبق همان پیمان سنت پترزبورگ به ژاپن داده شده بود، اتخاذ نگردیدو در آگوست ،۱۹۴۵ نیروهای ارتش سرخ تمامی جزایر را به تصرف خود در آوردند.

جزایر مورد بحث عبارتند از : «اتوروفو» (Etorofu)، «كوناشیری» (Kunashiri)، «شیكوتان» (shikotan) و «هابومای» (Habomai).

نزدیكترین جزایر تنها پنج كیلومتر از انتهای دماغه «نوساپو» واقع در شمال ژاپن فاصله دارد. اراضی مورد اختلاف، مساحتی به میزان ۴۹۹۶ كیلومتر مربع را در بر می گیرد كه دو جزیره كوناشیری و اتوروفو نزدیك به ۹۰ درصد از كل مساحت این اراضی را تشكیل می دهد.

استدلال های تاریخی دو طرف برای اثبات ادعای مالكیت برجزایر

ژاپنی ها برای اثبات ادعای خود در مورد جزایر شمالی به دو پیمان بین روسیه تزاری و ژاپن اشاره می كنند.نخستین پیمان، پیمان «بازرگانی دریانوردی و تجدید حدود» سال ۱۸۵۵ میلادی است كه پیمان «شیمودا» (Shimoda) خوانده می شود. براساس ماده دو این پیمان كه در آن، مرز دو كشور برای اولین بار به طور رسمی مشخص شده است، چهار جزیره اتوروفو، كوناشیری، شیكوتان و هابومای به ژاپن و جزایر «اورپو» (Uruppu) و تمام جزایری كه در شمال آن قرار داشت، به روسیه واگذار شدند! در حالیكه جزیره بزرگ ساخالین به صورت مالكیت مشترك درآمد. دومین پیمان، پیمان سال ۱۸۷۵ میلادی سنت پترزبورگ است كه به موجب آن، ژاپن از حقوق مالكیت مشترك خود بر ساخالین صرف نظر كرد و در مقابل، حقوق ارضی جزایر كوریل را به دست آورد.

در این پیمان ها، عبارت «جزایر كوریل» به ۱۸ جزیره از جزیره اورپو به سمت شمال اطلاق شده است. این امر برای ژاپنی ها حایز اهمیت است، چرا كه ادعای آنها، بخشی بر این فرض قرار دارد كه جزایر «اتوروفو» و «كوناشیری» (كوریل جنوبی) از نظر تاریخی به عنوان بخشی از كوریل ها در نظر گرفته نشده و همراه با جزایر شیكوتان و هابومای هرگز به كشور دیگری غیر از ژاپن تعلق نداشته است.شكست روسیه از ژاپن در سال ۱۹۰۵ میلادی، نیمه جنوبی ساخالین را به موجب پیمان «پورتسموث» (Portsmouth) تحت سلطه ژاپن درآورد.پیمان بی طرفی آوریل ۱۹۴۱ كه بین اتحاد شوروی سابق و ژاپن امضا شد، نسبت به تداوم روابط صلح آمیز و دوستانه، احترام به تمامیت ارضی یكدیگر تصریح داشت. به هر حال، با پیشرفت جنگ جهانی دوم، متفقین، اتحاد شوروی سابق را برای پیوستن در جنگ علیه ژاپن تحت فشار قرار دادند و استالین شرایط سیاسی خود را مطرح كرد.با ورود اتحاد شوروی در جنگ علیه ژاپن در ماه آگوست ۱۹۴۵ و شكست نهایی ژاپن، جزایر كوریل تحت اشغال روسها در آمد و این امر در پیمان صلحی كه در سال ۱۹۵۱ میلادی در شهر «سانفرانسیسكو» به امضا رسید، به طور رسمی اعلام شد.در مقابل، اساس ادعای روسها بر توافق ها و پیمانهایی قرار داشت كه طی و پس از جنگ جهانی دوم به ویژه پیمانهای «قاهره»، «یالتا»، «پتسدام» و پیمان صلح ،۱۹۵۱ امضا شده بود. آنها مدعی بودند كه دو پیمان روس - ژاپن كه در قرن نوزدهم امضا شده بود، با نقض یك موافقتنامه پیشین از سوی ژاپن و حمله به روسیه در سال ۱۹۰۴ میلادی از درجه اعتبار ساقط شده است.از سوی دیگر، ژاپنی ها استدلال می كردند كه این روسها بودند كه با پیوستن به متفقین در جنگ علیه ژاپن، پیمان بیطرفی سال ۱۹۴۱ را نقض كرده اند. اما آنان فراموش می كنند كه ژاپن در دو سه سال نخست جنگ دوم جهانی، قصد حمله به اتحاد شوروی سابق را داشت، آنها همچنین ادعا می كنند كه رعایت پیمان یالتا برای ژاپن الزامی نبود، چرا كه توكیو آن را امضا نكرده بود.

*تلاش های دوطرف برای حل اختلافات ارضی

الف- دوره جنگ سرد:

روسها ضمن اعلامیه مشتركی كه در سال ۱۹۵۶ میلادی با ژاپن امضا كردند، پذیرفتند دو جزیره كوچكتر شیكوتان و هابومای را به شرط آنكه نیروهای آمریكایی از خاك ژاپن خارج شوند، به توكیو واگذار كنند و در عوض آن، پیمان صلح بین دو كشور امضا شود.

مسكو در سال ۱۹۶۰ از بازگرداندن این دو جزیره به علت تجدید پیمان امنیتی ژاپن- آمریكا كه اساساً با هدف مهار ساختن اتحاد شوروی سابق در اقیانوس آرام بود، خودداری كرد و شرط بازگرداندن این دو جزیره را خارج شدن همه نیروهای خارجی كه در خاك ژاپن مستقر شده بودند، عنوان كرد.این مسأله با حمایت علنی چین از ادعاهای ژاپن در سال ۱۹۶۴ پیچیده تر شد، چرا كه مسكو نگران بود كه محور واشنگتن - توكیو - پكن، یك تهدید جدی برای بخش واقع در حاشیه اقیانوس آرام این كشور شود.تحولات دهه ۷۰ میلادی بر شكل گیری خط مشی امنیتی ژاپن و نیز روابط این كشور با روسها تأثیر عمیقی داشت.رهبری وقت مسكو پس از ذوب شدن یخ های بین چین و آمریكا، نیاز فوری برای تقویت توان نظامی خود در اقیانوس آرام احساس كرد.دخالت نظامی اتحاد شوروی سابق در افغانستان در اواخر سال ۱۹۷۸ میلادی و حركت سربازان ویتنامی به داخل كامبوج در اواخر سال ۱۹۷۹ میلادی كه با حمایت اتحاد شوروی همراه بود، ژاپنی ها را برای نخستین بار وادار كرد تا در سال ۱۹۸۱ از اتحاد شوروی به عنوان دشمن اصلی نام ببرند. با بالا گرفتن رقابت ابر قدرتها، منطقه آسیا- اقیانوس آرام به صورت صحنه رقابت آنها در آمد و در جو مسلح جنگ سرد، مطلقاً هیچ گونه راهی برای حل و فصل اراضی مورد اختلاف وجود نداشت.

ب- مسأله جزایر پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد شوروی:

مسأله جزایر كوریل كه در جریان فروپاشی اتحاد شوروی برای مدتی كنار گذاشته شده بود، پس از تجزیه آن كشور به ۱۵ جمهوری، دوباره تبدیل به یكی از مسائل مهم بین ژاپن و روسیه شد.

در دوره زمامداری «بوریس یلتسین» در روسیه، با توجه به موقعیت داخلی و بین المللی این كشور، بخصوص بحران اقتصادی كه روسیه با آن مواجه بود، وی حاضر به معامله با ژاپن شد، به طوری كه در سال ۱۹۹۷ میلادی «ریوتاروهاشیموتو» نخست وزیر وقت ژاپن و بوریس یلتسین موافقت كردند موافقتنامه صلح بین دو كشور، تا سال ۲۰۰۰ میلادی به امضا برسد.اما برخی عوامل از جمله مخالفت ارتش، پارلمان وافكار عمومی روسیه مانع از این امر شدند. البته به این عوامل، باید موقعیت سیاسی رهبران دو كشور را نیز اضافه كرد. چرا كه نه یلتسین و نه هاشیموتو، اقتدار و ثبات لازم را در عرصه سیاست داخلی كشورهای خود نداشتند به طوری كه حدود یك سال بعد، هاشیموتو به دلیل این كه نتوانست به شعارها و وعده هایی كه به مردم داده بود ( غلبه بر ركود اقتصادی، كاهش نرخ بیكاری، انجام اصلاحات ساختاری و...) عمل كند، مجبور به «هاراگیری سیاسی» شد و از سمت نخست وزیری و ریاست حزب لیبرال دموكرات كناره گیری كرد. پس از وی نیز «كیزو ابوچی» هم در سمت نخست وزیری ژاپن با همان مشكلات مواجه شد كه یلتسین بیمار با آنها روبرو شده بود؛ عدم مقبولیت در بین مردم و بحران اقتصادی. در هر حال، عمر زمامداری یلتسین نیز در كرملین به سر آمد واختلافات ارضی مسكو - توكیو همچنان پابرجا ماند.