پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ستاره های آسمان همت و کار مضاعف


ستاره های آسمان همت و کار مضاعف

امسال را سید استاد ما, حکیم دوران, رهبر فرزانه مسلمانان, سال همت و کار مضاعف نامیدند بر همین اساس شرحی کوتاه بر رهنمود عمیق حضرت ایشان را با هم مرور می کنیم

امسال را سید استاد ما، حکیم دوران، رهبر فرزانه مسلمانان، سال همت و کار مضاعف نامیدند. بر همین اساس شرحی کوتاه بر رهنمود عمیق حضرت ایشان را با هم مرور می‌کنیم.

الف) کار از نظر قرآن

۳۶۰ آیه در قرآن کریم مربوط به «کار» و ۱۹۰ آیه راجع به فعل وارد شده است. این آیات متضمن احکام «کار» و سنجش آن و مسئولیت «کارگر» و پاداش و کیفر آن است.

در اینجا بعضی از آیاتی که به کار و عملی که موجب پاداش است و همچنین آیاتی که مردم را به کار و کوشش به منظور به‌دست آوردن روزی تشویق می‌کند، متذکر می‌شویم.

۱) کار شایسته

اساس و روح دعوت جاودانی اسلام که به وسیله یگانه منجی بزرگ عالم بشریت حضرت محمد‌(ص) آورده شده کار و کوشش بوده است.

آری «کار و کوشش» یگانه گمشده نیاکان و بزرگان و مصلحین و تربیت‌یافتگان مکتب قرآن است، یکی از محورهای امتیاز مردم از نظر اسلام، «کار و کوشش» است.

در مکتب اسلام کثرت مال و خودکامگی و خوشگذرانی، ملاک برتری نیست، بلکه ملاک تفوق و برتری، تقوی و کار نیک است.

خداوند می‌فرماید: «کیست که گفتار وی از آنکه به سوی خدا دعوت کند و عمل شایسته نماید و بگوید من مسلمانم بهتر باشد و می‌فرماید: «و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، منزلشان باغ‌های بهشت است.» در آیه دیگر می‌فرماید: «هر کس از زن و مرد عمل شایسته کند و مؤمن باشد، او را زندگی نیکو داده و پاداششان را بهتر از آنچه عمل می‌کرده‌اند، می‌دهیم.» و: «هر کس از زن و مرد کارهای شایسته کند و مؤمن باشد، به بهشت روند و به اندازه نخ هسته خرما ستم نخواهد دید»؛ «و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، آنها را به بهشت خواهیم برد که در آن جوی‌ها روان است و همیشه در آن جاوید خواهند بود، وعده خداوند است کیست که گفته او از خدا راست‌تر باشد» و «هر کس امید دارد به پیشگاه پروردگار خود رود باید عمل شایسته کند و هیچ‌کس را در عبادت پروردگارش شریک نسازد» و «ای پیغمبران از چیزهای پاکیزه بخورید و کارهای شایسته نمایید که من به اعمال بندگان خود واقفم» و «من کسانی را می‌آمرزم که توبه کرده و کار شایسته نموده و بر هدایت استوار باشد» و... «مؤمنانی که کارهای شایسته کرده‌اند، بشارت بده که پاداشی بزرگ دارند» و «تا خدا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، از کرم خویش پاداش دهد که خدا کافران را دوست ندارد.»

۲) تشویق به کار

قرآن کریم راجع به ضرورت کار و کوشش تأکید اکید دارد و می‌فرماید: «و همین که نماز به پایان رسید، پراکنده شوید در روی زمین و از کرم خداوند روزی بجویید و خدا را بسیار یاد کنید شاید رستگار شوید.»

اسلام بین تلاش و کوشش در راه زندگی مادی و عمل در راه تهذیب نفس و به‌دست آوردن مواهب روحی و زندگی معنوی، توازن برقرار می‌کند و این آیه که می‌فرماید: «به وسیله آنچه خداوند به تو مرحمت فرمود، سرای آخرت تحصیل کن و نصیب خود را از این دنیا نیز فراموش مکن»(۱) به همین معنی دقیق نظر دارد، اسلام همان‌طوری که راضی نیست انسان تمام نیروی خود را صرف تأمین زندگی مادی نموده و به‌طور کلی از یاد خدا غافل شود، همچنان راضی نیست که تنها متوجه جهان دیگر شود و زندگی مادی خود را مختل نماید، بلکه روش اسلام این است که انسان هم برای دنیای خود تلاش کند و هم آخرت خود را فراموش ننماید.

قرآن، آدمیان را به کار و کوشش دعوت کرد و آنان را به جنبه‌های مثبت زندگی ارشاد فرموده و از جنبه منفی زندگی یعنی از گوشه‌گیری و تنبلی و سستی بر حذر داشته است و می‌فرماید: «و در اطراف زمین راه بروید و از روزی او بخورید و بازگشت به سوی اوست.۳»

خداوند زمین را آفرید و آن را از نعمت و برکت انباشته داشت تا انسان با رفاه و آسایش در آن زندگی کند، چنان‌که می‌فرماید: «زمین مرده و موات موجب عبرت آنها است که ما زنده‌اش کرده و دانه را از آن بیرون آورده‌ایم که می‌خورند و در آن باغ‌های نخل و تاک قرار داده‌ایم و چشمه‌های جاری از آن بیرون آورده‌ایم تا از میوه آن و آنچه به وسیله دست‌هایشان درست کرده‌اند بخورند، چرا شکرگذار نیستند.»(۲) و بدیهی است انسان وقتی به آن نعمت‌ها نایل می‌شود که کوشش کند و کار نماید.

۳) جلوگیری از سستی و تنبلی

اسلام از سستی و تنبلی که باعث فلج شدن چرخ اقتصاد و خشکیدن چشمه نیروی آدمی و فساد جامعه می‌شود، نهی فرموده است، زیرا موجب زیان غیر‌قابل جبران خواهد شد و در دعاهایی که از ائمه اهل بیت علیه‌السلام وارد شده، می‌بینیم که از بیکاری به خدا پناه برده‌اند، دعا وارد شده است که «خدایا از کسالت و سستی و اندوه و تنبلی به تو پناه می‌برم» و اخبار بسیاری نیز وارد شده که از سستی و تنبلی نهی می‌کند امام جعفر صادق علیه‌السلام به بعضی از یاران خود فرموده: از کسالت و اندوه بترس این دو کلید تمام بدیها است، کسی که کسالت بورزد، حقی را ادا نمی‌کند و کسی که اندوه به خود راه بدهد، بر هیچ حقی شکیبا نمی‌شود.»(۳)

امام هفتم علیه‌السلام به بعضی از فرزندانش فرمود: «از کسالت و اندوه بپرهیز، زیرا آن دو تو را از لذت دنیا و آخرت باز می‌دارند.(۴)

اسلام سستی و تنبلی را مکروه و بیکاری را حرام می‌داند و نسبت به شخص بیکار غضب می‌کند، زیرا بیکاری باعث فقر و انحطاط و ریختن آبرو شده و آدمی را در انظار دیگران کوچک و خوار می‌سازد، زیرا شخص بیکار مانند مرده بی‌فکر و تدبیر است. نیاکان ما سستی و بیکاری را به خود راه نمی‌دادند، بلکه به کار و کوشش و کسب و تجارت می‌پرداختند و امام ششم‌(ع) روش آنها و علاقه و جدیت آنان را در کار و کوشش برای اصحاب خود بیان کرده و می‌فرمود: «در طلب روزی خود سستی نورزید، زیرا نیاکان ما در راه تحصیل روزی تلاش کرده و آن را طلب می‌کردند.(۵)

معاذبن کثیر خدمت امام جعفر صادق علیه‌السلام آمد و با آن حضرت مشورت کرد که آیا دست از کار کشیده و به همان مقدار مالی که دارد، اکتفا نماید؟ حضرت او را از آن نهی کرده و به وی فرمود: اگر چنین کردی، آبروی تو ریخته می‌شود و دیگر در هیچ کاری از تو یاری نخواهد جست.

اسلام مردم را به جدیت و کوشش و مسابقه در میدان کار و فعالیت برای رسیدن به زندگی مرفه و سعادت‌بخش و آزادی که خوبی و خرمی بر آن سیادت کند دعوت می‌نماید، ولی کمونیست‌ها گمان کرده‌اند که اسلام‌ جلو پیشرفت کار را گرفته و از ارزش کار و فعالیت می‌کاهد و مردم را به انحطاط و بدبختی سوق می‌دهد.(۶)

ب. کار از نظر احادیث

در کتب احادیث روایات بسیاری است که مردم را به کار و کوشش دعوت می‌کند. در این بخش به برخی از این احادیث اشاره می‌نماییم.

۱) کار شرافت است و نشانه اهل تقوا

کار هر چند هم کوچک باشد، باز موجب شرافت و کرامت بوده و بهتر از آن است که انسان دست گدایی پیش دیگران دراز کرده و سربار آنان باشد. در حدیث می‌فرماید: «اگر انسان طنابی بردارد و سر به کوه گذارد و هیزم را با آن بر پشت بکشد، بهتر از آن است که دست گدایی پیش دیگران دراز نماید.» (۸)

پیامبر اسلام (ص) فرمود: «کسی که عملش او را پس انداخته نسبتش او را پیش نمی‌اندازد».

در حدیث آمده که «خداوند از بنده‌ای که دهانش را باز کند و بدون کار کردن بگوید: خدایا مرا روزی بده، بدش می‌آید.» (۹)

خداوند موجودات را آفریده و انسان را با وسایل طبیعی این جهان مرتبط ساخته است پس حق ندارد از وسایلی که در اختیار دارد چشم بپوشد زیرا صرف نظر کردن از وسایل طبیعی این جهان، باعث بر هم خوردن نظام زندگی و

نا استواری آن است.

حضرت امیرالمؤمنین (ع) در نامه ۲۷ نهج‌البلاغه درباره اهل تقوا می‌فرمایند: ان المتقین ... فشارکوا اهل الدنیا فی دنیاهم ... سکنوا بافضل ما سکنت و اکلوا بافضل ما اکلت فحظوا من الدنیا بما حظی به المترفون و ...؛ تقوا مداران در خانه‌هایی بهتر از خانه‌های دنیا مداران زندگی می‌کنند و غذاهایی لذیذتر از غذاهای اهل دنیا می‌خورند و ...؛ به وضوح روشن است که همه اینها بر اثر همت و کار مضاعف به دست می‌آید.

۲) کار جهاد است

اسلام کار را یک نوع جهاد در راه خدا می‌داند و تلاشی که مسلمان در راه اداره زندگی خود و خانواده‌اش انجام می‌دهد از بهترین عبادت‌هاست. زکریابن آدم از امام هشتم (ع) روایت کرده که فرمود: «پاداش کسی که برای کسب رزق حلال کار می‌کند از آن کس که در راه خدا جهاد می‌کند بیشتر است».

رسول خدا (ص) با جماعتی از یارانش از جایی عبور می‌فرمود؛ ناگهان به مردی برخوردند، یاران آن حضرت از کوشش و تلاش آن مرد تعجب نمودند، خدمت رسول خدا (ص) عرض کردند: یا رسول الله چه خوب بود که این تلاش و کوشش در راه خدا بود. حضرت فرمود: اگر منظورش خدمت کردن به خود یا اولاد یا پدر و مادرش باشد، در راه خدا حساب می‌شود.»

اسلام پاداش‌ کارگران را از جهاد‌کنندگان در راه خدا برتر دانسته است. قرآن کریم نیز نام آنها را پیش از نام مجاهدین ذکر کرده می‌فرماید: «آنان که در زمین راه می‌روند و از کرم خدا روزی می‌جویند و آنها که در راه خدا کارزار می‌کنند

و ...» (۱۰)

۳) کار عبادت است

اسلام کار را با بهترین صفات ستوده است مثلاً کار را عبادت و اطاعت دانسته تا مردم در میدان کار و تولید بر یکدیگر سبقت گیرند.

در روایت است که دو نفر از اصحاب در حالی که یکی از برادران خود را بر دوش کشیده بود بر رسول خدا (ص) وارد شدند، حضرت حال آن شخص را از آن دو نفر پرسید، عرض کردند: از هیچ نمازی فارغ نمی‌شود جز این‌که وارد نماز دیگر می‌شود، و هیچ روزه‌ای را افطار نمی‌کند مگر این‌که روز دیگرش را روزه می‌گیرد، و اکنون حالش طوری است که مشاهده می‌فرمایید، حضرت فرمود: پس چه کسی شترش را میچراند و چه کسی برای اداره زندگی عائله‌اش کار می‌کند؟ عرض کردند: ما متحمل هستیم، حضرت فرمود، شما از او عابدترید.

اسلام به ما اجازه نمی‌دهد که از دنیا و لذت‌های آن دست بکشیم و به نماز و روزه اکتفا کنیم. خداوند کسانی را که از دنیا دست کشیده‌اند سرزنش کرده می‌‌فرماید: «و رهبانیت را که ما بر آنها مقرر نکرده بودیم بدعت گذاردند و جز برای طلب رضای خدا نکردند، اما چنانکه شایسته بود رعایتش ننمودند» (۱۱)

و نیز می‌فرماید: «بگو ای پیغمبر چه کسی جامه‌ای را که خدا برای بندگانش پدید آورده با روزی‌های پاکیزه حرام کرده است؟ بگو این نعمت‌ها در زندگی دنیا متعلق به کسانی که ایمان آورده‌اند و در روز قیامت خاص ایشان است» (۱۲)

اسلام ما را دعوت کرده که دنیا را مقدمه آخرت قرار دهیم و اجازه نمی‌دهد که تمام هدف و همت ما فقط دنیا باشد چنانچه اسلام با قبول کردن آخرت و ضایع کردن دنیا هم مخالف است و حدیث زیر به این معنی نظر دارد: «برای دنیای خود آنچنان عمل کن که گویا همیشه زنده‌ای و برای آخرت خود طوری کار کن که گویی فردا خواهی مرد» و دعوت به جمع کردن بین دنیا و آخرت یکی از امتیازات اسلام است؛ زیرا بعضی از ادیان تحریف یافته به گوشه‌گیری و ترک مادیات دعوت می‌کنند و بعضی دیگر به ترک معنویات و توجه به امور مادی و دنیوی می‌خواند.

پیامبر اکرم(ص) در بسیاری از موارد فرمود که: رسالت جاویدان من به جمع کردن بین دین و دنیا و وفق دادن بین روح و بدن دعوت می‌کند.

در روایت است که برخی افراد به خانه زن‌های پیغمبر (ص) رفته و از چگونگی عبادت آن حضرت پرسش کردند همین که از کیفیت عبادت آن حضرت مطلع شدند ، گفتند: ما کجا و رسول خدا کجا و حال آن‌که خداوند گناه گذشته و آینده او را بخشیده است.

آنگاه یکی از آنها جدا شد در حالی که به همراهان خود گفت: «من بعد از این همیشه مشغول نماز می‌شوم» دیگری به راه افتاد و چنین اظهار داشت: «من تا زنده‌ام روزه می‌گیرم» سومی گفت: «من تا زنده‌ام ازدواج نخواهم کرد» این جریان به گوش رسول خدا(ص) رسید خشمگین شد، به مسجد آمد و بر فراز منبر قرار گرفت و دور بودن آن سه نفر از طریق حق و عدم موافقت تصمیم آنان را با حقیقت اسلام، برای مسلمان‌ها بیان کرد، آنگاه بعد از حمد و سپاس الهی فرمود: «چه شده است کسانی را که چنین و چنان گفته‌اند، متوجه باشید به خدا سوگند من از همه شما از خدا بیشتر می‌ترسم و تقوای من از همه شما بیشتر است ولی روزه می‌گیرم و افطار می‌کنم، نماز می‌خوانم و استراحت می‌کنم با زنان ازدواج می‌کنم و ازدواج سنت و طریقه من است کسی که از آن دوری کند از من نیست.»۱۳

حضرت امام صادق(ع) از حال مردی سؤال کرد، عرض شد وی فقیر و بینوا است. حضرت فرمود: این روزها چه می‌کند؟ عرض کردند: در خانه مشغول عبادت خداست. فرمود: معاش او از کجا تأمین می‌شود؟ عرض کردند: بعضی از برادرانش زندگی او را اداره می‌کنند. فرمود به خدا سوگند کسانی که زندگی او را تأمین می‌کنند از او عابدترند.۱۴

این است نظر اسلام که به طور صریح به مسلمانان امر می‌کند که هم برای دنیا و هم برای آخرت تلاش کنند، مسلمان حق ندارد به کلی از دنیا کناره‌گیری کرده و به امور آخرت بپردازد، همچنان که نباید تنها به امور دنیوی پرداخته و آخرت خود را فراموش نماید.

۴) کار سنت انبیا و اولیا

سیره پیامبران و ائمه هدایت؛ کار بوده و برای شرافت و افتخار کارگر همین بس که هیچ پیغمبری برانگیخته نشده مگر این‌که کارگر و زحمتکش بوده است.

امام ششم(ع) از جد بزرگوارش علی(ع) روایت کرده که فرمود: «خداوند به حضرت داوود وحی فرستاد: ای داوود تو خوب بنده‌ای هستی، ولی چه حیف که با دست خود کار نمی‌کنی و از بیت‌المال ارتزاق می‌نمایی. حضرت داوود از شنیدن این وحی چهل روز گریه کرد. آنگاه خداوند به آهن الهام نمود که برای داوود نرم شود، از آن به بعد در دست داوود مانند موم بود و هر روز زرهی از آن می‌ساخت.»۱۵

خداوند دوست نداشت که بنده و پیامبرش حضرت داوود بیکار باشد و بدون آن‌که زحمت بکشد از بیت‌المال ارتزاق نماید. خاتم پیامبران حضرت محمد(ص) پیش از بعثت شبان بود و با پول خدیجه(س) به صورت مضاربه تجارت می‌کرد و بعد از بعثتش با اصحاب کار می‌کرد و در کارها و گرفتاری‌ها با آنان تشریک مساعی می‌نمود و هیچ‌گونه تفوق و برتری نمی‌جست.

هنگامی که مسجد بزرگ مدینه را می‌ساخت مانند یکی از اصحاب کار می‌کرد.

وقتی پیامبر خدا(ص) از یکی از جنگ‌ها مراجعت فرمودند گوسفندی با خود همراه داشت یکی از اصحاب عرض کرد: من این گوسفند را ذبح می‌کنم. دومی گفت: من او را از پوست می‌کنم. سومی عرض کرد: من آن را می‌پزم. حضرت فرمود: من هم هیزم جمع می‌کنم و فوراً برخاست و مشغول جمع‌آوری هیزم گردید.۱۶

امیرالمؤمنین علی(ع) با دست خود کار می‌کرد. امام جعفر صادق(ع) روایت کرده که امیرالمؤمنین(ع) هزار بنده از دستمزد خود خریده و در راه خدا آزاد نمود۱۷ و فرزندانش نیز از آن حضرت پیروی کردند. امام پنجم(ع) شخصاً کار می‌کرد. محمد بن منذر گفت: روزی به بعضی از آبادی‌های اطراف مدینه رفته بودم. امام محمد باقر(ع) را دیدم که بر دو برده و غلام سیاه تکیه داده و آن حضرت فربه و سنگین بود. با خود گفتم: سبحان‌الله، یکی از بزرگان قریش در این ساعت با این حالت آن هم در طلب دنیا؟ لازم است او را پند بدهم، نزدیک رفتم سلام کردم و عرض نمودم: خداوند امور تو را اصلاح کند، یکی از بزرگان قریش در این ساعت آن هم در طلب دنیا!‌ آیا فکر کرده‌ای اگر در این حال مرگ شما فرا رسد چه خواهی کرد؟ امام پنجم(ع) با روح و منطق اسلام وی را چنین پاسخ داد: «اگر در حالی که مشغول عبادت خدا هستم مرگ من فرا رسد ترسی ندارم. من به وسیله این عبادت خود و عائله‌ام را از تو و مردم دیگر بی‌نیاز می‌سازم، ولی خوف من از این است که مرگ من در حالی فرا رسد که در حال معصیت خدا باشم.»

محمد بن منذر شرمنده شد و نتوانست در برابر حضرت سخنی بگوید، برگشت در حالی که می‌گفت: خدا تو را رحمت کند راست گفتی، من می‌خواستم تو را پند دهم ولی تو مرا پند دادی.۱۸

کار یکی از عبادت‌هاست همان طور که امام محمد باقر(ع) فرمود، زیرا انسان به وسیله کار و کوشش خود و عائله‌اش را از دسترنج دیگران بی‌نیاز می‌سازد.

ائمه معصومین علیهم السلام با این‌که خدمتکار داشتند اما خود برای تأمین زندگی عائله‌شان تلاش می‌کردند و منظورشان این بود که به مسلمانان بفهمانند که اسلام به کار کردن امر می‌کند و از بیکاری و سستی نهی می‌نماید و شخص هر اندازه هم که بزرگ باشد لازم است برای تأمین زندگی خود و عائله‌اش کار کند تا آنها را از دیگران بی‌نیاز سازد.