شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

ظاهر و باطن


ظاهر و باطن

مروری بر بهترین داستان های سال ۲۰۱۰

در حالی که حماسه خانوادگی فرانزن با نام Freedom را در سال نو بسیاری هدیه دادند، و رمانس تلخ و شیرین دیوید نیکلز با نام One Day را بسیاری هدیه گرفتند، منتقدان ما تعداد زیادی از کتاب‌های باارزش دیگر را در سال گذشته، که سال مطالعه داستان بود، پیشنهاد کرده‌اند.

۱۲ماه گذشته برای مطالعه رمان‌های کمیک ایده‌آل بود، مخصوصاً با وجود جستار پرنشاط هاوارد جیکبسون در اندوه، دوستی و زندگی یهودیان بریتانیا، رمان The Finkler Question،که برنده جایزه من‌بوکر شد و غافلگیر‌کننده و در عین حال رضایت‌بخش بود. به گفته الکس کلارک، منتقد انگلیسی، «رمانی وحشت‌انگیز و بلندپروازانه، پر از موهومات خطرناک و دریای عمیق و تیره» است که شوخی‌های سطحی و بی‌مایه را با جدی‌ترین درونمایه‌ها درهم می‌آمیزد. بی‌شک لذت‌بخش‌ترین رمان سال که اکنون به مدعی جایزه کوستا بدل شده است، Skippy Dies نوشته پل ماری است که گروه‌های مختلف نوجوانان را در یک مدرسه شبانه‌روزی در ایرلند به تصویر می‌کشد و پاتریک نس از آن با عنوان «یک تراژدی-کمدی کم‌نظیر که هم تراژدی نابی است و هم کمدی ناب» یاد کرده است.

کریستوفر تیلر واکنش «باشکوه و شگفت‌آور» ایان مک‌یوئن را نسبت به گرم شدن دمای زمین در رمان Solar می‌ستاید: «به جای سر دادن آه و ناله، سبکی ملایم‌تر و کمیک‌تر از حد معمول را پیش می‌گیرد.» الفرد هیکلینگ، در سویی دیگر، دلباخته رمان Diamond Star Halo تیفانی ماری شده است؛ رمانی پرزرق و برق به سبک گلم راک که یادآور دادی اسمیت و درباره گذار از نوجوانی به بلوغ در یک استودیوی ضبط موسیقی در حومه شهر در دهه ۷۰ است. تیلر سپس از ولز به سان‌فرانسیسکو می‌رود؛ جایی که آرمیستد موپن پس از ۲۰ سال با عوامل سریال Tales of the City (اقتباس از مجموعه‌ای به همین نام نوشته موپن) ملاقات می‌کند و با رمان Mary Ann in Autumn به «اوج شور» داستان‌نویسی‌اش بازمی‌گردد.

لوید جونز به دنبال رمان موفقش Mr. Pip در سال ۲۰۰۷، رمانی می‌نویسد که جوئنا بریسکو آن را «فوق‌العاده» می‌خواند. رمان Hand Me Down World جست‌وجوی زنی را در پی کودکش از آفریقا تا برلین تصویر می‌کند و از طریق مجموعه‌ای از روایت‌های ناموثق از زبان شاهدان ماجرا بازگو می‌شود. این رمان نشان می‌دهد «جونز به یکی از جذاب‌ترین، صادق‌ترین و تفکربرانگیز‌ترین رمان‌نویسان حال حاضر تبدیل می‌شود.» سفر یک مادر موضوعی است که در یکی از مدعیان بین‌المللی رمان سال، To the End of the Land، نوشته دیوید گراسمن دیده می‌شود. این رمان داستان زنی است که با پای پیاده از خانه‌اش در اورشلیم به راه می‌افتد، و دیگر از اینکه از روبه‌رو شدن با مسوولان که هر لحظه ممکن است خبر مرگ پسر سربازش را به او بدهند، بپرهیزد، به تنگ آمده است. جکلین رز آن را «یکی از قوی‌ترین و تکان‌دهنده‌ترین رمان‌هایی که تا به حال خوانده» توصیف می‌کند. همه شخصیت‌ها، که در کشمکش بین اسرائیل و فلسطین زندگی می‌کنند، «به تعبیری فراری هستند. این رمان نشانه‌ای از انعطاف پذیری آنها و در عین حال نشانی از تزلزل بقای زندگی خانوادگی است.»

Visitation از نظر میشل فابر یک رمان آلمانی درخور توجه است. او می‌نویسد: «جنی ارپنبک یکی از خوش‌ذوق‌ترین و جالب‌ترین نویسندگان در قید حیات است.» و این رمان که داستان یک خانه بزرگ و ساکنان آن در آلمان شرقی در قرن بیستم است «باعث می‌شود احساس کنیم با افرادی واقعی آشنا شده‌ایم، برملا شدن آهسته اسرار تاریخ را تجربه کرده‌ایم، و احساس تعلقی بی‌قید و شرط به یک مکان پیدا کرده‌ایم.» سم جوردیسن در وبلاگش رمان Birdbrain یوهانا سینیسالو را پیشنهاد می‌کند؛ یک داستان جنایی فنلاندی که در خارج از شهر واقع می‌شود و از «دل تاریکی» کنراد الهام گرفته شده است. «یک حس ترس پنهان را القا می‌کند که هفته‌ها در دل خواننده باقی می‌ماند.»

رقبای ورود به لیست نهایی جایزه کتاب اول گاردین عبارت بودند از Your Presence Is Requested at Suvanto داستان یک آسایشگاه در زمستان فنلاند نوشته مایلی چپمن و Boxer، Beetle نوشته ند بومن. به عقیده کاترین تیلر نویسنده گاردین، Black Mamba Boy نوشته ندیفه محمد که به لیست نهایی رمان اول گاردین راه پیدا کرده، با بهره‌گیری از حماسه پدرش که سفری باورنکردنی را از سومالی به شهر خودمختار هال پس از جنگ جهانی در پیش گرفت، «تصویری جالب از تجربه پناهندگان» خلق می‌کند. تیلر همچنین The Still Point ایمی سکویل را تحسین می‌کند؛ کتابی که به تازگی برنده «جایزه جان لوئلین ریس» شده و سفر به قطب را در سال‌های دور در برابر سفرهای امروزی به قطب قرار می‌دهد. «دو دنیای متفاوت از یخ و گرما، با فاصله یک قرن از هم، با نثری حساب‌شده و دقیق در تعادل کامل با هم قرار گرفته‌اند.»

نویسنده ستون داستان‌های جنایی، جان اوکانل، Truth پیتر تمپل را پیشنهاد می‌کند که درباره تحقیقات متوقف‌شده یک قتل در ملبورن است: «بررسی مصمم رابطه پول و قدرت». اوکانل همچنین Collusion استوارت نویل را توصیه می‌کند؛ داستان سیاست کثیف در بلفاست پس از آتش‌بس. به عقیده استیون پول، The Stalin Epigram نوشته رابرت لیتل که به دنبال او سیپ مندیلشتام، شاعر آشفته روسی، وارد لوبیانکا (مقر کاگ‌ب در مسکو) می‌شود، «شاهکار» پارانویایی است. مایا جگی مجذوب Red April نوشته سانتیاگو رونکالیولو شده است؛ نویسنده‌ای که توسط مجله گرانتا به عنوان یکی از بهترین رمان‌نویسان جوان اسپانیایی‌زبان انتخاب شده و از ژانر قتل‌های زنجیره‌ای استفاده می‌کند تا از حوادث خونین اخیر در پرو پرده بردارد.

لورا ویلسن نویسنده ستون رمان‌های پلیسی، به سرعت یکی از طرفداران نخستین رمان بیلیندا بائر (Blacklands) شد که از نگاه یک کودک روایت می‌شود. این رمان برنده خنجر طلایی انجمن نویسندگان پلیسی نیز شد. ویلسن همچنین City of Veils، یک رمان جنایی و معمایی واقع در شهر جده، نوشته زویی فراریس را پیشنهاد می‌کند. رمان‌های ترسناک با نثر قوی دیگر نایاب شده است: اریک براون رمان Horns جو هیل را تحسین می‌کند که در آن شیطنت‌های فراطبیعی و شرارت‌های بشری در شهر کوچکی در امریکا در هم می‌آمیزند. دامین جی والتر در وبلاگش می‌نویسد که از رمان تخیلی سال، Kraken نوشته چاینا می‌ایول، لذت برده است؛ داستان پلیس‌ها و فجایعی که در لندنی متفاوت با واقعیت رخ می‌دهد «تخیلات نبوغ آمیز که با حرارت تمام تصویر می‌شوند».

در مورد داستان کوتاه، الکس کلارک دومین مجموعه ییون لی با نام Gold Boy و Emerald Girl را که تغییرات فرهنگ و جامعه چین را بررسی می‌کند، «به شدت تاثیرگذار» معرفی می‌کند. چشمان تیزبین ایمی بلوم متوجه زندگی خانوادگی در امریکا شده (Where the God of Love Hangs Out) و نگاه هلن سیمپسون معطوف خیانت جهانیان در بی‌تفاوتی نسبت به تغییرات اقلیمی و محرومیت افراد از میانسالی شده است (In-Flight Entertainment). ارمیون لی مجموعه کولم توبین را با نام The Empty Family می‌ستاید؛ داستان‌های «حسرت، تبعید و پشیمانی» که از بارسلون دهه ۱۹۷۰ تا ایرلند آشفته امروز را شامل می‌شود.

در آخر نیز استیون پول مجذوب The Interrogative Mood پجت پاول شده است؛ رمانی که سراسر از سوال تشکیل شده. پول می‌پرسد «آیا احساسات پاکی دارید؟» یا اینکه «هیچ دوستی دارید؟» و «اصولاً موافق حفر کانال هستید یا مخالف؟»، «واقعاً این زیرکانه‌ترین داستانی نبوده که امسال خواندم؟» اگر Freedom یک هدیه ادبی قابل پیش‌بینی است، چرا این کتاب را امتحان نکنم؟

ترجمه: محمدامین فقیه