سفیران گردشگر

نبض گردشگری ایران در دست رایزنان فرهنگی کشور است

اجلاس سران جنبش عدم تعهد با امضای بیانیه‌های مهمی در تهران به پایان رسید. شاید پس از این رویداد، بسیاری از مسئولان وظیفه خود را در این رابطه با امضای این بیانیه‌ها تمام شده دیدند تا به وظایف اصلی خود در اجلاسی دیگر بیندیشند. اما یکی دو گروه از مسئولان هنوز با همان شور و هیجان روزهای برگزاری اجلاس مشغول پیگیری و بررسی دستاوردهای شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد در کشورمان هستند.

یکی از گروه‌های مذکور، مسئولان بخش گردشگری ایران است که از چندی پیش مشغول برنامه‌ریزی و مدیریت اهدافشان در این زمینه است. گروهی هم با توجه به میزبانی ایران و پس از اتمام این نشست، هم‌اکنون بیشترین مسئولیت برای به نتیجه رسیدن توافقات طرفین بویژه در زمینه گردشگری بین کشورهای جنبش عدم تعهد را برعهده دارند همان رایزنان فرهنگی هستند.

طی برگزاری اجلاس نام ایران به واسطه حضور حدود ۷۰۰۰ نفر از سران، هیات‌های همراه آنها و از همه مهم‌تر خبرنگاران داخلی و خارجی بارها و بارها در سراسر دهکده جهانی تکرار و شنیده شده است و بی‌تردید با توجه به این جریان‌سازی و البته جاذبه‌های بسیار غنی گردشگری ایران، علاقه بسیار زیادی بین گردشگرانی که به دنبال یافتن مقصد گردشگری خود بودند، ایجاد شد. بنابراین حالا که جنبش عدم تعهد توانسته جنب و جوش خاصی به صنعت گردشگری در ایران بدهد، هرگز نباید شور و حال ایجاد شده را به حال خود رها کرد تا دوباره به رخوت گرفتار شود.

تدابیر بسیار مناسبی چون حذف روادید برای سفرهای آسان‌تر بین اتباع برخی از کشورهای مهمان، توافق‌نامه‌ها و برقراری خطوط هوایی، دریایی و زمینی بین این کشورها اندیشیده شده است که همگی از عزم جدی مسئولان گردشگری ایران برای جلب توجه گردشگران خارجی و پذیرایی آنها در کشورمان حاکی بوده است، اما نباید فراموش کرد اینها فقط قوانین هستند و به نوعی شاید تسهیل‌کننده سفر گردشگران به ایران باشند، اما سوال اصلی اینجاست که آیا واقعا علاقه ایجاد برای گردشگران جهت سفر به ایران‌زمین به خودی خود کافی است تا آنها را در کشورمان پذیرایی کنیم؟ یا این‌که باید گروهی در کشورهای هدف برای جذب گردشگر ایران این علاقه را به سمت جاذبه‌های گردشگری کشورمان رهبری و هدایت کنند؟

اینجاست که نام گروه فراموش شده برای توسعه و رونق صنعت گردشگری ایران دوباره خودنمایی می‌کند و متوجه نقش کلیدی آنها برای تحقق این هدف یا همان توسعه گردشگری ایران خواهیم شد.

رایزنان فرهنگی و به نوعی سفیران کشورمان در دیگر نقاط جهان درواقع گروه ازقلم‌افتاده این اجلاس بودند که زیاد به نقش و اهمیت​شان پس از برگزاری این اجلاس توجه نشده است؛ در صورتی که یکی از اصلی‌ترین مسئولیت رایزنان و وابستگان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و البته بخشی از مسئولیت سفیران جمهوری اسلامی ایران در دیگر نقاط جهان، ایجاد آشنایی دقیق و صحیح مردم کشور محل ماموریتشان با تمدن، فرهنگ و آداب و رسوم ایران‌زمین است.

هرچند در نگاه اول ترغیب و هدایت انگیزه سفر گردشگران و ماجراجویان خارج از مرزهای ایران به‌عهده آژانس‌های گردشگری به نظر می‌رسد، اما بدون تردید رایزنان فرهنگی و البته سفیران ایران در کشورهای بازار هدف صنعت گردشگری ایران، اصلی‌ترین و سنگین‌ترین مسئولیت را به‌عهده خواهند داشت.

اهمیت و مسئولیت این گروه در رشد صنعت گردشگری بدون شاهد مثال نیست، چون دقیقا کمتر از دو ماه پیش سفارتخانه کره جنوبی از طریق وابسته فرهنگی این سفارت در تهران (کیم جانگ سیک) از موقعیت استثنایی این مقام فرهنگی در تهران، استفاده بهینه‌ای جهت ارتقای سطح ارتباط فرهنگی بین دو کشور کرده است.

وی با برنامه‌ریزی توری تحت عنوان «تور اساطیر پارسی» دست به انجام سفرهای سیاحتی همراه با تعدادی از شهروندان کره جنوبی در ایران زد و با برگزاری جلساتی همراه با اسطوره‌شناسان ایرانی سعی کرده اطلاعات دقیقی از ایران، اسطوره‌های مذهبی و باستانی ایران و البته تمدن ایران‌زمین را به هیات همراه خود بشناساند.

اگرچه هدف از این حرکت، درک عمیق شهروندان کره جنوبی از تاریخ و تمدن ایران‌زمین و البته در راستای سیاست جذب گردشگر خارجی توسط کشورمان است، اما حرفه‌ای‌ترین و تاثیرگذارترین بخش این تور، انتشار خاطرات سفر و سفرنامه این هیات در یکی از روزنامه‌های معتبر کره جنوبی بوده که حاکی از اهمیت جایگاه رایزنان فرهنگی در برقراری تبادل گردشگران بین دو کشور است.

حالا با توجه به این مثال و البته اهمیت موضوع رونق گردشگری و جایگزینی درآمد صنعت سبز به جای صنعت نفت، ایران به اهمیت و سنگینی مسئولیت رایزنان فرهنگی کشورمان و به نوعی سفیران ایران برای هدایت تقاضای سفر گردشگران خارجی به داخل مرزهای ایران در دیگر نقاط این دهکده جهانی بویژه کشورهایی که سران آنها به عنوان مهمان چند روز پیش تهران را ترک کردند، پی خواهیم برد.

هرچند سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران با جلب نظر ماجراجویان و گردشگران خارجی به جاذبه‌های گردشگری کشورمان سعی دارد، رویای شیرین حضور ۵/ ۷ میلیون گردشگر خارجی را در کشور به واقعیت نزدیک کند، اما بی‌شک بدون همراهی و هدایت سفارتخانه‌های ایران در سراسر دهکده جهانی موفق به تحقق آن نخواهد بود، ولی لازم به یادآوری است که به تاثیر و امکانات بخش خصوصی در کشور و ارتباطات آنها با آژانس‌های گردشگری دیگر کشورها و بویژه کشورهای هدف نباید بی‌توجه بود و آنها را نادیده گرفت، چون صنعت گردشگری صرفا با توجه به سرمایه‌های خصوصی در سراسر دهکده جهانی پویا و پررونق مانده است و به هیچ عنوان نمی‌توان این صنعت درآمدزا را در حصار دولت و در چرخه موانع دولتی‌ها نگاه داشت، چون علاوه بر ناکامی این‌حوزه حاصلی جز مسیری یکطرفه از ایران به دیگر مقاصد گردشگری جهان نخواهد داشت؛ معضلی که هم‌اکنون صنعت گردشگری ایران دچار آن است و ایران را به عنوان صادرکننده بزرگی از گردشگر به دیگر نقاط جهان در صنعت گردشگری معروف کرده است.

بجاست که نزدیک‌ترین مسئولان ایرانی به بازارهای هدف توسعه گردشگری ایران یعنی رایزنان، وابستگان فرهنگی و البته سفرای کشورمان با توجه به سیاست احیای صنعت گردشگری کشور و در چارچوب قوانین و فرهنگ ایران‌زمین، به برگزاری این‌گونه تورهای فرهنگی اقدام کنند تا جریان ایجاد شده به واسطه میزبانی و البته ریاست سه‌ساله ایران بر جنبش عدم تعهد در بخش گردشگری کشور به سرمنزل مقصود برسد.