ازدواج با این مردان برای شما خطرناک است

برخی مردها خصلت هایی دارند که آن ها را برای زندگی مشترک نامناسب می کند

شاید با این جمله آشنا باشید که «‌امروزه ازدواج به بزرگ‌ترین ریسک زندگی دختران و پسران تبدیل شده است». به هر حال پیچیدگی روابط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به‌خصوص در جوامع شهری باعث شده بسیاری از افرادی‌که در آستانه ازدواج هستند، در رفتارها و ارتباط‌های اولیه چهره واقعی خود را نشان ندهند. برخلاف تصور اغلب جوانان، ازدواج تنها یک تصمیم عاطفی نیست بلکه باید کاملا حساب‌گرانه و مهندسی شده باشد تا همسران در طول زندگی مشترک به بن‌بست نرسند. در واقع باید در این راه طرفین به شناخت دقیق از هم برسند. تجربه نشان داده است هرچه این شناخت دقیق‌تر و قوی‌تر باشد، ازدواج سرنوشت بهتری خواهد داشت. در این میان اما هستند مردانی که به هیچ‌عنوان برای ازدواج مناسب نیستند؛ آن‌ها را به‌اصطلاح «مردان خطرناک» برای ازدواج می‌نامیم. این افراد شخصیت‌هایی دارند که آن‌ها را برای ازدواج نامناسب می‌کند. به همین دلیل دختران جوان باید در مقابل این قبیل افراد وارد ارتباط عاطفی نشوند و فکر نکنند که با ازدواج همه مشکلات حل می‌شود. در این شماره برخی از این افراد را به دختران جوان معرفی می‌کنیم تا آن‌ها هوشیارانه‌تر و آگاهانه‌تر به موضوع نگاه کنند و از سیستم «انتخاب عاقلانه، زندگی عاشقانه‌» استفاده کنند. در شماره‌های آینده نیز می‌توانید منتظر معرفی سایر افراد نامناسب باشید.

● شناخت همسر آینده از چه راهی باید حاصل شود؟

دلیل این‌که مشاوران خانواده به خانواده‌ها پیشنهاد می‌کنند برای عقدکردن فرزندان‌شان عجله نکنند ایجاد فرصت برای شناخت دقیق‌تر و آگاهانه است. زمان مناسب برای آشنایی حداقل بین ۴ تا ۶ ماه است. در این مدت دختر و پسر می‌توانند در کنار خانواده‌ها و با رعایت اصول شرعی و عرفی به شناخت مناسب‌تری نسبت به طرف مقابل و خانواده او دست یابند. تصور کنید شما با شخصی هم جنس خودتان ارتباطی دوستانه را شروع می‌کنید، بدون شک در اوایل ارتباط هر ۲ شما سعی می‌کنید خود واقعی‌تان را کمی پنهان کنید و خودتان را از آن چیزی که هستید بهتر نشان دهید که این اتفاق گاهی ناخودآگاه روی می‌دهد. در اصل اکثر انسان‌ها نقابی بر چهره دارند اما وقتی با این فرد مدتی به رفت‌وآمد می‌پردازید و اصطلاحا یخ‌تان آب می‌شود، افکار و رفتارهای خود را کمتر پنهان می‌کنید و شناخت دو طرفه بهتری بین شما ایجاد می‌شود، به جز شخصیت نمایشی که در واقع هنرپیشه‌هایی هستند که شناخت‌شان کار دشواری است بقیه شخصیت‌ها را به مرور زمان می‌توان شناخت به شرط آن‌که افراد ابزار این شناخت را داشته باشند و این ابزار آگاهی است.

● پیش شرط‌های ازدواج

با توجه به این‌که این مطلب در صفحه دختران نگاشته می‌شود عنوان آن را مردان خطرناک برای ازدواج قرار دادیم. هدف ما این است که این ابزار را به دختران بدهیم تا در مسیر شناخت، گام‌های مناسب‌تری بردارند و وارد ارتباطات بیمار و مشکل‌ساز نشوند، فراموش نکنیم که همواره پیشگیری بهتر از درمان است. اگر افراد شناخت مناسبی از خودشان داشته باشند و بدانند که به چه فردی با چه الگوهایی نیاز دارند و همچنین با مشورت با متخصصان امر ازدواج دست به انتخاب بزنند، احتمال طلاق عاطفی و قانونی به حداقل خواهد رسید. گاهی من با مواردی مواجه می‌شوم که دوره نامزدی هم بین زوجین وجود داشته حتی زمان آن هم مناسب بوده اما چون ابزار شناخت میسر نبوده نتوانسته‌اند به تشخیص مناسبی برای انتخاب یا عدم‌آن برسند. مثلا دختر می‌گوید من به مادرم گفتم که این پسر دائم من را چک می‌کند، شکاک است، بد دل است ولی پاسخ مادرم این بود که این نشانه توجه و دوست‌داشتن است، بعد از ازدواج درست می‌شود! اما من هشدار می‌دهم که خیلی‌اوقات این‌ها علائم بیماری و اختلال است و متاسفانه بسیاری از این قبیل افراد در ارتباط‌های اولیه موفق می‌شوند، اعتماد دختران را جلب می‌کنند. به عقیده من اشخاص هم به زمان مناسب و کافی نیاز دارند و هم به دانش و آگاهی. با این حال پیشنهاد من این است که مشاوره قبل از ازدواج را جدی بگیرند. گاهی‌اوقات افراد احساس می‌کنند به مشاور نیاز دارند اما سراغ درمانگری می‌روند که مثلا بیشتر روی اختلالات روانی کار می‌کند. قطعا شما هنگامی که دندان درد دارید نزد چشم پزشک نمی‌روید.

● معتادان، بزهکاران و...

بد نیست ابتدا به‌صورت فهرست‌وار مردان نامناسب برای ازدواج را بشناسید تا در ادامه برخی از بارزترین آن‌ها به شکل مبسوط معرفی شود. دسته مطرح‌ از افراد خطرناک، مردانی هستند که اعتیاد دارند، چه اعتیاد به داروهای روانگردان و چه مخدرهای دیگر. اعتیاد وابستگی روانی است، فرقی نمی‌کند؛ روانگردان، مخدر، محرک یا هرچیز دیگر. با عبور از این دسته، به افراد بزهکار می‌رسیم، افراد سابقه‌داری که معمولا سوء‌سابقه‌ای در دستگاه قضایی دارند مانند دزدان، افراد کلاهبردار و امثالهم. دسته دیگر افرادی هستند که دچار اختلالات روانی هستند و معمولا روان‌پزشک‌شان آن‌ها را از ازدواج منع می‌کند مثل بیماران اسکیزوفرنی، افسردگی‌های حاد و دیگر اختلالات که پیش‌آگهی خوبی در درمان ندارند. دسته بعد می‌توان به شخصیت‌های ناپخته، افراد تکانشی و افرادی که از هوش اجتماعی و هیجانی پایینی برخوردار هستند، اشاره کرد. دسته بعد افرادی هستند که اختلالات شخصیت دارند مانند: شخصیت شکاک، ضد‌اجتماعی، توفانی، منزوی، سرسخت، نمایشی، عجیب و غریب، منفعل_ مهاجم، خودپسند و شخصیت وابسته و دسته دیگر تیپ‌های شخصیتی خسیس، بیکار و رفیق‌باز هستند. بد نیست با این ۳ تیپ شخصیت آخر بیشتر آشنا شوید سپس به تفصیل دیگر دسته‌ها را برای‌تان شرح خواهم داد.

● مردان خسیس: وقتی خرج کردن احساس بد ایجاد می‌کند

شما ممکن است بشنوید که فردی خسیس است اما هنگامی می‌توان فردی را به‌عنوان شخصیت خسیس شناخت که چند ویژگی در او مشهود باشد. یکی از ویژگی‌های بارز فرد خسیس این است که فرقی نمی‌کند از لحاظ مالی، فرد توانمندی باشد یا کم توان چون در هر صورت موضوع پول خرج کردن احساس بدی به او می‌دهد. یعنی گاهی اوقات حتی در پوشش ترجیح می‌دهد از لباس دیگران استفاده کند مانند برادر یا دوستی که سایزشان یکی باشد. پول دارد ولی از این‌که داخل فروشگاه برود و جنسی را تهیه کند احساس بدی پیدا می‌کند. به‌خصوص اگر این خرید را بخواهد برای کس دیگری انجام دهد، تا جایی‌که بتواند از این کار اجتناب می‌کند. حالا تصور کنید این فرد شریک زندگی پیدا کند و این شریک زندگی یک خانم خانه‌دار باشد که مایحتاجش را این فرد باید تامین کند چه وضعیت آزاردهنده‌‌ای می‌تواند ایجاد کند. مرد خسیس، استاد فلسفه‌بافی درباره این مسئله است که هزینه کردن اشتباه است. به‌عنوان مثال می‌گوید، این جنسی که حالا۵۰ هزارتومان است من می‌توانم ۲۰ هزارتومان بخرم و گاهی واقعا آنقدر می‌گردد تا پیدا کند. او تا آنجا که بتواند سعی می‌کند کمتر مسئله‌ای به نام پول خرج کردن را انجام می‌دهد. برخی اوقات این افراد بسیار توانمند هستند ولی پول خرج کردن حال‌شان را بد می‌کند.

● پاسخگویی برای هر هزینه

با یک نشانه نمی‌توان به تشخیص رسید بلکه باید نشانه‌ها را به‌صورت مداوم ببینید تا به نتیجه برسید. به‌عنوان مثال پسر و دختری در دوران آشنایی برای ازدواج ممکن است به یک رستوران بروند. ممکن است بر حسب تصادف آن روز پسر پول محدودی به همراه داشته باشد و در ارائه سفارش دقت خاصی نشان دهد ولی اگر این رفتار دائما تکرار شود و این فرد در انتخاب رستوران مدام به قیمت توجه کند، می‌تواند نشانه‌ای باشد مبنی بر این‌که ممکن است این فرد خسیس باشد. من مراجعی داشتم که می‌توانم بگویم ثروتمند بودند و صاحب خانه و ماشین گران‌قیمت اما به همسرش می‌گفت: «چرا به جای این‌که از بازارهای ارزان‌قیمت، میوه تهیه کنی به فروشگاه دیگری می‌روی که میوه را گران‌تر می‌فروشد.» شاید این موضوع منطقی به‌نظر برسد ولی در جایی که با فشار، خشم و عصبانیت و بحث‌های طولانی مرد برای چنین موضوعی مواجه هستیم موضوع غیرطبیعی و آزار‌دهنده خواهد شد و شما با شخصیتی خسیس روبه‌رو هستید که بابت هر هزینه‌ای باید پاسخگو باشید.

● مردان بیکار: با انجام ندادن آزار می‌رساند

شخصیت‌های بیکار افرادی هستند که بیشتر با کارهایی که انجام نمی‌دهند دیگران را آزار می‌دهند نه با کارهایی که انجام می‌دهند، این افراد از کاری که ساعت کاری مشخص داشته باشد، بیزارند. اگر هم به ناچار در اداره‌ یا شرکتی کار کنند که قرار باشد از ۸ صبح تا ۴ بعدازظهر آنجا باشند، بدون شک بین کار، زمانی که رئیس‌شان نباشد از کار فرار می‌کنند. این افراد به‌دنبال کارهایی هستند که با کمترین میزان کار‌کردن بیشترین درآمد را داشته باشند. جالب اینجاست برخی از این افراد به‌دنبال گنج هستند و در حال حاضر هم وجود دارند افرادی که چنین خصوصیاتی داشته باشند. یکی از مراجعان من خانمی است که شکایتش این است که شوهرش ۱۵ سال است که به‌دنبال گنج است و به نصایح من و دیگران در مورد بی‌فایده بودن این کار توجه نمی‌کند. این افراد مسئولیت‌پذیر نیستند و از زیر کار فرار می‌کنند. مثلا اگر قرار باشد لامپ اتاق را عوض کنند ممکن است این کار یک ماه طول بکشد. این اشخاص معمولا در حال نقشه کشیدن هستند تا چگونه ره ۱۰۰ساله را یک شبه طی کنند.

● مرد رفیق‌باز:همه چیز تحت تاثیر رفاقت

شخصیت رفیق باز به کسی اطلاق نمی‌شود که تعدادی دوست صمیمی دارد چون لازم است افراد تعدادی یا حداقل یک دوست صمیمی داشته باشند. اگر فردی هیچ دوستی نداشته باشد این یک زنگ خطر است. کسی که نتوانسته دوستی صمیمی داشته باشد می‌تواند همسری صمیمی باشد؟ اما شخصیت رفیق‌باز برای رفاقت زندگی می‌کند. در ذهن این افراد همیشه عناوینی مانند: دوست، رفیق، مرام، معرفت و... آنقدر پررنگ است که همه چیز را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. این افراد دائم در تماس با دوستان خویش هستند و‌ بیشتر وقت‌شان را با آن‌ها می‌گذرانند. آن‌ها به خاطر دوستان‌شان همه چیز زندگی‌شان را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. در مورد این افراد نباید فکر کنید که ازدواج می‌کنند و خوب می‌شوند. این جمله بسیار خطرناک است چون گاهی اوقات نه تنها بهتر نمی‌شوند بلکه بدتر هم می‌شوند. بهتر است بپذیرید که باید افراد به یک حدی از تعادل و شناخت برسند و بعد وارد مرحله ازدواج شوند. در این شخصیت اول دوستان و گروه دوستان در اولویت هستند و بعد مسائل دیگر زندگی.

● مرد ضد‌اجتماعی: دروغگو، فریبکار، بی‌رحم

فردی که شخصیت ضد‌اجتماعی دارد چند ویژگی مشخص دارد. این فرد به‌شدت علاقه‌مند به شرکت در فعالیت‌های خلاف قانون است و معمولا اگر بتوان به سوابق‌شان دسترسی پیدا کرد، سابقه‌دار هستند مثل دعوا کردن، نزاع دست‌جمعی یا تخریب اموال عمومی. این‌ها افرادی هستند که نمی‌توانند از کنار چیزهای تمیز یا مناسب به راحتی بگذرند. مثلا اگر یک ماشین مشکی متالیک ببینند حتما خطی عمیق دورتادور ماشین می‌اندازند. ۳‌ویژگی مهم در این افراد هست که آن‌ها را خطرناک می‌کند و آن هم دروغگویی، فریبکاری و بیرحمی آن‌هاست. این افراد دروغگوهای حرفه‌ای هستند و معمولا حافظه قوی در دروغگویی دارند و لو نمی‌روند. شاید این‌طور فکر کنید که با چنین شخصیتی کسی ارتباط عاطفی برقرار نمی‌کند ولی باید بگویم این افراد در شروع ارتباط افرادی مناسب، قابل اعتماد، صادق، مهربان، شوخ طبع و آرام هستند. چنین شخصیتی کاملا طرف مقابل را جذب می‌کند ولی این ابتدای کار است. اصلا شاید از این روش استفاده می‌کند که زمینه را برای سوءاستفاده و فریبکاری فراهم کند. این افراد شما را سوار ماشینی می‌کنند که کرایه کرده‌اند، در مسیر، خانه بزرگی را به شما نشان می‌دهند و می‌گویند این خانه ماست، در ادامه به کارخانه‌ای می‌رسید و می‌گوید این کارخانه متعلق به پدر اوست و اتفاقا دربان کارخانه سری به نشانه سلام و ارادت تکان می‌دهد و شما را مطمئن می‌کند که این فرد راست می‌گوید درحالی‌که او از قبل پولی به دربان داده تا وقتی از آنجا رد می‌شود این کار را انجام دهد. تا این‌که یک روز با شما تماس می‌گیرد و می‌گوید من یک‌میلیون تومان کم آورده‌ام و اگر می‌توانی آن را به من بده تا فردا به حسابت می‌ریزم. شما در این لحظه فکر می‌کنید که حتما یک مشکل خاصی پیش آمده و خوشحال می‌شوید که به شما گفته که مشکل دارد. در حقیقت دیگر نباید دنبال پول‌تان بروید. اگر کارت اعتباری‌تان پیش او جا بماند، مطمئن باشید که حساب‌تان خالی خواهد شد. او تا بتواند از شما سوءاستفاده می‌کند.

● آن‌ها عذاب وجدان ندارند

افراد دارای شخصیت ضد اجتماعی چند ویژگی دیگر هم دارند. معمولا در این افراد اعتیاد رواج دارد. رفیق‌بازی هم در آن‌ها دیده می‌شود و رانندگی خطرناک دارند. این فرد رابطه را کنترل می‌کند و خودش را همواره محق می‌داند و اجازه سرزنش کردن به شما نمی‌دهد. اگر جایی شما متوجه دروغگویی این فرد شوید بسیار ناراحت خواهد شد ولی علت این ناراحتی این است که چرا نقشش را خوب ایفا نکرده و شما مچش را گرفته‌اید، علتش عذاب وجدان نیست. در این افراد چیزی به‌عنوان عذاب‌وجدان وجود ندارد. این افراد احساس گناه نمی‌کنند و به‌مرور خشونت نشان می‌دهند اما در اوایل ارتباط اینگونه نیستند. اگر مچ او را بگیرید شروع می‌کند به اشک تمساح ریختن و اعلام می‌کند که اشتباه کرده و دیگر تکرار نمی‌شود. آگاه باشید که این فرد در حال فراهم‌کردن زمینه برای سوءاستفاده بعدی است. این افراد به همسرشان و دیگران دروغ زیاد می‌گویند و این دروغگویی‌ها از نوع سودآور است. از دیگر ویژگی‌های منفی این افراد که در طول زمان بروز می‌کند می‌توان به پرتوقع بودن و بددهانی اشاره کرد.

● آیا آن‌ها قابل درمان هستند؟

بیشتر درمانگران معتقدند؛ نباید به درمان این قبیل افراد امیدوار بود. در واقع درمان آن‌ها کاری دشوار و درصورتی که با درمانگرشان همکاری کنند، روندی چند ساله خواهد داشت. در اختلالات شخصیت به این دلیل که از کودکی فرد با یکسری الگوها عجین می‌شود، گرفتن این الگوها از این‌ افراد کار بسیار دشواری است. نکته حائز اهمیت این است که این افراد فکر می‌کنند که دیگران اشتباه می‌کنند. واردشدن به حیطه درمان این افراد حتی برای درمانگران نیز کار دشواری است و مشکل اینجاست که دختران با چنین افرادی وارد ارتباط می‌شوند و بعد می‌خواهند نقش درمانگر را برای آن‌ها بازی کنند و دیگر نمی‌خواهند از رابطه بیرون بروند. عموما این دختران موفق نمی‌شوند و فقط چند صباحی از عمرشان را تلف می‌کنند و بعضا آسیب‌های غیرقابل جبرانی هم می‌بینند. مثلا فرد خسیس با الگوهایی زندگی کرده است که حاضر نیست آن الگوها را تغییر دهد بلکه به آن‌ها باور دارد. زمانی می‌توان به درمان امیدوار بود که فرد خودش به این نتیجه برسد که طرز تفکرش زندگیش را مختل کرده و نیاز به کمک تخصصی دارد. به‌عنوان مثال فرد معتاد زمانی می‌تواند بر اعتیادش غلبه کند که به این نتیجه برسد که اعتیاد دارد و به جای انکار، معترف باشد و طلب کمک کند. به عبارتی این بهترین زمان برای کمک به اوست. در غیر این صورت دوباره چرخه معیوبی تکرار می‌شود.