دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

ایمان و امن و امان است ...


ایمان و امن و امان است ...

مطروحه و اقتراح یکی از نمونه های رایج در انجمن های اصیل ادب پارسی از گذشته تا حال بوده است. به طوری که بعضی از اشعار زیبا و زبانزد ادب پارسی بر همین اساس شکل گرفته است. این مقوله …

مطروحه و اقتراح یکی از نمونه های رایج در انجمن های اصیل ادب پارسی از گذشته تا حال بوده است. به طوری که بعضی از اشعار زیبا و زبانزد ادب پارسی بر همین اساس شکل گرفته است. این مقوله کم کم داشت به فراموشی سپرده می شد که مطروحه ای از مقام معظم رهبری درباره شخصیت جانبازان عزیز مطرح شد و تاکنون استقبال خوبی نیز از سوی شاعران انجام پذیرفت و دیگربار مقام جانبازان عزیز را به عنوان سرمایه های راستین انقلاب مطرح کرد.

به قول حضرت عطار:

هر که را در عشق چشمی باز شد

پایکوبان آمد و جانباز شد

و باز به قول حافظ بزرگ:

خامی و ساده دلی شیوه ی جانبازان نیست

خبری از بر آن دلبر عیار بیار...

غزل زیر استقبالی ست از مطروحه رهبر جانباز و ادیب مان که تقدیم مقام جانبازان سرافراز می شود.

بیت مطروحه ایشان چنین است:

«رندانه آخر ربودی جامی ز خمخانه دل

خونین چو برگ شقایق، رنگین چو افسانه دل»

البته بیشتر شاعران جوان همین مطروحه را بیت نخستین غزل خود قرار داده اند که به گمانم اولی تر آن است که مطلع غزل را نیز خود شاعران بسرایند.

فتوی ز دل خواستم گفت بگذر به میخانه ی دل

ایمان و امن و امان است شعر امینانه دل

دردی کش درد و داغم، جز غم نیامد سراغم

داغ است دردانه جان، درد است دردانه دل

فرق من و دل در این بود او ماند و من رفتم از خویش

باری ست بر شانه من، بالی ست بر شانه دل

از بس شکستیم در خویش، آیینه بستیم در خویش

از شیشه های شکسته پر شد پریخانه دل

جمعی حقیقت ندیده افسانه گفتند و خفتند

چیزی حقیقت ندارد مانند افسانه دل

دل را چراغان او کن، با اشک ها شست و شو کن

بیرون شو از خانه جان، بیرون زن از خانه دل

مستان یکدست لبیک، تا باده ای هست لبیک

دست دلم را بگیرید، سر رفته پیمانه دل

علیرضا قزوه