جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
آینده ایران و دیپلماسی اروپایی
دیدار از مقر اداری و قانونگذاری اتحادیه اروپا و برگزاری چندین نشست کاری با کارشناسان و برخی مسوولان آن فرصت طلاییای است که شاید کمتر برای روزنامهنگاران ایرانی فراهم آید. این فرصت اما برای من و جمعی از همکاران در سایر رسانههای کشور چندی پیش ایجاد شد. سفری یک هفتهای به بروکسل پایتخت بلژیک و در تعریفی دیگر پایتخت اتحادیه اروپا که دستاورد آن اگرچه تا حدی قابل پیشبینی نبود ولی برای من در مقایسه با سایر سفرهای کاری در نوع خود بینظیر بود. چرا که بیش از آنچه که منظور این سفر( که از قبل آشنایی با نحوه فعالیت اتحادیه اروپا اعلام شده بود) محقق شود، تصویری از آینده و سرنوشت ایران در روابط با اتحادیه اروپا و به طور عامتر عرصه بینالملل برای ما به نمایش گذاشته شد که در عین نزدیکی به واقعیت، نگرانکننده و یأسآلود مینمود. گره زدن هرگونه روابط با ایران بهویژه تجاری- اقتصادی به حل پرونده هستهایاش آن هم به صورت یکطرفه و با پذیرش تعلیق کامل و اصرار بر شیوههای بازدارنده از تحریم گرفته تا تهدید نظامی بخش مهمی از آن تصویر بود. از آن دردناکتر که ما انتخاب شده بودیم برای انعکاس این پیام تلخ به مردم ایران و به تعبیری دیگر نوعی اتمام حجت با مقامات تهران! این مسئله از آن جهت نیز برای من دردناک مینمود که تا قبل از این با توجه به پیشینه دیپلماسی نرم اروپاییان و پرهیز آنان از بهکارگیری شیوههای خشن در مواجهه با ایران چنین فضایی قابل فرض نبود. ضمن آنکه این پرسش نیز مطرح بود که اروپاییها در پی تیره بودن روابط ایران و آمریکا طی ۳۰ سال گذشته بیشترین بهره تجاری اقتصادی را بردهاند و حال چه شده که میخواهند به تدریج از دست دادن این منافع را بپذیرند؟
● دیدار با سفیر ایران در بروکسل
به هر ترتیب اما عمق چالش در روابط ایران و اتحادیه اروپا قبل از انجام هرگونه دیدار کاری با اروپاییها در ملاقات با سفیر و تنی چند از کارکنان سفارت ایران در بروکسل ملموس شد. اذعان سفیر به این نکته که اروپاییان هر گونه تغییری در رویکرد در روابط با ایران را منوط به تغییر رویکرد در ایران در رابطه با پرونده هستهایاش کردهاند، موید این مسئله بود. او البته با ذکر سابقهای از روابط ایران و اتحادیه اروپا فراز و نشیب این روابط را این گونه تشریح کرد: پس از سالها از فاز گفتوگوهای انتقادی وارد فاز گفتوگوهای فراگیر شامل موضوعاتی چون مبارزه با مواد مخدر، تروریسم و حقوق بشر شدیم. بهبود روابط تا جایی پیش رفت که مدتی بعد شورای اتحادیه اروپا مصوبهای صادر کرد که به موجب آن با ایران وارد مذاکرات، امضای موافقتنامههای تجاری اقتصادی و سیاسی شود. هر چند سفیر توضیح نداد که منظور از سالهای مورد اشارهاش دوران ریاستجمهوری آقای خاتمی است که قطعا متاثر از دیپلماسی تنشزدایی و طرح گفتوگوی تمدنهای او پیشرفتی در روابط حاصل شده بود. ادامه سخنان سفیر اما گواه این نکته بود. او گفت که در نیمه دوم سال ۸۴ که مسئله هستهای ایران شدت گرفت، رکودی در روابط پیش آمد و دوباره به قالب گفتوگوهای فراگیر برگشتیم. او معتقد بود که اتحادیه اروپا یکطرفه مذاکرات مربوط به امضای دو سند تجاری- اقتصادی و سیاسی را به حال تعلیق در آورده است. سفیر ایران در عین حال رویکرد اتحادیه اروپا با ایران را بعد از صدور قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل در قضیه پرونده هستهای ایران دوگانه توصیف کرد که از یک طرف مذاکره میکنند و از طرف دیگر به ایران فشار میآورند. او نحوه عمل اروپاییان به قطعنامههای شورای امنیت را دو شکل عنوان کرد که یکی در سطح ملی، ۲۷ کشور بهطور جداگانه خود را ملزم به رعایت وظایفشان در قبال تعهدات بینالمللی میدانند و دیگر آنکه به صورت اتخاذ مواضع مشترک در قالب اتحادیه اروپا انجام میگیرد. سفیر ایران در این رابطه معتقد بود که در مواردی چون تحریم بانکها و موسسات و شرکتها مصوبات شورای وزیران اتحادیه اروپا حتی از مصوبات شورای امنیت سازمان ملل گستردهتر است. او در ادامه اهرم فشار دیگر اتحادیه اروپا بر روی ایران را مربوط به بحث حقوقبشر عنوان و تعداد قطعنامههای صادر شده علیه ایران در این زمینه را به شرح زیر دستهبندی کرد: در زمان ریاست آلمانیها در اتحادیه اروپا هشت قطعنامه حقوقبشری، پرتغالیها ۱۰ تا، اسلاونیها ۱۳ تا و فرانسویها ۱۷ تا علیه ایران را شاهد بودهایم.
آقای سفیر تجدیدنظر در مورد وضعیت منافقین و خارج کردن نام آنها از لیست تروریستی بهمنظور دادن فرصت بیشتر به آنها که در صحنه باشند، دیگر اعمال فشار اروپاییها نسبت به ایران دانست. او در عین حال در میان سخنان خود به برنامه اتحادیه اروپا برای پیگیری منافعش در ایران از طریق ارتباط با جامعه مدنی ایران و گفتوگوی مستقیم با نهادهای مردمی و از سوی دیگر ارتباط با نهادهای حکومتی در قالب همکاریهایی چون مبارزه با مواد مخدر و تروریسم اشاره کرد. سفیر فقدان دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در ایران را یک خلأ جدی در روابط دانست و بر همین اساس نیز شاید تمایل داشت که در میان پرسشهای ما در جلسات پیشرو چرایی عدم گشایش این دفتر گنجانده شود.
در ادامه نیز یکی از کارشناسان سفارت مواضع دوگانه اتحادیه اروپا در مورد ایران را مورد نقد قرار داد و یادآور شد که پارلمان اروپا از سویی طی قطعنامهای خواستار بازگشت پرونده ایران از شورای امنیت به آژانس بینالمللی انرژی اتمی میشود، از سوی دیگر مریم رجوی را طی یکسال گذشته سه مرتبه به مقر خود دعوت میکند یا در مورد امضای قرارداد همکاری هند و آمریکا در رابطه با NPT واکنش نشان نمیدهد. این کارشناس همچنین مدعی شد درست در هنگامی که سولانا در حال گفتوگو با ایران بوده و قبل از معلوم شدن نتیجه مذاکرات، بانک ملی را مورد تحریم قرار میدهند.
البته تمامی این اظهار گلایهها از رفتار دوگانه اتحادیه اروپا مانع از آن نشد که سفیر ابراز تمایل ایران به داشتن روابط با این اتحادیه را نادیده بگیرد. او گفت: با تمام این مشکلات و مسائل، اتحادیه اروپا اولین شریک تجاری ایران است و بر این اساس در مورد حفظ روابط آنها نیازمند کمک هستیم که یک بخش آن به ما مربوط میشود، بخشی به حکومت و بخش دیگر آن به رسانهها ارتباط پیدا میکند.
● روابط انرژی ایران و اتحادیه اروپا
زمانی که سفیر اتحادیه اروپا را به عنوان شریک اول تجاری ایران معرفی کرد، بلافاصله ذهن من متمرکز روابط تجاری ایران و اماراتمتحده عربی شد. کشوری که چند سال است به مدد تحریمهای اقتصادی به تدریج رتبه اول شراکت تجاری را از آلمان کشوری اروپایی که بیش از ۲۰ سال شریک اول تجاری ایران محسوب میشد، ربوده است. البته منظور سفیر مراودات اقتصادی مجموع ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا با ایران بود. (والا همان که اشاره کردم رتبه اول از آن امارات است.) مراوداتی یکطرفه در قالب صدور انواع و اقسام کالاهای مصرفی و واسطهای، صنعتی و تکنولوژیک و غیره به ایران! این در حالی است که در مقابل تامین انرژی بهویژه گاز از جمله مهمترین کالاهایی محسوب میشود که میتواند اروپا را به بازار مصرف خوبی برای ایران تبدیل کند. آرزویی بزرگ در عین حال قابل دسترس و البته مشروط به دیپلماسی موفق ایران. به این خاطر نشست مربوط به سیاست و امنیت انرژی که اروپاییها در اولین روز کاری برای گروه در نظر گرفته بودند، یکی از مهمترین جلسات بود. خاصه آنکه سه کارشناس مجرب انرژی اتحادیه اروپا ساعاتی از وقت خود را به ما اختصاص دادند. هر چند که در پایان حاصلی جز تاسف و حسرت برای من بهعنوان یک ایرانی نداشت. تاسف بر اینکه ایران به عنوان دومین کشور دارای ذخایر گازی دنیا نه تنها هیچ بهرهبرداری از بازار مصرف اروپا نمیکند، بلکه با اعمال سیاستهای نادرست فرصتها را برای روسیه و قطر بهعنوان اولین و سومین کشورهای برخوردار از گاز فراهم آورده است. چنانکه اکنون قطر به مدد گاز پارسجنوبی از یک جزیره کماهمیت به دارنده بالاترین درآمد سرانه عالم تبدیل شده است. از سوی دیگر روسیه که در حال حاضر اروپا شدیدا به گاز این کشور وابسته است و بنا به گفته آن کارشناسان ۶۰ درصد گاز اروپا را روسیه تامین میکند. البته همین کارشناسان معتقد بودند از آنجا که رفتارهای روسیه قابل پیشبینی نیست، تضمینی هم برای امنیت انرژی اروپا وجود ندارد. این گفته برای من یادآور واقعه دو سال پیش بود که روسیه در زمستان گاز اروپا را به منظور افزایش قیمت دو سه برابری آن به یکباره قطع کرد. بنابراین این بحث امنیت انرژی برای اروپاییها کاملا قابل درک است. به همین خاطر هم آنها در حال حاضر به راهحلهای دیگری فکر می کنند، حتی خرید گاز مایع که به دلیل حمل و نقل آن از طریق کشتیهای مخصوص همگران و هم خطرناک است. از آنجا که اما همچنان اولویت اروپا انتقال گاز طبیعی (CNG) از طریق کشیدن خط لوله است، دو راهحل را دنبال میکنند که هر دو به طریقی به ایران ارتباط پیدا میکند، یکی انتقال گاز ترکمنستان که در این صورت باید از ایران و ترکیه عبور کند چون انتقال آن از شمال دریای خزر مسیر خیلی طولانی را در بر میگیرد و در عین حال پرهزینه و در حوزه استحفاظی روسیه است. دوم مستقیما گاز ایران خریداری شود. چنانکه چند سال قبل در این رابطه خط لولهای به اسم نابوکو از ایران پیشبینی شد تا جایگزین گاز روسیه به اروپا باشد اما هنوز در مرحله حرف باقیمانده است. چرا که از زمان روی کار آمدن احمدینژاد ایران تحت تحریمهای اعلام شده و نشده کنسرسیوم (شرکتهای) بزرگ گازی دنیا قرار گرفته است. هر چند که در این دوره نیز فرصتهایی برای ایران فراهم شد که متاسفانه از آن تنوری برای ملت ایران داغ نشد. مهمترین آن سفر سال گذشته وزیر خارجه سوئد به ایران و ملاقات با احمدینژاد بهمنظور چارهاندیشی برای آینده انرژی اروپا در پی قطع گاز روسیه و مشکل پیش آمده برای مردمشان بود. بهطوری که حتی خانم وزیر به دلیل گذاشتن حجاب اسلامی در هنگام حضور در ایران مورد موأخذه لایههایی لائیک از جامعهاش قرار گرفت.
در هر صورت کارشناسان انرژی اتحادیه اروپا در نشست مورد اشاره ضمن تاکید بر اینکه ایران بالقوه میتواند صادرکننده خوبی برای اروپا در زمینه گاز باشد، به صراحت موانع بر سر راه خرید گاز ایران را بهرغم نیاز شدید اروپا برشمردند:
۱) ادامه فعالیت هستهای ایران که منجر به وضع تحریمهای متعدد شده است.
۲) تیره بودن روابطش با آمریکا
۳) دخالت در مسائل فلسطین، لبنان، عراق و و تقویت گروههای شبهنظامی در این کشورها
۴) عدم رعایت حقوقبشر. جالب اینجا بود که چارلز اسر تحلیلگر انرژی بهعنوان اولین کارشناس وقتی با گفته یکی از اعضای گروه (عضو تحریریه یکی از روزنامههای اصولگرا) مبنی بر اینکه انرژی هستهای حق مسلم ایران است، مواجه شد، به جدیت گفت:
ـ مسلما همینطور است ولی ما معتقدیم این کار باید در آینده آن هم برای مقاصد غیرنظامی صورت گیرد. اکنون غنیسازی را متوقف کنید! در قطع روابط خودتان با آمریکا نیز تجدیدنظر نمایید! فائوزی بنسارسا مشاور انرژی کمیسیون اتحادیه اروپا دیگر کارشناسی بود که در این رابطه با تاکید بر وابستگی متقابل ایران و اتحادیه اروپا گفت: ما متمول، شفاف و در عین حال مصرفکننده هستیم و در مقابل، شما به عنوان عرضهکننده انرژی نیازمند ما. ایران میتواند یک نقش مساوی در این رابطه داشته باشد، البته به شرطی که از اصول ما پیروی کند! او ادامه داد: پیرو موافقتنامه ۲۰۰۲ با دولت قبلی شما (دولت خاتمی) در زمینه انرژی یک نوع همکاری تا ۲۰۰۵ در حال انجام بود که متاسفانه بعضی مسائل و رویدادهای سیاسی از جمله موضوع هستهای ایران این همکاری را متوقف کرد. بنسارسا هنگامی که با تکرار گفته همان همگروهیمان مبنی بر اینکه شما اعتراف کردید به گاز ایران نیاز دارید، پس چرا حقوق هستهای آن را به رسمیت نمیشناسید و شرایطی را به مادیکته میکنید؟، گفت: شما میتوانید گاز خودتان را نگه دارید. گازی که در استخراج آن نیازمند همکاری غرب هستید. ما هم عجلهای برای خرید گاز استخراج شده شما نداریم! اروپا مسئله انرژی خود را از روسیه و برخی کشورهای حوزه خزر حل میکند. در حال حاضر قطر نیز هفتمین تولیدکننده برای ماست، تا پایان سال میلادی یک پیمان با عراق در زمینه گاز منعقد خواهیم کرد و بنابراین لزومی ندارد ما خریدار گاز ایران باشیم. سامیاندروا دیگر کارشناس انرژی شرکتکننده در نشست درخصوص این بحث استناد به یک ضربالمثل اروپایی کرد که برای رقص تانگو دو نفر لازم است. او گفت: هر دو طرف شرایط خودشان را دارند. کشور عرضهکننده انرژی نمیتواند شرایطی را بر طرف مقابلش تحمیل کند که در تولید آن نیز ناتوان و وابسته است. درست است که ایران دومین منابع گازی جهان را دارد ولی ابزار و تکنولوژی لازم را برای استخراج آن ندارد و ضمن آنکه استخراجش مستلزم صرف وقت زیادی است. بنابراین دور میز مذاکرات نباید شعار دهیم که ما دومین منابع گازی را داریم ولی هنوز نوزاد است! این کارشناس انرژی در عین حال تاکید کرد موضوع هستهای ایران بازی میان اروپا و آمریکا نیست تا بهعنوان ابزاری به نفع یکدیگر از آن استفاده کنند. این یک موضوع جدی بینالمللی است که هماکنون دیگر شورای امنیت سازمان ملل درگیر آن است و اگر ایران در این رابطه رویهاش را تغییر ندهد، معلوم نیست آینده چه شود!
● ادامه روابط در گرو پرونده هستهای
پس از نشست انرژی در هنگام ناهار مباحثی نیز از سوی دستیار ارشد سولانا رئیس کمیسیون سیاست خارجی اتحادیه اروپا درخصوص پرونده هستهای ایران مطرح شد که موید این نکته بود که ظاهرا اتحادیه اروپا حاضر نیست در این موضوع از خواستههای خودش عقبنشینی کند. این مباحث به نحوی به گروه انعکاس داده شد که بهرغم تاکیدات آقای کوپر بر تمایل اروپا بر برقراری روابط نزدیکتر با ایران، ذرهای نرمش در آینده رفتار اروپاییها برای من قابل تصور نمینمود. او با بیان اینکه ایران نقش مهمی در خاورمیانه دارد و خاورمیانه هم در همسایگی ماست، اضافه کرد: از آنجا که ما اهل تجارت هستیم، ملت شما هم تاریخ طولانی در امر تجارت و بازرگانی دارد، بنابراین کارهای زیادی میتوانیم در این زمینه انجام دهیم و هر دو همدیگر را ثروتمندتر کنیم. او ادامه داد: انرژی موضوعی است که ما در آن منافع مشترک چشمگیری داریم. به نفع شماست که بهعنوان صادرکننده مستقل اروپا را به بازار بازی برای ایران تبدیل کنید و در عین حال به نفع ماست که کاملا به روسیه در مورد گاز وابسته نباشیم. کوپر اما بلافاصله بعد از این اظهاراتش خواستار پاسخ ما به پرسشی در مورد فعالیت هستهای ایران شد و در واقع از این طریق به گروه فهماند که مشکل جدی ما بر سر راه توسعه روابط با اتحادیه اروپا عدم حل مناقشه بر سر ادامه غنیسازی اورانیوم توسط ایران است. او گفت: ایران در حال حاضر ۶۳۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده دارد، سوال ما این است که ایران با این مقدار اورانیوم غنیشده چکار میخواهد بکند؟ و اساسا شما چه اطلاعاتی در مورد غنیسازی که در نطنز انجام میشود، دارید؟ طبیعتا پاسخ به چنین پرسشی نه در توان اعضای گروه بود نه اساسا ما در موقعیتی قرار داشتیم که به آن پاسخ دهیم. ضمن آنکه بهزعم من کوپر دنبال دریافت جوابی هم از طرف ما نبود و بیشتر از این طریق مقامات تهران را خطاب گرفته بود. البته پرسش او با واکنش چند نفر از اعضای گروه مواجه شد که برخورد دوگانه با اسرائیل و ایران در موضوع هستهای را مطرح میکردند. کوپر به آنها جواب داد: ما دوست داریم خاورمیانهای عاری از سلاح هستهای داشته باشیم و حتی در تمام دنیا وقتی میگوییم خاورمیانه، منظورمان اسرائیل هم است. اکنون اما مسئله هستهای ایران مطرح است. البته ما فکر نمیکنیم که ایران در حال ساخت بمب باشد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم تایید کرده که انحرافی در مورد فعالیتهای هستهای ایران دیده نمیشود ولی تاکنون یکسری سوالات آژانس از سوی ایران بیپاسخ مانده و یا جوابهایی گرفته که پذیرفتن آنها قابل قبول نیست. او دو دلیل برای ابهام در این خصوص مطرح کرد: ۱ قرار بود بازرسان آژانس برای بازدید از سایتی در لویزان بروند. یک تاخیر زمانی کوتاه داشتند ولی وقتی به آنجا رفتند، دیدند همه ماشینآلات و تجهیزات از آنجا برده شده و به طور کلی دو کیلومتر از خاک لویزان برداشته شده بود. وقتی علت را جویا شدیم، مقامهای ایرانی گفتند که میخواهند پارک بسازند. البته هیچ شاهد و مدرکی از اینکه قرار بود پارکی در آنجا ساخته شود در دست نیست. ۲ دولت ایران نرمافزارهایی را خریداری کرده که بهوسیله آن تاثیر فشار بر آهن سنجیده شود. وقتی آژانس علت خریداری این نرمافزارها را پرسید، گفتند میخواهیم تاثیر تصادفات ماشینها را بر روی یکدیگر بسنجیم. این در حالی است که هیچکس در جهان از چنین نرمافزار گرانی برای سنجش تاثیر تصادفات استفاده نمیکند و معمولا در مواقعی به کار گرفته میشود که کشوری در حال طراحی سلاح هستهای است. سپس کوپر با بیان اینکه دولتها تمام اطلاعات را در اختیار رسانهها نمیگذارند، نتیجه گرفت که مثالهایی از این قبیل ما را نگران این مسئله کرده که اگر ایران به قدرت هستهای دست یابد، رقابت هستهای ایجاد میشود و عربستان، سوریه و وارد کار خواهند شد و به یکباره تمام خاورمیانه تبدیل به یک کابوس میشود و در این صورت امنیت ایران هم کمتر خواهد شد و نه بیشتر!
مشاور ارشد سولانا در ادامه نیز به توافق ایران و روسیه برای تامین سوخت نیروگاه بوشهر برای ۱۰ سال آینده اشاره کرد و افزود:این در حالی است که اگر ایران همین الان بخواهد قرارداد برای ساخت نیروگاههایی جدید ببندد تا این مواد غنی شده را در آن بهکار گیرد، ۲۰ سال طول میکشد و اگر قصد داشته باشد بدون وابستگی خارجی آن را انجام دهد، دستکم ۵۰ سال بهطول میانجامد و تازه نمیدانم موفق میشود یا نه! البته کوپر توانایی هستهای ایران را مورد تجلیل قرار داد و گفت: شما نشان دادید که از توانایی هستهای زیادی برخوردارید و در آینده اگر کشوری ارسال سوخت به شما را قطع کند، میتوانید سوخت مورد نیاز خودتان را تامین کنید. بنابراین زمان معقولی است که دولت ایران به برنامه هستهای خود نگاهی دوباره انداخته و بگوید که ما توانایی خودمان را نشان دادیم و حالا چرا به گفتوگوها بر نگردیم و با طرف مقابل توافقی انجام ندهیم! خاصه آنکه ایران میتواند تحت پوشش قانون NPT از انرژی هستهای برخوردار شود.
طرح موضوع بازگشت ایران به گفتوگوها و انجام توافقات قبلی از سوی کوپر پرسشی را به همراه داشت. از او پرسیدم: اگر اصرار دارید که ایران فعالیت غنیسازی خود را به حالت تعلیق در آورد پس چرا در سال ۲۰۰۵ یکی، دو ماه مانده به دور نهم انتخابات ریاستجمهوری ایران مذاکرات را یکباره متوقف کردید و حال آنکه با دولت آقای خاتمی روی چهار محور توافق صورت گرفته بود؟ دستیار ارشد سولانا اما مدعی شد این ایران بود که پایبند به توافقات نماند و بار دیگر تاسیسات اصفهان را به کار انداخت و بعد هم اقدام به راهاندازی تاسیسات غنیسازی در نطنز کرد. حال آنکه براساس اطلاعات دریافتی و موثق من اطمینان داشتم این ادعا منطبق با واقعیت نبود. البته کوپر در ادامه اظهارنظر خود را کمی اصلاح کرده و گفت: هر دو طرف اشکالاتی داشتند و شاید اروپاییها هم باید کار بیشتری انجام میدادند تا یک راهحل طولانیمدت و با ثباتتری برای برنامه هستهای ایران پیدا میکردند. در این میان ما مجبوریم که آمریکا را هم در این مسئله وارد کنیم. ضروری است که آمریکا در روابط خودش با ایران تجدیدنظر کند و شما هم در مقابل از رابطه بهتر با آمریکا سود ببرید. او متقاعد شدن آمریکاییها برای پیوستن به اتحادیه اروپا در مورد حل مسئله هستهای ایران از راه گفتوگو را فرصت خوبی برای دو طرف توصیف کرد ولی در عین حال یادآور شد که اگر توافقی میان ایران و آمریکا انجام نشود، تحریمها علیه ایران بیشتر خواهد شد و حتی ممکن است به تهدید نظامی علیه ایران منجر شود. کوپر در پایان گفت: من نمیخواهم تهدید کنم ولی اینها واقعیتهایی است که ما را نگران میکند. ما تمایل داریم روابط سازندهای میان ایران و اتحادیه اروپا و آمریکا برقرار شود و البته تحقق این امر نیازمند آن است که هر دو طرف از خود انعطافپذیری بیشتری نشان دهند.
بدر السادات مفیدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست