پیوند سست نظام آموزشی با رسانه

یکی از چالش‌های فراروی نظام تعلیم و تربیت مظلومیت این نظام در رسانه‌هاست. از آن جا که آموزش و پرورش بزرگترین نهاد اجتماعی و اثرگذارترین آنها در سرنوشت انسانها است، اما به تحقیق …

یکی از چالش‌های فراروی نظام تعلیم و تربیت مظلومیت این نظام در رسانه‌هاست. از آن جا که آموزش و پرورش بزرگترین نهاد اجتماعی و اثرگذارترین آنها در سرنوشت انسانها است، اما به تحقیق می‌توان گفت تناسبی بین این وزن و جایگاه آن در رسانه‌ها وجود ندارد.

نگاهی گذرا به روزنامه‌ها، سایت‌ها و رادیو و تلویزیون نشان می‌دهد در کشور ما ذائقه رسانه‌ها نوعاً سیاسی و یا اقتصادی است و موضوع تعلیم و تربیت از زمره موضوعات فرعی است. حال این کاستی علل مختلفی می‌تواند داشته باشد از قبیل:

ـ تقلیل پایگاه اجتماعی نظام تعلیم و تربیت، فرهنگ جامعه، در اولویت نبودن آن در نگرش مدیران و تصمیم گیران جامعه، خود باختگی حاکم در جامعه آموزش و پرورش و نگاه خود کم بین در تک تک عوامل نظام آموزشی، همچنین از همه مهم‌تر سیاست زدگی و اقتصاد محوری عرصه را به آموزش و پرورش در همه عرصه‌ها و به تبع در عرصه رسانه بسیار تنگ کرده است. متأسفانه امروز حتی شاهد یک رسانه تخصصی آموزش و پرورش در گستره رسانه‌ها نیستیم، در حالی که وقت آن رسیده تا یک نظام رسانه‌ای همسو و همراستا با نظام تعلیم ایجاد شود. البته پر کردن این خلأ نیازمند کارهای

زیر ساختی زیادی ازجمله تغییر نگرش در باور مدیران جامعه،اولویت دادن به مقوله آموزش و پرورش، تلاش برای رفع محرومیت از چهره آن، ایجاد خود باوری و خود اتکایی در عوامل نظام آموزشی از صدر تا ذیل، تحول و ایجاد توانمندی در نظام تعلیم و تربیت و تبدیل آموزش و پرورش به یک موضوع کاملاً ملی و انتصاب مدیرانی که دارای فهم روابط عمومی قوی باشند.

سه عامل و مؤلفه استراتژیک برای رفع این خلأ باید مد نظر قرار گیرد که عبارتند از:

ـ جامعه، روابط عمومی و سازمان متبوع. در اینجا مقوله روابط عمومی در آموزش و پرورش به دلیل شأن استراتژیکی که دارد مورد بازبینی قرار می‌گیرد. رهبران هوشیار سازمان‌ها، امروزه این امر را بدیهی می‌دانند که پایبندی به اصول روابط عمومی، تنها راه ممکن برای بقای نظام آنهاست و مدیران مؤسسات و شرکت‌های بزرگ، برای خلاصی از بحران‌های بزرگ، دست به دامان کارشناسان روابط عمومی شده‌اند.

دست‌اندرکاران آموزش و پرورش قبل از دست زدن به هر تصمیمی می‌بایست راهکارهایی برای اقناع مخاطبان خود که بیش از یک میلیون نیروی انسانی و ۱۴ میلیون دانش‌آموز و همین طور خانواده‌های آنها است به کار گیرند و اگر این مهم اتفاق بیفتد

هر نوع تحولی ممکن است. جمعیت میلیونی معلمان خود بهترین رسانه محسوب می‌شود، به گونه‌ای که اگر معلمان را برای تحولات پیش‌بینی شده آماده کنیم آنان خود بهترین رسانه‌اند برای آماده کردن جامعه هدف که دانش‌آموزان و خانواده‌های آنها هستند.البته در این میان روابط عمومی وزارت آموزش وپرورش و رسانه‌ها در این آگاهی بخشی نقش منحصر به فردی دارد.

یک اشتباه نابجا از روابط عمومی وجود دارد و آن این تفکر است که روابط عمومی یک ارتباط یک سویه از طرف مؤسسات و سازمان‌ها با مردم است . در حالی که عملاً روابط عمومی باید در جست‌و‌جوی یک ارتباط دو سویه بین مردم و سازمان‌هایی باشد که بر سر یک موضوع با هم مرتبط هستند. ایجاد سیاست مثبت رسانه‌ای و راه‌اندازی سامانه تولید و انتشار اخبار روزانه از تمامی بخشهای آموزش و پرورش تا حدود زیادی می‌تواند در حل مشکلات آموزش و پرورش مؤثر باشد. روابط فعال بیش از پیش با رسانه‌ها نیز توصیه می‌شود.

کارشناس رسانه‌های وزارت آموزش و پرورش