سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

طناب کشی اصولگرایان بر سر اعتدال و تندروی


طناب کشی اصولگرایان بر سر اعتدال و تندروی

هشدار چند چهره اصولگرا به تندروهای این طیف و اعلام اینکه تندروهای اصولگرا هم در به وجود آمدن شرایط سیاسی فعلی نقش داشتند, به ادبیات غالب عقلای این جناح تبدیل شده است

هشدار چند چهره اصولگرا به تندروهای این طیف و اعلام اینکه تندروهای اصولگرا هم در به وجود آمدن شرایط سیاسی فعلی نقش داشتند، به ادبیات غالب عقلای این جناح تبدیل شده است. گرچه برخی رسانه های این طیف به تسری یافتن کلیدواژه «تندروهای اصولگرا» واکنش نشان داده و حتی چهره هایی مانند عسگراولادی و محسن رضایی را که از چهره های موجه جناح راست محسوب می شوند با شدیدترین انتقادها مواجه کرده اما برخلاف انتظار هر روز به تعداد میانه روهایی که در درون این جناح از این واژه استقبال می کنند، افزوده شده است.

طیفی از چهره های موجه و شاخص اصولگرا خواستار پایان تندروی در جناح راست شدند تا زنگ خطرها در اردوگاه راست به صدا دربیاید؛ زنگ هایی که گویا قابل خاموش شدن نیست و افکار عمومی را هم حساس کرده است.

حزب موتلفه آغازگر این ماجرا بود و تنها سه روز کافی بود تا از علی مطهری و احمد توکلی گرفته تا محسن رضایی و بسیاری از نماینده های مجلس همنوا با سخنان عسگراولادی عنوان کنند گرچه اصلاح طلب ها متهم به برخی تندروی ها هستند اما تندروی های اصولگرایی تاثیر زیادی در شکل گیری شرایط کنونی داشته است. این اتفاق در حالی است که بخش وسیعی از رسانه های حامی اصولگرایان در دو هفته گذشته طیف مقابل را به تندروی و گذر از خطوط قرمز متهم می کردند و این بار هشدار اینکه در میان اصواگرایان هم تندروهایی هستند که کار را از خطوط قرمز گذرانده اند، قابل توجه شده است؛ دیالوگی که گرچه ابتدا عسگراولادی از چهره های شاخص راست آن را آغاز کرد اما به سرعت در میان لایه های مختلف اصولگرا هم تسری یافته است. اگرچه تلاش شد این ادبیات جدید انتقادی مورد توجه افکار عمومی قرار نگیرد اما پیوستن بسیاری از عقلای اصولگرا به این جریان فکری سبب شده در چند روز گذشته هشدار درباره «تندروهای اصولگرا» نه تنها مورد توجه قرار بگیرد بلکه اصولگرایان را به فکر چاره بیندازد.

از یک سو عسگراولادی دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری از شعار «مرگ بر...» علیه سران ا صلاح طلب انتقاد می کند و از یک طرف محسن رضایی نامه می دهد و خواستار ورود مقام معظم رهبری به ماجرا می شود. علی مطهری هم سریع دست به کار شده و در حالی که می گوید برخی از تندروهای راست دوست ندارند بحران تمام شود از راهکارهایی می گوید که به گفته خودش مخالفان اصلی اش همان تندروهای اصولگرا هستند. عسگراولادی آنقدر بین اصولگرایان چهره مورد وثوقی است که نمی توان وی را به راحتی به گفتن جملات احساساتی یا پشت کردن به چارچوب های نظام و... متهم کرد. چنین چهره یی به یکباره خطاب به تندروهای خودی هشدار داده در راهپیمایی روز چهارشنبه نباید علیه شخصیت ها و چهره های سیاسی اصلاح طلب شعاری سر داده می شد. نکته جالب تر آنکه در شرایطی که تلاش بسیاری در کار است تا معترضان با عنوان کلی اغتشاشگر شناخته شوند، عسگراولادی به یکباره از تیم جدید «آزردگان انتخابات» استفاده کرده و از اصولگرایان می خواهد تلاش نکنند این گروه را با «اغتشاشگر» و «منافق» یکسان قلمداد کنند؛ پیامی که بیش از هر چیز برای طیفی از این جناح سنگین تمام شده و حتی حاضر شد برای نخستین بار در تاریخ ۳۰ ساله موتلفه یکی از شاخص ترین چهره های این حزب را به خشنود کردن دشمنان و منافقان متهم کنند.

عسگراولادی البته گفته بود، می داند این حرف هایش به مذاق برخی ها خوش نمی آید اما مطمئن است شعارهای مرگ علیه سران اصلاح طلب، شعارهای انحرافی بوده و گرچه شاید هم عده یی در این میان از سر دلسوزی این شعارها را سر بدهند، اما «الان وقت این شعارها نیست». این چهره برجسته جریان اصولگرایی می گوید حتی علیه آزردگان انتخابات نیز نباید شعار سر بدهیم بلکه باید تلاش کنیم آنان را به زیر خیمه امت بیاوریم. سخنان عسگراولادی شوک شدیدی را به تندروهای این جناح وارد کرد به ویژه آنکه عسگراولادی موضوع را فراتر برده و گفته همان هایی که به جماران حمله کردند و خواهرزاده موسوی را کشتند همگی ضدنظام هستند.

تنها یک روز بعد سایت الف منتسب به احمد توکلی بود که هشدار را به تندروها با ادبیات جدیدتری تکرار کرد. الف هشدار داد اصولگرایان تصور نکنند که رد پای نیروهای خارجی تنها در بین طیف مقابل دیده می شود بلکه «در فتنه اخیر رد پای چنین مهره هایی در دو طرف ماجرا مشهود است». این هشدار موج دیگری را در بدنه اصولگرایی به راه انداخت چرا که برای دومین بار سایت منتسب به احمد توکلی بود که مصداق های «اشتباه و تندروی های» اصولگرایی را لیست کرد؛ «تعرض وحشیانه به کوی دانشگاه تهران در شب ۲۵ خرداد ۸۸ در شرایطی که کوی دانشگاه از کانون دعواهای انتخابات دور بود نمونه نقش آفرینی گروه های به ظاهر خودسر اما به شدت مشکوک است.» الف در حالی که تلاش دارد واژه «خودسر» را به تندروهای خودی نسبت دهد مصداق دوم تندروی این طیف را «ملتهب کردن فضا و تحریک دانشجویان و مردم به زد و خورد و خونریزی از مشهد و قم و تهران» عنوان کرده است. حتی سایت توکلی از واژگان عسگراولادی هم فراتر می رود و خودسرها را «یاغیان مشکوک» می نامد که با این عمل شان خون به جگر ملت می کنند. نوبت به محسن رضایی می رسد. او هم تلاش می کند به بهانه انتشار بیانیه میرحسین موسوی به تندروهای قوم پیغام دهد که زدن رقبا بس است و وقت نشستن پای میز مذاکره فرارسیده است؛ نشستنی که هر قدر رضایی برای آن اصرار دارد، همان تندروهایی که عسگراولادی و توکلی تصمیم گرفته اند از آنها اسم ببرند به شدت مخالفش هستند.

همان گروهی که علی مطهری هم اعلام کرده مخالفان اصلی طرح وحدت در بدنه اصولگرایی هستند و حاضر نیستند به هیچ وحدتی تن دهند. به هر رو باید دید سرنوشت تندروهای هر دو طیف به کجا می رسد و آیا میانه روها آنقدر توان دارند که زمین را از آنها گرفته و قدرت میانه روی را در زمین سیاسی ایران نشان دهند یا اینکه همانند شهریور امسال در نهایت این میانه روها هستند که خسته شده و کوتاه آمده و بار دیگر به اغما می روند؟