سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

ضرورت وفاداری و صداقت


ضرورت وفاداری و صداقت

امروزه ما در دوره ای زندگی می کنیم که مردم و افراد نادان, حیله و نیرنگ را, زیرکی و زرنگی و حسن سیاست و تدبیر به حساب می آورند از همان ابتدا که علی ع زمام امور را به دست گرفتند, بعضی از دوستان و علاقمندان از راه خیرخواهی و گاه به شکل اعتراض دو پیشنهاد را به ایشان مطرح کردند
یکی مربوط به تقسیم بیت المال بود که آن حضرت امتیازی برای برخی افراد قائل شود

امیرالمومنین(ع) می فرمایند:

«ان الوفاء توأم الصدق» وفای به عهد و پیمان، و صداقت و راستی، قرین یکدیگرند.(۱)

حضرت در ادامه خطبه ۴۱ نهج البلاغه، چنین می فرمایند: من سپری محکم تر از «وفاء و صدق» سراغ ندارم. آن کس که از بازگشت خود به قیامت آگاه باشد، خیانت و نیرنگ نمی کند.

امروزه ما در دوره ای زندگی می کنیم که مردم و افراد نادان، حیله و نیرنگ را، زیرکی و زرنگی و حسن سیاست و تدبیر به حساب می آورند. از همان ابتدا که علی(ع) زمام امور را به دست گرفتند، بعضی از دوستان و علاقمندان از راه خیرخواهی و گاه به شکل اعتراض دو پیشنهاد را به ایشان مطرح کردند:

یکی مربوط به تقسیم بیت المال بود که آن حضرت امتیازی برای برخی افراد قائل شود. دوم مربوط به شیوه صادقانه و صریح و شفاف امیرالمؤمنین(ع) در سیاست بود. امام(ع) حاضر نبود ذره ای از آن دو اصل (وفاداری و صداقت) منحرف شود.

درباره پیشنهاد اول (یعنی امتیاز دادن به عده ای خاص) می فرمود: آیا به من توصیه می کنید، موفقیت را از راه ستم و ظلم بر مردمی که رعیت من هستند تأمین کنم؟ به خدا سوگند که تا دنیا دنیاست چنین چیزی برای من ممکن نیست. اگر این ها مال شخصی خودم می بود و می خواستم میان مردم تقسیم کنم تبعیضی قائل نمی شدم تا چه رسد به اینکه اموال مربوط به بیت المال مسلمین بوده و ملک کسی نیست.(۲)

سپس فرمودند: مال را در غیر مورد خودش مصرف کردن و بغیر مستحق دادن، از موارد اسراف و ضایع کردن اموال محسوب می شود.

● عقیل و دزدی از بیت المال

یک شب عقیل به عنوان مهمان بر آن حضرت در کوفه وارد شد. حضرت مقدم برادر را گرامی شمرد و احترام کرد. امام حسن(ع) به اشاره پدرش یک پیراهن و یک ردا، از مال خودش به عقیل اهداء کرد. هوا گرم بود. علی(ع) و عقیل روی بام دارالاماره کوفه نشسته بودند. عقیل انتظار سفره رنگینی داشت، برخلاف انتظارش غذای ساده ای بیش نبود. بعد عقیل حاجت خود را اظهار کرد و گفت: زودتر باید به خانه ام برگردم و خیلی مقروض هستم. آمده ام شما دستور بفرمایید قرض من را بدهند. امام فرمود: چقدر بدهکاری؟ گفت: صدهزار درهم. امام فرمود: چقدر زیاد، بعد فرمود: متأسفم که اینقدر تمکن ندارم که همه قرض های تو را بدهم اما همین که موقع حقوق و تقسیم سهمیه ها شد من از سهم خودم تا آن اندازه ای که مقدور است خواهم داد.

عقیل گفت: سهم تو که چیزی نیست، چقدرش را می خواهی خودت برداری و چقدرش را به من بدهی، دستور بده از بیت المال بدهند. امام فرمود: بیت المال که ملک شخصی من نیست. من امین مال مردم هستم. نمی توانم از بیت المال به تو بدهم، بعد که دید عقیل خیلی سماجت می کند از همان پشت بام که به بازار مشرف بود و صندوقهای تجار دیده می شد به صندوقها اشاره کرد و فرمود: من یک پیشنهاد به تو می کنم که اگر عمل کنی همه قرض ها را می دهی و آن اینکه این مردم تدریجاً به خانه ها می روند و اینجا خلوت می شود و صندوقهایشان که پر از درهم و دینار است، همین که خلوت شد برو و این صندوقها را خالی کن و قرض هایت را بده.

عقیل گفت: برادر- سر به سر من می گذاری، به من پیشنهاد دزدی می دهی؟ مگر من دزدم که بروم مال مردم بیچاره ای را که راحت در خانه های خود خوابیده اند، بدزدم؟ امام فرمود: چه فرق می کند که از بیت المال به ناحق بگیری و یا این صندوق ها را بزنی؛ هر دو دزدی است. بعد فرمود: پیشنهاد دیگری به تو می کنم، در نزدیکی کوفه، شهر قدیمی حیره قرار دارد و مرکز بازرگانان و ثروتمندان عمده است. شبانه دو نفری می رویم و بر یکی از آنها شبیخون می زنیم.

عقیل گفت: برادرجان من از بیت المال مسلمین کمک می خواهم و تو این حرفها را به من می زنی؟ امام فرمود: اتفاقاً اگر مال یک نفر را بدزدی بهتر است از این که مال صدها هزار نفر را بدزدی. چطور است که ربودن مال یک نفر اسم دزدی دارد و ربودن اموال عمومی دزدی نیست؟(۳)

علی(ع) نامه ای به یکی از کارگزارانش می نویسد:

وای به حال آن کس که طرف حسابش پیش خدا، فقرا و ضعفا و بیچارگان و قرض داران و در راه ماندگان باشند. بالاترین اقسام خیانت، خیانت به اجتماع است و بدترین اقسام دغل بازی و نیرنگ، نیرنگ با پیشوایان است.(۴)

اما درباره پیشنهاد دوم (یعنی استفاده از هر روشی برای پیروزی) می فرمود: گمان نکنید که معاویه از من زیرک تر است. نه، این طور نیست. معاویه در سیاست دست به خدعه و نیرنگ می زند و من از آن بیزارم. هدف او یک هدف شوم و پلید است و از هر راه زشتی هم شده ولو به وسیله آدم کشی و هتک حرمت نوامیس و وعده های کذب و نوشتن نامه های دروغین به اطراف و به غارت بردن اموال و ارعاب مردم، به مقصودش می رسد. برای هدف پلید، می توان اسباب و ابزار و روش های ناپسند و زشت انتخاب کرد، اما من که به خاطر اصول عالی اسلامی و انسانی قیام کرده ام و و هدفم اصلاح انسانیت و مبارزه با این زشتی ها و خرابکاری هاست، نمی توانم پا روی هدف خود بگذارم و سیاستی مبتنی بر ظلم و ستم و دروغ پردازی پیش بگیرم.(۵)

برای مقایسه روش سیاسی علی(ع) و روش سیاسی معاویه به دو نامه زیر توجه کنید: نامه اول از امام علی(ع) است به یکی از سردارانش به نام معقل بن قیس ریاحی. امام(ع) در آن نامه خطاب به فرمانده سپاه چنین می نویسد: از خدا بترس، خدا را در نظر بگیر. بعد می فرماید: تا دشمن شروع به جنگ نکرده تو شروع نکن. مبادا کینه و دشمنی آنها، تو را وادار کند که قبل از آنکه آنها را کاملا دعوت کرده و اتمام حجت کنی، به زدوخورد مبادرت نمایی.(۶)

نامه دوم از معاویه است به یکی از سردارانش به نام سفیان غامدی، معاویه در آن نامه خطاب به فرمانده سپاه چنین می نویسد:

برو، شبیخون بزن و آدم بکش و اموال را غارت کن که این کارها از لحاظ سیاسی بسیار مفید است. زیرا اهل عراق مرعوب می شوند و دوستان ما که در گوشه و کنار هستند خوشحال خواهند شد. هرکس را که گیر آوردی بکش (به غیر از دوستان خودمان)، به هر کجا که رسیدی خراب کن، اموال مردم را غارت کن و آتش بزن و آنها را نابود کن زیرا تلف کردن اموال در دل ها تأثیر فراوان دارد.(۷)

● پیام های رفتار علوی

پیام و منش امیرالمؤمنین(ع) باید راهنمای عمل همه ما بخصوص دولتمردان باشد.

▪ اول: پرهیز از اعطاء هر نوع امتیاز ویژه اقتصادی یا سیاسی و... به اشخاص خاص و جناح ما و احزاب، به عبارت دیگر شیوه رفتار حاکمان اسلامی مبتنی بر ضوابط و محورهای قانونی است نه براساس روابط و رفاقت ها و وابستگی ها.

▪ دوم: دقت نظر در شیوه رفتار تبلیغاتی و رسانه ای. آیا زیبنده است که هرچه می شنویم آن را فاش کنیم. آیا در صحت و سقم اخبار و میزان تأثیرگذاری آن بر اذهان مردم و سوءاستفاده دشمنان از آمارها و گزارش ها، به اندازه کافی دقت و مطالعه کرده ایم؟

آیا وفای به عهد که همدوش صداقت و راستی معرفی شده، مبنای رفتار ماست؟ دیر یا زود در محضر خدا باید پاسخ گو باشیم. آیا جواب قاطع و قانع کننده و دقیق مهیا کرده ایم؟

نکته آخر این که ما «وظیفه» نداریم به هرقیمتی، حاکمیت را به چنگ آوریم. چرا ائمه(ع) در طول حدود ۲۵۰سال حیات پربرکت خود، در حاکمیت نبودند. به هوش باشیم که در مکتب ما هر شیوه رفتاری، و هرگونه عملکردی مباح و جایز شمرده نشده است.

مکر کن در راه نیکو خدمتی

تا نبوت یابی اندرامتی

مکر کن، تا وارهی از مکر خود

مکر کن تا فردگردی از جسد

مکر کن تا کمترین بنده شوی

در کمی افتی، خداونده شوی(۸)

چون درخت است آدمی و بیخ، عهد

بیخ را تیمار می باید به جهد

عهد فاسد، بیخ پوسیده بود

وز شمار و لطف، ببریده بود(۹)

مکن تاتوانی دل خلق ریش

وگر میکنی میکنی بیخ خویش

اگر جاده ای بایدت مستقیم

ره پارسایان امیدست و بیم

خرابی و بدنامی آید زجور

بزرگان رسند این سخن را بغور

برآن باش تا هرچه نیت کنی

نظر در صلاح رعیت کنی(۱۰)

محمد مهدی رشادتی

پانوشت ها:

۱-نهج البلاغه- دشتی- خطبه ۴۱- ص ۶۵

۲-همان- خطبه ۱۲۶- ص ۱۶۹

۳-حکمت ها و اندرزها- شهید مطهری- صدرا- ج ۱ ص ۱۳۸

۴-نهج البلاغه- همان- نامه ۲۶- ص ۳۶۳

۵-همان- خطبه ۲۰۰- ص ۳۰۱

۶-همان-نامه ۱۲- ص ۳۵۱

۷-حکمت ها و اندرزها- همان- ص ۱۴۲

۸-مثنوی معنوی- ج ۳- ص ۳۱- ابیات ۴۶۹- ۴۷۰- ۴۷۱

۹- همان- ص ۷۴- ابیات ۱۱۶۶- ۱۱۶۷

۱۰-کلیات سعدی- ص ۱۵۵-۱۵۶

تذکر: این نوشته عمدتاً برگرفته از مقاله «روش سیاسی امام علی(ع)» نوشته شهید مطهری است که در کتاب حکمت ها و اندرزها به نشانی فوق الذکر چاپ گردیده است.



همچنین مشاهده کنید