صبحانـه‌ام نان و پنیـر نیـست

وعده اصلی غذای من صبحانه است. صبحانه خوردنم هم معمولا خیلی شبیه صبحانه‌های دیگران نیست...

وعده اصلی غذای من صبحانه است. صبحانه خوردنم هم معمولا خیلی شبیه صبحانه‌های دیگران نیست...

صبح‌ها حتما یک میوه می‌خورم. الان که زمستان است معمولا یک پرتقال یا یک لیموشیرین را در وعده صبحانه‌ام قرار می‌دهم. به نظرم میوه، یکی از بهترین موادغذایی برای آغاز یک روز خوب است. البته میوه تنها بخش صبحانه من نیست. یک استکان شیرداغ و یک کیک کوچک هم در سفره صبحانه هر روزه من قرار دارد! تابستان و زمستان هم ندارد. برعکس خیلی‌ها که صبحانه سنتی را می‌پسندند، من اهل نان و پنیر برای صبحانه نیستم؛ هیچ‌وقت هم نبوده‌ام.

به این سفره صبحانه‌ای که برایتان گفتم، علاقه زیادی دارم و خودم هم آن را آماده می‌کنم. هر روز صبح میوه‌هایم را می‌شویم و در بشقابی می‌گذارم. شیرم را داغ می‌کنم و همراه یک کیک کوچک می‌خورم. کیک را هم معمولا از شیرینی‌فروشی‌ها تهیه می‌کنم و اهل کیک خانگی نیستم! می‌دانم برایم مضر است اما هیچ‌وقت نتوانسته‌ام از شیرینی بگذرم. بعضی‌ها خیلی زود از غذاها و خوراکی‌هایی که هر روز می‌خورند، زده می‌شوند اما من تا به امروز از این تکرار خسته نشده‌ام.

ناهار را بعضی وقت‌ها می‌خورم و گاهی نمی‌خورم. برایم خیلی مهم نیست که حتما ناهار بخورم. اهل فست‌فود نیستم و اگر قرار باشد ناهار هم بخورم، ترجیح می‌دهم غذای برنجی باشد که بیشتر به آن علاقه دارم. برای سن و سال من این ذائقه طبیعی است. من متولد سال ۱۳۰۲ هستم درنتیجه طبع‌ام با غذاهای فست‌فودی سازگار نیست. معمولا شام هم نمی‌خورم. اگر چیزی آماده باشد به مقدار خیلی کم می‌خورم ولی معمولا وقتی را به خوردن شام اختصاص نمی‌دهم.

نوشیدنی موردعلاقه‌ام، چای است. با تمام حرف‌هایی که زدم به نظر می‌رسد آدم شکمویی باشم اما خوردن برایم کار لذت‌بخشی نیست. شاید همین موضوع باعث می‌شود که علاقه چندانی به خوردن غذا به آن شکلی که بیشتر مردم روزی ۳ وعده می‌خورند، نداشته باشم. اما صبحانه برایم یک استثناست.