یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دریا مرا می خواند


دریا مرا می خواند

فرهاد جم غواصی در آب​های جزیره کیش یکی از ۱۰۰ کاری است که قبل از مرگ باید تجربه کرد

‌ من در تهران به دنیا آمده‌ام، در محله جوادیه راه‌آهن و هیچ گاه در شهر دیگری زندگی نکرده‌ام. ولی بسیار به سفر رفته‌ام ؛ چه سفرهای کاری و چه سفرهای شخصی.

من برای سفرهای شخصی‌ام نه آن گونه‌ام که همه چیز را از قبل برنامه‌ریزی کنم و نه آن گونه‌ام که چمدانم را ببندم و بدون هیچ برنامه‌ای به راه بیفتم. برنامه‌ریزی‌ام برای سفر چیزی بین این دو است. برای سفرهای نزدیک مثل شمال و اصفهان یعنی جاهایی که حداکثر حدود ۲۵۰ کیلومتر با تهران فاصله دارد با ماشین شخصی‌ام می‌روم، ولی برای شهرهای دورتر معمولا از هواپیما استفاده می‌کنم.

در سفرهایم معمولا ترجیح می‌دهم ‌دریا را انتخاب کنم. اگرچه همیشه دلم خواسته کویر را هم ببینم ولی هیچ گاه فرصتش برایم فراهم نشد. آنقدر دریا را دوست دارم که هم شمال ایران را بسیار دیده‌ام و هم جنوب را.

خلیج‌فارس و بندر ماهشهر برای من بسیار جذاب است. بخصوص‌که یک بار با هلیکوپتر بر‌فراز آن پرواز کردم و دیدن آن آبی بیکران و وسعت شگفت برایم بسیار جذاب و دوست‌داشتنی بود. ‌سفرم به جنوب، یک سفر کاری بود و فرصت آشنایی با مردم برایم فراهم نشد. در جنوب ایران کیش و قشم را هم دیده‌ام. کیش را به دلیل ساحل زیبایش و زیر آبش دوست دارم. گرچه معمولا مردم،‌کیش را برای خرید و رفتن به پاساژ انتخاب می‌کنند ولی من تاکنون شاید فقط یکی‌دو ساعت در فروشگاه‌ها و خیابان‌هایش گشتی زده‌ام. هر وقت به کیش می‌روم بیشتر یا کنار آب هستم یا زیر آب. بعضی‌ها این همه هزینه می‌کنند و به کیش می‌روند، ولی حاضر نیستند برای غواصی هزینه‌ای بپردازند. تعجب می‌کنم ‌ ما برای خرید لباسی که ممکن است بسیار کم از آن استفاده کنیم هزینه می‌کنیم ولی برای دیدن زیبایی زیر آب حاضر به چنین کاری نیستیم. وقتی صحبت از غواصی می‌شود بعضی از مردم یک حساب دو دوتا چهارتایی انجام می‌دهند که منطق درستی پشتش نیست. دیدن زیر آب خیلی ناب است. من خودم حساب می‌کنم و چند خرج جانبی‌ام را حذف و در ازایش به زیر آب می‌روم.

آنقدر دریای جزیره کیش زیباست که من تاکنون شبیه آن را در چند نقطه دیگر از دنیا که تاکنون رفته‌ام، ندیده‌ام. دیده‌اید که بعضی فهرستی را منتشر کرده‌اند مبنی بر این که: صد کتابی که باید قبل از مرگ خواند‌ یا صد‌فیلمی که باید قبل از مرگ دید یا صد جایی که باید قبل از مرگ دید... من می‌گویم یکی از این صد کاری که باید قبل از مرگ تجربه کرد غواصی در جزیره کیش است. در هر صورت باید باور کنیم که تا یک زمانی بدن ما قادر است فعالیت‌هایی را انجام دهد و تا ‌زمانی قدرت مالی برای انجام تفریحات‌مان داریم.

و اما قشم؛ قشم هم زیبایی بکری دارد. برعکس پیشرفت‌های مدرن کیش، قشم هنوز بافت سنتی خودش را حفظ کرده است، بجز یک خیابان که در آن تمام مغازه‌ها و فروشگاه‌ها قرار دارد و از آن حالت سنتی خارج شده است. قشم طبیعت بکر و دست‌نخورده‌ای دارد.

حال از جنوب به شمال برویم. رفتن به شمال ایران چون مسافت زیادی را نباید طی کنم، برایم آسان‌تر است. در شمال کم و بیش به دنبال دیدن جاهای بکر ‌هستم. مثلا روستایی را بعد از جنگل ۲۰۰۰ می‌شناسم که وقتی به آنجا می‌روی حتی در طول مسیر ابرها را هم رد می‌کنی و دقیقا بالای ابرها ساکن می‌شوی. یک شب را در این روستا گذراندم و در آن یک شب دیدم که تمام جنگل و تمام منطقه زیر پایم قرار دارد.

آخرین سفر کاری‌ام به شمال در منجیل بود. منجیل هم زیبا بود، ولی فرصتی برای گشت‌وگذار نداشتم؛ زیرا از ۵ صبح بیدار ‌و برای گریم آماده می‌شدیم و حدود ساعت ۸شب به کمپ می‌رسیدیم. در طول راه یک بار فرصتی پیش آمد و چند عکس از آسیاب‌ها گرفتم. ولی دلم می‌خواست‌ حتی یک روز هم که شده، منجیل را بگردم. سفر کاری هم این گونه است دیگر! در کل آنقدر شمال را دوست دارم که آستارا و بندر انزلی و رشت و ساری و لاهیجان و نور و... را دیده‌ام.

هر جا که دریا و رودخانه و دریاچه‌ای باشد برایم جالب است، مثل دریاچه گهر. یک روز در این منطقه بودم که طبیعت زیبایش برای من جذابیت زیادی داشت.

کلا در سفر، همسفر هم مهم است. من معمولا وقتی با خانواده‌ام به سفر می‌روم، همه چیز خیلی شسته‌رفته‌تر است. ولی وقتی با دوستانم می‌روم، بیشتر طبیعت‌گردی می‌کنم، به دل جنگل می‌روم، سراغ قبرستان‌های قدیمی را می‌گیرم، مکان‌های بکر را کشف می‌کنم و...

با تمام اینها، هنوز جاهایی که دوست دارم ببینم‌ در ایران زیاد است، مثلا هنوز سمت غرب کشور نرفته‌ام و زیبایی طبیعت آن را ندیدم گرچه بسیار درباره‌اش شنیده‌ام.



همچنین مشاهده کنید